در خصوص مطلبی بحث به میان آورده ایم که متأسفانه امروزه نیز در آن گرداب غوطه وریم و حقد و کینه دشمنان اکنون نیز غرض ورزانه و به گمان خودشان هدف مند، دامن گیرمان کرده است.
صحبت از یک برنامه بی نقص -از حکیمی است که بی کم و کاست برای بشری که در خلقت آن به خود احسن الخالقین گفت، – می باشد که خاری بر چشم معاندین گشته و آنان را جهت مقابله و گسترش آن عـَلم کرده و هر از گاهی به جهت جهل و نادانی و حسادتی که باعث کور شدن عقل و چشم ظاهر و باطن آن ها گشته، دست به کاری می زنند که حیرت همگان را برانگیخته و حماقت آنان را بیش از پیش بر ملا می سازد. آنان به زعم خویش، کارشناسان و افراد خبره ای گماشته اند تا با هزینه های هنگفتی که در اختیار دارند دست به اعمال خبیث جهت به اضمحلال کشاندن دین مبین اسلام بزنند. در حالی که روند تکراری این امر نه تنها اذهان همگان را به برتری و استیلای این مکتب روشن می سازد بلکه به افکار شوم و دست خیانتکار آنان بیشتر پی می برند و بازتاب آن موجب کریه شدن چهره سیاسی و اجتماعی آنان می گردد. گاهی این نوع برخورد ناروا (اعمال شیطانی) موجب برانگیخته شدن افکار دیگران شده و موجب کنجکاوی غیر مسلمان گشته و آنان را به سوی مطالعه و تحقیق سوق می دهد و بعضاً اینگونه افراد جذب تازه های این مکتب گشته و نتیجه برای معاندین، بسیار تلخ خواهد بود.
خداوند،محمد(صلی الله علیه و آله) را به روزگاری برانگیخت که هیچ یک از اعراب کتابی (ظاهراً منظور، کتاب آسمانی است) نمی خواند و پیامبری را (بر نبوت) مدعی نبود: اینک او مردم را به پیش راند، تا در جایگاه سزاوارشان برنشاند و به اوج آزادگی و رهایی شان رساند. چنین بود که سر نیزه ها یشان، در روندی درست به کار افتاد و زیر بنای جامعه شان استواری یافت
افرادی که با سم پاشی افکار جهان علیه دین مبین اسلام و مبلغان آن، سعی در قطع نمودن ریشه قطور درختی که بالغ بر 1400 سال با خون مبلغان و زحمت کشان آن و نیز عاشقان این مکتب آبیاری شده و ریشه در ژرفای قلوب مردم داشته و دارد ، حقانیتش آشکار و مبرهن است . اما کج فهمان روزگار نمی دانند که به جنبش در آوردن غیرت و عِرق دینی هواخواهان باعث حرکت های حماسی و به صحنه کشاندن آنان جهت مقابله حرکت مذبوحانه شان شده که به حتم و یقین موقعیت خود شان در خطر افتاده و جایگاه پوشالی شان را از دست خواهند داد. از طرفی واکنش در قبال این برانگیختگی، عزم طرفداران دینی را راسخ تر از قبل نموده تا با صبر و تلاش، نما و جلوه ی صحیح اسلام را در جهان و عصر حاضر به وضوح نشان دهند.
امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند: هر کس در عصر غیبت به ولایت ما ثابت قدم باشد خداوند به او اجر و ثواب هزار شهید عطا می کند.[1]
با براندازی بر دیدگاه امیر المۆمنان (علیه السلام)، نگاهی به کارنامه بعث می نماییم تا راهگشا و ادا کننده حق مطلب در این اثنا برای ما باشد:
حضرت در حقانیت دین و تجلی مقام و منزلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
«إن الله سبحانه بعث رسول الله و لیس أحد من العرب یقرأ کتاباً و لا یدعی نبوةً، فساق الناس حتی بِوّاهم محلتِّهم، و بلّغهم منجاتَهم ، فإستقامت قناتُهم و اطمأنّت صفاتهم [2]»
خداوند،محمد(صلی الله علیه و آله) را به روزگاری برانگیخت که هیچ یک از اعراب کتابی (ظاهراً منظور، کتاب آسمانی است) نمی خواند و پیامبری را (بر نبوت) مدعی نبود: اینک او مردم را به پیش راند، تا در جایگاه سزاوارشان برنشاند و به اوج آزادگی و رهایی شان رساند. چنین بود که سر نیزه هایشان، در روندی درست به کار افتاد و زیر بنای جامعه شان استواری یافت.
این خطبه گواه این مطلب است که؛ انتصاب و گزینش پیامبر از ناحیه خداست و ادعای پیامبر چیزی موهوم و برخواسته از جاه طلبی و از روی هوا و هوس نبوده بلکه وظیفه و تکلیفی است که خداوند بر بنده شایسته خود فرض نموده تا بی کم و کاست کلامش به واسطه فردی امین و وارسته- که قبل از رسالتش نیز مکارم اخلاقی او بر همگان واضح و مبرهن بود- ابلاغ گردد. این بنده منتخب و برگزیده با صفاتی نیکو تمجید می شد و محبوب اطرافیان ش بود. اجدادی پاک ، موحد و پاک دامن داشت. (به استناد مطالب تاریخی)
وصی بر حق نبی اکرم، در وصف وجود پیامبر چه نیکو حق مطلب را ادا کرده و به واژگان معنا می بخشد؛
«سرانجام ، سرمازدگان تاریخ را آتشی افروخت و درماندگان سرگردان را مشعلی برافراشت، که او تو را در این جهان امانتداری امین ، و در روز جزا گواهی راستین است که به سان پیک نعمت خویش، مبعوثش کردی چونان پرتو مهرت،(از روی لطف و رحمتت) به حق رسالتش بخشیدی.»[3]
و در جای دیگر با نکته سنجی بیشتر به نقش پیامبر اشاره می فرماید:
«… با بعثتش شکاف ها را پر کرد و سلطه گران توانمند را در هم شکست، سختی ها را آسان ساخت و ناهمواری ها را هموار، تا سرانجام گمراهی از چپ و راست تار و مار شد. » [4]
پس، این انتخاب شایسته و قابل اثبات نمی تواند با افکاری پوچ و بی اساس مقام والای پیامبری حضرت را خدشه دار کند. با عنایت خدا توطئه آن ها همانند همیشه خنثی خواهد شد. اما وظیفه ما در عصر غیبت چون ادواری گذشته تمسک به مقام ولایت اولیای خدا و منتصبین شایسته رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می باشد. با تمکین و سرتسلیم فرود آوردن در مقابل احکام و دستورات دینی ، پیروی و اطاعت خود را آشکار نموده و با صبر و استعانت از خدای متعال درصدد حفظ و اشاعه دین ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) باشیم .
سرانجام ، سرمازدگان تاریخ را آتشی افروخت و درماندگان سرگردان را مشعلی برافراشت، که او تو را در این جهان امانتداری امین ، و در روز جزا گواهی راستین است که به سان پیک نعمت خویش، مبعوثش کردی چونان پرتو مهرت،(از روی لطف و رحمتت) به حق رسالتش بخشیدی
امام کاظم علیه السلام می فرماید: در غیبت قائم ما (عج) کسانی که محبت به ما دارند و از دشمنان ما بیزارند، به خدا قسم آن ها روز قیامت در کنار ما هستند.[5]
حضرت علی علیه اسلام می فرماید:
«فصدع بما أمر به و بلّغ رسالة ربه، فلّم اللهُ به الصدع و رتق به الفتق، و ألّف بین ذوی الارحام بعد العداوة الواعزة فی الصدور من ا لقادحة فی القلوب»
« … بعثت ایشان میان خویشاوندان، همبستگی و الفت به وجود آورد. آن هم در پی شعله های عداوتی که در سینه ها افروخته شده بود و کینه های نهفته ای که هر آن در دل ها جرقه ای می زد.» [6]
آری یا امیر مۆمنان! امروز نیز آتش نهفته در دل معاندین شعله ور گشته و به فکر ناقص خود سعی بر از بین بردن دین و منع از گسترش آن دارند. آنان لیلة المبیت را فراموش کرده اند. آنان جنگ بدر، خیبر و خندق و … را از یاد برده اند. و کور دل و نافهم اند چرا که فراموش کرده اند، این دین قرار است تا ظهور آخرین منجی اش چون چهل چراغی سالن انتظار عصر حاضر را روشن نموده و منتظر صلای انا المهدی و ظهور با صلابت ایشان باشند. هر اقدامی اگر در نطفه خفه نشده باشد پس از بر ملا شدن ، روی کریه خودشان سیاه گشته و نقشه ها بر آب می شود.
«وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاكِرِینَ »(آل عمران/آیه 54 ) ؛ و [دشمنان] مكر ورزیدند، و خدا [در پاسخشان] مكر در میان آورد، و خداوند بهترین مكرانگیزان است.
بازدیدها: 136