در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» براساس بیانات امام خامنه ای پیرامون سبک زندگی سیاسی و مبارزاتی امام حسین علیه السلام آمده است:
قضایا، کمتر از یک دهه پس از رحلت پیغمبر شروع شد. ابتدا سابقهداران اسلام – اعم از صحابه و یاران و کسانی که در جنگهای زمان پیغمبر شرکت کرده بودند – از امتیازات برخوردار شدند، که بهرهمندی مالی بیشتر از بیتالمال، یکی از آن امتیازات بود. چنین عنوان شده بود که تساوی آنها با سایرین درست نیست و نمی توان آنها را با دیگران یکسان دانست! این، خشتِ اوّل بود. حرکتهای منجر به انحراف، این گونه از نقطهی کمی آغاز می شود و سپس هر قدمی، قدم بعدی را سرعت بیشتری می بخشد. انحرافات، از همین نقطه شروع شد، تا به اواسط دوران عثمان رسید. در دوران خلیفهی سوم، وضعیت به گونهای شد که برجستگان صحابهی پیغمبر، جزو بزرگترین سرمایهداران زمان خود محسوب می شدند! توجّه می کنید! یعنی همین صحابهی عالی مقام که اسمهایشان معروف است – طلحه، زبیر، سعدبنابیوقّاص و غیره – این بزرگان، که هر کدام یک کتاب قطور سابقهی افتخارات در بدر و حُنین و اُحد داشتند، در ردیف اول سرمایهداران اسلام قرار گرفتند. یکی از آنها، وقتی مُرد و طلاهای مانده از او را خواستند بین ورثه تقسیم کنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، بنای شکست و خرد کردن آنها را گذاشتند. مثل هیزم، که با تبر به قطعات کوچک تقسیم کنند! طلا را قاعدتاً با سنگِ مثقال می کشند. ببینید چقدر طلا بوده، که آن را با تبر می شکستهاند! اینها در تاریخْ ضبط شده است و مسائلی نیست که بگوییم شیعه در کتابهای خود نوشتهاند. حقایقی است که همه در ثبت و ضبط آن کوشیدهاند. مقدار درهم و دیناری که از اینها به جا میماند، افسانهوار بود. ۲۰/۳/۱۳۷۵
وقتی می گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که به تدریج ، بیماری اخلاقی مُسری خود ( دنیازدگی و شهوت زدگی ) را که متاسفانه مهلک هم هست ، همینطور به جامعه منتقل کنند . در چنین وضعیتی مگر کسی دل و جرات یا حوصله پیدا می کرد که به سراغ مخالفت با دستگاه یزید بن معاویه برود؟ مگر چنین چیزی اتفاق می افتاد ؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فسادِ آن روز ِ یزیدی مبارزه کند ؟ در چنین زمینه ای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد که هم مبارزه با دشمن کرد و هم با روحیه راحت طلبیِ فساد پذیرِ رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی ، این مهم است . ۶/۱۱/۱۳۷۱
هدف قیام امام حسین
اگر این حادثه را دقیق در نظر بگیرید، شاید بشود گفت انسان میتواند در حرکت چند ماههی حضرت ابیعبداللَّه علیهالسّلام – از آن روزی که از مدینه خارج شد و به طرف مکه آمد، تا آن روزی که در کربلا شربت گوارای شهادت نوشید – بیش از صد درس مهم بشمارد .نخواستم بگویم هزارها درس؛ میشود گفت هزارها درس هست. ممکن است هر اشارهی آن بزرگوار، یک درس باشد؛ اما اینکه میگویم بیش از صد درس، یعنی اگر ما بخواهیم این کارها را مورد مداقّه قرار دهیم، از آن میشود صد عنوان و سرفصل به دست آورد که هر کدام برای یک امّت، برای یک تاریخ و یک کشور، برای تربیت خود و ادارهی جامعه و قرب به خدا، درس است. به خاطر این است که حسینبنعلی ارواحنافداه و فدا اسمه و ذکره، در دنیا مثل خورشیدی در میان مقدّسین عالم، اینگونه میدرخشد. انبیا و اولیا و ائّمه و شهدا و صالحین را در نظر بگیرید! اگر آنها مثل ماه و ستارگان باشند، این بزرگوار مثل خورشید میدرخشد. و اما، آن صد درسِ مورد اشاره به کنار؛ یک درس اصلی در حرکت و قیام امام حسین علیهالسّلام وجود دارد که من امروز سعی خواهم کرد آن را، به شما عرض کنم. همهی آنها حاشیه است و این متن است.چرا قیام کرد؟ این درس است.
منبع: شبستان
بازدیدها: 113