شاید بهترین مصداق ضرورت طرح این بحث به این موضوع برمیگردد که هیاتها در طول چند سده گذشته به ویژه پس از دوران صفویه در ایران نمود یک حرکت مردمی برخاسته از عمق ایمان فردی جامعه به حساب میآمد. عنصر عاطفه به عنوان درونمایه اصلی همه شئون آن به حساب میآمد. به همین جهت حکومتهای طاغوتی و پادشاهای در کنار ظلم آشکار خویش تعرضی به ساحت هیئات و محافل مذهبی نمینمودند. تا اینکه رگههای روشنی از عنصر حماسه در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول در کورسوی برخی محافل هیاتی و روضهها به چشم خورد. در این زمان بود که تفکر استعماری و در صدر آن انگلستان خبیث بنای بر مبارزه و محدود ساختن هیئات و محافل روضه سید الشهدا(علیه السلام) گذاشت و کار به جایی رسید که با سفاهت پهلوی اول، توانستند برپایی علنی روضهها را تعطیل نمایند. اما این آتش زیر خاکستری بود که شعلهاش سالها بعد دودمان استکبار و نوچههای داخلیاش را برباد داد.
سالها بعد نیز با ظهور انقلاب اسلامی و رشد و پویایی نظام اسلامی که خود به فرمایش امام عظیمالشان از ثمرات روضه اباعبدالله(علیه السلام) بود باز هم خط سیاه توطئه این بار موذیانه و بدون عقبه حکومتی داخلی، نقشه براندازی ساختار هیاتهای مذهبی را در پیش گرفت و اینبار به جای ممانعت از روضههای علنی به تکثیر هیاتهای غیر انقلابی مبادرت ورزید و در راستای آن حرکت استحاله از درون را سازماندهی کرد.
اما به لطف برکات روضه خوانیها و هوشیاری متمسکین واقعی به مصیبات و روضههای حضرات آلالله(علیهم صلوات الله) این جریان، طرفی چند نبست و نتیجه نداد و باز این آتش شعلهور بود که نه تنها اسیر رخوت وسستی نشد بلکه در وقایع مهم انقلاب که از جمله آن میتوان به خروش انقلابی و حسینی ملت در نهم دی ماه ۱۳۸۸ اشاره کرد، مبادرت ورزید.
قرارگاه نیروسازی
هیات انقلابی دارای یک روح کلی است که از باطن آن میتوان به رسالتها، رویکردها، برنامه ها و ماموریتهای خرد و کلانش پی برد و آن مفهومشناسی صحیح از مبحث نیروسازی و جریانسازی است. هیات انقلابی محفل نیرو سازی برای بدنه حرکت عظیم و پیشرو انقلاب اسلامی در سایه نظام اسلامی و ساختارساز جهت حکومت اسلامی و نیز تربیت شهروندان شایسته عصر تمدن اسلامی است که این همه را میتوان در یک عبارت کوتاه خلاصه کرد و آن بحث عمیق و قابل تامل تربیت حماسی است. در واقع هیات را میتوان اینگونه معنا کرد که یک قرارگاه بزرگ برای انجام تربیت حماسی بر روی نسلهای انقلاب آن هم به اقتضای قشر و سن و ضرورتهای دیگر است.
آوردگاه حق و باطل
از سوی دیگر هیات انقلابی محور جریانسازی در بستر نظام اسلامی، هدایتگر و شکلدهنده دولت اسلامی و ساختارساز برای حکومت اسلامی و نیز پیشبرنده تفکر برپایی تمدن نوین اسلامی نیز هست. برپایی و اثبات تشکل حق و نفی تشکل باطل تنها با تربیت حماسی میسر است و تربیت حماسی که روی دیگر بحث سبک زندگی دینی و از پایههای اساسی آن به حساب میآید درست در نقطه مقابل تفکر زندگی غربی و تربیتهای اومانیستی قرار دارد. در تربیت حماسی مورد نظر هیاتهای مذهبی، خداوند و اولیای او به ویژه شخصیت بیبدیل و عظیم حضرت سید الشهدا(علیه السلام) محور است. اینجا درست نقطه مصاف بزرگ دو تفکر حق و باطل در جهان امروز است.
از مخاطب تا خادم
هیاتها بر سه اصل اساس استوارند که عبارت است از: مخاطب- محتوا – خادمین و مدیران و مجموعه اجرایی هیات. برنامهریزی صحیح و هدفمند بر اساس روح حاکم بر هیاتهای مذهبی برای هرسه بخش بسیار مهم و اساسی است.
مخاطب هیات در کجای این ماجرا قرار دارد و نقش هیات انقلابی در قبال این بخش چیست؟ هیات انقلابی باید برای خود نسبت به مخاطبان خویش، نقش تربیتی و هدایتی تعریف کند. استفاده از نیروهای تربیت یافته در این مکتب و سازماندهی و جریانسازی موثر در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی نیز ماموریت دوم هیئات انقلابی نسبت به مخاطبان خود است.
محتوای هیات نیز به طریق اولی باید در خدمت همین آرمان و هدف قرار گیرد. در این بخش منبر و وعظ و خطابه و نیز ذکر و روضه و شعر و سرود و نوحه و نشریه و خیلی از مسائل دیگر از مصادیق سنتی و نوین محتوای هیات هستند. نمیتوان منبر غیر انقلابی و رخوتانگیز داشت و تربیت حماسی را شکل داد. نمیتوان اشعارو اذکار غیرنافع و منحرف عرضه کرد و توقع جریانسازی داشت.
نقش خادمی نیز نقش مهمی است. خادم خود باید مسلط بر آرمان و محتوا و هدف باشد. این از مواردی است که کوزهگر نبایست خود از کوزه شکسته بنوشد. مقام مقامِ سقایت است. خادم ساقیالعطاشای هیات انقلابی است. مینوشاند و مینوشد. باید در تبیین نقش مهم خادمی و ضرورت سقایت ایشان به محتشم مراجعه کرد آنجا که می فرماید: زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد/ فریاد العطش ز بیابان کربلا
واجبتر از نان شب
شناخت صحیح از میدان عملیات و تاکتیکها و تکنیکهای میدان خودی و دشمن، نقطه اساسی یک فرماندهی موفق است. اگر هر یک از هیاتهای انقلابی را به مثابه یک گردان عملیات فرهنگی فرض کنیم، مقوله مهندسی فرهنگی بسیار مهم و اساسی به نظر میرسدعناصر در فضای هیاتهای انقلابی علاوه بر ارکان ذاتی هیات که پیشتر ذکر شد (مخاطب- محتوا- خادمین) بخش عمده دیگری نیز دارد که عبارتست از صنایع فرهنگی. زمانشناسی و مخاطبشناسی جزو الزامات مهندسی فرهنگی در هیات انقلابی است. این امر که کدام برنامه و محتوا در کدام زمان و در مواجهه با کدام مخاطب میتواند میدان را تغذیه نماید، از نکاتی است که توجه به آن از نان شب هم برای یک مجموعه فعال هیاتی واجبتر است.
استعمال واژه انگلیسی در عنوان این مطلب، به جهت سوء سابقه این تفکر استعماری در گذشته است که همواره در جهت استحاله و فروپاشی از درون در مواجهه با قدرتهای مقابل خویش مبادرت ورزیده است.
اما نقطه تماس و ارتباط تشکیلات مذهبی مانند هیاتهای مذهبی و تفکر باطل و انحرافی کجاست؟ آیا میتوان خط روشنی از تمایز بین هیاتهای انگلیسی و انقلابی تعریف کرد؟
هیات یک ساختار اجتماعی دینی است. حال اگر از این ساختار رکن اجتماعش ناسالم شود و یا به نوعی متاثر ناپاکی گردد، رکن دینش را نیز به ابتذال خواهد کشاند. در واقع سطح عمدهای از این بحث به دو رکن اصلی هیاتها که محتوا و خادمین هستند برمیگردد و این هردو متاثر از یک مانیفست و آرمان ناسالم میتواند چون زهری کشنده کالبد مخاطب را دربرگرفته و روح او را آلوده سازد. مخاطب در هیات با تمام توان برای بهرهمندی آمده است و این هیات است که میتواند اسباب رشد یا انحراف او را فراهم آورد. منبع:حلقه ی وصل
بازدیدها: 411