نهضت حسینی علیه السلام در بیانات امام خامنه ای

خانه / با ولایت / امام خامنه ای / نهضت حسینی علیه السلام در بیانات امام خامنه ای

امام خامنه ای نهضت حسینی را الهام‌بخش تمامی نهضت‌های آزادی‌بخش اسلامی در قرون اخیر دانسته

رخداد عاشورا واقعه‌ای است بی‌نظیر در تاریخ اسلام، که تاریخ بشریت بدیلی برای آن سراغ ندارد. جایگاه بلند عاشورا در تاریخ و فرهنگ بشری، آن را به‌صورت رویدادی جاودانه درآورده است که همچون نگین درخشانی بر تارک تاریخ می‌درخشد. باوجود دستان تحریف گری که در طول چهارده قرن درصدد تحریف حقیقت ارزش‌های نهضت حسینی علیه السلام برآمده‌اند، آنچه از عاشورا برای ما به یادگار مانده از چنان عمق و غنائی برخوردار است که تا فرجام تاریخ، پیام‌آور ارزش‌های والای انسانی و الهام‌بخش انسان‌های آزاده و خداجو خواهد بود.

امام خامنه ای در سال‌های  اخیر متناسب با وسعت نظری که هم از حکمت متعالی ایشان و هم از جایگاه کلیدی ولایت‌فقیه و رهبری نظام اسلامی حاصل‌شده، به مناسبت‌های مختلف  به شرح و توضیح این نهضت بزرگ تاریخ پرداخته و نکات مهم و برجسته‌ای را مورد تأکید قرارداده‌اند که توجه به آن‌هم می‌تواند جلوه‌ای جدید از حادثه عاشورا را برای عاشقان اباعبدالله الحسین علیه السلام بگشاید و هم ایمان و معرفتی عمیق را به همراه داشته باشد.

۱-تلاش برای تبیین واقعی جایگاه و ماهیت نهضت حسینی علیه السلام

امام خامنه ای از حرکت امام حسین علیه السلام به‌عنوان حرکتی یاد می‌کند که توانست نجات‌بخش اسلام باشد. ایشان می‌فرمایند: «اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقی‌مانده است. اگر فداکاری بزرگِ امام حسین‌ابن‌علی علیه السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به‌کلی متوجّه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به‌کلی برچیده می‌شد. قطعاً این‌گونه است. اگر کسی اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعه‌ی اسلامی را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویی برای بعدی‌ها شد، همین حادثه‌ی عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت.» (۲۶/۳/۷۲)

۲-چرایی پیدایش حادثه‌ی عاشورا

مهم‌ترین فراز در دیدگاه امام خامنه ای نسبت به چرایی واقعه عاشورا این است که ” عاشورا زمانی به وجود آمد که خواص طرفدار حق از ترس از دست دادن مال و پست و مقام حاکمیت باطل را پذیرفتند”. ایشان در جستجوی ریشه‌ی ارتجاع جامعه و ماجراهای بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ضعف تدریجی جامعه‌ی اسلامی، بار مسؤولیت این گناه نابخشودنی را بر دوش آن دسته از نخبگان طرفدار حق و فرزندان انقلاب می‌یابند که در پی کسب امتیازات دنیوی برآمده‌اند و در لغزش گاه دنیاطلبی، شهوت‌پرستی، مقام‌خواهی و مظاهر زندگی دنیا و مادیات لغزیده‌اند و ساده‌لوحان ناآگاه را نیز به دنبال خود کشانده‌اند: «وقتی خواص طرفدار حق در یک جامعه ـ با اکثریت قاطعشان ـ آن‌چنان می‌شوند که دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا می‌کند، از ترس جان، از ترس از دست دادن مال و از دست دادن مقام و پست، از ترس منفور شدن و تنها ماندن، حاضر می‌شوند حاکمیت باطل را قبول بکنند و در مقابل باطل نمی‌ایستند و از حق طرفداری نمی‌کنند و جانشان را به خطر نمی‌اندازند ـ وقتی این‌طور شد ـ اوّلش با شهادت حسین‌ابن‌علی با آن وضع آغاز می‌شود، آخرش هم به بنی‌امیه و شاخه‌ی مروانی و بعد بنی‌عباس و بعد از بنی‌عباس هم، سلسله‌ی سلاطین در دنیای اسلام تا امروز می‌رسد.» (۲۰/۳/۷۵)

