واقعه غدیر و اهمیت آن – آیت الله جاودان – بخش اوّل
واقعه غدیر خم و اهمیت آن (1)
سرتاسر حیات طیبه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و لحظه به لحظه آن در نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چراکه نه تنها کلام رسول اکرم به نص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است(2)، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان مینمایاند.(3) اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، به جهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار میباشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را میتوان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.
هنگامی که به راویان حدیث غدیر مینگریم، در مرتبه نخست نام اهل بیت گرامی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یعنی امام علی (علیه السلام)،فاطمه زهرا (سلام الله علیها)،امام حسن (علیه السلام)و امام حسین (علیه السلام) دیده میشود و در مرتبه بعدی نام حدود 110 تن از صحابه پیامبر اسلام(4) به چشم میخورد که در این میان، نام افرادی شاخص از میان صحابه همچون:
1- ابوبکر بن ابیقحافه
2- عمر بن الخطاب
3- عثمان بن عفان
4- عایشه بنت ابیبکر
5- سلمان فارسی
6- ابوذر غفاری
7- عمار یاسر
8- زبیر بن عوام
9-عباس بن عبدالمطلب
10-ام سلمه
11-زید بن ارقم
12-جابر بن عبدالله انصاری
13-ابوهریره
14-عبدالله بن عمر بن الخطاب
و… توجه آدمی را به خود جلب میکند که تمامی آنان در محل غدیر حاضر بودهاند و حدیث غدیر را بدون واسطه نقل نمودهاند. سپس در میان تابعین(5)، حدیث غدیر از 83 تن از تابعین نقل شده است که از جمله آنان میتوان به:
1- اصبغ بن نباته
2- سالم بن عبدالله بن عمر بن الخطاب
3- سعید بن جبیر
4- سلیم بن قیس
5- عمر بن عبدالعزیز(خلیفه اموی)
و… اشاره نمود.
پس از تابعین، در میان علمای اهل تسنن از قرن دوم تا قرن سیزدهم، 360 تن، حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نمودهاند که 3 تن از صاحبان صحاح سته (صحاح ششگانه)(6)و دو تن از پیشوایان فقهی اهل تسنن(7) نیز در شمار این بزرگان جای دارند.(8)
در بین محدثین و علمای شیعه نیز افراد فراوانی حدیث غدیر را در کتب مختلف، روایت نمودهاند، که تعداد دقیق آنان مشخص نیست. از این اندیشمندان میتوان به:
1- شیخ کلینی
2- شیخ صدوق
3- شیخ مفید
4- سید مرتضی
و… اشاره نمود.(9)
بنا بر آنچه که ذکر گردید، در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن(10)(11)و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح(12)دانستهاند(13) و حتی نزد عدهای از بزرگترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد،آنرا حدیثی متواتر(14)ذکر نمودهاند.(15) علما، بزرگان و محدثین شیعه نیز بالاتفاق، غدیر را حدیثی متواتر میدانند. (16)(17)
بر این اساس و بر طبق آنچه که گذشت، به خوبی آشکار میگردد یکی از مهمترین وقایع تاریخ پرفراز و نشیب اسلام که در بین عامه مسلمانان، واقعهای مسلم، پذیرفته شده و قطعی تلقی میگردد، واقعه غدیر خم است.
از منظری دیگر، آنچه که بر گونه غدیر، رنگ جاودانگی میزند؛ و اهمیت این واقعه را مضاعف میگرداند، نزول 2آیه از قرآنکریم، یکی آیه 67 سوره مائده(18) و دیگری آیه 3 سوره مائده،(19) در ارتباط با این رویداد بزرگ است که بر طبق نظر مفسران نامآور شیعه و سنی، شأن نزول این آیات، مربوط به واقعه غدیر خم میباشد.(20)(21) هنگامی که کمی بیشتر در مقایسه مفاد این آیات و لحن آنها با سایر آیات قرآن کریم میاندیشیم، درمییابیم اگر نگوییم چنین آهنگ کلامی در میان سایر آیات بینظیر است، لااقل کمتر آیهای را میتوان یافت که مضامین و لحنی شبیه به این دو آیه داشته باشد. طبیعی است هر مسلمان هنگامی که در تلاوت قرآن بدین دو آیه میرسد، شگفت زده از خویش بپرسد این چه امر خطیری است که عدم ابلاغ آن توسط پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، زحمات 23 ساله آن حضرت را تباه میگرداند و در این صورت نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هرگز رسالت خویش را به مردم نرسانده و وظیفه پیامبری را بجای نیاورده است؟ واقعاً این چه پیامی است که خداوند متعال به پیامبر خویش وعده داده است تا او را در زمینه ابلاغ آن، حافظ و نگهدار باشد؟ به علاوه، مگر این موضوع چه اهمیتی دارد که ابلاغ این پیام به امت و پیروی مردم از آن، سبب کامل شدن دین و تمام شدن نعمت و رضایت پروردگار میگردد؟
پس دیگر جای هیچ تردیدی باقی نمیماند که روز نزول و ابلاغ این امر مهم و خطیر که بدین واسطه، روز اکمال دین و رضایت پروردگار محسوب میگردد، دارای اهمیت بسزایی در میان مسلمین خواهد بود.(22)
از آنچه که گذشت، مشخص میگردد علاوه بر مورخان که به تناسب فن خویش (و البته به دلیل اثرات و نتایجی که بر پایه این مطالعه بنا میگردد)، به واقعه غدیر نگاهی موشکافانه دارند،(23) غدیر از آن جهت که حدیثی قطعی و متواتر است و کار یک محدث، شناسایی احادیث معتبر و دقت بر روی مفاهیم آنهاست، مورد توجه محدثین است(24) و دارای جایگاهی ویژه در کتب مختلف حدیث میباشد. به خاطر نزول 2 آیه ویژه از قرآن کریم درباره این واقعه که القاکننده مفهومی منحصر بفرد و دارای لحنی کمنظیر در میان سایر آیات است، غدیر منشأ بحثهای گوناگونی در کتب تفسیری میباشد.(25) با تکیه بر مفاهیم این آیات و اثرات شگرف اعتقادی مترتب بر آن، این واقعه منظور نظر مخصوص متکلمان واقع گشته است.(26) حتی لغویین نیز توجه خاص خویش را به این رویداد مهم معطوف داشتهاند و به هنگام شرح و توضیح کلمه غدیر خم (که نام محلی است)، به اصل این رویداد اشاره نمودهاند.(27) ادیبان و شعرای بسیاری در میان امت اسلامی در طول 14 قرن، از همان لحظه وقوع و در همان صحنه گرفته تا روزگار معاصر، همواره این واقعه بزرگ را در آثار و اشعار خویش، توصیف و تشریح نمودهاند.(28)
آنچه که تاکنون ذکر شد، گوشهای از اهمیت رویداد غدیر خم بود که در حد گنجایش این مقاله، به آن اشاره گردید. ما در این مجال به دنبال جستجو و تحقیق درباره این رویداد بزرگ اسلامی و این بُرهه از حیات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میباشیم تا هرچه بیشتر و البته با رعایت اختصار، بتوانیم زوایای گوناگون آن را بررسی نماییم. لذا در ادامه، ابتدا اصل واقعه را به گونهای که در بین مسلمین مشهور و مورد اتفاق است، نقل نموده، سپس به بررسی مفاد حدیث غدیر میپردازیم و بر روی مفاهیم آن، هرچه بیشتر تأمل مینماییم و در انتها نیز نتایجی را که به دنبال واقعه غدیر جلوهگر میگردد و مستلزم توجه ویژه مسلمانان میباشد، بر می شماریم.
واقعه غدیر خم
پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، در سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند(29) و حتی برای آگاه نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرها گسیل داشتند. فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)خود اعلام نموده بودند، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را در این سفر همراهی نماید. گرچه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با همراهی عدهای از اصحاب خویش پیش از این، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند،(30) اما این نخستین بار و تنها مرتبهای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی، حضرت تصمیم به بجایآوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند. پس از این اعلام، جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و بجای آوردن اعمال حج، مجتمع گشتند. مورخان و صاحبنظران از این سفر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با عنوان حجةالوداع(31)،حجةالاسلام، حجةالبلاغ(32)، حجة الکمالوحجة التمام(33)یاد مینمایند.
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهلبیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند. تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000 (و حتی برخی بیشتر از 120000)نقل نمودهاند؛(34) اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را همراهی نمودند. امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عدهای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ملحق شدند.(35)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و همراهیان آن حضرت، در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند. گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلاً و به هنگام نزول آیات مربوطه، توسط رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) توضیح داده شده بود، اما در این سفر، پیامبر این اعمال را به طور عَملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون، با ایراد خطابه، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند.
سرانجام اعمال حج، پایان یافت و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی مینمودند، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند که در بین راه به محل غدیر خم رسیدند. … ادامه دارد.
پی نوشت:
1- با توجه به کثرت منابعی که حدیث غدیر را ذکر نمودهاند و طرق متعدد نقل آن، توجه شما خواننده گرامی را به این نکته جلب می نماییم که نام آن تعداد از مسانید، منابع و اشخاصی را که در شماره های مختلف پاورقی ها مشاهده می نمایید، تنها بخش اندکی از مستندات، مراجع و اشخاصی است که نقل آن قسمت، مستند به آنهاست و به جهت رعایت اختصار، نام تمامی منابع در هر قسمت ذکر نگردیده است.
2- خداوند در آیه 3 و 4 سوره نجم، این امر را ذکر می نماید و می فرماید: «و ما ینطق عن الهوی(3) ان هو الا وحی یوحی(4)» – «هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید(3) آنچه میگوید، چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست.(4)»
3- یکی از طرقی که مسلمانان بدان وسیله می توانند به حکم الهی دست یابند، مطالعه و بررسی سنت نبوی و سیره رسول خداست؛ که از جایگاه ویژه ای در بین تمامی مسلمانان جهت دستیابی به اوامر الهی برخوردار است. این مطلب، از آیات مختلف قرآن استفاده می گردد. به عنوان مثال، خداوند در آیه 21 سوره احزاب می فرماید:
«لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله ذکراً کثیراً»
«مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند.»
در این آیه، مسأله اسوه بودن رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به طور مطلق و بدون قید و شرط، از جانب پروردگار، مطرح شده است؛ لذا کلیه شئون رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اعم از گفتار و رفتار آن بزرگوار را شامل میگردد و رفتار و گفتار ایشان در تمامی موارد، برای پیروان آن حضرت، اسوه میباشد و باید در آن امور به حضرت تأسی نمایند. (مگر آن دسته از اموری که از جانب خداوند معین گردیده است که عمل به آنها از مختصات شخص پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می باشد و تبعیت در آن امور، بر سایرین لازم نیست؛ نظیر وجوب نماز شب بر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم).)
4- لفظ «صحابه» یا «صحابی» به عدهای اطلاق میگردد که لااقل در طول عمر خویش، یک بار رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را ملاقات نموده و از محضر پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، استفاده کرده باشند.
5- «تابعین» کسانی هستند که محضر رسول خدا را درک ننموده اند، اما مصاحب و همنشین صحابه بوده اند.
6- این سه تن عبارتند از:
الف) ابو عیسی، محمد بن عیسی ترمذی در صحیح ترمذی
ب) ابو عبدالرحمن، احمد بن شعیب نَسائی در سنن نَسائی
ج) ابو عبدالله، محمد بن یزید قزوینی (مشهور به ابن ماجه) در سنن ابن ماجه
7- این دو تن عبارتند از:
الف) ابوعبدالله، احمد بن حنبل شیبانی (پیشوای حنابله)
ب) ابو عبدالله، محمد بن ادریس شافعی (پیشوای شافعیه)
8- ما در این مقاله جهت رعایت اختصار، به ذکر همین مقدار بسنده میکنیم. برای مطالعه تفصیلی در خصوص راویان حدیث غدیر در میان صحابه، تابعین و علمای اهل تسنن، به همراه مدارک و جزئیات بیشتر، میتوانید به کتاب گرانقدر الغدیر، تألیف علامه امینی، جلد اول، صفحه 159- 14 مراجعه نمایید.
مرحوم علامه امینی پس از نقل راویان حدیث غدیر، در قسمت های بعدی الغدیر، نام کتبی را که در میان اهل تسنن به طور مجزا در خصوص واقعه غدیر خم تألیف شده است، برمی شمرد و احتجاجات مختلفی را که در طول تاریخ بر اساس رویداد غدیر صورت گرفته (از جانب بزرگان صحابه و یا حتی برخی خلفای اموی و عباسی و…) نقل مینماید و سپس بحث دقیقی را در زمینه مفاد حدیث غدیر و سند آن، طرح میکند. در فصول و مجلدات بعدی این کتاب ارزشمند نیز علامه امینی، نام شعرای فراوانی را که در میان امت اسلامی از هنگام وقوع رویداد غدیر تا کنون، این رویداد را در ضمن اشعار خویش نقل نموده اند (به همراه ذکر آثارشان) بر می شمرد، تا هرچه بیشتر این حقیقت تبیین گردد که غدیر در میان امت اسلامی، فراموش ناشدنی است.
به غیر از کتاب گرانقدر الغدیر، کتب بیشمار دیگری نیز نظیر کتاب شریف عبقات الأنوار، تألیف میر حامد حسین هندی (که دارای تفصیل بیشتری نسبت به کتاب الغدیر در باره بحثهای مطرح شده در زمینه سند حدیث غدیر است) و فضائل الخمسة فی صحاح الستة، تألیف علامه فیروز آبادی و… موجود میباشد که به بررسی سند و دلالت این حدیث شریف در میان مسلمین پرداخته اند.
9- این بزرگان در آثار متعدد خویش حدیث غدیر را نقل نموده اند که برای رعایت اختصار، تنها به ذکر یک اثر از هر کدام، که در آن اثر حدیث غدیر روایت شده است، بسنده می شود:
الف) شیخ کلینی در کافی
ب) شیخ صدوق در امالی
ج) شیخ مفید در ارشاد
د) سید مرتضی در شافی
10- حدیث حسن، از لحاظ رتبه، در مرتبه بعد از حدیث صحیح قرار دارد و حدیثی است که رجال سند آن، ناشناخته و یا اهل غفلت، کثیر الخطا، متهم به کذب و یا فسق نباشند. (مقدمه ابن صلاح، صفحه 175)
11- از جمله این بزرگان میتوان به ابو عبدالله گنجی در کتاب کفایة الطالب و… اشاره نمود همچنین عدهای دیگر از علمای اهل تسنن برخی از طرق نقل حدیث غدیر را «حسن» دانسته اند و برخی از طرق دیگر را صحیح ذکر نموده اند، نظیر ابن حجر در کتاب تهذیب التهذیب و…
12- حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت، حدیثی است که دارای سندی متصل و بدون انقطاع تا رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) (و یا شخص دیگری که حدیث از او نقل میگردد)، باشد و تک تک راویان آن عادل محسوب شوند و همچنین حدیث دیگری نتوان یافت که دارای مفهومی بر خلاف آن باشد و به طور کلی هیچگونه عیب و نقصی در آن یافت نشود. (مقدمه ابن صلاح)
13- در این میان میتوان به بزرگانی همچون ابوعیسی ترمذی در صحیح ترمذی (جلد 5، باب 20 (باب مناقب علی بن ابیطالب)، ذیل حدیث 3713) – ابوعبدالله حاکم نیشابوری در مستدرک صحیحین، طبری (بر طبق نقل ذهبی در تذکرة الحفاظ، جلد 2، صفحه 713، شماره 728) – شمس الدین ذهبی در کتابی که به طور مجزا درباره حدیث غدیر تألیف نموده است (و همچنین بنا بر نقل ابن کثیر در البدایة و النهایة، جلد 5، صفحه 229-228 که درباره یکی از طرق نقل حدیث غدیر میگوید: قال شیخنا ابوعبدالله ذهبی و هذا حدیث صحیح – شیخ ما ابوعبدالله ذهبی گوید که این حدیث، حدیثی صحیح است.) – ابوالحسن مغازلی در کتاب مناقب به نقل از استادش – ابن حجر هیثمی در صواعق المحرقه (صفحه 43) – ابن عبد البر در الاستیعاب و… اشاره نمود که همگی حدیث غدیر را حدیثی “صحیح” برشمرده اند.
14- حدیث متواتر از دیدگاه علم حدیث، به حدیثی گفته میشود که به علت کثرت نقل و طرق متعددی که روایت شده است، احتمال خدشه دار بودن آن و تبانی بین راویان مختلف بر سر جعل حدیث، از نظر عادی محال باشد. بنابراین حدیث متواتر حدیثی است که قطعاً از جانب رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و یا سایرین، صادر شده است. (تهانوی در قواعد فی علوم الحدیث، صفحه 32 و 33)
15- در میان قدما و علمای سلف اهل تسنن، بزرگانی همچون ذهبی (بر طبق نقل ابن کثیر در البدایة و النهایة، جلد 5، صفحه 233، ذیل یکی دیگر از طرق نقل حدیث غدیر) – جلال الدین سیوطی – شمس الدین جرزی شافعی در کتاب اَسنی المطالب و…، و در میان معاصرین، اشخاصی همچون ضیاء الدین مُقبلی در کتاب الابحاث المسددة فی الفنون المتعددة، شهاب الدین ابوالفیض حَضرَمی در کتاب تشنیف الآذان و…، حدیث غدیر را حدیثی “متواتر” دانسته اند.
16- از این میان میتوان به عنوان نمونه به بزرگانی نظیر: خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الإعتقاد (مقصد خامس، فی الإمامة، صفحه 226) – شیخ طوسی در تلخیص الشافی (جلد 2، صفحه 168)– علامه حلّی در مناهج الیقین (صفحه 475) اشاره نمود. به عنوان مثال، عبارت شیخ طوسی در کتاب تلخیص الشافی اینگونه است: “فإن الشیعة قاطبة تنقله و تواتر به – شیعیان همگی، آن را نقل کرده و متواتر برشمردهاند.”
17- باید توجه داشت که طرق متعدد و راویان مختلفی که هم اکنون برای حدیث غدیر در کتب گوناگون مسلمین موجود می باشد با وجود کثرت کم نظیر آن، تمامی طرقنقل حدیث غدیر نمیباشند و شواهد مختلف تاریخی بیانگر این مطلب است که بسیاری از طرق نقل حدیث غدیر و همچنین نام برخی دیگر از راویان آن در طول تاریخ، خواسته یا ناخواسته از بین رفته است و ما هم اکنون به آنها دسترسی نداریم. به عنوان مثال، سلیمان حنفی از علمای اهل تسنن در کتاب ینابیع الموده (جلد 1، صفحه 34) از ابی المعالی جوینی (ملقب به امام الحرمین و استاد ابو حامد غزالی) نقل می کند که او می گفت: در بغداد، کتابی را در دست صحافی مشاهده نمودم که در آن طرق مختلف نقل حدیث غدیر ذکر شده بود و بر روی آن نوشته شده بود که جلد 28 از طرق نقل این گفتار رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله): «من کنت مولاه فعلیّ مولاه»، و در پس آن مجلد 29 آن نیز موجود بود. و یا ابن کثیر (از علمای اهل تسنن در قرن 8)، در البدایة و النهایة (جلد 5، صفحه 227) نقل میکند که طبری (از علمای بزرگ قرن 4، مورخ صاحب نام اهل تسنن و صاحب تاریخ و تفسیر طبری) نسبت به این حدیث توجه داشت و 2 جلد کتاب مجزا در زمینه طرق نقل حدیث غدیر و الفاظ آن تألیف نمود. (که در حال حاضر به هیچ یک از این دو کتاب، دسترسی نیست).
18- «یا أیّها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس.»
«ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن (و برسان) و اگر انجام ندهی (نرسانی)، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه می دارد.»
19- «… الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً…»
«… امروزست که دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم…»
20- در بین مفسرین و علمای اهل تسنن به عنوان نمونه، میتوان به افرادی نظیر: محمد بن جریر طبری در کتاب الولایة، ابوالحسن واحدی نیشابوری در اسباب النزول، حاکم حَسکانی در شواهد التنزیل و…، و در بین مفسرین شیعه میتوان به عنوان نمونه به بزرگانی همچون شیخ طوسی در تبیان، ثقة الإسلام طبرسی در مجمع البیان، علامه طباطبائی در المیزان و… اشاره نمود که شأن نزول آیه 67سوره مائده (آیه تبلیغ) را درباره واقعه غدیر ذکر نموده اند.
21- در میان مفسرین شیعی، میتوان به عنوان نمونه به بزرگانی همچون شیخ طوسی در تبیان، ثقة الاسلام طبرسی در مجمع البیان، علامه طباطبائی در المیزان و… و در بین علمای اهل تسنن، میتوان به عنوان نمونه به افرادی نظیر: محمد بن جریر طبری در کتاب الولایة– حاکم حسکانی در شواهد التنزیل – خطیب بغدادی در تاریخش (جلد 8، صفحه 290) – حموینی در فرائد السمطین و… اشاره نمود که شأن نزول این فراز از آیه 3سوره مائده (آیه اکمال) را درباره واقعه غدیر ذکر نموده اند.
22- بحث و بررسی بیشتر بر روی مفاهیم این دو آیه به طور مجزا در قسمت امامت در قرآن، طرح خواهد شد.
23- در میان این مورخان و از بین مورخان صاحب نام اهل تسنن میتوان به: مسعودی در مُروج الذهب – بلاذُری در انساب الأشراف – ابن عساکر در تاریخش – خطیب بغدادی در تاریخش – ذهبی در تذکرة الحفاظ –ابن اثیر در أسد الغابة – سیوطی در تاریخ الخلفاء – شهرستانی در ملل و نحل و… اشاره نمود. در بین مورخان شیعه نیز میتوان به عنوان نمونه به اشخاصی همچون یعقوبی در تاریخش، شیخ مفید در ارشاد، طبرسی در إعلام الوری و… اشاره نمود.
24- در بین محدثان فراوانی که حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نموده اند و در میان اهل تسنن میتوان به عنوان نمونه به محدثینی نظیر: ابن ماجه در سنن خویش – ترمذی در صحیحش – نسائی در سنن الکبری – امام شافعیه ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی (بر طبق نقل ابن اثیر در کتاب نهایة، جلد 5، صفحه 228) – امام حنابله احمد بن حنبل در مسند و همچنین در کتاب مناقب، اشاره نمود. در بین عده فراوان محدثین شیعه که این حدیث را در کتب روایی خویش نقل نمودهاند نیز نام بزرگانی همچون شیخ صدوق در کتاب امالی – شیخ کلینی در کتاب کافی – شیخ طوسی در أمالی و… به چشم می خورد.
25- در میان مفسرین متعدد اهل تسنن که به تناسب آیات قرآن کریم (اعم از شأن نزول آیات و یا به هنگام تفسیر آنها) به بررسی واقعه غدیر پرداختهاند، میتوان به بزرگانی نظیر طبری– واحدی در اسباب النزول – فخر رازی در التفسیر الکبیر – قرطبی – سیوطی در الدرالمنثور و… اشاره نمود و در بین خیل فراوان مفسرین شیعه نیز که غدیر را در کتب تفسیری خویش نقل نمودهاند، میتوان از شیخ طوسی در تبیان – طبرسی در مجمع البیان– علامه طباطبائی در المیزان و… یاد نمود.
26- در میان متکلمین اهل تسنن که به تناسب مباحث مطرح شده در علم کلام، ناگزیر، به بررسی واقعه غدیر پرداختهاند، میتوان به سید شریف جرجانی در شرح مواقف – سیوطی در کتاب اربعینش – آلوسی در نثر اللئالی – تفتازانی در شرح مقاصد – قوشجی در شرح تجرید و… اشاره نمود. متکلمین شیعه نیز نظیر خواجه نصیر الدین طوسی در متن تجرید الإعتقاد – علامه حلّی در شرح تجرید الإعتقاد – سید مرتضی در الشافی – شیخ طوسی در تلخیص الشافی و… در کتب کلامی ذکر شده به بررسی این واقعه مهم پرداخته اند.
27- در میان لغویین و علمای لغت که در کتب خویش متذکر واقعه غدیر شده اند، میتوان به ابن اثیر در نهایة، حموی در معجم البلدان، زبیدی حنفی در تاج العروس و… اشاره نمود.
28- شعرای بسیار فراوانی در طول 14قرن گذشته در میان سایر فرق اسلامی، واقعه غدیر را در اشعار خویش، متضمن شدهاند و کمتر رویدادی در میان شعرا این چنین بازتاب گستردهای داشته است. در این بین میتوان به افرادی همچون حسّان بن ثابت، عمرو عاص، کمیت بن زید اسدی، سید حمیری، دعبل بن علی خزاعی و… اشاره کرد.
29- مدارک اهل تسنن: تاریخ اسلام ذهبی، بخش مغازی، صفحه 701 – المنتظم، جلد 4، صفحه 5 – سیره حلبیه، جلد 3، صفحه 308.
مدارک شیعه: ارشاد، صفحه 91 – إعلام الوری، صفحه 137.
30- یکی از این سفرها، یک سال پس از صلح حدیبیه – که میان مسلمین و مشرکان مکه روی داد – واقع شد.
31- نامگذاری این سفر به حجة الوداع، از آن جهت است که این سفر حج، آخرین سفر حج رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در طول عمر پربرکتشان بوده است و همانگونه که پیامبر خود نیز اعلام نموده بودند، پس از این سفر (حدود 2 ماه و نیم بعد)، روح والای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از جسم خاکی مفارقت نمود و در اعلی علیین مأوا گرفت.
32- ظاهراً این نامگذاری به علت نزول آیه تبلیغ (آیه 67سوره مائده) در پایان این سفر و در جریان واقعه غدیر خم بوده است.
33- اینگونه به نظر میآید که تناسب این نامگذاری به جهت مفاد آن فراز از آیه 3 سوره مائده میباشد که در انتهای این سفر و در محل غدیر خم، بر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل گردید.
34- مدارک اهل تسنن:تذکرة خواص الأمّة، صفحه 30 – سیره حلبیه، جلد 3، صفحه 308 – سیره احمد زینی دحلان، جلد 3، صفحه 3.
مدارک شیعه: احتجاج طبرسی، جلد 1، صفحه 56 (طبرسی تعداد همراهان رسول خدا را 000’70 یا بیشتر ذکر مینماید).
35- مدارک اهل تسنن: صحیح بخاری، جلد 2، باب 81، حدیث 2، صفحه 159 و جلد 3، کتاب العمرة، باب عمرة التنعیم، صفحه 4 – صحیح مسلم، جلد 4، باب اهلال النبی و هدیه، حدیث اول، صفحه 59 – البدایة و النهایة، جلد 5، صفحه 227 – سیره حلبیه، جلد 3، صفحات 318 و 319 و 336.
مدارک شیعه: ارشاد، صفحه 92 – إعلام الوری، صفحه 138.
برگرفته از سایت منبرها
بازدیدها: 0