وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها

خانه / مطالب و رویدادها / وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها

ام کلثوم در حق آن سرزمین نفرین کرد که خدای تعالی نابود کند وسعت و معیشت شما را و آبتان را خوش گوارا نسازد و دست ظالمان را از سر شما کوتاه نکند.

کلثوم دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام دختر دوم حضرت زهرا سلام الله علیها به ام کلثوم شهرت دارد. گفته می شود عمر ایشان را برای خود خواستگاری نمود و عنوان کرد : ای علی اگر بر این ازدواج راضی نباشی ترا می کشم. که فرمان خلیفه را وا گذاشته ای و وی را به زور به زنی گرفت. اما هنگام تولد کودک مادر و فرزند از بین رفتند.اما علامه امینی صاحب الغدیر این موضوع را رد کرده است.
*در هر حال زنی به نام ام کلثوم که دختر امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام می باشد در صحنه کربلا حضور داشته است که از سخنرانی های ایشان و خطاب “رسول ا… صلی الله علیه و آله و سلم” به ای پدرم; باید فرزند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد.
*ام کلثوم در زمین کربلا بعد از قتل امام حسین علیه السلام شاهد نوحه خوانی فرشته ای از جن بوده است.
*زمانی که لشگریان ابن سعد به غارت اهل حرم دست زدند؛ ام کلثوم با فریاد بر سر عمر سعد انزجار خود را از بین عمل نشان داده و مانع غارت خیمه امام زین العابدین علیه السلام گشت. هم چنین اعلام کرد؛ سعد حکم کند هر آن چه از چادر و پوشش زنان غارت کرده اند به آن ها بازگردانند . هیبت ایشان به قسمی بود که عمر سعد چنین کرد. اما کسی ابدا چیزی برنگرداند و ام کلثوم با سرودن اشعاری مردم را به خاطر انجام چنین کاری سرزنش نمود.
زمانی که اهل حرم به کوفه رسیدند، پس از سخنرانی حضرت زینب سلام الله علیها و فاطمه دختر امام حسین علیه السلام ام کلثوم سخنرانی نمود و فرمود : ای مردم کوفه رسوایی بر شما . چرا حسین را خوار نمودید و اورا کشتید؟
اموالش را به تاراج بردید و از آن خود دانستید و زنان حرمش را اسیر نموده و آزار و شکنجه اش نمودید؟…
و سپس اشعاری در مذمت کار کوفیان و سرزنش اعمال آنها قرائت نمود. به قسمی که مردم صدا به گریه و نوحه بلند کردند و زن و مرد گریه می کردند. زنان گیسوان پریشان کرده و خاک بر سر می ریختند و مردان ریش خود را می کندند.
زمانی که کاروان اسرا وارد کوفه شد و مردم حال نزار کودکان را مشاهده کردند، به آن ها نان و خرما می دادند و بعضا کودکان تشنه و گرسنه می خواستند از آن ها تناول کند.اما ام کلثوم نان و خرما را از دست آنها می گرفت و می انداخت و فریاد می زد: ای اهل کوفه صدقه بر ما اهل بیت روا نمی باشد و هم چنین فرمود: ای اهل کوفه مردان شما مردان ما را می کشند و زنان شما بر ما گریه می کنند فردای قیامت خداوند متعال بین ما و شما حکم خواهد فرمود.
در راه شام در منزل قنسرین که در یک منزلی«حلب» است، مردم آن همه از شیعیان علی علیه السلام می باشند، دروازه ها را بسته و مانع ورود لشگر به شهر شدند. جماعت بنی امیه را لعن کرده و با سنگ بر لشگریان می زدند. ام کلثوم در رثای این عمل آنها اشعاری سرود و از آن ها تشکر کرد.در راه شام در منزل “سیبور” مردم گرد هم آمدند تا در مورد کاروان اسرا تصمیم بگیرند. پیرمردی گفت فتنه ایجاد نکنید. این سر از همه سرزمین ها گذشته است بگذارید از سرزمین شما نیز بگذرد.اما جوانان شهر بر این اقدام آن ها معترض شده و آماده جنگیدن شدند.در جنگ با لشکری که کاروان اسرا را همراهی می کردند بسیاری از سربازان را به درک واصل کردند.ام کلثوم درباره این شهر دعا کرد و فرمود: خداوندا آب آن ها را گوارا ساز و دست ظلم را از آنها کوتاه ساز.
به برکت این دعا اگر همه جهان از ظلم و جور آکنده شود در سرزمین آنها جز نشانه های نعمت و بخشش و پرچم قسط و عدل برافراشته نمی شود!
زمانی که کاروان اسرا به “بعلبک” نزدیک شد حاکم “بعلبک” بنا به دستور فرمانده لشگر یزید مجلس بزم و طرب مهیا ساخته و از شراب و نوشیدنی مهیا کرد. نوازندگان بنواختند و از آن کافران استقبال به عمل آوردند.
ام کلثوم در حق آن سرزمین نفرین کرد که خدای تعالی نابود کند وسعت و معیشت شما را و آبتان را خوش گوارا نسازد و دست ظالمان را از سر شما کوتاه نکند.
زمانی که قرار بود اهل بیت را وارد شهر کند وقتی به نزدیک دروازه ها رسیدند ام کلثوم به شمر فرمود: من خواسته ای دارم؟شمر گفت : خواسته ات چیست؟ام کلثوم فرمود: اینک این شهر دمشق است. ما را از دروازه ای داخل کن که مردمان کمتری جمع باشند و بگو سرهای شهدا را از ما دور کنند تا مردم به نگاه کردن سرها مشغول شده و کمتر به ما نگاه کنند.شمر بر خلاف این نظر عمل کرد و دستور داد سرهای مطهر را بین کاروان پخش کرده و آنها را در شلوغ ترین ساعات روز از شلوغ ترین دروازه که “دروازه ساعات” نام داشت وارد کرده و در همان حال شمر به رجز خوانی و بیان مفاخر خود در کشتن امام حسین علیه السلام پرداخت.ام کلثوم نیز فریاد برآورد : خاک بر دهانت باد ای ملعون ، لعنت خداوند بر ستمکاران وای بر تو آیا فخر ما کنی بر یزید، که کسی را به قتل رسانیدی که جبرئیل در گهواره برای او لالایی می گفت و نام گرامی اش در سرا پرده عرش پروردگاری مکتوب است.کسی که خداوند متعال؛ پیامبری جدش رسالت را پایان داد.آیا افتخار تو این است که کسی را به قتل رسانیدی که پدرش نابود کننده مشترکین بود؟ کجا جدی و پدری و مادری مثل جد و پدر و مادر من می بینی.
خولی که ناظر این گفت و گو بود گفت تو هرگز از شجاعت دست برنمی داری و تو دختر مرد شجاعی هستی. زمانی که کاروانیان به شام بازگشتند، به نزدیک مدینه که رسیدند نوحه و زاری از حد برون شد. دیدار خانه امام حسین علیه السلام، دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، بدون حسین علیه السلام و رنج و محنتی که در این سفر متحمل شده بودند همه در قالب مرثیه و شهر بر زبان ام کلثوم جاری شد.
ام کلثوم بر سر قبر مادرش نیز عقده دل وا کرد و مرثیه خواند مردم نیز در این مرثیه خوانی با وی همراهی کردند.ام کلثوم بعد از ورود به مدینه تا چهار ماه بیشتر زنده نماند و آن گونه که در تاریخ ضبط است در بقیع دفن شده است.غربت تاریخی
اما آن چه در بررسی زندگی حضرت ام کلثوم سلام الله علیها بیش از هر چیز به چشم می خورد، غربت تاریخی آن بزرگوار است که باعث شده زندگی ایشان در ابهام باقی مانده نقل قول های متفاوت چنان در اطراف زندگی آن بزرگوار سایه انداخته است که اکنون ترسیم تصویری درست از شخصیت و اتفاقات زندگی آن بانوی فضیلت بسی دشوار است. این ابهام ابتدا از همان نام و سال تولد آن حضرت آغاز می شود و سپس در مسئله ازدواج ایشان با خلیفه دوم که برخی آن را گفته اند، به اوج می رسد و دو دیدگاه در باره زمان رحلت آن بانو را پدید می آورد.


شیخ مفید رحمه الله علیه در ارشاد نام ایشان را «زینب صغری» و کنیه اش را «ام کلثوم» می نویسد و در شمار فرزندان حضرت علی علیه السلام بار دیگر از دختری به نام «زینب صغری» یاد می کند که از همسر ام ولد حضرت بوده است. بنابراین به نظر شیخ مفید سه تن از دختران حضرت علی علیه السلام «زینب» نام داشتند که دو تای آنان را «زینب صغری» یاد کرده و از حضرت زینب سلام الله علیها هم با عنوان «زینب کبری» نام برده است. همین تشابه نام از جمله عواملی است که سبب شده است تا زندگی حضرت ام کلثوم سلام الله علیها در پرده ابهام قرار گیرد به ویژه آن که کنیه حضرت زینب کبری سلام الله علیها نیز «ام کلثوم» گفته شده است.
علاوه بر آن مسئله ازدواج ایشان با خلیفه دوم، که بیشترین تلاش عالمان را به خود اختصاص داده، موجب شده است تا تحقیق و بررسی نسبت به سایر ابعاد شخصیت و اتفاقات زندگی آن بزرگوار مورد غفلت واقع و غبار ابهام از سیمای زندگی ایشان که گرفتار نقل های متفاوت است، زدوده نشود.
با تمام آن چه به اجمال اشاره شد در میان شیعیان از دو دختر حضرت زهرا سلام الله علیها به نام زینب سلام الله علیها و «ام کلثوم” یاد می شود و به همین خاطر بسیاری از محققان هرجا که در وقایع تاریخی چون واقعه کربلا نام «ام کلثوم» آمده است، مقصود از آن را همان ام کلثوم دختر فاطمه سلام الله علیها دانسته اند. براین اساس، اول باری که نام آن حضرت در روایات تاریخی ذکر شده است، مربوط به زمانی است که حضرت فاطمه سلام الله علیها مادر بزرگوار ام کلثوم در سن جوانی به لقای معبود شتافت. در روایتی آمده است هنگامی که حضرت زهرا سلام الله علیها درگذشت، حضرت علی علیه السلام فرزندان فاطمه سلام الله علیها را صدا زد و فرمود: یا ام کلثوم یا زینب یا سکینه یا فضه هلموا تزودوا من امکم: ای ام کلثوم! ای زینب، ای سکینه و ای فضه برای آخرین بار به دیدار مادرتان بشتابید.
دومین اتفاقی که سبب شده تا بار دیگر نام مبارک ام کلثوم در کتاب های حدیثی و تاریخی شیعه و سنی مطرح شود، مسئله ازدواج آن حضرت با خلیفه دوم است. نفی و اثبات این موضوع چنان که اشاره شد، بیشترین تلاش محققان را به خود اختصاص داده است.

