مدیر نوجوانان و جوانان عاشورایی ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام در یادواره شهید نوجوان عبدالله عیسی ـ که نیروهای تکفیری مورد حمایت آمریکا به طور وحشیانه ای او را ذبح کرده و فیلم آن را منتشر کردند ـ طی سخنانی، واکنش تمام اقشار جامعه، بخصوص جوانان و نوجوانان را در برابر این جنایت فجیع خواستار شد.
خلاصه سخنان حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد پناهیان را در چهار کلیپ صوتی زیر می شنوید:
* نوجوان مذبوح، نوجوان بی تفاوت
این گروه منتسب به «نور الدین زنکی» خون آشامِ مشرکِ کافرِ حربی، که این نوجوان مسلمان غیرتمند فلسطینی را که صهیونیست ها از منطقه خودش آواره کرده اند، آمده است سوریه، در اردوگاهی قرار گرفته است، همانجا هم برای حفظ سوریه در مقابل جریان تکفیری داوطلب می شود ـ و مثل نوجوانان ۱۱-۱۲ ساله شما در جنگ تحمیلی ـ در گردان لواء القدس مبارزه می کند.
یک نوجوان ۱۱-۱۲ ساله مجروح می شود، می گویند این نوجوان بیماری تالاسمی هم دارد، اسیرش می کنند، شکنجه اش می کنند، ضرب و شتم می کنند و بعد هم با این وضع فجیع به شهادت می رسانند.
همین گروه نورالدین زنکی که آمریکا این گروه را به عنوان یک گروه میانه رو معرفی می کند! یعنی گروه های سوری مخالف نظام بشار اسد؛ مثلاً اینها میانه رو هستند! معنای میانه روی و اعتدال را هم ما فهمیدیم در ادبیات آمریکا یعنی چه! بیچاره آنهایی که در مملکت خود ما هنوز نفهمیدند ادبیات میانه روی و اعتدال یعنی چه؟! وقتی برمی گردند می گویند ما باید یکجوری اعتماد آمریکا را جلب کنیم تا نگاه آمریکا و جهان به ما عوض شود و ما را افراطی ندانند، ما را معتدل و میانه رو بدانند. معتدل و میانه روی آمریکا گروه نورالدین زنگی است که آنقدر فجیع جنایت می کند که خود آمریکایی ها می گویند اگر این اخبار صحت داشته باشد ما دیگر این گروه را حمایت نمی کنیم.
ولی ببینید این صحنه را، بگذارید زندگی تان خراب بشود؛ بگذارید آسایش شما از بین برود؛ بگذارید امنیت شما از بین برود؛ بگذارید راحتی شما از بین برود.
من نمی دانم نوجوانان ما را چطور تربیت کردند که الآن داد نمی زنند؟! در مدارس ما، در مساجد ما، هیئت های ما، بچه های ما را چطور تربیت کردند که این خبر را می شنوند، اما انقلابی در آنها ایجاد نمی شود و تکان نمی خورند؟ این نتیجه نوع تربیت غربی و کفر آلود است. تمام مملکت ما امروز باید یک موج عظیم می شد. چرا نشد؟ این نگاه، نگاه دین نیست.
خدا می فرماید من تقاص ظلم را همین دنیا می گیرم، آن دنیا هم عذاب می کنم. ظلم وقتی می شود، جنایت وقتی می شود، همین دنیا باید بازخواست شود. ما بندگان این خدا هستیم یا نه؟ اگر بندگان خدا هستیم باید همین الآن تقاصش را بگیریم:
مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا؛ آن کس که مظلوم کشته شده برای ولیش سلطه (حق قصاص) قرار دادیم. (اسراء: ۳۳)
یعنی هر کس اگر مظلوم کشته شود، برو حقش را بگیر! حتی اگر هم دین و هم کیش تو نباشد. اگر یک نوجوانی را در اروپا این چنین می کشتند، ما باید فریاد می کشیدیم؛ حتی اگر مسلمان هم نبود.
