1- بسيجي و حضور در صحنه
بسيجيان با تعقيب خط صحيح انقلاب اسلامي، از طريق افزايش معلومات و سطح دانش و آگاهي هاي خود من جمله بينش سياسي، مي توانند در صحنه هاي مختلف، حضور خود را اعلام دارند و خنثي گر توطئه دشمنان انقلاب بوده و با شجاعت و فداكاري از آفات احتمالي انقلاب جلوگيري كنند. آنها از اين طريق مي توانند راه شهداي جاويد را پاس دارند و از ارزش هاي والاي انقلاب اسلامي محافظت نمايند.
شناخت آفات انقلاب و زدودن آنها يكي از وظايف عمده بسيجيان است كه همانند باغباناني دلسوز، نهال نورسته انقلاب را از وسوسه خناسان مصون نگه دارند. زيرا يك انقلاب ممكن است به آفات مختلفي كه چهره ها و رنگ هاي متفاوت دارند، دچار شده و به تدريج از محتواي اصلي خود خارج شود و سرانجام به انحراف يا شكست مبتلا گردد. اين آفات، «ناشي از عوامل فطري، رواني و اجتماعي» است كه به صورت بسيار نامحسوس و خزنده، جامعه انقلابي را تحت تأثير و نفوذ خود قرار داده و خسارات خود را با خالي كردن انقلاب از محتواي اصلي و دروني آن وارد مي آورند.»19
برخي از اين آفات عبارتند از:
1- نفوذ انديشه هاي بيگانه، 2- تجددگرايي افراطي، 3- ناتمام گذاشتن انقلاب، 4- نفوذ و رخنه فرصت طلبان، 5- بازگشت به سوي فرهنگ ها و ارزش هاي پست و طرد شده، 6- خستگي نيروهاي انقلابي و از دست دادن روحيه انقلابي، 7- اختلاف و تفرقه، 8- پشت كردن از معنويات و روآوري به ماديات و زخارف دنيوي، 9- فسق و فساد و ترك امر به معروف و نهي از منكر، 10- ناديده گرفتن اوامر و فرامين امام خامنه ای ، و عوامل ديگر20…
چنانچه نيروهاي انقلابي در مبارزه با مشكلات، فشارها، مخالفت ها و آفات انقلاب، موفق نشوند، خطر از دست رفتن انقلاب وجود دارد. بسيجيان به دليل اين كه از دلسوزان و دوستداران واقعي انقلاب اسلامي هستند، بايد بيشترين سهم را در رفع آفات انقلاب برعهده گيرند.
آنان با وحدت و اتحاد و ترغيب و تشويق آن در ميان امت، پرهيز از اختلاف و تفرقه، انتشار امور معنوي و مباني مذهبي در جامعه به ويژه در ميان جوانان، شناخت دقيق دشمنان و آگاهي از ترفندهاي گوناگون عناصر ضدانقلاب (داخلي و خارجي) و جلوگيري از ضربه فرصت طلبان به انقلاب، مي توانند در صيانت راه انقلاب و تداوم آن، گام هاي مؤثري را بردارند. يقيناً اين نيروهاي مخلص، كارآيي خود را در اين زمينه با هوشياري، ارتقاء آگاهي و بينش، حضور مستمر و فعال در صحنه هاي انقلاب مي توانند دوچندان كنند. زيرا اگر آنان عرصه را خالي كنند، ضمن اين كه دشمن از اين يأس و سرخوردگي شاد مي شود، نيروهاي فرصت طلبان و نامحرمان با انقلاب، در جهت مسخ ارزش هاي انقلاب و تهي نمودن آن از درون اقدام مي كنند.
2- بسيجي و معنويت و اخلاق
حفظ معنويت انقلاب كه از آرمان هاي مهم و اساسي آن است همراه با حفظ معارف و اخلاق اسلامي از ضروريات اصلي است كه بسيجيان مكلف به آن مي باشند. تكيه بر معنويات به صورت عملي، آنچنان كه ديگران در چهره بسيجي روح عرفان و معنويت را مشاهده كنند و متخلق بودن به اخلاق اسلامي از اموري است كه بايد بسيجيان خود را عامل بدان بدانند و اين خصوصيات به طور عيني و عملي در وجود آنها متجلي باشد.
بسيجيان مي بايست زبان گوياي انقلاب، اسوه و الگويي صادق، نمونه بارز و مجسم مؤمن اسلام باشند. انقلاب ما يك انقلاب الهي، ارزشي و معنوي بود و از اهداف عمده آن، حاكميت اخلاق و معارف اسلامي درجامعه است. بسيجيان با ارزش گذاشتن به معنويات و عمل نمودن به دستورات ديني و دارا بودن اخلاق اسلامي، مي توانند در حفظ، تبليغ و اشاعه فرهنگ و معارف اسلامي بكوشند و ديگران را به ارزش هاي اسلامي راغب سازند. آنها با اهتمام دراجراي امر به معروف و نهي از منكر از راه زبان و عمل، به معارف دين كه خود زيربنا و اساس انقلاب اسلامي است ارج مي نهند و در نتيجه، فضاي جامعه را سالم و سلامت حركت انقلاب را تأمين مي كنند.
بسيجيان مي توانند پاسدار معروفات جامعه باشند و بازدارندگان منكرات. آنها مي توانند با صبر و استقامت و فداكاري خويش، با عرفان و شناخت و اخلاق نيكو، با بزرگ منشي و تعاون و همكاري با ديگران، نمونه اي از انسان والاي اسلامي باشند كه خود را متعهد به انجام رسالتي بزرگ مي دانند.
آنان مي توانند عملاً درسهاي مختلفي از عشق و ايثار، استقامت و معنويت و اخلاق و… را به جامعه بياموزند و از اين نظر، اسوه اي عملي براي ديگران قرار گيرند. الگويي كه ساخته انقلاب است و مي تواند راه انقلاب را در زمينه تحول بخشيدن به جان و نفوس انسانها تداوم بخشد.
بسيجيان مي توانند اسوه هاي انقلاب، اسلام و مكتب باشند و در پرورش انسانها تأثير عملي و مثبت داشته باشند. مي توانند در تقويت اراده ديگران و در برانگيختن حس اعتماد به نفس و اتكاء به خويشتن در ديگران مؤثر باشند و در تربيت نسلي قوي، با اراده و مصمم، نقش بسزايي داشته باشند منوط به اين كه از نقش خود آگاه بوده و عملاً زمينه چنين رسالت مهمي را فراهم سازند.
بسيجيان با خودسازي و تقويت اراده خويش، حضور در صحنه هاي مختلف، زدودن يأس و نوميدي و نهراسيدن از مشكلات، مي توانند افرادي مؤثر در خدمت جامعه و انقلاب باشند و اين خود پيروزي بزرگي است، چنان كه در سخنان امام راحل«ره» بدان اشاره شده است: «… پيروزي اين نيست كه ما فقط طاغوت را از بين ببريم، پيروزي اصيل آن است كه ما بتوانيم مبتدل بشويم به يك موجود انساني، الهي، اسلامي كه همه كارهايمان، همه عقايدمان، همه اخلاقمان، همه اسلامي باشد.» 21
و درباره اهميت معنويات مي فرمايد: «عمده معنويات يك مملكت است… من از خدا مي خواهم كه معنويات ما را رشد بدهد.» 22
بنابراين، اسوه بودن بسيجيان منزلت كمي نيست. از شؤون انبياء الهي است. «لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه» (احزاب/21). هدف تعاليم همه انبياء، انسان سازي است. چنان كه «هدف عمده اسلام با توجه به تمامي ابعاد، انسان سازي است.» 23
3- بسيجي و علم و دانش
پيشرفت و ترقي علمي- فناوري با توسعه و خودكفايي كشور، ارتباط تنگاتنگ دارد. هرچه كشوري از توان علمي بالا و از صنعت و فناوري پيشرفته برخوردار باشد، با همت و پشتكار و نيروي ايمان مردم فعال آن، مي تواند مراحل توسعه و سازندگي را در زمان كوتاهتر طي كرده و نيازهاي خود را به دور از وابستگي به قدرتهاي استعماري مرتفع سازد.
اكنون كه «به مرحله حساسي از دوران انقلاب خود رسيده ايم، دوران سازندگي، دوراني كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهره مند شوند، دوراني كه بايد شكوه نظام عدل اسلامي را لمس كنند» 24، بسيجيان در اين زمينه مي توانند بسيار مؤثر باشند. آنها با فرا گرفتن علوم و فنون روز، كسب آگاهيها و تجارب معمول، چه از راه تحصيل در دانشگاه ها و مراكز علمي، چه به صورت تجربي و كار در صنايع و مراكز توليدي، با ابتكارات، اختراعات و نوآوري ها و با به كار گرفتن خلاقيت هاي ذهني خود در عرصه سازندگي و توسعه كشور مي توانند در كنار ديگران نقش عمده اي ايفا كنند.
بسيجيان بايد توان علمي خويش را بالا برده و با افزايش مهارتها و دست يافتن به تجارب و تخصص هاي لازم، هركدام در رشته و حرفه اي، با اخلاص و دلسوزي كه نسبت به انقلاب دارند، چرخ هاي توليد، خودكفايي و استقلال واقعي مملكت را به گردش درآورند.
به تعبير رهبر فقيد انقلاب اسلامي، با سقوط قدرت شاه «سدي كه مانع از حركت بود شكسته شد، لكن ما مراحل بسيار مشكل داريم كه بايد با تشريك مساعي همه ملت و دعاي همه ملت، اين مشكلات رفع بشود.» 25
4- بسيجيان و امور نظامي
هرچند دوران جنگ و دفاع پايان يافته و اينك در دوران آرامش و بازسازي به سر مي بريم، ليكن بسيجيان با آشنايي عملي كه با امور نظامي داشته و با تجاربي كه از حضور در صحنه هاي مختلف نبرد پيدا كرده اند، مي بايست روحيه نظامي و سلحشوري خود را حفظ و تقويت نمايند و با مراقبت از بنيه رزمي و حالات بسيجي خود، تجارب گرانبهاي دوران دفاع مقدس را به دست فراموشي نسپارند.
علاوه بر اين آمادگي فردي، از طريق انتقال و آموزش تجربه هاي رزمي و نظامي و كسب آموزشهاي جديد و غافل نماندن از سلاحهايي كه روزگاري آشناي دستان توانمند آنها بوده، آمادگيهاي رزمي و نظامي خويش را افزايش و استمرار بخشند. البته اين امر نياز به برنامه ريزي و هماهنگي دارد كه بر عهده نهادها و مراكز مسئول مي باشد.
5- بسيجيان و عرصه فرهنگ و هنر
بسيجيان با شناخت و آگاهي از فرهنگ ناب اسلامي و ارزشهاي والاي آن، سپس پاسداري از آن ارزشها و جلوگيري از هجوم دشمنان به عرصه اين فرهنگ، مي توانند حافظ اصالتها و ارزشهاي انقلاب باشند. پس از شناخت ارزشها و اصالتهاي فرهنگي، معرفي و تبليغ آنها در جامعه، انجام كارهاي اصولي و محتوايي به منظور رسميت بخشيدن و ترويج آنها، چه از راه آموزش، يا در قالب فيلم و ديگر برنامه هاي هنري، ضرورت مي يابد.
اگر خواهان جامعه اي واقعا اسلامي هستيم بايد آن چنان فرهنگ اصيل اسلامي را به مردم شناساند و نيروهاي جامعه را با اين فرهنگ و ارزشهاي آن آشنا كرد كه تاثير فرهنگ بيگانه بر آنها به حداقل كاهش يابد. بي شك وقتي داشته هاي فرهنگي و مذهبي خود را به صورت مناسب و صحيح عرضه نماييم و رغبت و جاذبه مردم را نسبت به آن برانگيزيم، فرهنگ منحط غرب، زمينه اي براي نفوذ در جامعه اسلامي نخواهد داشت.
بسيجيان در عرصه فرهنگ، چه در امر تعليم و تربيت كودكان و جوانان و چه در كارهاي هنري در ابعاد مختلف آن مانند: فيلم و سينما، تئاتر، نويسندگي و خلق آثار بديع، شعر و ادبيات، هنرهاي نمايشي و تفريحي و… مي توانند ضمن پرورش استعدادهاي خود، نقش موثر خويش را به نمايش گذارند.
بسيجيان با شركت در مراسم و محافل فرهنگي، جشنها، سرگرميها، امور ورزشي مي توانند در سالم سازي فضاي فرهنگي جامعه و جذب جوانان به امور سالم از روآوري آنان به ناهنجاري هاي اجتماعي و انحرافات و فرهنگ بيگانه جلوگيري كنند. آنها كه در جبهه هاي نبرد، زيباترين صحنه ها را آفريدند و هركدام راويان زنده خاطره ها هستند، قادرند كه در زمينه هاي گوناگون فرهنگي، خالق آثاري زيبا باشند. هركدام مي توانند هنرمندي قابل، نويسنده اي توانا، شاعر و اديبي خوش ذوق، و قهرماني شايسته باشند و باهنر خود به فرهنگ جامعه و فرهنگ انقلاب خدمت نمايند.
6- بسيجيان و رهبري
رهبري يكي از اركان مهم هر انقلابي است كه در تبيين استراتژي انقلاب، پيروزي و سپس هدايت و تداوم آن نقش اساسي دارد. از اين رو، پيوند بسيجيان با امام خامنه ای بسيار مهم است. اطاعت و تبعيت از فرامين رهبري اقدامي است در جهت تداوم انقلاب و حمايت از آن. اين ارتباط ضمن نمودار ساختن پيوند معنوي بسيجيان با سلسله ولايت و اعتقاد به نظام نبوت و امامت در فرهنگ شيعي، نگرش او را نسبت به مسئله حكومت و رهبري در عصر غيبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نيز نشان مي دهد.از طرفي اگر بسيجي خواهان حفظ انقلاب و دستاوردهاي آن است و سعي در رفع مشكلات آن دارد، استحكام پيوند او با رهبري، ضامن تحقق اين خواسته مي باشد. او مي تواند با اتصال به رشته ولايت و رهبري، اتصال خود را با انقلاب اسلامي حفظ نموده و رسالت خويش را در قبال آن، كه همانا حفظ ارزشها و تلاش در جهت تحقق اهداف و آرمانهاي آن است، به انجام برساند.
نتيجه
از مجموع آنچه بيان شد مي توان نتيجه گرفت كه بسيجيان در قبال انقلاب اسلامي تعهدي عظيم و رسالتي بزرگ دارند، پيماني كه با شهداي همرزم خود داشتند كه پاسدار راه و اهداف آنان باشند. اين تعهد را با انجام رسالتي كه در پاسداري و تداوم راه انقلاب برعهده دارند، مي توانند ادا كنند. آنان در عرصه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، علمي، فرهنگي، معنوي مي توانند به انقلاب اسلامي خدمت كرده و در رفع مشكلات آن بكوشند كار و تلاش آنها در اين زمينه ها نشان دهنده عزم و اراده استوار آنان و شوق و علاقه شان به حفظ انقلاب و سازندگي ايراني آباد، مستقل و سعادتمند است.
¤ منابع در دفتر روزنامه موجود است.
منبع:کیهان
بازدیدها: 1272