۳-نقش خواص  در چرایی این واقعه

شاید یکی از مهم‌ترین سؤالات در ماجرای کربلا، این سؤال باشد که چه روندی در جامعه اسلامی دنبال شد که نتیجه آن وقوع چنین حادثه‌ای تلخ بود؟ و چه شد بعد از ۵۰ سال از فوت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرزندان او به دست بخشی از امتش این‌چنین به شهادت رسیدند؟ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با نگاهی عمیق و افق بلند که بخشی از نیازهای زمانه ما را نیز در برمی‌گیرد، به ارائه پاسخ برآمده و با نگاهی جامعه‌شناسانه به فرآیند انحطاط جامعه اسلامی اشاره‌کرده و با تقسیم‌بندی اقشار جامعه به چند دسته، تحلیلی دقیق از نقش عوام و خواص در این ماجرا ارائه می‌کنند.

معظم له در سخنرانی تاریخی خود در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم خواص را به دودسته خواصِ جبهه‌ی حق و خواص جبهه‌ی باطل تقسیم کرده و می‌فرمایند: «شما از خواص طرفدار باطل چه توقّع دارید؟ بدیهی است توقّع این است که بنشینند علیه حق و علیه شما برنامه‌ریزی کنند. لذا باید با آن‌ها بجنگید. با خواص طرفدار باطل باید جنگید. این‌که تردید ندارد.» سپس در ادامه خواص جبهه حق را نیز به دودسته خوب و بد تقسیم کرده و می‌فرمایند: «اگر در جامعه‌ای، آن نوعِ خوبِ خواصِ طرفدارِ حق؛ یعنی کسانی که می‌توانند در صورت لزوم از متاع دنیوی دست‌بردارند، در اکثریت باشند، هیچ‌وقت جامعه اسلامی به سرنوشت جامعه‌ دوران امام حسین علیه السلام مبتلا نخواهد شد و مطمئناً تا ابد بیمه است. اما اگر قضیه به‌عکس شد و نوع دیگرِ خواصِ طرفدار حق – دل‌سپردگان به متاع دنیا. آنان که حق شناسند، ولی درعین‌حال مقابل متاع دنیا، پایشان می‌لرزد – در اکثریت بودند، وامصیبتاست!»(۲۰/۳/۷۵)

۴-عوامل سقوط خواص و عوام

مهم‌ترین مطلب در عبرت‌ها شناخت عوامل سقوط و لغزش خواص است. با توجه به جایگاه آن‌ها در میان مردم، لغزش آن‌ها سبب لغزش عوام خواهد شد. امام خامنه ای رؤس این عوامل را در چند بند معرفی می‌نمایند: الف: دور شدن از یاد خدا و پیروی از شهوات ب: دنیاطلبی ج: بی‌تفاوتی پیروان حق د: ترس

۵- توجه به درس‌ها و عبرت‌های عاشورا

شاید مهم‌ترین زاویه دید امام خامنه ای به حادثه عاشورا، نگاهی پندگیر و عبرت‌آموز به این ماجراست. بی‌شک درصحنه بزرگی چون کربلا نکات قابل‌ملاحظه‌ای برای درس گرفتن و عبرت‌آموزی وجود دارد که با نگاهی دقیق و تیزبین می‌توان آن‌ها را مشاهده نمود. نمونه برجسته این نوع نگاه به واقعه عاشورا را می‌توان از بیانات معظم له مرور نمود که ایشان به‌طور تفصیلی به این مساله پرداخته و می‌فرمایند:

