حجاب دین

وجوب حجاب با وجود آیه لا اکراه فی الدین چگونه می سازد؟

خانه / تازه ها / وجوب حجاب با وجود آیه لا اکراه فی الدین چگونه می سازد؟

وجوب حجاب با وجود آیه لا اکراه فی الدین چگونه می سازد؟

الزام قانونی به رعایت حجاب اسلامی -که گاهی به اشتباه از آن به «حجاب اجباری» نیز تعبیر می‌شود- ازجمله مسائل اجتماعی است که از جنبه‌های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. گاهی از پشتوانه فقهی و دینی این مسئله سؤال پرسیده می‌شود و گاهی از جنبه فلسفه حقوق به این موضوع نگریسته می‌شود و گاهی از منظر جامعه‌شناسانه آن را مورد بررسی قرار می‌دهند. یکی از مسائل ناظر به این مسئله، نسبت سنجی قانون الزام به حجاب، با آیات قرآن، ازجمله آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»(۱) است. با عنایت به این مقدمه، نکاتی در این زمینه تقدیم می‌شود.

نکته اول:

وجوب حجاب از مسلمات فقهی است و مستندات زیادی در آیات و روایات دارد و بر زن و مرد واجب است.(۲) ازاین‌رو، اگر کسی مسلمان است، باید به این حکم شرعی نیز اهتمام بورزد. و آن را مراعات نماید؛ خواه در عرصه اجتماعی و در معرض عموم باشد. خواه در خلوت و پنهان از جامعه. چنین فردی، خودش را مُلزَم می‌بیند که بدن خود را از نامحرم بپوشاند. خواه حکومت، اسلامی باشد. خواه غیر اسلامی. خواه الزام قانونی وجود داشته باشد. خواه وجود نداشته باشد. این مرد یا زن مسلمان، بدون آنکه مجبور شود. اسلام را پذیرفته و به احکام آن نیز پایبند است.

از این جهت، فرقی میان وجوب حجاب با وجوب نماز و روزه و حرمت رباخواری و شراب‌خواری نیست. و همان‌طور که مسلمان، خود را موظف به اقامه نماز و روزه‌داری و پرهیز از رباخواری و شراب‌خواری می‌داند. خودش را به رعایت حجاب و پوشش از نامحرم، مکلف دانسته و به آن اهتمام می‌ورزد. این التزام، کاملاً درونی و اختیاری و ایمانی است.

 

نکته دوم:

حال، کسی را فرض کنید که مسلمان نیست یا مسلمان است اما اهتمامی به شریعت ندارد. هیچ‌گاه اسلام، چنین فردی را مجبور نمی‌سازد. که حتماً مسلمان شود یا حتماً نماز و روزه بگیرد و حجابش را در همه حال رعایت کند. و به هیچ وجه مال حرام را به زندگی خود وارد نسازد. و هیچ‌گاه شراب نخورد. بله اسلام در این زمینه‌ها، باید و نباید دارد. و قانون خود را به مردم ابلاغ می‌کند. و عواقب اخروی آن را گوشزد می‌کند. اما در دنیا مردم را مجبور نمی‌سازد. که حتماً به این قوانین پایبند باشند. چنانکه آن‌ها را به پذیرش اسلام مجبور نکرده است.

با این حال، اگرچه فرد انسانی مختار است که اسلام بیاورد. و ایمان بورزد و روزه بگیرد. اما اجازه ندارد که گناه روزه‌خواری را به‌صورت علنی در جامعه انجام دهد. یا آشکارا گناه ترک حجاب را در جامعه بروز دهد. یا بنگاه رباخواری یا فروشگاه شراب‌فروشی در جامعه تأسیس کند. و علنی به مردم قرض ربوی بدهد. و از آن‌ها سود ربوی بگیرد. یا در معرض عموم شراب بفروشد و بخرد و بخورد. جامعه و حکومت اسلامی، او را ملزم می‌سازد. که قوانین را مراعات کرده و گناه روزه‌خواری و رباخواری و شراب‌خواری و ترک حجاب را به‌صورت علنی انجام ندهد. و از اشاعه گناه و عادی‌سازی آن در جامعه پرهیز کند.(۳)

همان‌طور که پیداست، این الزام، محدود به عرصه عمومی است.

یعنی در عرصه عمومی، از ارتکاب گناه جلوگیری می‌شود. اما در عرصه زندگی خصوصی، جامعه و حکومت اسلامی تجسس نمی‌کند. آیا این فرد مرتکب گناه شده یا نه. اینکه او در عرصه زندگی خصوصی یا به‌صورت پنهانی و مخفی، مرتکب گناه بشود یا نشود. به انتخاب خودش بستگی دارد. اگر مرتکب گناه بشود. از جهت اخروی مواخذه خواهد شد. و اگر مرتکب گناه نشود. از جهت اخروی، مأجور خواهد بود. و در آخرت پاداش خواهد گرفت.اما در عرصه عمومی، به این مقدار بسنده نمی‌شود. و الزام به رعایت شریعت اسلامی در جامعه مطرح می‌شود. و هیچ‌کسی حق ندارد در عرصه عمومی مرتکب گناه و معصیت شود. چراکه نتیجه آن، عادی‌سازی گناه و تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف در طول زمان است.(۴).

خصوصاً که مسئله بدحجابی یا بی‌حجابی، مفاسد ویرانگری به دنبال دارد. و به بی‌بندوباری و فروپاشی کانون خانواده در بلندمدت منجر می‌شود.(۵) لازم به ذکر است، الزام قانونی در عرصه عمومی، محدود به حکومت دینی نیست. حکومت‌ها، چه اسلامی باشند چه نباشند. برای محدود کردن آزادی افراد به‌منظور نظم بخشیدن آن‌ها و حرکت جامعه به‌سوی ارزش‌های موردنظرشان. ناگزیر از الزامات قانونی (مثلاً الزام به مالیات، الزام به بیمه ثالث، الزام به واکسن زدن برای دریافت خدمات عمومی. الزام به سانسور شبکه‌های اجتماعی و حذف یا محدود کردن صفحات پرخطر و…) استفاده می‌کنند. جالب است بدانید، در جوامع غربی و سکولار، علی‌رغم الزامات قانونی بسیار. الزام قانونی به رعایت پوشش نیز وجود دارد؛ اگرچه محدوده آن با پوشش مطلوب اسلامی، متفاوت است.(۶)

نکته سوم:

باید به این نکته ظریف نیز توجه داشت که این الزام نیز از سنخ الزامات قانونی است. که اختیار و آزادی انتخابِ فردِ انسانی را سلب نمی‌کند. فرد انسانی همچنان می‌تواند سرپیچی کند. و جریمه و جزای ناشی از سرپیچی را بپردازد. چنانکه قوانین راهنمایی و رانندگی، از سنخ الزامات قانونی هستند. و با این حال، دسته‌ای از مردم، به آن اهتمام داشته و دسته‌ای از مردم، به آن اهتمام ندارند. اینکه این الزامات قانونی را رعایت کنیم. یا نه انتخاب خود ما است و اجباری نیست. بله اگر آن را مراعات نکنیم. مشمول جریمه و جزای متناسب می‌شویم. و با انتخاب خود، به این عواقب تن داده‌ایم. چنانکه اگر آن را مراعات کنیم تا جریمه نشویم. بازهم انتخاب خود ما است. و در هر صورت، اجباری نیست. بنابراین، باید به فرق میان الزام و اجبار توجه داشت؛ الزام، امکان تخلف دارد. اما اجبار، نه.

نکته چهارم:

اما درباره آیه ﴿لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ﴾ نیز گفتنی است،(۷) این آیه درصدد بیان این مطلب است که ایمان و اعتقاد، زوری و با اکراه به دست نمی‌آید. نباید کسی را مجبور ساخت که اسلام و ایمان بیاورد.(۸) اما این مطلب، ارتباطی با حوزه رفتار و الزام قانونی در عرصه اجتماعی ندارد. اگر کسی را ملزم به رعایت قانون حجاب می‌کنیم. به دنبال تحمیل عقیده بر او نیستیم و نمی‌خواهیم به او بگوییم که حتماً مثل ما فکر کند و بیندیشد و ایمان داشته باشد. بلکه از او انتظار داریم که اگر در جامعه اسلامی و ذیل حکومت اسلامی زندگی می‌کند. حرمت ارزش‌های اسلامی را حفظ کند. و از کارهایی که مفاسد اجتماعی به دنبال دارد. پرهیز کند. برای تقریب به ذهن، می‌توان به مستی هنگام رانندگی اشاره کرد. اینکه شخص، مسلمان باشد یا نباشد، اهمیتی ندارد.

آنچه سبب مجازات فرد مست می‌شود، مفاسد رانندگی در حال مستی است.

خواه آن فرد، در ایران و جامعه اسلامی زندگی کند. خواه در آمریکا و سایر کشورهای غربی، خواه به حرمت شراب معتقد باشد. خواه آن را حلال بداند. اینکه در ایران یا آمریکا، راننده مست را جریمه می‌کنند. به دنبال تحمیل عقیده (اعتقاد به حرمت شراب) بر شخص راننده نیستند. و صرفاً رفتار راننده (رانندگی در حالت مستی) را مستحق مجازات می‌دانند. الزام قانونی حجاب نیز از همین قبیل است. بنابراین، آیه مورد نظر، ناظر به حوزه اعتقاد است. و ارتباطی با حوزه عمل و الزامات قانونی ندارد. و نمی‌خواهد بگوید در عرصه اجتماعی، اکراه و الزام قانونی نیست. و هر کس هر طور دلش می‌خواهد زندگی کند!(۹)

نتیجه:

ایمان و اعتقاد با اکراه و زور به دست نمی‌آید. و نباید و نمی‌توان کسی را مجبور ساخت. که اسلام و ایمان بیاورد و حجاب داشته باشد. اما در حوزه رفتار، به سبب مصالح و ارزش‌های مطلوب جامعه و حکومت اسلامی. الزامات قانونی وضع می‌شود. و شخص متخلف، مجازات می‌گردد. خواه آن فرد، به وجوب حجاب یا حرمت شراب‌خواری یا حقانیت اسلام، ایمان داشته باشد. خواه نداشته باشد. برخورد قانونی با شخص متخلف، به‌منظور تحمیل عقیده نیست. تا در تعارض با آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» قرار بگیرد.

 

پانویس‌ها:

1) سوره بقره، آیه ۲۵۶. 2) . برای مطالعه بیشتر. رک: طباطبائی یزدی، محمدکاظم، العروه الوثقی، ج۵، ص۴۹۴ ۴۹۵. مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسه. ص۸۵-۸۷. 3) . چنانکه بسیاری از فقیهان معتقدند. هر که حرامی را مرتکب شود. یا واجبی را ترک کند، تعزیر می‌شود. (برای مطالعه بیشتر، رک: غلامی، علی، سازوکارهای اجرای قاعده «التعزیر لکل عمل محرم»، فصلنامه فقه و حقوق اسلامی، ص۱۷۳-۲۰۴). 4) . چنانکه کشتن وحشیانه امام حسین علیه‌السلام و خاندان و یاران مطهَّر ایشان. ناشی از وارونه‌سازی ارزش‌ها در آن دوران بود.

 

امام حسین علیه‌السلام، در طول حرکت از مدینه تا کربلا، همواره این نکته را گوشزد می‌کردند. که هدفشان امر به معروف و نهی از منکر است. و می‌خواهند. با جریان وارونه‌سازی ارزش‌ها مقابله کنند: «هان (ای مردم) بدانید که این‌ها تن به فرمان‌بری از شیطان داده. و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده. و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‌اند. درآمدهای عمومی (بیت‌المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‌اند. و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کرده‌اند. و من شایسته‌ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم». (طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۳) 5) .

برای مطالعه بیشتر

رک: سعیدی، محمدحسن، مقاصد و اغراض اجتماعی حجاب شرعی، فصلنامه مطالعات فقه معاصر، ص۱۴۹-۱۶۶. 6) . دانشگاه‌های مطرح جهان چه قوانینی برای پوشش دانشجویان دارند؟ پایگاه خبری-تحلیلی مشرق نیوز، ۱۵/۰۸/۱۳۹۷، کد خبر: ۹۰۸۷۲۰، لینک: i. https://www.mashreghnews.ir/news/908720 7) . برای مطالعه تفاسیر موجود درباره این آیه، رک: سروش، محمد، آزادی، عقل و ایمان، ص۱۴۷-۱۵۹. 8) .

به تعبیر شهید مطهری، «اینکه قرآن می‌گوید در دین اجبار نیست. نمی‌خواهد بگوید دین را می‌شود. با اجبار تحمیل کرد. ولی بااینکه می‌شود با اجبار تحمیل کرد. شما تحمیل نکنید بگذارید. مردم بدون اجبار دین‌دار باشند. بلکه از این باب است که دین را با اجبار نمی‌شود تحمیل کرد. آنکه با اجبار تحمیل بشود دین نیست». (مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۳۲۶) 9) . سروش، محمد، آزادی، عقل و ایمان، ص۳۵۶-۳۵۷.

 

eheyat

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *