پاسخ شهید بهشتی به مخالفان گشت ارشاد

خانه / گوناگون / پاسخ شهید بهشتی به مخالفان گشت ارشاد

چه فرقی میان آن دزد مال و خانم خودآرایی که به عمل خودآرایی دست می‌زند وجود دارد؟ این خانم، دزد سلامت اخلاق مردان است و آن مرد بلهوسی که خودآرایی و خودشیرینی می‌کند و قصد جلب‌نظر خانم‌ها را دارد، آن هم دزد سلامت اخلاق است و باید هم به وسیله اقناع و هم به وسیله قدرت جلوی هر دو را گرفت.

اخیرا برخی متصدیان و رسانه‌ها با تاکید برجسته بر کار اقناعی و ایجابی در زمینه فرهنگ و عفاف، خواسته یا ناخواسته اقدامات ضروری دیگر در این زمینه همچون فیلترینگ و گشت ارشاد را زیر سوال برده اند. در این باره گفتنی است:

۱- تردیدی نیست که کار علمی و فرهنگی زیربنای پاسداری از حریم های اخلاقی جامعه است؛ اما اقدامات تکمیلی در موارد لزوم، منافاتی با کار فرهنگی و ایجابی ندارد. این، واقعیتی است که مقام معظم رهبری هم از جمله در دوران موسوم به اصلاح طلبی و اوج شعارهای جذاب، به آن اشاره کرده و فرمودند: « با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقى آشنا کرد و از منکرات دور نگه داشت. این به جاى خود درست، اما با شیوع منکرات و با تظاهر به آن باید مقابله کرد.» و تصریح کردند:«اسلام مرتکب منکر را نصیحت و هدایت مى‏کند، اما حدّ هم براى او مى‏گذارد. با صِرف زبان و توصیه نمى‏شود کارى کرد. قدرت نظام باید جلوى سیر فحشا و فساد را بگیرد.»

ایشان در جایی دیگر با یادآوری وظایف دستگاه‌های فرهنگی خاطرنشان کرده بودند: «نیروی انتظامی در ادای آن بخش از وظایفی که برعهده‌ این نیرو است، بدون توجه به برخی جوسازی‌ها و مخالفت‌ها، به وظیفه‌ خود عمل کند» و صدالبته «در برخورد با برخی افراد که تعمداً یا از روی بی‌توجهی چهره جامعه را از لحاظ دینی، نجابت و عفاف خارج می‌کنند باید برخوردی قوی و صحیح انجام شود.»

۲- یکی از اقدامات امیدوارکننده نیروی انتظامی در سال‌های گذشته به رغم فراز و نشیب های فراوان، اجرای طرح ارتقای «امنیت اخلاقی و اجتماعی» بوده است که به ویژه در سال نخست بازتاب‌های چشمگیری در جامعه داشت. اگرچه طرحی با ابعاد کلان ارتقای امنیت اجتماعی خالی از خطا و کاستی نبود؛ اما صداقت و قاطعیت متصدیان مربوط و دستاوردهای درخشان آن موجب شد تا رهبر معظم انقلاب، مردم و همه دلسوزان نظام فارغ از برخی کاستی‌ها بر کلیت طرح مزبور مهر تأیید زنند و تداوم اجرای آن را خواستار شوند؛ به گونه‌ای که مقام معظم رهبری تأکید کرده بودند: «نیروی انتظامی باید با پرهیز از طرح‌های موسمی و موقت، طرح امنیت اجتماعی را با قدرت ادامه دهد تا اهداف آن در جامعه نهادینه شود.»

البته فعالیت این نیرو در برخورد با مظاهر بدحجابی و فساد اخلاقی، دامنه بسیار گسترده‌ای دارد و شگفت‌آور نیست اگر در بین هزاران مأمور زحمت کش، عده‌ای انگشت شمار نتوانند و یا نخواهند به وظیفه خود، آن گونه که شایسته است، عمل کنند؛ اما بجا نیست که کسانی، همه برنامه را ناکارآمد نشان دهند و ناخواسته، تلاش‌های دلسوزانه در این زمینه را زیر سؤال برند.

۳- درست است که جامعه ما بیمار نیست؛ اما باید عمق تلاش های ویرانگر دشمن در ترویج مستقیم و غیرمستقیم نابهنجاری‌های اخلاقی با ابزار «مانکن‌های سیار» و «سایت‌های مسموم» را مشاهده کرد و افزون بر کار فرهنگی و اقناعی، به هنگام ضرورت از ابزار قهریه همچون ون و فیلتر هم غافل نشد. در این میان عده‌ای می کوشند بدحجابی را در حد یک اختلاف سلیقه در پوشش کاهش دهند و بر اساس همین توهم، از برخورد قاطع با مظاهر بدحجابی انتقاد می‌کنند؛ اما واقعیت این است که این پدیده نامیمون بیش از آن چه آن‌ها تصور می‌کنند، در افزایش بزهکاری و گاه جنایت‌های تکان دهنده نقش دارد.

مروری بر صفحه حوادث روزنامه ها و  آگاهی از فجایعی که گاه در اثر بی مبالاتی های به ظاهر ناچیز رخ داده، ضرورت وجود ابزار انتظامی را در کنار کارهای ایجابی به خوبی نمایان می سازد. چند سال پیش پسری ۲۲ساله!! که در کمال خونسردی ۱۴ زن و دختر جوان را پس از هتک حرمت به قتل رسانده بود! در توصیف وضعیت ظاهری قربانیان خود گفته بود: « تیپ‌های خاصی بودند. مانتوهای تنگ و شلوارهای کوتاه می‌پوشیدند، موهایشان بیرون بود، آرایش غلیظی داشتند و …»

با مروری کوتاه در اخبار رسانه‌ها می‌توان مواردی فراوان از این گونه رخدادهای تکان دهنده را مشاهده کرد. بر اساس گزارش‌های نیروی انتظامی، بانوانی که با ظاهر و پوشش نامناسب در شهر حضور می‌یابند، افزون بر اغوای دیگران، خود نیز بیش از دیگران در معرض ناامنی قرار می گیرند؛ ناامنی‌هایی که گاه با تحقیر، نیش و کنایه و متلک پراکنی آغاز شود و به ربودن، تعدی و حتی قتل می انجامد!

البته در همه موارد، ظاهر و پوشش نامناسب به معنای بی مبالاتی فرد نیست و چه بسا پیامد ناآگاهی و نبود آموزش‌های صحیح خانواده و مربیان مدارس باشد؛ اما به هر صورت، تبهکاران، آن را نشانه‌ای از بی قیدی، نابهنجاری‌های شخصیتی و احیاناً ساده لوحی این عده می‌پندارند و از این رو آنان را برای اجرای نقشه‌های شوم خود در نظر می‌گیرند. طبق برخی آمار، بیش از ۹۰ درصد دخترانی که مورد آزار قرار می‌گیرند غیرچادری هستند. بسیاری از مجرمان دستگیر شده در سخنان خود تصریح کرده اند که از هتک دختران بدحجاب احساس بدی نداشته اند؛ اما بانوان و دختران پای بند به حجاب برتر و پوشش اسلامی را انسان هایی شریف می‌دانسته و به لحاظ وجدانی، آزار رسانی و حتی متلک پراکنی به آنان را بر نمی‌تابیده اند!

۴- نکته مهم در زمینه کار اقناعی و علمی، مسؤولیت شناسی همه نهادهای مربوط است؛ چه این که سازمان‌ها و نهادهای متعددی در سالم سازی فضای جامعه نقش دارند و اگر در سال‌های گذشته همه آن‌ها به سهم خود به انجام وظیفه شان همت می‌گماردند، امروزه بار سنگین ناشی از سهل انگاری‌های برخی نهادها بر دوش زحمتکشان انتظامی تحمیل نمی‌شد. در این باره شایسته است همه نهادهای مربوط از جمله قوای محترم مجریه و مقننه، توضیح دهند که افزون بر راهبردهای کلی، کدام طرح عملی کارآمد را در رابطه با اقناع جوانان و تقویت حجاب و عفاف عرضه کرده‌اند. همچنین مناسب است دولتمردان محترم توضیح دهند که در مدت یک سال گذشته، دستکم در مراکز دولتی مانند ادارات و دانشگاه‌ها چه اقدام مؤثری برای اقناع کارمندان و دانشجویان و …انجام داده‌اند و بازدهی آن چه بوده است و برای نمونه در عرصه هنر برای اقناع جامعه و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چه تدابیری اندیشیده اند؟ آیا اساسا اقدام عملی خاصی در این زمینه انجام شده است؟ آیا وضعیت حجاب و عفاف در سینما و تولیدات سینمایی و فرهنگی ارتقا یافته و تلاشی در این زمینه صورت گرفته است؟! آیا نیروهای ارزشی از وضعیت کنونی سینما رضایت دارند؟ و … .

۵- این که برای نهادینه شدن هنجارهای اجتماعی، کار فرهنگی لازم است سخنی درست اما ناکافی است؛ چه این که در کوتاه مدت باید در کنار بسترسازی فرهنگی، از ابزار قهریه نیز بهره گرفت. استدلال برخی منتقدان مبنی بر بسنده کردن به کار فرهنگی، مانند این است که به جای برخورد قاطع با سارقان و قاتلا‌ن ، آن‌ها را به حال خود رها کنیم و به برخی کارهای کلیشه‌ای به ظاهر فرهنگی دل خوش داریم تا شاید احترام به جان و اموال دیگران، برای همگان نهادینه شود؛ امری که هرگز رخ نخواهد داد! از سوی دیگر، فعالیت فرهنگی، اصطلاحی است که از آن برداشت‌های مختلفی می‌شود و نمی‌توان آن را یگانه راهکار برای حل معضلات جامعه دانست.