ببینید کفر در کفر خودش چقدر محکم است! رسول خدا و ائمه هدی و قرآن کریم نمی تواند ما را تربیت کند که در حقمان اینقدر مستحکم باشیم؟ لعنت خدا بر ما اگر ما در ایمان خود به این استحکام نباشیم.
نوجوان مذبوح، نوجوان بی تفاوت
* از میانه روی تا سر بریدن!
چرا امت اسلامی اجازه می دهد دستگاه حاکمِ کفر و یهود اینقدر مسلط بشود که اسلام را در عالم این گونه تحقیر کنند؟ چرا امت اسلامی اجازه می دهند؟
وای به حال پدر و مادری که بچه اش را غیرت ورز نسبت به دینش و نسبت به قرآن و احکام قرآنش تربیت نکند. دردمند نشود، وقتی می بیند وحشی ترین حیوانات عالم از آیه قرآن برای جنایتشان استفاده می کنند. آیه قرآنی که امنیت بخش و حیات بخش عالم است، از آن برای ایجاد خوف در امت اسلام و کل بشریت استفاده می کنند.
بعد این وسط، بین ما مدعیان اسلام مدعیان پیروی از مکتب پیامبر و قرآن و اهل بیت هدی، یک عده ای پیدا می شوند که برمی گردند می گویند باید با کافر حربی صلح کرد! آن اسلامی که بگوید باید با جریان داعش و با مزودر آمریکایی که اینقدر وحشی است، صلح کرد؛ این اسلام نیست!
ما باید جوری برخورد کنیم که امریکا ما را میانه رو بداند؟! تو تازه می شوی مثل گروه زنگی. آمریکا میانه روی و اعتدالش یک دروغ بزرگ بیشتر نیست، بیدار شوید! گروه زنکی جزو گروه های میانه رو تحت حمایت آمریکاست. ما منتظر موضع قاطع مسئولین مان نسبت به سران کفر هستیم، به خاطر همین جنایت.
خدایا آخر عجب امتحانی است! ما مطالبه خون حمزه سیدالشهدا را نمی کنیم؟ خدا امتحان ما را سخت تر کرده است! ما حرمت شکنی قبور ائمه هدی، مقدسات زادگاه پیغمبر، زادگاه خدیجه کبری، حرم مطهر حضرت حمزه در مدینه منوره، مضجع شریف و قبور مطهر شهدا، در مدینه منوره؛ ما وقتی از این عده قلیل کفرپیشه وهابی خون آشام گرگ انتقام نمی گیریم، وقتی امت یکپارچه نمی شویم، وقتی عزم و ارادمان را یکی نمی کنیم، خدا امتحان را سخت تر می کند. شما فکر کردید خدا کوتاه می آید؟! اخلاق خدا اینطوری نیست که کوتاه بیاید. حق هم همین است که خدا انجام می دهد.
خدا بعد از آن یک بچه ۱۱ ساله را جلوی چشم ما سر می برد. اگر دیروز در کربلا فقط آنهایی که کربلا بودند دیدند سر حسین بن علی بریده شد و از تن جدا شد، فقط آنهایی که کربلا بودند دیدند طفل شش ماهه اش را: «ذَبَحوهُ مِنَ الاُذُنِ إلی الاُذُن»؛ امروز تمام دنیا دیدند سر این بچه را چگونه بریدند.
این به خاطر این است که خدا تمام راه ها را دارد می رود تا این امت اسلام یکپارچه در یک انگیزه بیدار شود. در کدام انگیزه؟ در راهِ نابودی ظلمی که حاکم بر امر مسلمانان است. خدا چقدر امان و مهلت بدهد برای بیداری بشر؟!
از میانه روی تا سر بریدن!
*سبک زندگی در دریای خون
کجای زندگی ما مثل زندگی یک مجاهد فی سبیل الله است؟ همان بخش را بردار، برجسته کن و رشد بده. کجای زندگی ما مثل زندگی کسی است که غافل در کنار دریای خون زندگی می کند؟ آن را بردار و از بین ببر. سبک زندگی تو باید کنار این خون ها تغییر کند. «باید» تغییر کند! و اِلاّ فردای قیامت باید جواب بدهیم.
پسر، دختر، زن، مرد، مادر، پدر، برادر، خواهر، همسر، فرق نمی کند! باید یک زندگی مؤمنانه و مجاهدانه برای خودمان درست کنیم. ما در قلب و قعرِ عرصه جنگ قرار داریم. عرصه جنگ مطلقِ حق، با مطلقِ باطل. باید زندگی ها تغییر کند.
اعتقادات ما هر کجایش سست است، باید برود تکمیل شود و تعمیق شود. معارف و باورهایمان هر کجایش سست است، باید برود تغییر کند. تعمیق و تحکیم شود. ایمان باید با صلابت باشد. «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛ خدا می فرماید من برای شما روشن کردم که باید استقامت در دین با صلابت باشد. باید ایمان تو مستحکم باشد. از تو این انتظار را دارم. باورهای دینی تو عمیق شود، اعتقادات تو با صلابت باشد.
خب، اگر باورهای دینی تو عمیق بود، اعتقادات تو با صلابت بود، می دانی چه می شود؟ آن وقت آن دین به تو می گوید مقابل ظلم ننشین! اینکه یک میلیارد مسلمان داریم، عُرضه نابود کردن دستگاه نفاق در بدنه خودش را ـ که الآن شده است عامل دست آمریکا و اسرائیل ـ ندارد، این به خاطر سستی ایمانش است. این به خاطر سطحی بودن نگرش های دینی ماست.
و اِلاّ به قول علی علیه اسلام: «لا حَیاهُ اِلاَّ بِالدِّین»؛ این دین به آدم حیات می دهد؛ زندگی می دهد. مشکل ما همین است. نگو من الآن نمی توانم بروم سوریه بجنگم! ما مگر برای جنگ سوریه آماده هستیم؟! مگر آماده هستیم که خدا ابزارش را فراهم کند؟! به خدا آماده نیستیم! بله زباناً فریاد می زنیم که آماده هستیم؛ ما را اعزام کنید؛ اما آن جا یک چیزی می خواهد: «أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»؛ یک ایمان پر صلابتی مثل حمزه می خواهد. نتیجه ایمان با صلابت حضرت حمزه چه بود؟ به رسول خدا عرض کرد «یا رَسُول اللّه، وَالَّذی اَنْزَلَ عَلَیکَ الکِتابَ لُنُجادِلَنَّهُمْ» «لن أصاب بمثلک أبدا»؛ اگر دین با صلابت باشد، اگر باور و اعتقادات تعمیق شده باشد، قسم به آن خدایی که قران را بر تو نازل کرده است، ابدا اجازه نمی دهم طرف تو بیایند، جسارتی به تو بکنند.
الآن به رسول خدا چقدر جسارت کردند؟ چند نوبت دستگاه حاکم و اربابان این داعش و گروه های دیگر، امریکا و اسرائیل، اروپا، صهیونیست ها، چند نوبت به پیامبر اکرم اهانت کردند؟ روحیه حمزه کجاست؟! در کجا می خواهی بجنگی؟! چرا خدا معرکه جنگ برای تو فراهم کند، وقتی می بینی امت اسلام نسبت به این جنایاتی که یکی پس از دیگری هولناک دارد انجام می گیرد، ساکت است؟!
وقتی سر این طفل را از بدن جدا می کند و تکبیر می گوید، این یعنی چه؟! این «اهانت به توحید» است؛ در بسیاری اصلاً انگیزه ایجاد نمی شود برای دفاع از «توحید» فریاد بزند. نه حتی برای دفاع طفل مظلوم معصوم…
سبک زندگی در دریای خون
*خون مظلوم، قیمت بیداری
خدا می خواهد چه کار کند؟ وقتی این همه جنایت را به رخ ما می کشی، می خواهی چه کار کنی؟ «لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»؛ خدا این خون مظلوم را اجازه می دهد روی زمین ریخته شود، تا بندگانش از خواب بیدار بشوند. فقط بنشینند نگاه کنند تأسف بخورند؟
حسین بن علی کشته شد، گفتیم شما به حسین ایمان ندارید؛ الآن که این عبدلله عیسی که حسین بن علی نیست، او که داعیه حکومت و رهبری ندارد، یک طفل معصوم مظلوم است. این را چرا مثله می کنید؟! حق حسین بن علی را نمی گیرید به خاطر جهالت کورتان حق این مظلوم را چرا نمی گیرید؟
این اتفاقات در جهان اسلام برای این است که خدا از ما حمزه بسازد. چرا؟ چون «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»؛ کسانی که غلبه می کنند و امر خدا در عالم مستقر می کنند، کسانی هستند که تولّی دارند در حد نهایت و اعلی. به خدا تولی دارند، نسبت به رسول خدا و جانشینان رسول خدا، اینها غلبه می کنند. خدا دارد اینها را پرورش می دهد.
آقا همه که اینجوری نمی شوند؛ بله! مگر لشکر امام زمان چند نفر هستند؟! «ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ» ما هم انتظار نداریم همه اینگونه شوند، ولی فریاد حمزه باید بلند شود. زندگی حمزه باید الگوی تمام جوانان ما، تمام آزاد مردان ما قرار بگیرد تا «قَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ» تربیت بشوند. تا جلوی چشم ما یک بچه ۱۱ ساله را مثل مرغ سرش را نبرند و تکبیر بگویند.
من داغ به دلم زیاد نشسته است، از زمان جنگ تا حالا، اما والله قسم عظیم تر از بریدن سر این طفل معصوم، با آن نگاه معصوم مظلومانه اش ندیدم. والله قسم قلبم را به درد آورد، زندگی را بر من حرام کرد. دیدم وقتی سر را برید، تکبیر گفت و سر را بلند کرد. خدایا چه عالمی است؟! چرا آسمان خراب نمی شود؟! چرا زمین اهلش را نمی بلعد؟! چرا مدافعین حریم خدا فریاد نمی کشند؟! پس کجا هستند عبادالرحمان؟!
خدایا، حق داری ما را یاری نکنی؛ چون فرمودی «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»؛ «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه» اگر مرا یاری کنند، یاری می کنم. کجا هستند آنهایی که خدا را یاری کنند؟ تا کی می خواهند با این سستی ایمان زندگی کنیم؟ تا کی می خواهیم با این بُعد و دوری از خدا زندگی کنیم؟ تا کی؟
نمونه این جنایت را خدا ۱۲۰۰ سال پیش به ما نشان داده است. وقتی اباعبدالله الحسین از بالای مرکب روی زمین افتاد، یک نوجوان ۱۱ ساله بود، دستش از دست عمه اش زینب بیرون کشید: «والله لاافارقُ عمی» عمه جان زینب! من به خدا از عمویم جدا نمی شوم. کجا می خواهی بروی؟ نه سلاحی داری، نه زرهی، نه کلاه خودی، هیچ چیزی نداری کجا داری می روی؟! دستش را کشید، بدن که دارم سپر بلای عمو حسینم کنم.
۱۴۰۰ سال گذشته است از واقعه کربلا، هنوز باید حسین فریاد بکشد، مثل فریادی که وقتی عبدلله روی سینه اش قرار گرفت، می گفت اُمّاه اُمّاه… مادر مادر…
خون مظلوم، قیمت بیداری
بازدیدها: 520