نخستين مسئله اي كه در حضور زنان عاشورايي از آغاز تا پايان نهضت جلب نظر مي كند “معرفت شناسي ولايتمدارانه” يا “امام شناسي“ شيعي است. سخن راندن درباره زنان عاشورا پرداختن به نقش زناني است كه با تصميمات و اقدامات خود نقش اساسي براي الگو گرفتن پيروان خود در تاريخ ايفا كرده اند. بديهي است شأن و جايگاه بي مانند حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) در مرحله اعلايي است كه هيچ كس را با آن نمي توان مقايسه كرد. اما اين مسئله مانع از آن نيست كه ”مسئوليت پذيري” و “تكليف گرايي” ديگر زنان با معرفت شناسي از امام معصوم(علیه السلام) درخور توجه وستايش نباشد. عشقِ اعتقادي به امام معصوم(علیه السلام) كه در زنان عاشورا متجلي است فراتر از پيوند نسبي و سببي و علايق و عواطف است. اين عشق به شناخت ودرك و پيروي محض زنان از امام(علیه السلام) باز مي گردد. رفتار فوق بشري حضرت زينب(سلام الله علیها) زيبايي حيرت آوري دارد که در تحمل مصيبت ها بيش از پيش نمایان مي شود. رفتار عقيله ی بني هاشم پس از عاشورا با امام سجاد(علیه السلام) نيز در همين راستا قابل ملاحظه است. شهيد مطهري مي فرمايند: …« ابا عبدالله(عليه السلام) اهل بيت خودش را حرکت مي دهد، براي اينکه در تاريخ رسالتي عظيم را انجام دهند. براي اينکه نقش مستقيمي در ساختن اين تاريخ عظيم داشته باشند، با قافله سالاري زينب(سلام الله علیها)، بدون آنکه از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زينب(عليهاالسلام) تجلي مي کند و از آن به بعد به او واگذار می شود.»
امّ كلثوم و فاطمه دختر امام حسين(علیه السلام) كه با سخنان خود قيام كربلا را پاسداري نمودند نيز، هم به دليل تأثيرگذاري اقدام و هم به علت تبيين “امامت” امام عاشورا، الگوهاي مانا مي باشند.
“رباب” همسر امام(علیه السلام) با سازوكاري كه در يكسال عمر پس از عاشورا پيشه نمود و سخناني كه در مجلس يزيد در مويه بر امام(علیه السلام) بر زبان راند در همين راستا قرار دارد. ”رباب” از زناني نادر در تاريخ شيعي است كه “عشق” را با “معرفت” عجين كرده و بندگي حق را در عشقِ ”عارفانه” دنبال نمود.
شيوه بديع “امّ البنين (سلام الله علیها)” در سوگواري بر پسرانش همه زنان عاشورايي تاريخ را آموزش داده است. اين بانو با پذيرش شهادت جانسوز فرزندانش در تاريخ شيعه مادران شهيدان را سرمشق بوده است.
آگاهي هدفمند زنان انصار در مدينه هم تأمل برانگيز است. آنها كه با تأثيرپذيري از تشريح و تبيين واقع كربلا توسط حضرت زينب(سلام الله علیها) با پيش گرفتن سازوكار ”لعنت فرستادن دائمي” برعمرسعد وحشت او را از ادامه اين حركت پديد آوردند. ارسال نامه “عمرسعد” و توجيه زشتكاري ها در كربلا براي اين زنان اهميت اين اقدام را گوشزد مي نمايد. زنان بني هاشم در مدينه ديگر زنان عاشورايي مي توانند باشند كه مشعل فروزان انقلاب را در مقطعي خاص پاسداري نمودند. آنها با برگزاري سوگواري عاشوراييان به مدّت يكسال مانع از فراموشي زود هنگام اين حركت تاريخ ساز در جو اختناق و رعب و وحشت موجود گرديدند.
اسماء” دختر عقيل هم در مدينه پرچمي برافراشت. او با خروج از خانه به همراه تعدادي از زنان بني هاشم و رفتن بر مزار پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) سوگواري بر سيدالشهدا(علیه السلام) را دنبال كرد. در واقع وي در حركت و مرثيه خواني كه معرفي امام معصوم(علیه السلام) بود به احياي “حديث ثقلين” پرداخت و مردم مدينه را به امر عظيم بي توجهي به وصيت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت به عترت هشدار داد و آنان را در روز رستاخيز پاسخگوي خدا و رسولش دانست.
همسر” زهيربن قين” – كه مشوق و ترغيب كننده شوهر در پذيرش دعوت امام بود و در واقع عامل اصلي همراه شدن وي با كاروان كربلا گرديد.
زنان “بني اسد “ كه با غيرت ديني اجساد مطهر عاشوراييان را دفن نمودند و حتي زنان آل ابي سفيان كه پس از شناختن امام عاشورا در سوگ او شركت نمودند؛ در نهضت عظيم و بي مانند و البته مظلوم عاشورا گام هايي برداشته اند.
زن پناه دهنده مسلم بن عقيل و زني ديگر كه فرزندان او را در پناه گرفت و يكي دو زن كه نامشان در حركت براي اقدام نظامي آمده و مادري كه امام شناسانه، سربريده فرزند را به دشمن بازگردانيد تا عظمت ايمان را به نمايش درآورد همگي عاشوراييان تاريخ ساز به شمار مي روند.
——————————————–
بهره گیری از کتبِ:
در کربلا چه گذشت – حاج شیخ عباس قمی
حماسه ی حسینی – شهید مطهری
زن در حماسه ی کربلا – فاطمه رجبی
انتهای مطلب/
بازدیدها: 37