سخن شهید مظلوم بهشتی در این باره شنیدنی است: «آیا اجازه می‌دهید عین این مطلب را در رابطه با دزدی‌ها عمل کنیم، یعنی بگوییم «ای پاسداران، ‌کمیته‌ها و پاسبان‌ها! تشریف ببرید و شب‌ها در منازل‌تان بخوابید، چون ما به وسیله رادیو و تلویزیون، دزد‌ها را اقناع می‌کنیم تا شب‌ها دزدی نکنند و قبل از این که اقناع کنیم نیز زور به کار نمی‌بریم»! آیا اجازه می‌دهید این کار را انجام دهیم؟! چه فرقی میان آن دزد مال و خانم خودآرایی که به عمل خودآرایی دست می‌زند وجود دارد؟ این خانم، دزد سلامت اخلاق مردان است و آن مرد بلهوسی که خودآرایی و خودشیرینی می‌کند و قصد جلب‌نظر خانم‌ها را دارد، آن هم دزد سلامت اخلاق است و باید هم به وسیله اقناع و هم به وسیله قدرت جلوی هر دو را گرفت. مدیریت در این خصوص باید از این دو طریق باشد و اقناع بدون قدرت، تاکنون تجربه تاریخی اداره هیچ جامعه حتی صد هزار نفری را نداشته است و قدرت بدون اقناع، دیکتاتوری به حساب می‌آید و کار ساز نیست، پس اقناع و قدرت در این خصوص باید با هم به کار برده شوند.»

۶- کسانی که اقداماتی همچون فیلترینگ و برخورد هوشمندانه نیروی انتظامی را ناکارآمد دانسته و خواهان کار فرهنگی شده اند، با تأملی درخور درخواهند یافت که این برخوردها نیز به تعبیری کاری فرهنگی است؛ هرچند در پوششی دیگر صورت می‌گیرد. طبیعی است هر کار فرهنگی برای توفیق و استمرار به دو عامل نیاز دارد: ۱٫ وجود مقتضی؛ ۲٫ نبود مانع. در موضوع مورد بحث؛ مقتضی، همان اقناع و کار علمی به منظور ترویج فرهنگ ناب اسلا‌می و بازگوکردن فواید آن، و مانع نیز، مظاهر ویرانگر فرهنگ غربی است که نقش قوه قهریه در کنار دیگر تلاش های ایجابی، قابل انکار نیست.

بی‌گمان اگر صرفاً به بُعد آموزشی و اخلاقی بپردازیم ولی از آثار مخرب مبلّغان بدحجابی و …. غفلت کنیم و اجازه دهیم افرادی بدون هیچ مانعی به وبسایت‌های مسموم دست یابند و بانوانی با پوشش‌های نامناسب، آزادانه در همه جا تردد کنند، نباید چندان به بازدهی کار فرهنگی خوش بین باشیم. چه این که برای نمونه زنان با پوشش‌های جلف و نامناسب، – اگرچه ناخواسته- در حال اجرای کارفرهنگی البته در جهت منفی هستند و برنامه‌های ایجابی دیگران را هم کم اثر و گاه خنثی می سازند.

متاسفانه برخی رویکردها و مواضع نادرست از سال‌های گذشته تاکنون در موضوع فرهنگ و عفاف، ناخواسته زمینه را برای گسترش نابهنجاری‌ها فراهم آورده است. متصدیان محترم اگر دقیق‌تر به واقعیت‌ها بنگرند، درخواهند یافت که مظاهر بی‌اخلاقی روند خطرناکی پیدا کرده است. محصولات مخرب فرهنگی بدون نظارت کافی در فضای جامعه تولید و توزیع می‌شود، پرده سینماهای کشور همچنان سوژه هایی نامناسب را به نمایش می‌گذارد و به نظر می‌رسد نظارت بر فضای اخلاقی جامعه وضعیتی خوشایند ندارد.

از مسؤولان محترم که بارها تأکید کرده‌اند از حقوق ملت در عرصه سیاسی و اقتصادی کوتاه نخواهند آمد، انتظار این است که خطر مفاسد فرهنگی و اخلاقی را نیز جدی بگیرند و به گونه ای مؤثر به این عرصه وارد شوند؛ چه این‌که در منطق آرمانگرایانه، این نوعی فقدان توازن است که دستکم در گفتار این همه بر جلوگیری از تضییع حقوق ملت تاکید شود، اما در مقابل هجمه ویرانگر فرهنگی و اخلاقی دشمنان، اقدام چشمگیری صورت نگیرد.

بازدیدها: 66

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *