بحث این چند شب ما دربارۀ قضا و قدر بود و مقداری دربارۀ این بحث مشکل صحبت کردم. بحث امشب ما دربارۀ امر مهمی است که شاید بتوان گفت مهمتر از بحث قضا و قدر، این بحث است؛ و بزرگان دربارۀ آن خیلی صحبت کردهاند. هم صحبت فلسفی و عرفانی و عمده قرآنی و روایی. و آن بحث قضا و قدر حتمی و قضا و قدر تعلیقی است.
معنای این جمله اینست که نود درصد خوبیها و بدیها، سعادتها و شقاوتها دست خود انسانهاست. معنای قضا و قدر اینکه این انسان میتواند با گفتار و کردار و رفتار خود، خودش را سعادتمند کند، هم در این دنیا و هم در آخرت؛ و تقدیر الهی چنین است. چنانکه میتواند با ارادۀ خود و با اعمال خود، خود را شقاوتمند کند هم در دنیا و هم در آخرت. بحث برمیگردد به اینکه تقدیر ما مربوط به اعمال ماست. پروردگار عالم تقدیری کرده است در ازل، و ما اگر آدم خوبی باشیم و تقیّد به ظواهر شرع داشته باشیم، اگر به فکر دیگران باشیم و اگر همینطور که به فکر دنیا هستیم، به فکر آخرتمان باشیم، هم دنیا داشته باشیم و هم آخرت.
دنیای آباد و به قول قرآن حیات طیّب و در آخرت هم آخرت آبادی و به قول قرآن حیات طیبتر و بالاتر. پروردگار عالم هم تقدیر کرده در ازل که اگر ما آدم بدی باشیم و با خدا نسازیم و فاسق و فاجر باشیم، با مردم نسازیم و یک آدم خودخواه و خودرأی و ظالم باشیم، متابعت از اسلام عزیز و اهلبیت(علیه السلام) نداشته باشیم، دنیایمان یک دنیای بدی باشد و آخرتمان از جهنّم بالاتر باشد. به این قضا و قدر تعلیقی میگویند. یعنی قضا و قدر ما و سرنوشت ما دست خود ماست. مائیم که با انتخاب و اختیار و اراده میتوانیم یک فرد مناسبی برای اجتماع و فردی مرضیّ خدا و پیغمبر و ائمۀ طاهرین و یک زندگی توأم با نشاط و بدون گره داشته باشیم. و در آخرت هم به قول قرآن: «طُوبى لَهُم» ؛ در بهشت هرچه بخواهیم هست و هرچه نخواهیم در آنجا نیست.
این سرنوشت ماست و سرنوشت ما دست خود ماست. چنانکه اگر آدم ظالم و خودخواهی به جای اینکه به فکر جامعهاش باشد به فکر خود و وابستههایش است و آدمی که به جای اینکه رابطه با خدا داشته باشد، رابطه با شیطان و هوی و هوس دارد. سرنوشت او در ازل و تقدیر او در ازل اینست که در دنیا یک زندگی ناخوشی داشته باشد و در آخرت ناخوشتر است. در دنیا هرچه نکبتزده باشد، یک در میلیون آنجا هم نیست و آتش جهنم سخت است.
این جهنّم را تقدیر خدا در ازل و اعمال خود انسان تهیه کرده است. وقتی جهنّمیان به جهنّم میروند، داد و فریاد و التماس میکنند و خطاب میشود: «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ» این چیزی است که در دنیا خود تهیه کردهاید. به این تجسّم عمل میگویند. آتش جهنّم را خود انسان برای خودش تهیه میکند. وقتی در جهنم میرود به او خطاب میشود، یعنی خود تهیه کردهای.
چنانکه اگر آدم مقدس و خیرخواهی باشد و آدمی باشد که رابطهاش با خدا و اهلبیت «سلاماللهعلیهم» عالی باشد، سرنوشت او در ازل چنین بوده است که به بهشت رود، زیر لوای حمد در خدمت امیرالمؤمنین علی «سلاماللهعلیه» با آب کوثر نشاط و استکمال عجیبی داشته باشد و با آب کوثر اگر پیر است، جوان میشود و اگر زشت است، زیبا میشود و اگر صفات رذیله دارد آب میشود و بالاخره با آن آب کوثر یک انسان کامل میشود. پنجاه هزار سال صف محشر، به قول امام جعفر صادق(علیه السلام) برای او یک لحظه است. صف محشرش تماشاگر میشود. تماشای مردم و بالاخره رابطه با اهلبیت «سلاماللهعلیهم» تا اینکه به قول قرآن آنها جلو و این به دنبال آنها به بهشت رود.
بهشت هم مراتب دارد و آن بهشت عمومی که برای همه هست، اینکه هرچه بخواهد آنجا هست و آنچه نخواهد در آنجا نیست. بعد به جای اینکه به خدا آفرین بگوید، خدا به این آفرین میگوید. این سرنوشت انسان است: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ»
این آیه در قرآن زیاد تکرار شده است و گاهی هم میفرماید: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
منّت ندارد، بلکه خود تهیه کردهاید، «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» را خود تهیه کردید و نوش جانتان؛ این سرنوشت انسان است.
قضا و قدر منجّز خیلی کم پیدا میشود و قضا و قدر الهی این بحث سنگین فلاسفه و اهل معرفت و علم کلام و سایر علوم، همه نود درصد بلکه بیشتر قضا و قدر تعلیقی است و نه قضا و قدر حتمی. البته قضا و قدر حتمی هست، اما خیلی کم است و این هم بحث دارد که اگر بلایی تقدیر او باشد، به اندازهای برایش مبارک است که روز قیامت آرزو میکند ای کاش هر روز ذره ذره شده بودم و قضا و قدر من این بود تا الان پاداش بیشتری داشته باشم.
بازدیدها: 71