ویژگی های امام حسن مجتبی علیه السلام
ابن عباس می گوید: در مسجدالحرام با حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بودم، آن حضرت معتکف و مشغول طواف خانه ی خدا بودند. مردی از شیعیان با ایشان روبرو شد و عرضه داشت: یا بن رسول الله من به فلان شخص مقروضم، اگر می توانید قرضم را ادا کنید. حضرت مجتبی علیه السلام فرمودند: رب هذه البیت ما أصبح عندی شئ؛ سوگند به پروردگار این خانه چیزی در دست ندارم.
آن مرد گفت پس اگر می شود برای من از صاحب طلب مهلت بگیرید. او مرا تهدید به زندان گرده است.
ابن عباس می گوید حضرت مجتبی علیه السلام طواف رها کرد و با او راه افتاد، من عرض کردم یابن رسول الله فراموش کردید در حال اعتکاف هستید؟!
حضرت فرمودند:خیر، فراموش نکردم ولی از پدرم شنیدم که می فرمود که از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم شنیدم هرکس نیاز برادر مومنش را برطرف کند مثل این است 9 هزار سال خدا را بندگی کرده است، طوری که روزها را روزه دار بوده و شب ها را بیدار مانده است.
[در واقع خدا دوست دارد گاهی بندگانش در لباس بندگی، کار خدایی هم کرده و رفع حوائج مردم کنند که اینگونه کارها، کار خدایی است.]
سردار شهید علی معمار رفته بود کویر. می خواست راه رفت آمد قاچاقچیان را ببندد. همانجا از مشکل آب آشامیدنی مردم روستا مطلع شد.
قنات های روستا خشکیده بود (باید لایه روبی می شد) ماشینش را فروخت، با پولش امکانات خرید و قنات ها را تامین کرد. مشکل حل شد و آب روستا راه افتاد.
خیلی ها دوست دارند به دیگران کمک کنند، اما به دلایل متعدد این کار را انجام نمی دهند، یکی از اموری که باعث می شود انسان به رفع حوائج مردم اهتمام ورزد این است که خود را سائل درگاه باری تعالی بداند. همانگونه که در مورد صاحب امروز ( امام حسن مجتبی علیه السلام) آمده است، از ایشان پرسیدند: چرا هرگز سائلی را نا امید نمی کنید؟! حضرت فرمودند: من هم به درگاه خداوند سائلی هستم و می خواهم که خداوند محرومم نسازد. البته باید آداب رفع نیاز مومنین را هم رعایت کنیم.
امیر بیان، مولا علی علیه السلام در جمله ای بسیار زیبا می فرمایند: لا یستَقِم قضاءُ الحوائج الّا بثلاث، بإستصغارها لِتَعَظُّم، و بإستکتامها لتظهر، و بتعجیلها لتهنو.
برطرف کردن نیاز مردم استوار نیست مگر به 3 چیز: کوچک شمردن خدمت تا خدا آن را بزرگ نماید، پنهان داشتن آن تا خدا آن را آشکار کند، شتاب در برآورده کردن نیاز حاجتمند تا مسرت بخش باشد.
وجود نازنین امام مجتبی علیه السلام 7 سال بیشتر در کنار پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلم نبود اما فوق العاده پیامبر او را دوست می داشت و مورد تفقد و توجه قرار می داد.
امیرالمومنین علیه السلام درباره ی امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: الحمدالله الذی جعل فی ذریه محمد نظیر یحیی بن زکریا.
سپاس خدواندی را که در نسل من کسی را مثل حضرت یحیی قرار داد. قرآن در مورد حضرت یحیی می فرماید: ما به او حکمت و نبوت دادیم.
وقتی موقع اذان می شد بند بند امام حسن علیه السلام می لرزید و رنگش تغییر می کرد و جلوی مسجد می آمد، اشک می ریخت و هر شب سوره ی کهف قرائت می فرمود.
می گویند امام مجتبی علیه السلام نشسته بودند، یک کسی آمد و گفت: یابن رسول الله دشمنی دارم که به صغیر و کبیر ما رحم نمی کند و آن فقر است. امام فرمود: من این دشمن را از تو دور می کنم. شخصی را صدا زد و فرمود: دوازده هزار درهم به او بده…
عزیزان من، ما در جامعه گرفتار زیاد داریم، بالای 11 میلیون جوان آماده ی ازدواج…
چرا در جامعه ی ما انفاق کم رنگ شده است؟! چرا برخی دنبال این می گردند که کدام بانک بیشتر سود می دهد؟!
قرآن کریم می فرماید من درصد می دهم، کسی که انفاق کند من هفتصد برابر به او می دهم.
چرا از خمس فرار می کند؟!هزینه ی دین و تامین ترویج دین را چه کسی باید بدهد.
ویژگی های امام حسن مجتبی علیه السلام را محضرتان عرض می کنم؛
- بردباری: حلم یعنی آستانه ی تحمل انسان بالا باشد و بر خورد منفی را جواب منفی ندهد.
مصادیق بردباری؛
ألحلمُ یَدور علی اُوجه: حلم چند جا نمایان می شود؛
- أن یکون عزیزا فَیَذَل: کسی که عزیز بوده ولی ذلیل شود و به او توهین شود ببینید عزیزان، دوستان به ایشان توهین می کردند و حضرت صبر می کردند.
- أن یکون صادقا فیتهَم: راست گویی که به دروغگویی متهمش می کنند.
- أن یکون یؤذی بلا جرم: او را بدون جرم اذیت کند.
- أن یطالب بالحق و یخالفوه: حق را طلب کند اما با او مخالفت کنند.
داستان امام حسن مجتبی علیه السلام و آن مرد شامی را شنیدید؛ بعد از اینکه آنهمه به امام توهین و جسارت کرد، آقا فرمودند: گرسنه ای بیا سیرت کنم، برهنه ای بپوشانم، غریبی جا بهت بدهم، آنقدر گفت تا شرمنده شد. افتاد روی پاهای مبارک حضرت و عرضه داشت من را ببخشید، شما خیلی بزرگوارید. بمن پول داده بودند تا بشما جسارت کنم، شرمنده ام آقا.
- کنترل عصبانیت: حضرت مجتبی علیه السلام وارد شدند، دیدند پای حیوان را شکسته، سوال کردند چه کسی این کار را کرده است، غلام گفت من. حضرت فرمودند چرا این کار را کردی؟! غلام گفت برای اینکه حرص شما را دربیاورم و شما را عصبانی کنم، ناراحتتون کنم. آقا صبر کردند و او را در راه خدا آزاد نمودند.
- شجاعت: امیرالمومنین علیه السلام امام حسن و چند نفر دیگر را به کوفه فرستادند تا برای جنگ جمل نیرو جمع کنند. ابوموسی اشعری حاکم کوفه بود و سعی کرد ممانعت کند. امام حسن علیه السلام وارد کوفه شدند و با سخنرانی های شجاعانه چند هزار نیرو جمع کردند.
بعد از پدر بزرگوارش هم لشکر کشید و تا مدائن رفت اما به ایشان خیانت کردند.
- بندگی: فانی در خدا بود. 20 سفر پای پیاده به حج رفت.
اهمیت دادن به نماز (عزیزان نماز را سبک نشمارید، روح نماز نفرین می کند)
مَن عَبَدَالله عَبَّدالله له کلَّ شئ.
- کریم بودن: همه ی اهل بیت علیهم السلام کریم هستند اما معروفیت امام مجتبی بخاطر سفره داری و مهمان نوازی ایشان حتی به کسانی که ناسزا می گفتند بود.
- قدر شناسی: امام در یکی از سفرهایش مهمان پیرزنی شد. حیوانش را برای امام قربانی کرد. اگر محتاج شدی به مدینه بیا و سراغ خانه ی امام مجتبی را بگیر. پیرزن به مدینه آمد و حضرت در عوض کاری که او برایش کرده بود صد گوسفند به او هدیه دادند.
من گدای کَرَم گل پسر فاطمه ام
حسنی ام بنویسید به روی کفنم
بازدیدها: 0