تمامی آحاد ملّت مسلمان، در حفظ و حراست از احکام نورانی اسلام و سعی در گسترش و تعمیق آن در جامعه، دارای وظیفه ای بزرگند. امر به معروف و نهی از منکر، یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه ی فرایض اسلامی است.
بدیهی است که حسین بن علی(علیه السلام) اگر در مدینه می ماند و احکام الهی را در میان مردم تبلیغ و معارف اهل بیت(علیهم السلام) را بیان می کرد، عده ای را پرورش می داد و وقتی به سمت عراق حرکت می کرد، از همه این کارها باز می ماند: نماز مردم را نمی توانست به آن ها تعلیم دهد؛ احادیث پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را نمی توانست به مردم بگوید؛ حوزه درس و بیان معارف او تعطیل می شد و از کمک به ایتام و مستمندان و فقرایی که در مدینه بودند، باز می ماند. این ها هر کدام وظیفه ای بود که آن حضرت(علیه السلام) انجام می دادند.
اما همه ی این وظایف را فدای وظیفه ای مهم تر کرد: «مبارزه با دستگاهی که منشأ فساد بود». مصداق امر به معروف و نهی از منکر.
مدینه ای که اولین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود، بعد از اندک مدتی به مرکز بهترین موسیقی دانان و آوازخوانان و معروف ترین رقاصان تبدیل شد؛ تا جایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنّیان را خبر کنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند!
هرچند فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی است و توصیه به آن در قرآن و گفتارهای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرمؤمنان و دیگر امامان، دارای لحنی کم نظیر و تکان دهنده است، ولی اگر آدمی از این هم چشم پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانیِ خود گوش بسپرد، باز هم بی شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خردِ سالم، ستایش نمیکند؟ و کدام انسان خیرخواه و حسّاس، از آن روی می گرداند؟
نوشتار پیش رو بیان نمونه هایی از صحبت های گرانقدر و راهبردهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در خصوص امر به معروف و نهی از منکر تحت عنوان «واجب فراموش شده» می باشد.
فصول نه گانه ی این کتاب با محوریت بیانات امام خامنه ای(حفظه الله)، به ضرورت، وجوب و تأثیر امر به معروف و نهی از منکر، مصادیق معروف و منکر، شیوه ی صحیح و مؤثر، وظیفه ی مردم، وظیفه ی مسئولین، هشدارها و در نهایت احکام و استفتائات به لزوم اجرای این رُکن اساسی در جامعه پرداخته است.
- امر به معروف و نهی از منکر زبانی را – ولو به شکل خیلی راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایی – واقعاً یکی از معجزات اسلام می دانم. مثلاً یک نفر کار خلافی می کند، میگویند آقا شما این کار را نباید می کردی. این مطلب را بگو و برو. می گوید او برمی گردد دو تا فحش به من میدهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمی کردی؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنی است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همین طور. بنابراین، اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال می کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعاً معجزه می کند.(1)
- انزوای گناه
به خلاف کار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام میدهی؟ گفتن همین یک کلمه مؤثر است. اگر زبان های گوناگون و نفس های مختلف گناه را تذکّر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلّف دست خواهد کشید.(2)
- امر و نهی صادقانه
وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی مردم را به نیکی امر می کنید مثلاً احسان به فقرا، صدقه، رازداری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر و می گویید این کارها را بکن، هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی می کنید مثلاً ظلم کردن، تعرّض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کارکردن، با دشمن اسلام همکاری کردن و می گویید این کارها نکن؛ وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهیتان عمل می کنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن گاه مشمول این جمله می شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له» کسی که مردم را به نیکی امر می کند، امّا خود به آن عمل نمی کند.(3)
- خودتان را مجهز کنید، مسلّح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد با روی خوش پذیرای جوان ها باشد. با سماحت، با مدارا. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.(4)
- لازم نیست سخنرانی کنید
یک کلمه بیشتر نمی خواهد؛ لازم نیست سخنرانی کنید. کسی که می بینید خلافی را مرتکب می شود، دروغ، غیبت، تهمت، کین ورزی نسبت به برادر مؤمن، بی اعتنایی به محرمّات دین، بی اعتنایی به مقدسّات، اهانت به پذیرفته های ایمانی مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت. یک کلمه ی آسان بیشتر نمی خواهد. بگویی این کار شما خلاف است، نکنید؛ لازم نیست که با خشم همراه باشد. اگر شما بگویید، دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید.(5)
پی نوشت:
- 4/2/1377 ؛ پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی
- 19/10/1368 ؛ دیدار با اقشار مختلف مردم قم، سالروز قیام مردم قم
- 25/9/1377 ؛ خطبه های نماز جمعه تهران
- 19/7/1391 ؛ دیدار با علماء و روحانیون خراسان شمالی
- 15/8/1370 ؛ در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان
انتهای مطلب/
بازدیدها: 1330