با تاکید بر اندیشههای امام خامنهای(مدظلهالعالی)
مقدمه:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کشور آمریکا به روشهای مختلف سعی در براندازی جمهوری اسلامی ایران داشته است. بخشی از بدبینی ملت ایران به آمریکا به قبل از انقلاب و به خصوص کودتای 28 مرداد و حمایتهای همه جانبه این کشور از رژیم پهلوی بر می گردد. اما با وجودگذشت 6 دهه از کودتای 28 مرداد1332شمسی کماکان ملت ایران، آمریکا را به عنوان دشمن شماره یک خود می شناسد و این علامت سئوال بزرگی برای همه کسانی است که نسبت به تحولات چند دهه اخیر ایران و روابطش با آمریکا اطلاعات چندانی ندارند. بسیاری دیگر، اقدامات آمریکا علیه ایران را یا فراموش کردهاند یا هیچگاه از آن اطلاع نیافته و کمتر به تحقیق و تفحص در این باره پرداخته اند.
سیزدهم آبان 1358، یادآور حماسه دانشجویانی است که برای رسوایی شیطان بزرگ، آمریکای جنایتکار، به سفارت این کشور هجوم برده، با گروگان گیری عوامل فتنه انگیز لانه جاسوسی، حمایت خود را از انقلاب و امام اعلام داشتند. در این روز بزرگ، دانشجویان انقلابی، پیوند خود را با امام محکم تر کردند و به جهانیان، به ویژه دشمنان ثابت کردند که با نیروی ایمان و توکل به خدا میتوان به استکبار جهانی غلبه کرد و او را به زانو در آورد.
در راستای گرامیداشت این روز بزرگ، این نوشته تلاش خواهد کرد تا پاسخی برای سئوال چرایی بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا و اینکه مردم ایران چه نشانهها و دلایلی را برای بدبینی خود نسبت به آمریکا مطرح مینمایند؟ بیابد. از طرفی پاسخ به سئوال مذکور بدون بررسی علت خصومت آمریکا با ملت ایران، به خصوص نظام جمهوری اسلامی ایران، جوابی ابتر خواهد بود. بنابراین دو مبحث موضوع این نوشتار را پیش خواهند برد؛ مبحث اول نشانه شناسی علل بدبینی مردم ایران نسبت به آمریکا و مبحث دوم نشانه شناسی علل خصومت آمریکا با ایران.
مبحث اول: نشانه شناسی علل بدبینی ملت ایران نسبت به امریکا
از آنجا که خصومتهای آمریکا علیه ایران موضوعات مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و … را شامل میشود، در این مبحث سعی در دسته بندی این اقدامات خصومت آمیز در سه حوزه نظامی، سیاسی و اقتصادی داریم. ترتیب نشانه ها هم به این دلیل است که اقدامات اولیه آمریکا علیه ایران بخصوص بعد از انقلاب اسلامی ایران در دهه اول عمدتاً نظامی بود و بعد از ناکارآمد بودن این اقدامات، فعالیتهای سیاسی و اقتصادی خود را برای فشار آوردن به ملت ایران و در نهایت تحمیل خواسته های نامشروع خود تشدید کرد.
الف) نشانه های نظامی
اولین نشانه ها و علل بدبینی مردم ایران به آمریکا را بایست در اقدامات نظامی ملاحظه کرد. اقداماتی که در برگیرنده؛کودتا، ترور، برخورد نظامی و … می باشد. برخی از اهم این فعالیتها برحسب ترتیب زمانی به شرح ذیل میباشند:
1-کودتاى 28 مرداد 1332؛ بنابر اعتراف امریکایىها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتى انگلیس، موضوع براندازى دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت امریکایىها در فروردین1332/ مارس 1952 مواجه شدند .امریکایىها تا این اواخر، دخالت مستقیم خود در کودتاى 28 مرداد 1332 را کتمان مىکردند(هر چند بر اساس اسناد و مدارک فراوان، دخالت آنها براى ملت ما محرز بود)، تا این که مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون، براى نخستین بار در یکى از سخنرانیهاى رسمى خود، در 27 اسفند 1378 بدون هیچ گونه عذرخواهى از ملت ایران، از نقش مستقیم و محورى ایالات متحده امریکا در کودتاى 28 مرداد به صراحت پرده برداشت.
در همین زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند:
” مبارزه از قبل از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی از سال ۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد که به وسیلهی آمریکائیها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند. مأموران آمریکائی رسماً آمدند ایران، با چمدانهای پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیلهی آمریکائیها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائیها نداشت. او در مقابلهی با انگلیسیها ایستاده بود و به آمریکائیها اعتمادکرده بود؛ امیدوار بود که آمریکائیها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانهای داشت، به آنها اظهار علاقه میکرد، شاید اظهار کوچکی میکرد. با این دولت، آمریکائیها این کار را کردند. اینجور نبود که دولتی که در تهران سر کار است، یک دولت ضدآمریکائی باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استکباری اقتضاء کرد، آمریکائیها با انگلیسیها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند”.[1]
2- فعالیتهای لانه جاسوسی؛ سفارت آمریکا در تهران به عنوان پایگاه اصلی توطئه رژیم جنایات کار آمریکا در تهران بود. بعد از انقلاب اسلامی سفارت آمریکا در تهران با برنامه ریزی و هدایت توطئههای مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این انقلاب جوان به کار برد. یکی از مهمترین ماموریت های سفارت آمریکا در تهران برقراری ارتباط با عناصر انقلابی و هدایت آنها در جهت مورد نظر آمریکا برای تغییر مسیر انقلاب از آرمان های اسلامی آن بود. براساس اسناد بدست آمده در سفارت آمریکا در تهران آنها با حمایت از جناحهای مخالف مذهب و ناسیونالیستها قصد داشتند تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود حفظ نمایند. ارتباط مقامات سفارت آمریکا با اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی در این راستا بوده است.
البته این اقدام آنها با پاسخ کوبنده ملت ایران مواجه شد و مردم و دانشجویان خط امام(ره) با تسخیر لانه جاسوسی برای همیشه این لانه جاسوسی را تعطیل کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقدامات مختلفی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند.
در همین زمینه امام خامنهای(مدظلهالعالی) می فرمایند:
” در روزهای اوّل انقلاب – بیست و دو و بیست و سه بهمن – جوانان پرشور انقلابی، چند نفر از آنها را دستگیر کردند و به مدرسهای که امام رضواناللهعلیه، اوّل آن جا وارد شده بودند – یعنی مدرسه رفاه و مدرسه علوی – آوردند. بعد، امام برای دست اندرکاران خودشان پیغام فرستادند که مبادا کسی به اینها تعرّض کند؛ هیچ کس به اینها تعرّض نکند. آن وقت یکی یکی ولشان کردند، رفتند. اوّل از کشور رفتند؛ یعنی عدّه ای از آنها خارج شدند، اما سفارتشان در تهران مشغول کار و فعّالیت بود. شما ببینید! رفتار این انقلاب و این ملّت نجیب و آن امام کریمِ بزرگوارِ پر اغماض با امریکاییها در ایران این گونه بود. در حالی که عرض کردم، اگر از سوی مردم و انقلابیّون پرشور و شخص امام که مظهر صلابت و قدرت بودند، هر تصمیمی نسبت به آنها گرفته میشد، کسی در دنیا ملامت نمیکرد و نمی توانست بکند. از آن طرف، امریکاییها چه کار کردند؟ به جای این که این کرامت و بزرگواری امام بزرگوار و مردم را مغتنم بشمارند و قدردانی کنند و پاسخ مناسب بدهند، رفتار شدیداً خصمانهای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به عنوان لانه جاسوسی معرّفی شد – که واقعش نیز همین بود – به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آن جا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند.(11/8/1373.) “
3- حمله نظامی به طبس؛ پس از تسخیر لانه جاسوسی در تهران حیثیت جهانی آمریکا به شدت خدشه دار و ابهت این ابرقدرت درهم شکست. از اولین روزهای اشغال سفارت آمریکا در تهران برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر دستور تشکیل گروه ویژه ای را برای عملیات در تهران صادر کرد. این گروه از بین بهترین افسران و کماندوهای آمریکایی و تعدادی از افسران فراری ایرانی تشکیل شد. آنها در طی چند ماه به سختی آموزش دیدند. در زمانی که آمریکاییها دیگر هیچ امیدی برای آزادی بازداشت شدگان نداشتند، تصمیم به حمله نظامی گرفتند.آمریکاییها به جای پاسخگویی به خواسته های بر حق ج. ا. ا، به حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سر انجام در پنجم اردیبهشت ماه 1359 نیرو های خود را در یکی از فرودگاه های متروکه واقع در صحرای طبس پیاده کردند. اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند هواپیماها و بالگردهای آمریکایی در دام طوفان سهمگین شن گرفتار شدند و ناگهان طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشت انگیز برای آمریکایی ها تبدیل شد و عملیات نظامی آمریکا به طور مفتضحانه به شکست انجامید.” اولین بارى که دخالت نظامى در این مناطق انجام گرفت، سال ۱۳۵۹ بود که نیروهاى آمریکا به فرمان رئیسجمهور دمکرات، به قصد اینکه خود را به تهران برسانند، به طبس حملهى نظامى کردند. البته از همان نیمهى راه، جسدهاى سیاهشده و جزغاله شدهشان برگشت! عجیب است! کشور عزیز و ملت بزرگ و منطقهى تاریخى ما، آزمایشگاه چه تجربههاى بزرگى است.( بیانات مقام معظم رهبری در ۲۸-۰۸-۱۳۶۹) “
4-کودتای نوژه؛ بعد از گذشت حدود دو ماه از ناکامی عملیات طبس قرار شد با هماهنگی ستاد فرماندهی پاریس در ایران کودتایی صورت بگیرد. ستاد فرماندهی پاریس متشکل از سران سابق رژیم شاه بودند که از ایران گریخته و همزمان از طریق رابط هایی به اطلاعات و مسائل داخلی ایران نیز دسترسی داشتند. در صدر این ستاد شاپور بختیار قرار داشت که در کنار وی چهره های سیاسی و نظامی مختلفی چون جواد خادم، لطفعلی صمیمی، حسن نزیه و… حضور داشتند. در کودتا نوژه قرار بود که چند هواپیما از فرودگاه همدان پرواز کرده و بیت امام خمینی(ره)، مراکز اصلی سپاه، بسیج و همچنین فرودگاه های نظامی را بمباران کنند و در نهایت زمینه بازگشت بختیار و اعضای ستاد پاریس را به کشور فراهم کنند. که این توطئه نیز چند ساعت قبل از عملی شدن خنثی شد.
5- چراغ سبز به صدام و کمک به او در جنگ با ایران؛ حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در این باره می فرمایند:” به صدام چراغ سبز دادند؛ این یک اقدام دیگر دولت آمریکا بود برای حملهی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریکا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله کند. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحمیل کردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال – بخصوص در سالهای آخر – همیشه آمریکائیها پشت سر صدام بودند و به او کمک میکردند – کمک مالی، کمک تسلیحاتی، کمک کارشناسی سیاسی – خبرهای ماهوارهای میدادند و امکانات خبررسانی داشتند. تحرک نیروهای ما را در جبهه در ماهوارههایشان ثبت میکردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاههای صدام میفرستادند که از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده کند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند.[2] “
دولت امریکا در شرایطى که ایران به یک برترى نظامى نسبتبه عراق دستیافته بود، حتى مداخله مستقیم نظامى را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریکا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتى عراق، به حضور نظامى در خلیج فارس و سپس درگیرى نظامى منجر شد . در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامى که مقام معظم رهبرى، حضرت آیةالله خامنهاى، به عنوان رئیس جمهور وقتبراى شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد و براى ایراد یک سخنرانى عازم نیویورک بود، امریکایىها براى تحت الشعاع قرار دادن تلاشهاى سیاسى جمهورى اسلامى ایران در عرصه بینالمللى و در آستانه ایراد سخنرانى ایشان، کشتى تدارکاتى هشتصد تنى «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامى، که از عرشه کشتى «فریگت جارت» پرواز کرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع 31 سرنشین کشتى، 3 تن شهید، 2 تن مفقود و 26 تن دیگر که تعدادى از آنها زخمى بودند به اسارت نیروهاى امریکایى درآمدند و کشتى نیز پس از مدتى در آبهاى خلیج فارس غرق شد .
دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهاى امریکایى در تهاجمى دیگر، قایقهاى گشتى سپاه پاسداران را که در آبهاى خلیجفارس مشغول گشتزنى بودند، مورد حمله قرار دادند .همچنین تهاجم وحشیانه ناوهاى امریکایى به ناوچه «سهند» و حمله نظامى امریکا به سکوهاى نفتى ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامى امریکا در طول جنگ تحمیلى بود.
6- انهدام هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران؛ یکى از اقدامات وحشیانه امریکا در اواخر جنگ تحمیلى، که از عمق خصومت امریکایىها نسبتبه نظام جمهورى اسلامى حکایت مىکند، حمله ناو امریکایى به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در تاریخ 12 تیر ماه 1367/3 ژوئیه 1988 است . این هواپیماى مسافربرى، که از نوع ایرباس و متعلق به شرکت هواپیمایى جمهورى اسلامى ایران (ایران ایر) بود، در یک پرواز معمولى از بندر عباس به مقصد دبى در حالى که هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حرکتبود که ناگهان بر فراز آبهاى ایران و در حوالى جزیره «هنگام» ، هدف دو فروند موشک قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانى، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل مىدادند، به شهادت رسیدند . این موشکها از یک ناو امریکایى مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس» که خود نیز به آبهاى سرزمین ایران تجاوز کرده بود، شلیک شدند .
مقام معظم رهبری در این باره اشاره ای تاریخی داند:” بعد در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریکائی با موشکی که از ناو جنگی شلیک کرد، ساقط کرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، که همهشان کشته شدند. بعد به جای اینکه آن افسر توبیخ شود، رئیس جمهور وقت آمریکا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش کند؟ میتواند فراموش کند؟[3] “
7- کمک به حرکتهای تروریستی؛ دولت آمریکا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهرهی ترش و با لحن مخالفت روبهرو شد. البته آنها با محاسبات خودشان حق هم داشتند. ایران قبل از انقلاب در مشت آمریکا بود؛ منابع حیاتیاش در اختیار آمریکا، مراکز تصمیمگیری سیاسیاش در اختیار آمریکا، عزل و نصب مراکز حساس در اختیار آمریکا؛ مرتعی بود برای چرای آمریکائیان و نظامیان آمریکائی و غیر آنها. خوب، این از دستشان گرفته شد. میتوانستند مخالفت خود را اینجور خصمانه ابراز نکنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمریکا – چه رؤسای جمهور جمهوریخواهشان، چه رؤسای جمهور دمکراتشان – با نظام جمهوری اسلامی بدرفتاری کرد؛ این چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. اولین کاری که از طرف امریکائیها انجام گرفت، تحریک مخالفین پراکندهی جمهوری اسلامی و کمک به حرکتهای تجزیهطلب و تروریستی در کشور بود؛ از اول این کار را شروع کردند. در هر نقطهای از نقاط کشور که حرکتهای تجزیهطلب در آنجا زمینهای داشت، انگشت آمریکائیها را ما دیدیم؛ گاهی پول آنها را، و حتی در مواردی عناصر آمریکائی را ما در آنجا دیدیم؛ این برای مردم ما خسارت زیادی داشت. متأسفانه این کار هنوز هم ادامه دارد. [4]
یکی از مهمترین حربه های آمریکایی ها و بازوهای اجرایی آنها در ایران برای متوقف کردن حرکت انقلاب اسلامی جلوگیری از تکوین گفتمان و نظام فکری اسلامی بود آنها در ابتدا برای این کار دو مسیر را دنبال کردند. اول تقویت گفتمان ها و اندیشه های التقاطی راست گرا و در مرحله دوم حذف نخبگان فکری و فرهنگی جریان ساز اسلامی. زمانی که آنها از مقابله فکری با متفکران اصیل اسلامی باز می ماندند اقدام به حذف فیزیکی آنها می نمودند. نمونه بارز این نوع اقدامات را در ترور افرادی همچون شهید مطهری و شهید مفتح و شهید بهشتی می توان دید.
گروهک وابسته به رجوی که حدود 16هزار نفر از معتقدان به نظام اسلامی و مردم بیگناه را ترور و به رژیم جلاد بعثی عراق نیز کمک کرده، امروز تحت حمایت آشکار آمریکاییها بوده و در مواردی در آمریکا مراسم نمایشی علیه جمهوری اسلامی ایران برگزار میکنند.
8- تجزیه ایران؛ یکی دیگر از سناریوهای آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب پروژه فروپاشی از درون بوده است. که تحت دو محور پی گیری می شده است. محور اول “ایجاد اغتشاش همزمان ” در مناطق قومیتی کشور به وسیله عناصر تجزیه طلب آموزش دیده و هماهنگ بوده است. آنها امید زیادی به این پروه بسته بودند.در یکی از اسناد کشف شده از پایگاه جاسوسی سیا در اصفهان، یکی از افسران اطلاعاتی سیا در تاریخ 19 ژوئن 1979(29/3/1358) می نویسد:« تمام بذر های یک جنگ داخلی در ایران کاشته شده است. ما تسلیحات زیادی در ایران داریم، گروههای زیادی در ایران آماده جنگ هستند.بر اساس این پروژه قرار بود که به طور همزمان در تمام مناطق عشایری و قومیتی ایران به وسیله عناصر وابسته شورشهای استقلال طلبانه ای شکل بگیرد که در نهایت به تجزیه ایران منجر شود و آمریکایی ها بتوانند از این راه جلوی انقلاب را گرفته و بار دیگر به ایران برگردند. که البته این توطئه نیز با هوشیاری مردم و دوری از چنین جریانی هایی با شکست روبرو شدند. غائله حزب دموکرات کردستان، گروه پیکار، خلق عرب، برادران قشقایی و… نمومنه ای از این اقدامات هستند.حضرت امام خامنه ای می فرمایند:
” همهی افراد هوشمند در این زمان میفهمند که دشمن مایل است بین فرقههای اسلامی اختلاف بیندازد و بین اقوام و قشرها و گروههای ملت، جدایی ایجاد کند. جدایی و دشمنی، یک امر طبیعی نیست؛ کار شیطان است. شیطان بین برادران و دوستان و نزدیکان اختلاف ایجاد میکند. وقتی ما شیطان استعمار و شیطان آمریکا و شیطان سیاستهای توسعهطلبانهی خارجیها را از کشور بیرون راندیم، به خودیخود این مشکلات حل شد.” ( در مراسم بیعت اقشار مختلف مردمکرد از استانهایکردستان، آذربایجانغربیو کرمانشاه (13/4/68)
9- آشفتهسازی امنیت منطقه؛ در این خصوص مقام عظمای ولایت فرمودند: ” امنیت منطقهی ما را، امنیت خلیج فارس را، افغانستان را، عراق را دچار اغتشاش و آشفتگی کردند؛ برای مقابلهی با جمهوری اسلامی – و البته در واقع برای پر کردن جیب کمپانیهای سلاح – سیل سلاحها را به کشورهای منطقه سرازیر کردند؛ از رژیم صهیونیستی بیقید و شرط حمایت کردند…هر وقت شورای امنیت خواست علیه رژیم صهیونیستی قطعنامهای بگذراند، آمریکا سینهاش را سپر کرد، آمد جلو و دفاع کرد و نگذاشت” .[5]
ایجاد گروهک های تروریستی مثل القاعده و داعش و فعال سازی گسلهای قومی – مذهبی و تفرقه افکنی برای فشار بر ج.ا.ا و یا مهار حوزه نفوذ منطقهای آن جدیدترین شگرد آمریکاییها در این زمینه به حساب میآید.
ب) نشانه های سیاسی
در کنار اقدامات نظامی، آمریکا فعالیتهای سیاسی هم قبل و هم بعد از انقلاب اسلامی علیه ملت ایران انجام داده است که این اقدامات نیز در تشدید بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا بی تاثیر نبوده است.این اقدامات شامل طیفی از فعالیتها از حمایت از شاه گرفته تا تلاش برای انزوای جمهوری اسلامی و اتهامات واهی و غیر واقعی علیه ملت ایران را شامل می شود:
1- حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه
بعد از کودتای 28 مرداد، آمریکایی ها با تمام توان از شاه حمایت کردند و ایران عمدتاً به عنوان کشوری دست نشانده در حوزه نفوذ آمریکا مطرح شد. آمریکایی ها برای جلوگیری از نفوذ شوروی بلافاصله بعد از کودتای 28 مرداد فعالیت گسترده ای را برای تقویت حکومت زاهدی که ثمره کودتای 28 مرداد بود شروع کردند. در این راستا در 12 شهریور 1332 ایالات متحده اعلام کرد که دولت آمریکا سالانه مبلغ 4/23 میلیون دلار بابت کمک های فنی در قالب اصل چهار ترومن در اختیار ایران قرار می دهد (معباوی، 1381، 35).یکسال بعد از کودتا 35 درصد سهام نفتی ایران در اختیار شرکت های آمریکایی قرار گرفت و سه سال بعد یعنی در سال 1957م ایران و آمریکا عهدنامه مودت امضاء کردند. در سال 1955 آمریکا بر اساس تز کمربند ایمنی و تکمیل حلقه رابطه سیتو و ناتو شرایط ایجاد و توسعه پیمان بغداد را بین ایران، ترکیه، انگلیس، عراق و پاکستان فراهم کرد که در سال 1958م به سنتو تغییر نام داد (مهدوی، ج1،ص199).رابطه آمریکا با ایران در طول این سال ها و حتی در سال های بعد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بگونه ای بود که کارتر رئیس جمهور آمریکا در دی ماه 1356 یک سال قبل از پیروزی انقلاب در حالی که ملت ایران یک صدا فریاد نابودی شاه را سر می دادند ایران را “جزیره ثبات” توصیف کرد و گفت: “هیچ رهبر دیگری نزد من احترام عمیق تر و رابطة دوستانه تر از شاه ندارد (بیل،27). حضرت امام خمینی ( ره) می فرمایند: “ما این همه مستشار میخواهیم چه کنیم؟ این مستشارها همه برای این است که حفظ کنند او را، و غارت کنند ما را. حفظِ این، برای غارت. خودشان هم میخواهند غارت بکنند و الّا اگر میدانستند یکی بهتر از این میتوانند بیاورند، میبردندش. همچو عشقی به چشم و ابروی ایشان ندارند! لکن الآن نمیتوانند این را برش دارند. هرکس را بیاورند، ما همین هستیم. اگر بنا شد که کودتا کنند، یک نظامیروی کار بیاورند، یا باید بکُشد، یا باید برود. همین طوری که حالا هستش. یا باید مسلسل را بکِشد و همه ملت را بکُشد و یا باید کنار برود. تا امریکا نرود و تا دست این ابرقدرتها ازروی مملکت ما برداشته نشود، ما نهضتمان برقرار است و فریادمان هم برقرار است و کارها را ما انجام میدهیم و ان شاء الله موفق خواهیم شد.( ۱۷ مهر؛ اولین سخنرانی امام در نوفل لوشاتو) “
2- تحمیل قانون کاپتیولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی (کاپتیولاسیون) یکی از اقدامات تحقیر آمیز دولت ایالات متحده بر علیه ایران بود.به موجب این لایحه دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ یک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان آمریکایی و نیز خانواده و بستگان آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. این لایحه با فشار مکرر آمریکا در مهر ماه 1343 به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.
امام خمینی با شدت در مقابل این تحقیر واکنش نشان دادند و فرمودند: ” ملت ایران را از سگ های آمریکایی پست تر کردند! اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد او را باز خواست می کنند ولی چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد کسی حق تعرض ندارد … ما را جزء دول مستعمره حساب کرد. ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشی ها عقب مانده تر معرفی نمود (امام خمینی،ج1،ص110).”
3- پناه دادن به شاه و عناصر فراری
با پیروزی انقلاب اسلامی عده زیادی از سران رژیم جنایتکار پهلوی به کشور های دیگر مخصوصا آمریکا گریختند. آمریکایی ها نیز با پناه دادن به آنها تحت عنوان حمایت های انسان دوستانه از پس دادن آنها به ایران برای محاکمه خود داری کردند. در راس سران رژیم پهلوی شاه مخلوع قرار داشت که دولت کارتر به او اجازه ورود و اقامت در آمریکا را اعطا کرد و از تحویل او به ایران خودداری نمود. امام خمینی رحمه الله در راستای دفع توطئه های شیطان بزرگ در سخنرانی های خویش درباره اعمال ضداسلامی آمریکا فرمودند: ” بر دانش آموزان، دانشجویان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده، آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع و جنایتکار نمایند.”
4- مهار و انزوای سیاسی ایران باسیاست سد نفوذ
یک سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، دکترین کارتر در خاورمیانه مطرح شد. طبق این دکترین، «هر اقدامی که توسط نیروهای خارجی برای در اختیار گرفتن خلیج فارس انجام گیرد، به مثابه اقدامی علیه منافع آمریکا تلقی می شود و با همه وسایل از جمله نیروهای نظامی دفع خواهد شد.»در این ارتباط تلاش برای مهار و سد نفوذ انقلاب اسلامی ایران از سوی سردمداران ایالات متحده دنبال شد. ایالات متحده تا قبل از اشغال ایران، اقداماتی از قبیل محاصره اقتصادی ایران، بلوکه کردن دارایی های ایران در بانکهای خارجی، عملیات نظامی طبس برای آزادسازی گروگانها و… انجام داد. اما مهمترین شاخص های سد نفوذ ایران در دوران کارتر و ریگان را می توان حضور مستقیم در منطقه خلیج فارس ، تقویت کشورهای دوست و محافظه کار عرب، تقویت عراق در طول جنگ با ایران و در نهایت ایجاد یک سیستم امنیت جدید در منطقه دانست.
ج) نشانه های اقتصادی
همزمان به فعالیتهای نظامی و سیاسی علیه ملت ایران بعد از انقلاب اسلامی و بخصوص بعد از ناکارامد بودن اقدامات نظامی،آمریکا شروع به فعالیتها و اقدامات خصومت آمیز اقتصادی علیه ملت ایران نمود.این اقدامات با تصرف دارائی های ایران شروع شد و با تحریم های پی در پی استمرار پیداکرد. اما این ترفند شیطانی نیز نه تنها ملت ایران را به تسلیم وانداشت بلکه در روند انقلاب اسلامی، آنها را مصمم تر کرد.
1- تصرف دارائیهای ایران
رژیم گذشته پول بیحسابی را در اختیار آمریکائیها گذاشته بود، برای اینکه از آنها هواپیما بگیرد، بالگرد بگیرد، سلاح بگیرد. بعضی از این وسائل، آنجا تهیه هم شده بود، وقتی انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پولها را که میلیاردها دلار بود، ندادند؛ و عجیبتر اینکه این وسائل را در یک انباری جمع کرده بودند، نگه داشته بودند، انبارداری برای خودشان قائل شدند، خود را طلبگار کردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداری برداشتند! مالی را از یک ملت غصب کنند، پیش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انبارداریاش را هم بگیرند! این رفتاری بوده که از آن روز شروع شده، الان هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ایران آنجاست.[6]
2- تحریم های اقتصادی
تحریم های آمریکا علیه ایران، یکی از مهم ترین ابزارهای آمریکا علیه ایران در جهت بازگرداندن جمهوری اسلامی ایران به رفتار مورد علاقه این کشور بوده است. از نوزدهم فروردین 1359 که کارتر قطع روابط با ایران را اعلام کرد و به دنبال آن بلوکه کردن اموال و موجودی ایران در آمریکا تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران شروع شد.در ادامه به صورت خلاصه به کلیه اقدامات و تحریم های غیر قانونی آمریکا علیه ایران اشاره می شود:
- نخستین تحریم آمریکا علیه ایران پس از واقعه گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در تهران در سال ۱۹۷۹ انجام گرفت. بهدنبال جریان گروگانگیری در سفارت آمریکا، آمریکا متقابلاً ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای دولت ایران را مصادره کرد. پس از آزادی گروگانها توسط دولت ایران، این مصادره پایان نیافت و داراییهای ایران تا به امروز ضبط است. در پی مذاکرات هستی آمریکا با ایران، رئیس جمهور وقت آمریکا، باراک اوباما، اعلام کرد که ایالات متحده قصد بازگرداندن این مبلغ را به صورت قسطی به ایران دارد.
- در جریان جنگ ایران و عراق، آمریکا تحریمات فروش اسلحه علیه ایران وضع نمود. پیش از آغاز جنگ، دولت موقت ایران قرارداد خرید هواپیماهای اف-۱۶ از آمریکا را یک جانبه لغو کرده بود.
- در سال ۱۹۸۷ بهدنبال اتهام «حمایت از تروریسم» آمریکا علیه ایران، رونالد ریگان تحریمات کامل تری علیه ایران وضع نمود.
- در سال ۱۹۹۵ میلادی، واشنگتن نخست بدستور بیل کلینتون تحریمات کامل اقتصادی علیه ایران وضع نمود، و سپس کنگره مجلس آمریکا با گذرانیدن قانون ایلسا (Iran and Libya Sanctions Act of 1996) هر شرکتی را که با ایران به میزان بیش از ۲۰ میلیون دلار تجارت داشت را نیز تهدید به اعمال تحریم کرد.
- در سال ۲۰۰۲، سازمان IEEE تحریم علمی علیه ایران وضع نمود.
- در سال ۲۰۰۶ یک دادگاه فدرال آمریکا دستور استرداد یکی از بزرگترین کلکسیونهای باستانشناختی تخت جمشید متعلق به ایران را صادر نمود.
- بازداشت، زندانی کردن و اخراج حداقل ۱۰ فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی شریف به آمریکا جهت شرکت در «گردهمایی فارغالتحصیلان دانشگاه شریف» در کالیفرنیا در سال ۲۰۰۶ میلادی.
- در سال ۲۰۰۷، شرکتهای مایکروسافت و یاهو ایران را از لیست کشورهایی که خدمات وب دریافت میکنند، خارج نمودند.[۳۵]
- پس از فشارهای آمریکا بانک جهانی از دادن خدمات به بانکهای ایرانی بانک ملت، بانک ملی، و بانک صادرات خودداری کرد
- اسامی نهادهایی که در روز پنجشنبه، ۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ ازطرف وزارت خزانه دار ی آمریکا مورد تحریم قرار گرفتند به شرح زیر است:
- بانک صادرات ایران (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)
- بانک ملی (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)
- بانک کارگشایی (تهران – خیابان مولوی – میدان محمدیه – پلاک ۵۸۷)
- بانک ملی ایران ZAO (مسکو – روسیه)
- بانک ملی – مسئولیت محدود (لندن – بریتانیا)
- بانک آریان (پروژه معاملاتی مشترک میان بانکهای صادرات و ملی – کابل – افغانستان)
- بانک ملت (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)
- و …
مبحث دوم: علت خصومت آمریکا با ایران
آنچه در مبحث اول ذکر شد بحث علل بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا بود.در این مبحث جهت تکمیل شدن آنچه مطرح گردید بایست این سئوال را پاسخ دهیم که چرا آمریکا چنین اقداماتی را علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی انجام داده است؟در واقع دشمنی اصلی آمریکا با ایران و علت خصومتهای آنها ناشی از چیست؟ در یک جمله می توان گفت همراه نشدن ملت ایران با سیاست خارجی سلطه طلبانه آمریکا عامل اصلی خصومتهای آمریکا علیه ایران است.
1- رویکرد نه شرقی و نه غربی
مقام معظم رهبری می فرمایند:” عملاً هم منطقه عظیم و حساسی که به آن خاورمیانه می گویند و شمال آفریقا و خلیج فارس- منطقه نفت- دریچه اقتدار آمریکا بود. نفت، خون حیات بخش تحرک دنیای امروز است. تسلط بر اینجا مهم است که آمریکا هم تسلط پیدا کرده بود. در وسط خاورمیانه، ایران قرار داشت پایگاه اصلی استکبار، انقلاب اسلامی این منطقه اصلی را از زیر سیطره آمریکا بیرون کشید.[7] “
لذا انقلاب اسلامی ایران براساس قاعده نفی سبیل در اسلام، رویکرد نه شرقی و نه غربی را اصول و راهنمای سیاست خارجی خود قرارداد.این رویکرد به عنوان اساسی ترین نماد رفتاری ایران با قدرت های بزرگ تلقی شد. حضرت امام خمینی (ره) معتقد بود که این سیاست باید در تمامی زمینه های داخلی و در روابط خارجی حفظ شود. طبق این رویکرد، اصل توازن قوا برای حفظ صلح جهانی مردود شمرده می شد و این اصل را ظالمانه و در راستای منافع قدرت های بزرگ می دانست.
2- پایبندی به اسلام ناب و ارزشهای اسلامی
یکی از عمده ترین دلایل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی پایبندی آن به اسلام و ارزشهای اسلامی است . مقام معظم رهبری در این باره فرمودند:” والله آمریکا از ملت ایران از هیچ چیزشان به قدر مسلمان بودن و پایبند به اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نبست او می خواهد شما از این پایبندی دست بردارید او می خواهد شما این گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشید . »[8] “
3- استقلال طلبی جمهوری اسلامی
به دلیل استقلال طلبی جمهوری اسلامی ایران، مارتین ایندایک ( معاون خاور میانه ای وزارت خارجه آمریکا) گستاخانه تصریح می کند مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی بر کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام بر می دارند .[9] نوام چامسکی نظریه پرداز مشهور آمریکایی نیز معتقد است دشمنی ها و کینه توزیهای آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی به دلیل استقلال طلبی این کشور است و می گوید: جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند .[10] مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : ” دشمنی آمریکا و استکبار جهانی با ایران اسلامی به خاطر حرکت قدرتمندانه مردمی است چون ایمان مردم , علاقه مردم به استقلال و اطمینان به نفس مردم به ضرر آنهاست آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند , آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی , اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند . وقتی کشوری مستقل است و اطمینان به نفس دارد و با اعتماد به خود در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند حرکت می کند طبعاَ اینها ناراضی می شوند . نارضایتی دشمنان جهانی ما به این خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ایران اختیار دین و فرهنگ و اقتصاد خود را یکسره به آنها بسپارد . ملت ایران امروز بیدار شده است و زیر بار چنین زور گویی ها و قلدری هایی نمی رود .»[11]
4- عدالت طلبی و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : “دشمنی نظام مستکبر آمریکایی و هر مستکبری در دنیا با نظام اسلامی به خاطر پرچم برافراشته عدالت است . به خاطر این است که می بینند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت می کند , می داند این جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت . آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پیشرفت علمی دست پیدا کند , مخالفند , آنها باهر کشوری که در میدان علم و توسعه به سمت رقابت با آنها حرکت کند , مخالفند ” [12]
5- آگاهی بخشی و موج بیداری اسلامی نظام جمهوری اسلامی
خود آگاهی و بیداری مسلمان ها که به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گرفته است نیز یکی از دلایل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی است . مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند : ” امروز عمده دردسرها یی که اردوگاه استکبار و مشخصاً آمریکا و صهیونیسم دچارش هستند که این دردسرها خیلی زیاد هم است به خاطر این است که مسلمان ها به یک خود آگاهی رسیده اند که دراین خود آگاهی , امام بزرگوار و ملت ایران و انقلاب اسلامی ما نقش فراوانی داشته است . عمده دردسر آن ها از این ناحیه است , لذا می خواهند این را بکوبند ” [13]
6- نفوذ و فشار اسراییل و لابی صهیونیستی
گراهام فولر نوسینده کتاب قبله عالم و از مقامات بلندپایه سازمان سیا که به مدت 25 سال در منطقه خاورمیانه و از جمله ایران فعال بوده است در تشریح نوع نگرش سیاستمداران واشنگتن در خصوص ایران و نقش لابی صهیونیسم معتقد است: هرگونه تلاشی برای دستیابی به یک تحلیل واقع بینانه و متعادل از حکومت ایران بسیار مشکل است، زیرا که یک مرکز سخنگویی و تبلیغاتی داغ و پرهیجان طرفدار اسراییل در سنا وکنگره حضور دارند که هرگونه شفافیت در روابط دو کشور را مخدوش و تیره می کند وی می افزاید کارمندان دولت آمریکا تنها در پشت درهای بسته و مخفیانه می توانند به طور بی طرفانه و منصفانه در خصوص ایران تجزیه و تحلیل کنند، که البته این فضا برای منافع دراز مدت آمریکا مناسب نیست. چون مقامات عالی رتبه وزارت خارجه، وزارت دفاع و کنسولگریها به راحتی نمی توانند مسائل را گزارش دهند. لابی صهیونیست ها در آمریکا ایپک نفوذ بسیار زیادی در تصمیمات متخذه از سوی کاخ سفید دارند به ویژه این نفوذ در سیاست های ایالات متحده برعلیه جمهوری اسلامی ایران در طی 27 سال گذشته نقش بسیار زیادی داشته است. بسیاری از تصمیم گیرندگان سیاست خارجی آمریکا در مقاطع مختلف گرایش فکری به اسراییل داشته اند که نقش آنها در پی ریزی طرح های آمریکا علیه ایران نیز قابل مشاهده است.
مقام معظم رهبری در ۱۱/۱۱/۱۳۸۰ در این خصوص فرمودند: ” که پایداری “غده سرطانی صهیونیسم” از ابتدأ تاکنون، معلول حمایتهای دولتهای بزرگ- خصوصا آمریکا- است. آنان اسرائیل را ساختند تا علیه کشورهای اسلامی از آن استفاده کنند.”
منابع
- امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1387.
- بیانات مقام معظم رهبری،سایت www.khamenei.ir
- بیل، جیمز، شیر و عقاب، ترجمه فروزنده برلیان، تهران: فاخته، 1371.
- داریوش اخوان زنجانی تاملی در مورد مساله روابط ایران وآمریکا ارزیابی سیاست خارجی خاتمی از منظر صاحب نظران، گردآوری مهدی ذاکریان (مجموعه مقالات)، (تهران: انتشارات همشهری، 1380)، ص 13.
- سید محمد کاظم سجادپور سیاست مهار دو جانبه در تئوری و عمل فصلنامه سیاست خارجی، سال هشتم، (بهار 1373) ص27.
- محمد باقر خرمشاد رفتار شناسی آمریکا در قبال انقلاب اسلامی ایران ، فصلنامه راهبرد، شمارۀ 31،(بهار 1381) صص314-313
- معباوی، حمید، چالش های ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.
- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران: پیشگام، بی تا.
[1] . بیانات رهبری معظم انقلاب در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۹۱/۰۸/۱۰.
[2] بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[3] بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[4] بیانات مقام معظم رهری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[5] بیانات مقام معظم رهبری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[6] بیانات مقام معظم رهبری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[7] امام خامنه ای، 8/8/87.
[8] روزنامه جمهوری اسلامی , 12/2/69
[9] روزنامه کیهان , 26/1/78
[10] روزنامه رسالت , 27/2/80
[11] بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان , 18/2/84
[12] همان
[13] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه کشور , 7/9/79
بازدیدها: 218