الف:درس‌های حادثه‌ عاشورا

«این حادثه‌ عظیم؛ یعنی حادثه‌ عاشورا، از دو جهت قابل‌تأمل و تدبر است … جهت اول، درس‌های عاشورا است. عاشورا پیام‌ها و درس‌هایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که درراه قرآن، از همه‌چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، باهم در یک صف قرار می‌گیرند. درس می‌دهد که جبهه‌ دشمن باهمه‌ توانایی‌های ظاهری، بسیار آسیب‌پذیر است. درس می‌دهد که در ماجرای دفاع از دین، از همه‌چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بی‌بصیرت فریب می‌خورند. بی‌بصیرت در جبهه باطل قرار می‌گیرند؛ بدون این‌که خود بدانند. همچنان که در جبهه‌ ابن‌زیاد، کسانی بودند که از فساق و فجار نبودند، ولی بی‌بصیرت بودند. این‌ها درس‌های عاشورا است. البته همین درس‌ها کافی است که یک ملت را، از ذلت به عزت برساند. همین درس‌ها می‌تواند جبهه‌ کفر و استکبار را شکست دهد. درس‌های زندگی سازی است.» (۲۲/۴/۷۱)

ب:عبرت‌های حادثه عاشورا

امام خامنه ای در تعریف عبرت می‌فرمایند: « غیر از درس، عاشورا یک صحنه‌ عبرت است. انسان باید به این صحنه نگاه کند، تا عبرت بگیرد. یعنی چه، عبرت بگیرد؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و در چه وضعیتی است؛ چه چیزی او را تهدید می‌کند؛ چه چیزی برای او لازم است؟ این را می‌گویند “عبرت”» (۲۲/۴/۷۱) «درسی که اربعین به ما می‌دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره‌ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.» (۲۹/۶/۶۸)

۶- پیوند دادن نهضت امام خمینی رحمه الله علیه و نهضت حسینی علیه السلام

امام خامنه ای دریکی از اولین دیدارهای خود با روحانیان و وعاظ در ۱۱/۵/۶۸ درحالی‌که کمتر از دو ماه از انتخاب ایشان به‌عنوان ولی امر مسلمین نمی‌گذرد، می‌فرماید: «در مورد مسأله‌ محرّم و عاشورا، باید بگویم که روح نهضت‌ ما‌ و جهت‌گیری‌کلی و پشتوانه‌ پیروزی آن، همین توجه به حضرت ابی‌عبدالله علیه السلام و مسائل مربوط به عاشورا بود. شاید برای بعضی‌ها، این مسأله قدری ثقیل به نظر برسد؛ لیکن واقعیت همین است. هیچ فکری نمی‌توانست توده‌های عظیم میلیونی مردم را آن‌چنان حرکت بدهد که درراه انجام آنچه احساس تکلیف می‌کردند، در انواع فداکاری ذره‌یی تردید نداشته باشند.«(۱۱/۵/۶۸)

امام خامنه ای نهضت حسینی را الهام‌بخش تمامی نهضت‌های آزادی‌بخش اسلامی در قرون اخیر دانسته و می‌فرماید: «ماجرای حسین‌ابن‌علی علیه السلام حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است. هر آزادیخواه و هر مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه و هر کس که می‌خواسته است در میدان خطر وارد بشود، از آن ماجرا مایه گرفته و آن را پشتوانه‌ی روحی و معنوی خود قرارداده است. در انقلاب ما، این معنا به‌صورت بیّنی واضح بود. این خودش فصل عریض و قابل تعمقی است که تمسک به ذیل ماجرای عاشورا و مجاهدت سیدالشهدا علیه السلام، چه تأثیری در وضع انقلاب ما داشت. انسان وقتی در این مسأله غور می‌کند، از عظمت تأثیر آن حادثه به دهشت می‌افتد و فکر می‌کند کسانی که از آن محروم‌اند، این خلأ را چگونه می‌توانند پُر کنند.»(۲۰/۴/۷۰)

۷-انقلاب اسلامی ایران و عبرت‌های عاشورا

امام خامنه ای با تجربه از تاریخ صدر اسلام و عبرت‌های عاشورا راه‌کار پیش‌گیری از سقوط خواص و رمز بقای انقلاب در مسیر واقعی‌اش را چنین بیان می‌کنند: «تمسک به دین و تقوی و معنویت و اهمیت پرهیزگاری و پاک‌دامنی، اینجا معلوم می‌شود، اینکه ما مکرر در مکرر، به بهترین جوان‌های این روزگار که شما باشید، این‌همه سفارش و تأکید می‌کنیم که مواظب سیل گنداب فساد باشید به همین خاطر است. امروز چه کسی مثل جوان‌های پاسدار است؟ همین پاسدارها و بسیجی‌ها، واقعاً بهترین جوان‌هایند که در میدان علم و دین و جهاد، پیشرو هستند. در کجا چنین جوان‌هایی را سراغ داریم؟ نظیر این‌ها را خیلی کم داریم و در هیچ جای دنیا به این کثرت نیست بنابراین، باید مواظب موج فساد بود. امروز بحمداللّه خدای متعال، قداست و معنویت این انقلاب را حفظ کرده. جوان‌ها پاک و طاهرند، اما بدانید زیور و عیش و شیرینی دنیا، چیز خطرناکی است و دل‌های سخت و انسان‌های قوی را می‌لرزاند. باید در مقابل این وسوسه‌ها، ایستادگی کرد. جهاد اکبری که فرمودند همین است.» (۵/۱۰/۷۴)

و سرانجام برای جلوگیری از تکرار تاریخ و از دست ندادن فرصت‌ها همواره باید عبرت‌گیری از کربلا برای فرزندان انقلاب درس اوّل باشد و هشدار رهبری موردتوجه: وقتی امام حسین علیه‌السلام کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت، وقتی فاجعه اتفاق افتاد، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگر چه فایده؟… اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و حسین‌ا‌بن علی‌ها به کربلا کشانده نمی‌شوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، یا نفهمیدند و باهم اختلاف کردند… معلوم است که در تاریخ کربلا تکرار خواهد شد. (۲۰/۳/۷۵)

۸- نهضت حسینی علیه السلام تجلی‌گاه جهاد کبیر                                                   

نهضت حسینی به‌عنوان یک حادثه عظیم که در طول تاریخ منشأ تحولات و اثرگذاری‌های فراوانی بوده است، حاوی درس‌ها و عبرت‌های متعددی برای بشریت است. ازجمله درس‌های این نهضت برای جامعه امروز ما، لزوم «جهاد کبیر» در برابر استکبار است. به عبارتی، نهضت حسینی و عاشورا به‌عنوان تجلی‌گاه و محل بروز و ظهور کامل جهاد کبیر در برابر طاغوت‌ها و مستکبران زمانه، به ما می‌آموزد که باید حساسیت‌های خود نسبت به دشمن را حفظ کرد، او را دشمن دانست و فراتر از این، در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… نه‌تنها از او ‌تبعیت نکرد، بلکه باید با او مبارزه نیز کرد.

جهاد کبیر جهادی است که مرزهای هویتی و درون‌مایه‌های شخصیتی جهادگران را مشخص می‌سازد. بنابراین، تنها کسانی می‌توانند در برابر دشمنان مستکبر، جهادگر کبیر باشند که برمبنای هویت خود،‌ حاضر به اطاعت از دشمن نمی‌شوند. به‌بیان‌دیگر، به سبب تمایزهای هویتی نباید از استکبار پیروی کرد و کسانی که بر اساس هویت خود،‌ دشمن را نمی‌پذیرند و از او تبعیت نمی‌کنند، جهادگران کبیر هستند. نهضت حسینی علیه السلام ازاین‌جهت نیز تجلی تام جهاد کبیر است؛ زیرا آنگاه‌که معاویه می‌خواست زمام حکومت را به یزید بسپارد به وی وصیت کرده بود که حتماً بیعت سه نفر را اخذ کند؛ حسین ابن علی علیه السلام، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر. ازاین‌جهت بود که یزید، امام علیه السلام را به کاخ فرمانروایی خود در مدینه، برای اخذ بیعت از حضرت فراخواند، اما حضرت نپذیرفتند که با یزید بیعت کنند و در پاسخ کسانی که علت این کار ایشان را می‌پرسیدند، حضرت فرمودند: «مثلی لایبایعُ مثله»؛ یعنی کسی چون من با فردی چون یزید بیعت نمی‌کند. معنای این سخن حضرت آن است که یزید به‌عنوان مظهر استکبار زمانه چنان پلید است که نمی‌توانم او را بپذیرم و با او بیعت کنم. درواقع، بیعت حضرت با یزید به معنای پذیرش هویت، سیاست، حکومت و رفتارهای یزید، که شخصی بود فاسد، شراب‌خوار، سگ‌باز و میمون‌باز، بود و امام علیه السلام بر اساس هویت معنوی خویش نمی‌توانست بیعت با چنین شخصی را قبول کند. ازاین‌رو، این اقدام حضرت مصداق کامل جهاد کبیر است.

توجه به این نکته و مقایسه نیز ضروری است که یک وجه اشتراک شرایط قیام حسینی و شرایط امروز نظام اسلامی این است که درحالی‌که مستکبران زمان توانسته‌اند اکثریت را به تبعیت از خود وادار کنند، تنها عده قلیلی هستند که حاضر به اسارت تبعیت از استکبار نیستند. به‌بیان‌دیگر، یزید در شرایطی برای به تبعیت کشاندن حضرت تلاش می‌کرد که اکثریت مطلق مردم آن زمان با او بیعت کرده بودند و در شرایط کنونی نیز دشمن در شرایطی برای به تبعیت وادار کردن جمهوری اسلامی تلاش می‌کند که از تبعیت سایر کشورها آسوده‌خاطر است.

درواقع، در شرایط امروز نیز دشمن استکباری درصدد است تا با اتخاذ شیوه‌های متعدد دشمنی مانند نفوذ، ادغام در نظام جهانی سرمایه‌داری، حمله به نهادها و مبانی انقلابی، اتهام زنی، تحریم و فشار، تهدید و… عوامل هویتی نظام اسلامی را که سبب می‌شود این نظام در برابر استکبار راسخ و استوار مبارزه کند، از بین ببرد و جمهوری اسلامی را به اسارت تبعیت از خود وادار کند. اما نظام اسلامی با تأسی از قیام و جهاد کبیر حسینی در برابر استکبار و بر مبنای اصول هویتی خود، استکبار را دشمن خود می‌داند و بر حفظ مرزها و عدم اختلاط با وی، حفظ حساسیت و دشمنی و مبارزه با استکبار و مصداق اتمش؛‌ یعنی آمریکا در تمامی ابعاد تأکید دارد. در این زمینه، امام خامنه ای می‌فرمایند که بر اساس مبانی قرآنی، مبارزه با استکبار تعطیل‌ناپذیر است. درواقع، تا زمانی که انقلاب و نظام اسلامی از نهضت حسینی الگو می‌گیرد و آرمان حسین علیه السلام را آرمان خود می‌داند، مبارزه آن با استکبار و استکبارگری ادامه دارد.

نکته پایانی اینکه به‌طورکلی جهاد و به‌طور اخص، جهاد کبیر کار آسانی نیست که هرکسی توانایی انجام آن را داشته باشد. ازاین‌رو، باید دانست که تنها کسانی می‌توانند جهادگر کبیر باشند که به استحکام شخصیتی و هویتی رسیده باشند و بتوانند دشواری‌ها و سختی‌ها این مسیر را تحمل کنند. البته وعده الهی این است که سرانجام برای اهل تقوا و حق‌مداران است و آنچه فانی است، باطل و باطل‌محوران هستند.

 

بازدیدها: 52

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *