نماز طراویح چیست و چگونه خوانده می شود ؟
خدا هیچ عملی را از قبیل نماز روزه صدقه حج و…از بدعت گذار قبول نمیکند و او از اسلام خارج می شود.
نکاتی درباره این نماز:
نکته اول:
طبق تحقیقی که انجام شده تقریبا ۲۱ نفر از عالمان اهل سنت اقرار کردهاند که این نماز از بدعتها و اختراعات عمر است
در صحیح بخاری از عمر بن خطاب نقل شده:
عن عبد الرحمن بن عبد القاری أنه قال: خرجت مع عمر بن الخطاب رضی الله عنه لیله فی رمضان إلی المسجد، فإذا الناس أوزاع متفرقون، یصلی الرجل لنفسه و یصلی الرجل فیصلی بصلاته الرهط، فقال عمر: إنی أری لو جمعت هؤلاء علی قارئ واحد لکان أمثل، ثم عزم فجمعهم علی أبی بن کعب، ثم خرجت معه لیله أخری و الناس یصلون بصلاه قارئهم، قال عمر: نعم البدعه هذه
عبد الرحمن بن عبد القاری میگوید: در ماه رمضان به مسجد وارد شدم ، بعضیها فرادی نماز میخواندند بعضیها هم پشت سر یک نفر نماز میخواندند. عمر گفت: اگر همه را بر یک امام جماعت جمع کنم، نمونهاش بهتر و زیباتر است. سپس أبی بن کعب را امام جماعت آنها قرار داد. سپس شب دیگری با عمر به مسجد رفتم و دیدم که مردم به امام جماعت أبی بن کعب، نماز تراویح میخوانند. عمر گفت: این بدعت خوبی است. [۱ ]
آیا با این وجود بدعت بودن نماز تراویح آیا مشروعیتی برای این نماز باقی می ماند؟ مگر پیامبر اکرم درباره بدعت گذار نفرمود :
لا یقبل الله لصاحبِ بدعهٍ صوماً و لا صلوهً و لا صدقهً و لا حجّاً و لا عُمرهً و لا جهاداً و…یخرج من الاسلامِ
خدا هیچ عملی را از قبیل نماز روزه صدقه حج و…از بدعت گذار قبول نمیکند و او از اسلام خارج می شود [۲ ]
نکته دوم:
با مراجعه به تاریخ معلوم میشود که بعضی از صحابه با خواندن این نماز مخالف بودند و نخسیتن کسی که به سنت عمر بن خطاب پشت پا زده و آن را زیر پا گذاشته خود عمر و دوست دیگر او عثمان بن عفان است.
مالک بن انس در کتاب «المدونه الکبرى»، قضیه را این گونه نقل کرده است:
عن اللیث عن یحیى بن سعید أنه سئل عن صلاه الأمیر خلف القارئ فقال ما بلغنا أن عمر وعثمان کانا یقومان فی رمضان مع الناس فی المسجد.
از یحیی بن سعید در باره نماز خواندن امیر پشت سر امام سؤال شد. وی در پاسخ گفت: روایتی به ما نرسیده است که عمر و عثمان در ماه رمضان با مردم در مسجد پشت سر امام ایستاده باشند.[۳ ]
به راستی اگر به جماعت خواندن نافله رمضان کار خوبی بوده، چرا خلفاء از انجام آن خود داری کردهاند؟
نکته سوم:
یکی دیگر از تناقضات این نماز واقعا معلوم نیست این نماز را به جماعت باید خواند یا فرادی؟
مالک، شافعی و ربیعه عقیده داشتند که نماز در خانه بهتر از نماز با امام است و این قول ابراهیم، حسن بصری، اسود و علقمه است. ابو عمرو گفته است که علما اختلاف کردهاند که آیا بهتر است نماز نافله رمضان را به تنهایی در خانه خواند یا به جماعت؟
مالک و شافعی گفتهاند: در خانه بهتر است. مالک گفته است: ربیعه و بسیاری از علمای ما بعد از نماز جماعت واجب به خانه میآمدند … طحاوی نیز به این قول تمایل کرده. [۴]
وقال مالک : کان ربیعه وغیر واحد من علمائنا ینصرفون ولا یقومون مع الناس ، وأنا أفعل ذلک
مالک گفته است: ربیعه و بسیاری از علمای ما وقتی نماز شام و عشاء را در مسجد اقامه میکردند با مردم نمیایستادند و به خانه بر میگشتند اما من با مردم میخواندم. [۵]
نکته چهارم:
اهل سنت به روایاتی در کتب شیعه برای مشروعیت این نماز استدلال میکنند
محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسى بن عبید عن یونس عن ابى العباس البقباق وعبید بن زراره عن ابی عبدالله علیه السلام قال: کان رسول الله صلى الله علیه وآله یزید فی صلاته فی شهر رمضان إذا صلى العتمه صلى بعدها یقوم الناس خلفه فیدخل و یدعهم، ثم یخرج أیضا فیجیئون ویقومون خلفه فیدخل ویدعهم مرارا، قال وقال: لا تصل بعد العتمه فی غیر شهر رمضان. [۶]
پاسخ:
این روایت به جماعت خواندن تراویح را نفی میکند:
با دقت به دو نکته اساسی در این روایت، پاسخ روشن خواهد شد.
اولا: رسول خدا بعد از حضور مردم نماز نافله را قطع میکردند:
توضیح: رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از نماز عشاء شروع میکردند نوافل را میخواندند؛ اما مردم میآمدند پشت سر حضرت نماز میخواندند. بعد از این که حضرت متوجه میشدند نماز را رها کرده و به خانه میرفتند. بعد از مدتی رسول خدا فکر میکرد که مردم پراکنده شدهاند دوباره برای نماز میآمدند و شروع به نماز میکردند دوباره میدیدند که مردم پشت سرش آمدهاند دوباره آنها را رها میکردند:
فَیَدْخُلُ وَ یَدَعُهُمْ ثُمَّ یَخْرُجُ أَیْضاً فَیَجِیئُونَ وَ یَقُومُونَ خَلْفَهُ فَیَدَعُهُمْ وَ یَدْخُلُ مِرَاراً.
این عبارت نشان میدهد که رسول خدا به جماعت خواندن نافله را مشروع نمیدانسته است و الا دلیل نداشته است که وقتی متوجه حضور مردم و اقتدای آنها به نماز میشده، نماز را رها کند.
ثانیا: کیفیت نماز نافله، مخصوص ماه رمضان در کتب شیعه موجود است :
همانگونه که در روایت آمده، رسول خدا نافله رمضان را به جا میآورده است، اما بعد از این که چند مرتبه متوجه حضور مردم شد و نماز را قطع کردند بعد از نماز صبح، رسما به مردم اعلام فرمودند که بعد از نماز عتمه (نماز عشاء) در غیر ماه رمضان نافله را نخوانید:
وَ قَالَ لَا تُصَلِّ بَعْدَ الْعَتَمَهِ فِی غَیْرِ شَهْرِ رَمَضَان.
یعنی رسول خدا بعد از قطع کردن نماز نافله و ترک کردن آنها، و تفهیم عدم مشروعیت نماز نافله را به جماعت خواندن، این مطلب را بیان فرموده است که این نافله مخصوص ماه رمضان است.
در نتیجه، این روایت نیز به نفع مذهب شیعه است که نماز نافله رمضان را به جماعت مشروع نمیدانند و به هیچ وجه مطلب مورد استدلال اهل سنت را اثبات نمیکند.
نکته پنجم:
در روایات شیعه از نماز تروایح نهی شده است
وَ اللَّهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لَا یَجْتَمِعُوا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَّا فِی فَرِیضَهٍ وَ أَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِی النَّوَافِلِ بِدْعَهٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْکَرِی مِمَّنْ یُقَاتِلُ مَعِی یَا أَهْلَ الْإِسْلَامِ غُیِّرَتْ سُنَّهُ عُمَرَ یَنْهَانَا عَنِ الصَّلَاهِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ یَثُورُوا فِی نَاحِیَهِ جَانِبِ عَسْکَرِی
امام علی (ع): قسم به خدا که مردم را دستور دادم که در ماه رمضان غیر از نماز واجب را به جماعت نخوانند و ایشان را آگاه نمودم که خواندن نماز مستحبی به جماعت بدعت است؛ پس عدهای از لشکریان که همراه من جنگیده بودند ندا دادند: ای اهل اسلام سنت عمر تغییر کرد!!! ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارند !!!
و ترسیدم که بر من از سمت لشکرم شوریده همانگونه که از این امت تفرقه و اطاعت از امامان گمراهی و دعوت کنندگان به سوی آتش دیدم . [ ۷]
پی نوشت ها:
[۱ ] صحیح البخاری، ج۲، ص۲۵۲، الطبقات الکبرى،ابن سعد، ج۳ ص۲۸۱، ابن الجوزی الحنبلی، کشف المشکل من حدیث الصحیحین ، ج۱، ص۱۱۶، السیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۵۱۷،المقدسی الحنبلی،المغنی فی فقه الإمام أحمد بن حنبل الشیبانی، ج۱، ص۴۵۵، سبل السلام شرح بلوغ المرام،ابن حجر عسقلانی، ج۲،ص ۲۶ و……
[۲ ] سنن ابن ماجه ج۱ص۷۷
[۳ ] المدونه الکبرى، مالک بن أنس ، ج ۱، ص ۲۲۴، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ابن شیبه ج۲، ص ۱۶۶ و……….
[۴ ] بدر الدین ابومحمد ، عمده القاری شرح صحیح البخاری، ج ۷، ص ۱۷۸
[۵ ] إبن بطال البکری القرطبی، شرح صحیح البخاری، ج۳، ص ۱۱۹
[۶ ] الکافی،کلینی، ج۴، ص ۱۵۴
[ ۷] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۳۴، ص: ۱۷۴
منبع:جام
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان
بازدیدها: 166