نظر آیت ا… مرعشی نجفی
یکی از آخرین اظهارنظرها در این باره نظری است که چندین سال پیش از سوی آیت ا… سیدشهاب الدین مرعشی نجفی رحمه الله علیه ابراز شده است. ایشان این ازدواج را انکار کرده و آن را از اشتباهات تاریخی شمرده است. به گفته مرحوم مرعشی نجفی: از جمله اشتباهات بزرگ تاریخی، وقوع ازدواج بین مخدره مکرمه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها بنت علی و فاطمه(علیهما السلام) با عمربن خطاب می باشد و حق در مسئله این است که: ام کلثومی که با عمر ازدواج کرده دخترخوانده حضرت امیرالمومنین علیه السلام و دختر ابوبکر از اسماء بنت عمیس می باشد و چون در کودکی پدر خود را از دست داده بود، امیرالمومنین علیه السلام زوجه ابوبکر را تزویج فرموده و این بچه زیر نظر آن حضرت بزرگ شده و همه جا به او خطاب می کردند، بنت علی علیه السلام. در حقیقت این ام کلثوم خواهر محمدبن ابی بکر است که هم چون محمد زیر نظر امام علی علیه السلام تربیت شد.
آیت ا… مرعشی نجفی برای اثبات نظر خود چنین استدلال می کند که: مسلم است بین مورخین ام کلثوم که زوجه عمر بوده، در زمان حضرت مجتبی علیه السلام در مدینه با پسرش زیدبن عمر از دنیا رفته و حضرت بر هر دو جنازه یک نماز میت خوانده اند و همین مدرک عده ای از فقها در اثبات جواز یک نماز بر دو میت می باشد.

اما ام کلثومی که بنت علی و فاطمه (علیهما السلام) بوده، در کربلا حضور داشته و در شب یازدهم محرم همراه با خواهرشان عقیله بنی هاشم حضرت علیامخدره زینب کبری سلام الله علیها تا صبح همدم اطفال در به در شده شهدا بودند. اما از دیگر صاحب نظران دوران ما دکتر سیدجعفر شهیدی، در کتاب زندگانی فاطمه زهرا سلام الله علیها عقیده ای متفاوت دارد، ایشان پس از این که سال تولد ایشان را هشتم هجری ذکر می کند، از ازدواج او با عمر سخن می گوید و می نویسد: عموم تذکره نویسان و مورخان نوشته اند، ام کلثوم از عمر دارای پسری به نام زید بوده است. این بحث از گذشته در میان علمای شیعه و حتی اهل سنت مطرح بوده است چنان که شیخ مفید رساله ای در این باره به نام “تزویج علی بنته من عمر” نوشته و گفته است: خبری که درباره تزویج امیرمومنان علیه السلام دخترش را به عمر مطرح شده، ثابت نیست زیرا آن خبر از طریق زبیربن بکار نقل شده که موثق نیست. چون زبیر به خاطر کینه اش نسبت به علی علیه السلام متهم است و آن چه درباره بنی هاشم نقل کرده مورد اطمینان نیست. در قرون اخیر نیز سیدناصرحسین هندی در این باره کتابی به نام «افحام الاعدا و الخصوم فی نفی تزویج سیدتنا ام کلثوم» نوشته است. مرتبه دیگری که در کتاب ها اسم ام کلثوم به میان آمده، هنگام شهادت پدرش امام علی علیه السلام است. در کشف الغمه ج ۱ به نقل از مناقب ابوالموید نقل می کند که پس از ضربت خوردن امام علی علیه السلام در مسجد کوفه و هنگامی که آن حضرت در بستر بیماری قرار داشت، حضرت به ام کلثوم فرمود: ای دخترکم، اندکی صحبت بین من و شما باقی مانده است. ام کلثوم گفت: بفرمایید ای پدر بزرگوار من! فرمود: من دیشب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را در خواب دیدم که غبار از روی من پاک می کرد و می فرمود: ای علی علیه السلام هیچ باک نیست بر تو زیرا که انجام دادی آن چه بر عهده تو بود و حق آن تکالیف را به جا آوردی. براساس این روایت امام علی علیه السلام خبر شهادت خود را به نحوی به دختر داغدار خود بیان می کند.ام کلثوم دختر امیر المؤمنین علیعلیه السلام که زنی با فصاحت وبلیغ وسخنور بود ودر مدت اسارت پیوسته با سخنانش ستم حکام را افشاء می کرد ، وقتی کاروان اسراء را به کوفه وارد کردند ، درجمع انبوه حاضران به سخن پرداخت وآنان را بخاطر سستی وکوتاهی در یاری کردن امام حسین علیه السلام نکوهش کرد . دربدو ورود به کوفه مردم به تماشای آنان گرد آمده بودند . ام کلثوم بر سرآنان فریاد کشید:یا اهلَ الکوفه ! اَ ما تستحیُونَ مِنَ الله ورَسولهِ اَن تَنظُروا الی حرم النبی؟! «ای مردم کوفه ! آیا از خدا و رسولش شرم نمی کنید از اینکه به حرم و دودمان پیامبر نگاه می کنید؟! »ودرجای دیگر چنین آمده است هنگام ورود اهل بیت علیهم السلام به شام نیز ام کلثوم شمر را طلبید واز او خواست که آنان را از دروازه ای وارد کنند که اجتماع کمتری باشد وسرهای مقدس ومطهر شهدا را دورتر نگه دارند تا مردم به تماشای آنها پرداخته وکمتر به چهره اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نگاه کنند . شمر به لحاظ بی دینی وخباثت ذاتی دقیقاً‌برعکس خواست او عمل کرد واسیران را از دروازه ساعات وارد دمشق کرد.

همانطور که ملاحظه می فرمایید حضرت ام کلثوم در واقعه کربلا حضور داشته اند اما اینکه چرا در سوگواریها از ایشان سخنی به میان نمی آید باید گفت تک تک افرادی که درحادثه عاشورا شرکت داشته اند رسالتی داشته ونقشی را ایفا کرده اند اما میزان وعمق رسالت آنها با یکدیگر فرق می کند مثلاً در مجلس یزید غیر از حضرت زینب سلام الله علیها حضرت سجاد علیه السلام نیز سخنرانی کرده اند اما به اندازه ای که درباره حضرت زینب سلام الله علیها سخن گفته می شود درباره ایشان صحبتی به میان نمی آید وعلت این امر آن است که حضرت زینب سلام الله علیها‌نقش چشمگیرتر و وسیعتری در این زمینه داشته اند ومدیریت در شرائط بحرانی واقعه بدست زینب سلام الله علیها بوده است وبخاطر همین در سوگواریها وعزاداریها بیشتر از ایشان سخن به میان می آید وبه مراجعه به تاریخ کربلا می بینیم که غیر از حضرت زینب سلام الله علیها حضرت ام کلثوم وفاطمه دختر امام حسین علیه السلام اسیران آزادیبخشی بودند که نقش بزرگی دراین واقعه ایفا کرده وذهنیت مردم را از اسیران جنگی متحول ساختند .البته غیر از این مسأله عاملی که باعث می شود از ایشان سخنی به میان نیاید یا کمتر از ایشان صحبت شود، کم اطلاعی بعضی از مبلغین از جریانات عاشورا وتکیه بر مرثیه ها وسخنرانیها تکراری وعدم توجه به پویایی واقعه عاشورا است که باید به این مسئله توجه شده ومبلغینی که رسالت عظیم رساندن پیام عاشورا را به مردم دارند احساس مسئولیت بیشتری دراین زمینه کنند ومطلب نو و درسهای تازه ای از واقعه سراسردرس وآموزنده عاشورا بیرون کشند.

 

بازدیدها: 10290

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *