علاء قُبِیسی:
نسخه ایرانی علاقه به اهلبیت(ع) قابل کپیبرداری نیست
اشاره: خود را همسن انقلاب اسلامی ایران میداند، داشتههای خود و مردمش را مدیون انقلاب و امام میداند و شیفتگیاش به آیتالله خامنهای از گفتههایش کاملاً مشهود است؛ به گفته خودش دوست دارد همیشه تاسوعا و عاشورا را در ایران باشد و میگوید لبنانیهایی که به ایران میآیند وقتی حجم علاقه و ارتباط ایرانیها با اهل بیت(ع) را میبینند میگویند ایرانیها رابطهشان با اهل بیت(ع) خیلی شدید است، این شدت را به حدی میدانند که نمیتوان از آن کپی برداری کرد ولی گلایههایی داشت که شنیدنی است. علاء قبیسی از سال ۱۳۹۰ در حال ساخت مستند سیدالشهدا(ع) با موضوع بررسی واقعه عاشورا با محوریت مسیر حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا شام است و حوادث و اتفاقاتی که بر سر راه کاروان حضرت سیدالشهدا(ع) از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا و نهایتاً به سرزمین شام رخ داده است و همچنین وضعیت امروزی منازل و کاروانسراهای مختلف در مسیر ۴۰۰۰ کیلومتری حرکت کاروان از مدینه تا شام را در کشورهای عربستان، عراق، سوریه و لبنان در این مستند روایت میشود.
چندی پیش همایشی با حضور نمایندگان و مسئولان رسانهای هیأتهای مذهبی در جوار مسجد مقدس جمکران برگزار شد که علاء با لهجه یکی از سخنرانان این همایش بود، گفتههای صمیمی او ما را بر آن داشت تا این صحبتها را به اطلاع شما خوانندگان هیأت برسانیم.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ من از لبنان آمدهام، بعد از انقلاب به دنیا آمدم و به جرأت میتوانم بگویم شاهد بودیم در این سالها هر چه داریم از انقلاب و حضرت امام(ره) است، خودم که همسن انقلاب هستم شاهد بودم قدیمترها مراسم روز عاشورا چگونه برگزار میکردند که بسیار متفاوت با نحوه مراسم این سالهاست و آخرین عاشورایی که با حضور سید حسن نصرالله برگزار شد بیش از ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر دنیا بیننده این مراسم بودند، حالا این را با ۳۰ سال قبل مقایسه کنید.
انقلاب اسلامی یکی از اتفاقات بسیار ویژه در دنیا بود چون معتقدم برای انقلاب تجربه قبلی یا مبارزه مشابه نبود و وقتی که اصطلاح اسلام ناب محمدی(ص) برای این انقلاب برگزیده شد شاهد بودیم که دنیا علیه این انقلاب موضع گرفت و جنگ را به راه انداخت و حصار و تحریم بوجود آوردند؛ اضافه کنید به این مطالب اینکه مسلمانها در دنیا اکثریت نیستند و شیعیان نیز اقلیت در مسلمانها هستند و این کشور زبان و نژاد خاص خودش را دارد؛ زبانش فقط در یکی دو کشور وجود دارد یعنی مثلا اگر عربی بود حداقل ۲۰ کشور متوجه میشدند و یا اگر زبانشان انگلیسی یا اسپانیایی بود نصف دنیا متوجه شعارها خواستههای این انقلاب میشدند.
متأسفانه این همه رابطه بین حزب الله لبنان و ایران وجود دارد ولی همه آن را یک رابطه پولی میدانند، دلیلش هم این است چون ما هنوز یک هیات مذهبی و عزاداری ایرانی در لبنان نداریم یا هنوز مراسم عاشورایی شبیه مراسمی که در ایران برگزار میشود ندیدهایم، اگر این رابطه یک رابطه فرهنگی محکم بود بحث پول کمتر به میان میآمد و بحث موشک کمتر دیده میشد.
با توجه به لشکرکشیهای فرهنگی صدور انقلاب خیلی سخت است و هرچه تا امروز صادر شد خواست خدا بوده و به نظر من تلاش جدی در این زمینه نبوده است. با وجود اینکه از سال ۱۳۷۶ به ایران رفتوآمد دارم متوجه حرکتهای جدی صدور انقلاب نشدم، یک سری سازمانها یک سری کارهای اداری انجام میدهند و بعضی مواقع حضوری فیزیکی دارند اما تا حالا آن برنامه جدی برای مقابله با این حجم تهاجم دنیا علیه ایران وجود نداشته است؛ در این مسیر اشتباهات زیادی داشتیم، به عنوان نمونه بگویم ایران ۷۰ میلیونی چند هزار نفر خارج از ایران حضور دارند؟ چقدر برای فرهنگشان کار شده که اگر روزی به آنها نیاز شد به کمک کشورشان بشتابند؟ در لبنان ۵ میلیون نفر زندگی میکنند و جالب است بدانید ۱۵ میلیون لبنانی در خارج داریم و ما با کار فرهنگی که کردیم این ۱۵ میلیون نفر را به نفع مقاومت کردیم و آنهایی که با مقاومت ارتباط دارند کمکهای فراوانی به مقاومت کردهاند و در هرجای دنیا که هستند برای چهره مقاومت تلاش فراوان کردهاند تا دیگران را با فرهنگ مقاومت آشنا کنند.
به عنوان یک نفر که از خارج به مساله هیأت در ایران نگاه میکنم اینطور به نظر میرسد در برنامههای شیعیان در دنیا یک نوع غلو میبینیم ولی در ایران خیلی عاطفه خرج میکنند و یک رابطه خیلی جدی دارند که بعضا در پاکستان نیز این رفتارها و احساسات در مقابل اهلبیت وجود دارد، در عراق مراسم سنگین زیاد میبینیم ولی در جاهای دیگر یک رابطه سطحی و یک مراسم اتوکشیده در یک حسینیه روی صندلی مینشینند، موضوعی که در لبنان و کشورهای اروپایی زیاد میبینیم و با این توضیح عزاداری ابا عبداله را در سه مدل میتوان تقسیم کرد، مدل ایرانی، مدل عراقی و مدل اروپایی.
لبنانیهایی که به ایران میآیند وقتی حجم علاقه و ارتباط ایرانیها با اهل بیت(ع) را میبینند میگویند ایرانیها رابطهشان با اهل بیت(ع) خیلی شدید است، این شدت به حدی است که نمیتوان از آن کپی برداری یا تکثیر کرد ولی یک نکته اینجاست که باید آن را بیان کنم، میگویند در ایران ۹۳ هزار هیأت وجود دارد، به راستی چند هیأت داریم که قابلیت جهانی شدن و بینالمللی شدن را دارند؟
به نظر من برای نشر فرهنگ هیات در دنیا باید برخی از موانع را برداریم، یکی از آن موانع این است که مثلا مراسمی برگزار میشود و در آن مراسم چراغها را خاموش میکنند، نورهای سبز و قرمز میتابانند، لخت میشوند، چند ساعت سینه میزنند و حسین حسین میگویند؛ این مراسمها ضبط میشود و به سرعت در کل دنیا پخش میشود، خوب من چگونه میتوانم برای یک شخص خارجی که هیچ شناختی از امام حسین(ع)، روز عاشورا و شیعه ندارد این مساله را توضیح دهم و توجیه کنم و او را جذب کنم؟ اینها را نمیتوان به دنیا فهماند. الان در لبنان مداحیهای سخیفی که ترجمه شده و با زیرنویس توزیع شده و یادم هست اولین نوحههایی که ترجمه شد در بخشی از سینه زنی میگفت من سگ رقیهام، حالا چگونه این را از بازار جمع کنیم؟ یا مساله لخت شدن در مراسم عزاداری، خوب وقتی مقام معظم رهبری میگوید لخت نشوید پس چرا به این گفته گوش نمیدهید و در برخی موارد موضعگیری هم میکنید؟ من که بین دوستان و آشنایان بعنوان نماینده ایران میشناسند واقعاً نمیدانم چگونه این مسایل را برای آنها توضیح دهم و هیچوقت هم نتوانستم.
مشکل ما با مردم عراق در بحث روز عاشورا خیلی متفاوت است و آنها از عاشورا فقط یک مراسم میبینند و حتی حاضرند زندگیشان را خرج این مراسم میکنند و هنگامی که شما از یک عراقی میپرسی که چرا این کار را انجام میدهی میگوید آقا حسین کشته شد! و هیچ وقت این امر به یک شعار سیاسی، به یک انقلاب، به یک حرکت مردمی جدی تبدیل نشد. امام فرموده ما هرچه داریم از محرم و صفر است، پس چرا مردم عراق این را درک نکردند؟ من توفیق داشتم سه سال در سالگرد اربعین کربلا بودم، آن جمعیتی که خود را خادم زائر حسین میداند و حاضر است برای دادن یک استکان چای به زائرین فرزند خود را نیز قربانی کند هنوز درک سیاسی این حرکت عظیم اباعبداله را ندارد. این لبنان کوچک چه تاثیراتی بر دنیا داشته؟ دلیلش همین بدست آوردن درک سیاسی اجتماعی از حرکت و قیام اباعبداله است.
روز عاشورا سید حسن فقط با یک ندای لبیک یا حسین که مردم تکرار میکنند قدرت این حرکت به نمایش گذاشته میشود، در این هنگام دیدم اشک از چشمان سید سرازیر شد سپس در گوشهای ایستاد از همین صحنه لبیک یا حسین چقدر ذوق میکرد و این یک خوراک روحی است، در لبنان از شب تا صبح لبیک یا حسین میگوییم و این را فقط اینجا میگوییم و در هیچ جای دنیا گفته نمیشود، یعنی ما محصولی که اینجا داریم هیچجای دیگر وجود ندارد. بعد انقلاب، هیات باید به یک مرحله برسد که مرز ایران عبور کند ولی خیلی باید مواظب باشیم و بدانیم که کدام محصول هیأتمان مخصوص صادرات است، به قول شما ایرانیها علامت استاندارد داشته باشد. الان نمیتوانیم بگوییم تمام کارهای هیات استاندارد دارد و قابلیت صدور به خارج از کشور را دارد و در بحث مسائل جامعهشناختی و روانشناسی روی محصولاتی از هیأت که میخواهیم صادر کنیم کار کنیم چون این کار بر پایه یک اطلاعات عمیق از جامعه است. متاسفانه دشمن در این زمینه خیلی موفق است و مسائلی از جامعه ما میداند که شاید خودمان نمیدانیم و بهخوبی جاهای آسیبپذیر جامعه را پیدا میکند و روی این ضعفها مانور میکند. پوستری دیدم که در آن پوستر عکس مقام معظم رهبری، سید حسن و ابوبکر بغدادی را کنار هم چیدهاند و به زبان عبری نوشتهاند دشمن امروز ما در دنیا اینها هستند.
الان جامعه آمریکا نمیتواند تشخیص بدهد مقام معظم رهبری، سید حسن و ابوبکر بغدادی چه فرقی دارد، چگونه میتوانم تفاوت عملیات استشهادی حزب الله لبنان را با عملیات انتهاری داعش بیان کنم؟ داعش در جامعه بینالملل قرآن را فاسد کرده، کلمه پاک الله اکبر، پیامبر اسلام را متاسفانه فاسد کردند و با این شرایط کار برای ما و هیأتهای عزاداری در نحوه ارایه یک محصول خوب و غنی را بسیار سخت میکند و این فاصلهای که به نازکی یک تار مو بین داعش و شیعه واقعی برای جهانیان وصف کنیم و به آنها بفهمانیم که اینها فاسد، تروریست و دشمن بشریت هستند و با سخنرانی و حرف نمیتوانیم جلوی اینها بگیریم، با این که کارهای سنگینی را انجام میدهیم دنیا نمیتواند تشخیص دهد و تفاوت را احساس کند.
این فرصت عظیمی که در ایران هست، این همه هیات، این همه مراسم که واقعا نعمت است باید محصولی ناب تهیه کنیم و ناب بودنش را حفظ کنیم و پیشرفتش بدهیم که این محصول برای خارج از کشور آماده ارائه باشد و این حامل همان افکار و خواستههای حضرت امام(ره) و امام خامنهای(مدظله العالی) باشد.
بازدیدها: 220