نکات کلیدی و تفسیری جزء ششم قرآن کریم

خانه / قرآن و عترت / قرآن / نکات کلیدی و تفسیری جزء ششم قرآن کریم

نکات کلیدی و تفسیری جزء ششم قرآن کریم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام، در راستای کمک به تحقق این مهم بر آن شدیم تا فرازهایی از معارف و نکات موجود در هر جزء از قرآن کریم را با تکیه بر تفاسیر معتبر اسلامی به مانند المیزان و نمونه و نیز بحثهای تفسیری حضرت آیت الله جوادی آملی تنظیم کرده و به مقدار حوصله یک مقاله کوتاه به شما خوانندگان گرامی تقدیم نماییم.

نکات کلیدی و تفسیری جزء ششم قرآن کریم
نکات کلیدی و تفسیری جزء ششم قرآن کریم

خطری که بیش از ترک عبادت آخرت انسان را تهدید می کند

وَ مَن یَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ یَسْتَكْبرِْ فَسَیَحْشرُُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا(172) فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ  وَ أَمَّا الَّذِینَ اسْتَنكَفُواْ وَ اسْتَكْبرَُواْ فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا … (173)

قرآن کریم می فرماید: كسانى كه از عبادت و بندگى پروردگار امتناع ورزند و این امتناع از تكبر و خودبینى آنها سرچشمه بگیرد، خداوند همه آنها را در روز رستاخیز حاضر خواهد ساخت و به هر كدام كیفر مناسب خواهد داد. در آن روز به آنها كه داراى ایمان و عمل صالح بوده‏اند پاداششان را به طور كامل خواهد داد و از فضل و رحمت خود بر آن خواهد افزود؛ ولی کسانی را كه از بندگى خدا امتناع ورزیدند و راه تكبر را پیش گرفتند به عذاب دردناكى گرفتار خواهد كرد.(1)

استنكاف یعنى امتناع و انزجار از چیزى. این حالت در مورد عبادت و بندگى خدا، گاهى ریشه در جهل و نادانى دارد و گاهى به خاطر تكبر و خودبینى و سركشى است.

علامه طباطبایی(ره) می فرماید: استنكاف به تنهایى باعث سخط الهى نمى‏شود، زیرا استنكاف دو جور ممكن است باشد، یكى از نادانى و استضعاف و دیگرى از استكبار، آن استنكافى باعث خشم و غضب الهى مى‏شود كه برخاسته از روح استكبار باشد.(2)

قانون قرآن این است: اگر كسى نسبت به آنچه که باید ایمان بیاورد، كفر بورزد و راه مؤمنان را رها كرده و در راه كافران قرار گیرد، اعمال او بر باد می رود و در آخرت در زمره زیانكاران خواهد بود

کفر، تمام اعمال و عبادات گذشته انسان را نابود می کند

وَ مَن یَكْفُرْ بِالْایمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فىِ الاَْخِرَةِ مِنَ الخَْاسِرِینَ(5- مائده)

قانون قرآن این است: اگر كسى نسبت به آنچه که باید ایمان بیاورد، كفر بورزد و راه مؤمنان را رها كرده و در راه كافران قرار گیرد، اعمال او بر باد می رود و در آخرت در زمره زیانكاران خواهد بود.

«كفر به ایمان» یعنی آدمى به آنچه كه مى‏داند حق است عمل نكند؛ مانند اینكه می داند اسلام حق است ولی مشركین را دوست بدارد و با آنان اختلاط کند و نیز مانند کسی که می داند نماز و روزه و زكات و حج، جزء دین و از ارکان آنند ولی با این حال آنها را ترک کرده و به آنها عمل نکند.(3)

فرق بین کافر و فاسق

نکته دیگر اینکه «كفر به ایمان» در مورد كسى صادق است كه همواره عمل به مقتضاى ایمان خود را ترك كند و همیشه و به طور دائم بر خلاف علم خود عمل نماید از این رو كسى كه در زندگیش گاهی حق را مى‏پوشاند و بر خلاف علم و ایمانش عمل مى‏كند به چنین كسى نمى‏گویند به ایمانش كفر ورزیده؛  بلكه مى‏گویند او مرتكب فسقى شده است.(4)

در هیچ شرایطی ظلم نکنید

یَأَ ایهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلَّهِ شهَُدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لَا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنََآنُ قَوْمٍ عَلىَ أَلَّا تَعْدِلُواْ  اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (8- مائده)

این آیه می گوید: اى اهل ایمان! براى خدا قیام كنید و شهادت عادلانه دهید. دشمنى گروهى نباید سبب شود كه عدالت را رعایت ننمایید. عدالت ورزید كه آن به تقوا نزدیكتر است و از خدا پروا داشته باشید زیرا كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است.

“شنئان” به معنای بغض و کینه ایست که همراه فاصله گرفتن باشد.(5) آیه مورد بحث در مورد شهادت دادن به ناحق علیه كسى است که در آن، شاهد به دلیل بغضى كه نسبت به مشهود علیه دارد سعی می کند تا با ضایع کردن حق او، انتقام خود را از او بگیرد.

آیه در صدد آن است که مومنین را از چنین ظلمی در شهادت باز دارد ظلمی که ممکن است در اثر وجود سابقه دشمنی بین آنها در شهادت صورت پذیرد. از این رو شهادت را مقید به قسط كرد و فرمود: باید كه شهادت شما به قسط و به حق باشد و در شهادت دادن کینه ها و غرضهاى شخصى را دخالت ندهید.(6) آنگاه به دلیل اهمیت موضوع بار دیگر روى مساله عدالت تكیه كرده و مى‏فرماید: عدالت بورزید كه به پرهیزگارى نزدیكتر است و از آنجا كه عدالت مهمترین ركن تقوا و پرهیزگارى است به عنوان تاكید اضافه مى‏كند: از خدا پروا داشته باشد؛ زیرا خداوند از تمام اعمال شما آگاه است.(7)

منظور از «محارب» كسى است که با تهدید اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز كند؛ اعم از اینكه به صورت دزدان سرگردنه‏ در بیرون شهرها چنین كارى كند و یا در داخل شهر؛ مانند افراد چاقوكشى كه حمله به جان و مال و نوامیس مردم مى‏كنند

حکم محارب در قرآن

إِنَّمَا جَزَؤُاْ الَّذِینَ یحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ  ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْیَا  وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ(33)

این آیه، جزاى افراد متجاوزى را كه اسلحه به روى مسلمانان مى‏كشند و با تهدید به مرگ و حتى كشتن، اموالشان را به غارت مى‏برند با شدت هر چه تمامتر بیان مى‏كند و مى‏گوید: كیفر كسانى كه با خدا و پیامبر(ص) به جنگ بر مى‏خیزند و در روى زمین دست به فساد مى‏زنند این است كه یكى از این چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینكه كشته شوند؛ دیگر اینكه به دار آویخته شوند؛ سوم اینكه دست و پاى آنها به طور مخالف (دست راست با پاى چپ) بریده شود و چهارم اینكه از سرزمینى كه در آن زندگى می کنند تبعید شوند. مگر كسانى كه پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت كنند كه مشمول عفو خداوند خواهند شد.(8)

چند نکته:

1. منظور از «محارب» كسى است که با تهدید اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز كند؛ اعم از اینكه به صورت دزدان سرگردنه‏ در بیرون شهرها چنین كارى كند و یا در داخل شهر؛ مانند افراد چاقوكشى كه حمله به جان و مال و نوامیس مردم مى‏كنند.

2. منظور از قطع دست و پا، همان مقدارى است كه در مورد سرقت بیان گردیده؛ یعنى تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا مى‏باشد.

3. مجازاتهاى چهارگانه فوق، متناسب با چگونگى جرم و جنایتى است كه انجام گرفته و به تشخیص دادگاه عدل اسلامی در مورد محارب اعمال می شود.

4. ناگفته پیدا است شدت عمل فوق العاده‏اى كه اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حف0خونهاى بى‏گناهان و جلوگیرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوكش و آدمكش به جان و مال و نوامیس مردم بى‏گناه است‏.

5. از جمله پایانی آیه استفاده مى‏شود كه حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از كیفرهاى آخرت نخواهد شد.(9)

اصل توسل را به عنوان یکی از آموزه های حقیقی و دستورات جدی قرآن ثابت می کند؛ اما اینکه مصادیق توسل چیست و با چه اموری می توان به خدا نزدیک شد مطلبی است که در آیه وجود ندارد و باید به کمک ادله دیگر تک تک آنها را ثابت کرد؛ مانند آنچه که امیرالمومنین (ع) در خطبه 110 نهج البلاغه می فرماید. مشکل کسانی که شعائر دینی را به تمسخر می گیرند بی عقلی آنهاست

آیه ای که اصل توسل را ثابت می کند

یَأَ ایُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُواْ فىِ سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(35)

در این آیه روى سخن به افراد با ایمان است و به آنها سه دستور براى رستگار شدن داده شده: نخست مى‏گوید: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید: تقوا و پرهیزگارى پیشه كنید. سپس دستور مى‏دهد كه وسیله‏اى براى تقرب به خدا انتخاب نمائید و سرانجام دستور به جهاد در راه خدا مى‏دهد.

موضوع مهمى كه در این آیه وجود دارد دستورى است كه در باره انتخاب «وسیله» در این آیه به افراد با ایمان داده شده است. «وسیله» در اصل به معنى تقرب جستن و یا چیزى است كه باعث تقرب به دیگرى از روى علاقه و رغبت مى‏شود. بنابراین وسیله در آیه فوق معنى بسیار وسیعى دارد و هر كار و هر چیزى را كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار ‏شود را شامل مى‏گردد(10) و اختصاص آن به جهاد و روزه و چند کار خاص که از سوی برخی فرقه های اسلامی مطرح می شود ادعایی است بی دلیل.

نکته دیگر اینکه این آیه، اصل توسل را به عنوان یکی از آموزه های حقیقی و دستورات جدی قرآن ثابت می کند؛ اما اینکه مصادیق توسل چیست و با چه اموری می توان به خدا نزدیک شد مطلبی است که در آیه وجود ندارد و باید به کمک ادله دیگر تک تک آنها را ثابت کرد؛ مانند آنچه که امیرالمومنین (ع) در خطبه 110 نهج البلاغه می فرماید.

مراد از تقوا بعد از ایمان که در آیه آمده است، پرهیز از محرمات الهى و گناهان كبیره است‏ و منظور از سیئات، گناهان صغیره است که خدا وعده گذشت از آنها را به شرط ترک کبائر داده است

مشکل کسانی که شعائر دینی را به تمسخر می گیرند بی عقلی آنهاست

وَ إِذَا نَادَیْتُمْ إِلىَ الصَّلَوةِ اتخََّذُوهَا هُزُوًا وَ لَعِبًا  ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ(58- مائده)

منظور از «نادیتم؛ ندا می کنید» اذانى است كه در اسلام قبل از هر نماز واجب یومیه تشریع شده است‏.(11) آیه می فرماید: هنگامى كه شما مسلمانان را به سوى نماز دعوت مى‏كنید، آن را به باد استهزاء و بازى مى‏گیرند. سپس علت عمل آنها را چنین بیان مى‏كند: این به دلیل آن است كه‏ آنها جمعیت نادانى مى‏باشند و از درك حقایق بدورند؛ زیرا نمى‏توانند به این اعمال دینى و عبادتهایى كه عبادت حقیقى اند به دیده تحقیق بنگرند و فواید آن را كه همانا نزدیكى به خداى تعالى و تحصیل سعادت دنیا و آخرت است درك كنند.(12)

تنها راه نجات اهل کتاب

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنهُْمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ لَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ(65- مائده)

قرآن می گوید: اگر اهل کتاب که اسلام را نپذیرفته اند، ایمان بیاورند و به مانند سایر مسلمانان عقاید آخرین شریعت الهی را پذیرفته و باور کنند و سپس بر اساس آن باورها به دستورات آن نیز عمل کنند مورد عنایت الهی قرار گرفته و با ورود به بهشت، رستگار خواهند شد.(13)

مراد از تقوا بعد از ایمان که در آیه آمده است، پرهیز از محرمات الهى و گناهان كبیره است‏ و منظور از سیئات، گناهان صغیره است که خدا وعده گذشت از آنها را به شرط ترک کبائر داده است.(14)

پی نوشت ها:

(1) نمونه ج4 ص232

(2) المیزان ج5 ص151

(3) المیزان ج5 ص206

(4) همان ص206-207

(5) هو البغض مع الكراهة و التجنّب. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج6 ص125

(6) ر.ک: المیزان ج5 ص237

(7) تفسیر نمونه ج4 ص300

(8) آیه 34 سوره مائده (آیه بعدی)

(9) ر.ک به نمونه ج4 ص359-362

(10)نمونه ج4 ص364

(11)المیزان ج6ص28

(12)همان

(13)ر.ک به مجمع البیان ج3 ص343

(14)المیزان ج6 ص37

بازدیدها: 6688

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *