نماز چگونه انسان را از گناه باز می‌دارد؟

خانه / مطالب و رویدادها / نماز چگونه انسان را از گناه باز می‌دارد؟

نمازگزار ناچار است که به خاطر صحّت نماز و یا قبول شدن آن، مجموعه‌ای از دستورات دینى را مراعات کند که رعایت آن‌ها خود زمینه‌اى قوى براى دورى از گناه و زشتى است.

نماز بهترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت‌های دیگر هم قبول می‌شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی‌شود، همان ‌طور که اگر انسان شبانه‌روزی پنج نوبت در نهر آبی شست‌وشو کند، آلودگی در بدنش نمی‌ماند، نمازهای پنج‌گانه هم انسان را از گناهان پاک می‌کند و سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد مانند کسی است که نماز نمی‌خواند، یکی از سؤالاتی که در رابطه با نماز مطرح می‌شود این است که منظور از نهی و بازدارندگی نماز از گناه در آیه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»(1) چیست؟ واحد پاسخگویی مرکز تخصصی نماز این گونه پاسخ می‌‌دهد:111

مفسران در خصوص منظور این آیه مبنی بر اینکه نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد، پاسخ‌های متعددی را مطرح کرده‌اند که در اینجا برخی از آنها را ذکر می‌کنیم:

*نهی نماز از فحشا و منکر نهی تشریعی است نه تکوینی

از برخی روایات استفاده می‌شود که خود نماز انسان را به صورت تشریعی از فحشا و منکر نهی می‌کند و انسان هم می‌تواند منهیات نماز را اطاعت کند و هم می‌تواند اطاعت نکند، کما اینکه در روایتی از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یُطِعِ الصَّلَاةَ وَ طَاعَةُ الصَّلَاةِ أَنْ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَر»(2)؛ کسى که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نیست و اطاعت نماز آن است که نهى آن را از فحشاء و منکر به کار بندد.

از همین رو برخی مفسران گفته‌اند: نماز مانند یک انسانى که دیگرى را از فحشاء و منکرات نهى مى‏‌کند، به شخص نمازگزار مى‏‌گوید: زنا مکن، ربا مخور، دروغ مگو و… و لیکن همان طور که در آن انسان لازمه نهى این نیست که شنونده گوش هم بدهد و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نیز چنین است، یعنى نماز مرتب به نمازگزار مى‏‌گوید که چنین و چنان مکن و لیکن لازمه این نهى این نیست که نمازگزار(به طور تکوینی) منتهى هم بشود و از آن کارها دست بردارد، مگر نهى نماز از نهى خدا مهم‌‏تر و مؤثرتر است، خداى تعالى در آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»(3)، به عدل و احسان و صله رحم امر مى‏‌کند و از فحشاء و منکر نهى مى‏‌فرماید و با این حال مردم هم چنان نافرمانى‏‌اش مى‏‌کنند و نهى او باعث بازدارندگی مردم نمى‏‌شود، نهى نماز هم مثل آن است.(4)

*بالاخره نماز انسان را از گناه باز می‌دارد ولو در آینده

برخی مفسرین با استناد به داستان جوانی از انصار که با رسول خدا نماز می‌خواند و مرتکب فحشا می‌شد و پیامبر(ص) فرمود: بالاخره روزى نمازش او را از ارتکاب فواحش نهى مى‏‌کند و چیزى نگذشت که او توبه کرد، چنین گفته‌اند که معناى آیه این است که نماز در آینده صاحبش را از فحشا و منکر باز مى‏‌دارد(5)، هر چند هم اکنون گرفتار گناه و معاصی باشد.

74

*این بازدارندگی به واسطه رعایت احکام قبولی و صحت نماز

نمازگزار ناچار است که به خاطر صحّت نماز و یا قبول شدن آن، یکسرى دستورات دینى را مراعات کند (از جمله غصبی نبودن لباس و مکان نماز، طهارت بدن، عدم شرب خمر و… ) که رعایت آن‌ها خود زمینه‌اى قوى براى دورى از گناه و زشتى است، آرى! کسى که لباس سفید بپوشد، طبیعى است که روى زمین آلوده و کثیف نمى‌نشیند.(6)

*این بازدارندگی به واسطه شکل گرفتن ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در انسان است

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه بیان داشته: از آنجا که نماز مشتمل بر ذکر خدا است و این ذکر، اولاً ایمان به وحدانیت خداى تعالى و رسالت و جزاى روز قیامت را به نمازگزار تلقین مى‏‌کند و به او مى‏‌گوید که خداى خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما و درخواست کن که تو را به سوى صراط مستقیم هدایت کرده و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر.

و ثانیاً او را وادار مى‏‌کند بر اینکه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبریایى خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد و در آخر بر خود و هم‌مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد.

علاوه بر این او را وادار مى‏‌کند به اینکه از حدث -که نوعى آلودگى روحى است- و از خبث یعنى آلودگى بدن و جامه خود را پاک کند و نیز از اینکه لباس و مکان نمازش غصبى باشد، بپرهیزد و رو به سوى خانه پروردگارش بایستد.

پس اگر انسان مدتى کوتاه بر نماز خود پایدارى کند و در انجام آن تا حدى نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث مى‏‌شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طورى که اگر فرضاً آدمى شخصى را موکل بر خود کند، که دائماً ناظر بر احوالش باشد و او را آن چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبودیت آراسته شود، قطعاً تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست و به بیش از آنچه که نماز او را دستور مى‏‌دهد دستور نخواهد داد و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضت وادارش مى‏‌کند وادار نخواهد کرد.(7)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *