چالش برجامی فرا راه جبهه مقاومت | عباس حاجی نجاری

خانه / مطالب و رویدادها / چالش برجامی فرا راه جبهه مقاومت | عباس حاجی نجاری

پس از مذاکرات هسته ای، توجه آمریکائیها و متحدان منطقه ای کاخ سفید بر نیروهای مقاومت در منطقه متمرکز شده است،تروریست معرفی کردن حزب الله در کنار تلاش برخی کشورهای عربی برای انزوای ایران به دلیل حمایت از نیروهای مقاومت ،از جمله مباحث کلیدی است که این روز ها ظرفیت های منطقه ای ایران را هدف گرفته است

    پس از مذاکرات هسته ای، این روزها توجه آمریکائیها و متحدان منطقه ای کاخ سفید بر نیروهای مقاومت در منطقه متمرکز شده است،تروریست معرفی کردن حزب الله در کنار تلاش برخی کشورهای عربی  برای انزوای ایران به دلیل حمایت از نیروهای مقاومت ،از جمله مباحث کلیدی است که این روز ها ظرفیت های منطقه ای ایران را هدف گرفته است .این واکنشها اگرچه چندان جدید نیست اما همنوایی برخی فعالان  ومسؤلین داخلی با آن ، به این سناریو ابعاد پیچیده تری داده است .

     مقام معظم رهبری در بیانات خود در جمع زائران ومجاوران رضوی در نخستین روز سال ۹۵ با اشاره به این راهبرد دشمن فرمودند: این دیدگاه خاص معتقد است مشکلات اقتصادی کشور تنها در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با آمریکا گفت‌وگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم، این افراد می‌گویند همان‌طور که توافق هسته‌ای، «برجام» نام گرفت، گفت‌وگو با آمریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور می‌تواند «برجام‌های ۲ و ۳ و ۴» باشند تا با این گفت‌وگوها و توافق‌ها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.ایشان افزودند: معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران به‌تدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله‌ی حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت‌های فلسطین، یمن و بحرین، صرف‌نظر و مواضع خود را به خواسته‌های آمریکا نزدیک کند! براساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولت‌های عربی که با کمال وقاحت دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت قبول این تفکر خاص، زیاده‌خواهی‌های آمریکا و عقب‌نشینی در مقابل او در این حد نیز متوقف نخواهد شد، افزودند: در ادامه‌ی این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به آمریکایی‌ها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاست‌های داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمی‌کند؟ایشان  تأکید کردند: اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می‌آید و کار به جایی می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می‌شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند.

گزاره های صریح برای تسری بر جام

   آمریکائیها  ودیگر متحدان غربی شان از همان روزهای آغازین و در حالیکه برجام هنوز به فرجام نرسیده بود، مدل برجام را بهترین الگو برای مهار دیگر مؤلفه های اقتدار ایران اسلامی قلمداد کردند

رئیس‌جمهور آمریکا  چند روز بعد از به نتیجه رسیدن  مذاکرات وین در تابستان گذشته و در حالیکه هنوز برجام به تأیید ایران نرسیده بود ، در مصاحبه با پایگاه اطلاع‌رسانی مایک «Mic» صریحا از ضرورت گذار در داخل ایران و لزوم پایان یافتن شعار مرگ بر آمریکا و انکار هلوکاست سخن گفته و تاکید می‌کند: «چنین امری نیازمند تغییر در سیاست و رهبری ایران است. تغییر طرز فکر در زمینه رویکرد ایران به بقیه جهان و رویکردشان به کشورهایی مثل ایالات متحده»

اوباما همچنین در سخنان دیگری، مخاطب اصلی خود را جوانان ایران قرار داده و ضمن تأکید بر اهمیت ایران و نقش جوانان در آینده ایران، با تلاش برای سیاه‌نمایی گذشته انقلاب، آنان را برای نقش‌آفرینی در این تغییر فراخوانده و می‌گوید: «سال‌ها دولت شما کارهایی کرده که ثبات منطقه را بر هم زده و شما را منزوی کرده، حالا دولت‌های ما دارند با هم درباره مسائل هسته‌ای صحبت می‌کنند، در پی توافق هسته‌ای شما جوانان ایران فرصت دارید که بتوانید پیوندهای تازه‌ای با دنیا داشته باشید»

  این سخنان اوباما، در ماههای پایانی سال۹۴ و در آستانه اجرای برجام  توسط دنیس راس دستیار سابق اوباما در امور ایران و خاورمیانه در مقاله ای در نشریه پولیتکو صریح تر  تبیین می شود. او می نویسد : باید از منطق برجام برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره بهره ببریم. با وجود روحانی، هنوز برخی مراکز کلیدی قدرت ایران تضعیف نشده و برای تقویت وی باید هزینه‌های فعالیت ایران در منطقه را بالا ببریم.اگر خواستار مشاهده تغییرات مطلوب در ایران و کاهش سیاست‌های منطقه‌ای خصمانه هستیم، باید از همان منطقی که در کشاندن ایران به میز مذاکرات هسته‌ای استفاده کردیم، بهره ببریم، اما اگر سلیمانی بدون هزینه به گسترش نفوذ ایران ادامه بدهد، ممکن است توافق هسته‌ای هم پایدار نماند.آنچه از زمان انجام توافق هسته‌ای روشنتر شده، این است که تقریباً هیچ چیز به لحاظ اجتماعی و فرهنگی تغییر نکرده است و در سیاست‌های فراگیرتر ایران هم بعید است بزودی تفاوتی دیده شود.

دنیس راس با تلاش برای القاء دوگانگی در نظام اسلامی می افزاید:رهبر جمهوری اسلامی ایران، به مخالفت با «نفوذ آمریکا» ادامه می‌دهد و از حزب‌الله و دیگر گروه‌های شبه نظامی شیعه برای گسترش نفوذش در منطقه حمایت و استفاده می‌کند. این قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس است که سیاست‌های ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن را برنامه‌ریزی و اجرا می‌کند.درست است که توافق هسته‌ای موضع روحانی را به لحاظ سیاسی تقویت کرده و این ممکن است با گذشت زمان نتایجی داشته باشد، اما هم اکنون مراکز کلیدی قدرت در ایران تضعیف نشده است. اگر حقیقتاً می‌خواهیم روحانی و نیروهای عملگرا به مرور تقویت شوند، باید هزینه فعالیت‌های تهدیدآمیز ایران در منطقه را بالا  ببریم و نشان دهیم که اقدام‌های سلیمانی در منطقه برای ایران هزینه دارد و توسعه آینده آن کشور را کند می‌کند.ناتوانی روحانی در شکستن حصر موسوی و کروبی و افزایش بازداشت روزنامه‌نگاران، از دیگر نشانه‌های محدود بودن گستره تغییرات در ایران است.هر چند نشانه‌های دیگری از محدودیت قدرت روحانی وجود دارد، از جمله اینکه او هیچ کنترلی بر قوه قضاییه، نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران ندارد”

روند تحولات منطقه و بازی سازی جدید نظام سلطه در منطقه،نزدیکی سعودیها با صهیونیستها ،ترویست معرفی کردن حزب الله، و افزایش فشار بر این نیروی انقلابی،طرح موضوع موشکی ایران و… نشانگر آغاز این دور جدید است که درک آن نیازمند تأمل در ابعاد آن است.

مبانی فکری و قانونی حمایت از جبهه مقاومت

یکی از اصول اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران،که ناظر به عزت و اقتدار اسلام و حکومت اسلامی است ودر قالب «نفی سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری» در اصول قانون اساسی نیز بر آن تصریح شده است،تعبیر قرآنی «نفی سبیل» است. شالوده و اساس این قاعده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نفی ظلم و ستم بر مردم مسلمان و حفظ استقلال و نفی وابستگی نسبت به بیگانگان است. دولت اسلامی براساس آموزه‌های دین مبین اسلام، نه زیر بار ظلم می‌رود، نه به‌دنبال سلطه بر دولت‌های دیگر است و نه سلطه‌ی قدرت‌های بزرگ را بر خود یا دولت‌های مسلمان یا غیر سلمان دیگر (جهان سوم، مستضعفین جهان) می‌پذیرد.

یکی دیگر از برجستگی های انقلاب اسلامی که مکمل قاعده فوق است، مبارزه با مظهر استکبار؛ یعنی صهیونیسم است. پیش از انقلاب اسلامی ایران، بیشتر کشورهای عرب برمبنای ایدئولوژی پان عربیستی به مقابله با صهیونیسم پرداخته بودند و مساله فلسطین را یک مساله ارضی و سرزمینی قلمداد می کردند. انقلاب اسلامی توانست نشان دهد که مساله فلسطین، مساله ای مربوط به کل جهان اسلام است که بایستی همه ملت ها با اتکای به آرمان های اسلامی و انقلابی خود و در جهت مقابله با ریشه فساد تلاش کنند. از این رو امام(ره)، مساله را از بعد ملی و ناسیونالیستی عرب خارج کرد و به آن چهره‎یی اسلامی بخشید. در این راستا، ایشان روز قدس را به عنوان روزی که در آن مسلمانان علیه ایادی امپریالیسم در منطقه یعنی صهیونیسم به مخالفت برمی خیزند، اعلام کرد.

     معرفی اسلام به عنوان دینی جامع و متناسب با شرایط روز و دارای ایدئولوژی سیاسی انقلاب اسلامی از دیگر ویژگی های انقلاب اسلامی بود، انقلاب اسلامی با صدور معنویت به جهانیان، چهره واقعی اسلام ناب محمدی(ص) را ارایه کرد. به علاوه با ارایه الگوی عملی و نظری از جمهوری اسلامی و نیز ترغیب مسلمانان به همگرایی و وحدت اسلامی، توانست هویت سیاسی و دینی جدیدی بر اساس ارزشهای دینی به مسلمانان ببخشد و با زنده نگه داشتن حضور مردم در عرصه های مختلف انقلاب، زمینه مشارکت و حق تعیین سرنوشت مردم را فراهم کند.

حمایت از جبهه مقاومت در اندیشه امام جایگاه ویژه ای داشت ،از نظر امام، نهضت هایی رهایی بخش بودند که برای رهایی از چنگال ظالمان و کشورهای استکباری و نظامهای وابسته و ظالم مبارزه می‌‌کردند و دراین میان ‌اصل، مبارزه با ظلم بود که در هرجا که صورت می گرفت .امام معتقد بود:”برای من مکان مطرح نیست، آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است، هرجا بهتر این مبارزه صورت گیرد، آنجا خواهم بود. “مرز شناخت نهضتهای آزادی بخش از دید امام، تلاش برای بدست آوردن استقلال و آزادی و مبارزه با ظلم و ستم و قیام برای نجات کشور بود.

در این مورد می‌‌توان به بخشی از بیانات امام(ره)به شرح زیر اشاره کرد:“شما ای جنبش های آزادی بخش و ای گروه های در خط بدست آوردن استقلال و آزادی به پا خیزید و ملت های خود و ملل اسلامی را هشدار دهید که زیر بار ستم رفتن بدتر و وقیح تر از ستمکاری است. “و یا اینکه “من بار دیگر پشتیبانی خودم را از تمام نهضت ها و جبهه ها و گروه هایی که برای رهایی از چنگال ابر قدرتهای چپ و راست می‌‌جنگند اعلام می‌‌کنم”. ‏امام خمینی(ره) تلاش برای نجات ملل تحت ستم و مستضعفین را جزئی از وظایف نظام اسلامی می‌ دانستند.

این مواضع نشان می دهد که هدف امام (ره) از حمایت از نهضت ها و جنبش های آزادی بخش، ترویج اندیشه آزادی و حرمت انسان است و ایشان تلاش برای نجات ملل تحت ستم و مستضعفین را جزئی از وظایف نظام اسلامی می‌ دانستند.

همین تاکیدات حضرت امام  باعث شد که حمایت از تمامی حرکت های آزادی بخش در زمره اهداف جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و نمونه بارز آن اصلی است که در قانون اساسی به عنوان بخشی از اصول کلی سیاست خارجی در نظر گرفته شده است. در بند ۱۶، اصل سوم قانون اساسی بر حمایت از مستضعفان، تاکید شده   و آمده است:” تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان”، .بر اساس اصل ۱۵۲قانون اساسی نیز «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.» همچنین بر اساس  اصل ۱۵۴ این قانون: «جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم می‌شناسد، بنابراین در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملّت‌های دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند»

این سیاست نظام البته یک تکلیف الهی است که ریشه قرآنی دارد ،چراکه براساس اصل ۱۱قانون اساسی : به حکم آیه کریمه «ان هذه امّتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امّتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است، سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی‌گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.» طبق اصول مزبور، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی در ۱۹ بند  تأکید شده که  حمایت از مبارزات حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در همه جهان یکی از آنهاست

مبانی منطقی حمایت ازمحور مقاومت

 نظام جمهوری اسلامی ایران، براساس مبانی مکتبی و اصول قانون اساسی، از آغاز شکل‌گیری، علی‌رغم مشکلات متعدد داخلی و خارجی، بر حمایت مادی و معنوی از جریان مقاومت اسلامی و نهضت‌های آزادی‌بخش تأکید زیادی داشته و در این راه، هزینه‌هایی را نیز پرداخته است. این مسئله، با فراهم شدن زمینه برای اتهامات تروریستی علیه ایران، منجر به تشدید سیاست‌های تحریمی و تعقیب سیاست‌هایی چون ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی در راستای تضعیف کشور شد. بااین‌حال وجود ضرورت‌هایی ادامه‌ی روند حمایت از جبهه‌ی مقاومت را توجیه می‌کند. در این زمینه، رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای، با اشاره به ابتکار عمل مسئولان نظام در مسائل جهانی، به‌ویژه مسائل منطقه‌ای، می‌فرمایند: «در عرصه‌ی خارجی، کشور از موقعیتی کم‌نظیر و تحرک و نشاط خوبی برخوردار است و حوادث منطقه‌ای مانند پیروزی حزب‌الله و حماس نیز به‌لطف پروردگار و امدادهای الهی، موقعیت نظام اسلامی را تحکیم بخشیده است… مخالفان اسلام و مسلمین، هنوز مبهوت این حادثه مهم هستند و از فهم و درک دلایل آن عاجزند، اما این‌گونه حوادث بزرگ که در شعاع حرکت انقلاب اسلامی رخ می‌دهد، در عمل به تقویت موقعیت نظام منجر شده و اعتبار، نفوذ و جاذبه‌ی شعارهای انقلاب اسلامی را برای همه اثبات و تبیین کرده است.»

مبانی منطقی حمایت نظام جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت را در چند مؤلفه زیر می توان بر شمرد:

  • مقابله با سلطه بیگانگان برجهان اسلام

 ازآنجاکه جهان اسلام عمق راهبردی جمهوری اسلامی است، توجه عمیق و جدی به توسعه‌ی برنامه‌های فرهنگی برون‌مرزی در جهت تقویت و توسعه‌ی بیداری اسلامی، احیای تفکر ناب محمدی، ایجاد زمینه برای وحدت اسلامی و کاربست دیپلماسی وحدت علیه نظام سلطه در تقابل با طرح‌های سلطه‌طلبانه‌ی آن، ضرورتی راهبردی به نظر می‌رسد. لذا گفتمان انقلاب اسلامی همواره منادی شکل‌گیری ائتلافی جهانی از احساسات ضدآمریکایی در زمینه‌ی قدرت نرم بوده است. حضور ایران در کنار ملت عراق، پیش از همه‌ی مدعیان برای مقابله با داعش (به‌عنوان جریان تکفیری مورد حمایت مستکبران)، تلاش‌های دیپلماتیک و همچنین کمک‌های انسان‌ دوستانه برای حل بحران یمن که توسط غرب و دست‌نشاندگان منطقه‌ای آن (عربستان و اسرائیل) ایجاد شده است و همچنین پاسداری از حقوق مردم بحرین در برابر دست‌اندازی‌های حکام این کشور، که هزینه‌هایی نیز برای ایران در صحنه‌ی بین‌المللی داشته، نشان‌دهنده این است که جمهوری اسلامی در پی سیاست‌های عزتمندانه است.

  • مقابله با رژیم صهیونیستی

 نوع نگاه جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی و تلقی این رژیم به‌عنوان واحدی نامشروع، نگاه و تلقی خاص و منحصربه‌فردی است. ایران پس از پیروزی انقلاب، شناسایی دوفاکتو رژیم قبل را از اسرائیل پس گرفت و آن را «غده‌ی سرطانی» نامید که باید از میان برداشته شود. هرگونه روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با این کشور ممنوع اعلام شد و حتی روابط طرف ثالث با اسرائیل به شاخص تعیین‌کننده‌ی روابط ایران با آن کشور ثالث تبدیل شد. به‌نحوی‌که در پاره‌ای مواقع، ایران روابط خود را با کشورهای مسلمانی مثل مصر، اردن و مراکش قطع یا کم‌رنگ کرد، زیرا این کشورها روابط خود را با اسرائیل از سر گرفته بودند. از دلایل عمده‌ی این دشمنی، همانند سایر جهت‌گیری‌ها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مخالفت ایران با نظام سلطه است. نحوه‌ی برخورد اسرائیل با مسلمانان فلسطینی، غصب سرزمین آن‌ها و نبود حق تعیین سرنوشت و در کنار این موارد، حمایت مغرضانه‌ی آمریکا از این رژیم و درعین‌حال تلاش برای تلطیف رفتار ایران در برابر این رژیم و تلاش برای انزوای تهران در عرصه‌ی بین‌المللی، تأییدی بر جهت‌گیری عزتمندانه‌ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.

  • مقاومت فلسطین محور جبهه مقاومت

حمایت ایران از مقاومت فلسطین اساسی ترین اثر را در شکل گیری وتحکیم وتقویت محور مقاومت داشته و دارد. صرف نظر از این که برخی در داخل حتی در جلسات به اصطلاح نخبگی و روشنفکری، موضوع فلسطین را در مسیرهای دیگری تحلیل می‌کنند، در افکار عمومی جهان عرب ارزش جایگاه ایران در ارتقای مقاومت کمتر از پیشرفت‌های علمی نیست.روز بیست و چهارم از جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان ، جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا می گوید؛ در لبنان جنگ میان ایران و آمریکا جریان دارد، اسرائیل به نمایندگی از آمریکا و حزب الله به نمایندگی از ایران. فردای آن روز، خبرگزاری دویچه وله در تفسیری می نویسد؛ وقتی رهبر حزب الله لبنان در کنفرانس سران در تهران دست رهبر ایران را می بوسد، باور نکنید که ایران در سوی دیگر این جنگ نیست. بعد از پایان جنگ ۳۳ روزه، «زئیف شف» ژنرال بازنشسته و استراتژیست اسرائیلی می گوید؛ باید بپذیریم که در مقابله با حزب الله که فقط یکی از شاخه های منطقه ای ایران است، پیروز نبوده ایم .

تأکید مستمر رهبر معظم انقلاب برحمایت ایران از حزب الله و مقاومت فلسطین  در جنگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و اعلام راهبرد ضرورت تسلیح کرانه باختری در جنگ اخیر ، ضمن تثبیت جایگاه ایران در قلوب مسلمانان  و تقویت مقاومت، عملا روند مقاومت را وارد مرحله جدیدی کرد.

  • گسترش اسلام در جهان

ابتنای به اسلام واصول وارزشهای اسلامی ودر یک کلام  احیای اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)، مهمترین شاخصه ومؤلفه نظام جمهوری اسلامی است.چند سال قبل، مقام معظم رهبری از انقلاب اسلامی با عنوان «بعثت دوباره» یاد کرده و در تفسیر آن فرمودند:«عین همان بعثت با یک تفاوت در جامعه ما و در زمان ما به وجود آمده است. آن تفاوت این است که بعثت آن روز به معنای بیدار شدن یک انسان و پیغمبر شدن او بود و در بعثت امروز، دیگر رسالت در آن نیست، بلکه بعثتی در راستای بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است» وهمین ویژگی است که حمایتهای مسلمانان وانقلابیون جهان را به همراه خود دارد. همین نکته، یعنی تأثیرگذاری بر قلوب و عقول ملت‌ها، که استفاده از مهم‌ترین مؤلفه قدرت نرم انقلاب اسلامی است  ، می‌تواند سرعت و عمق گستره‌ی تأثیرگذاری استراتژیک جمهوری اسلامی را دوچندان کند. امری که از کمترین هزینه و بیشترین فایده برخوردار است و می‌تواند نفوذ متقابل داشته باشد. در همین رابطه، مقام معظم رهبری می فرمایند: «نظام اسلامی از پشتیبانی قوی ملت‌های مسلمان برخوردار است و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، ملت‌های مسلمان در کشورهای مختلف هستند.» (دیدار با تشکل‌های دانشجویی، ۲۴ مهر ۱۳۸۴(

«آلوین تافلر» استراتژیست آمریکایی در کتاب «موج سوم» هشدار می دهد که «خمینی نه فقط جهان اسلام را علیه نظام لیبرال دموکراسی حاکم برانگیخته است بلکه دنیای دین باوران را نیز متحول کرده و این تحول و برانگیختگی می تواند در آینده غرب جای پا داشته باشد.»

در همان ایام، امام راحل ما- رضوان الله تعالی علیه- خطاب به مسلمانان جهان می فرمایند؛ «از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» و در پیام دیگری تأکید می فرمایند و اطمینان می دهند که اسلام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد.

  • تجلی مدل اسلامی پیشرفت

پیشرفتهای ایران در عرصه فنآوری های نوین وهسته ای به رغم فشارها وتحریمها در الگو بخشی ایران به عنوان یک نظام توانمند نقشی اساسی داشته ودارد. در تحولات بیداری اسلامی در مصر این شاخصه به عنوان یکی از مؤلفه های اثر گذار برای الگو گیری جوانان مصر از انقلاب اسلامی ایران مد نظر جوانان انقلابی این کشور قرار گرفته بود.درجریان سفری که برخی از این جوانان به ایران آمده بودند در این زمینه نقل می کردند که:در سالهای اخیر وقتی دسترسی‌های رسانه‌ای و فضای سایبر فراهم شد، یک روز می‌دیدیم که ایران در حوزه‌ی هوافضا آزمایش‌های مهمی دارد. روز دیگر می‌‌دیدیم در زمینه‌ی ژنتیک پیشرفت‌های علمی دارد. در حوزه‌ی سیاسی هم می‌دیدیم مقامات ایران چقدر قوی علیه نظام سلطه حرف می‌زنند. بیش از همه‌، مذاکرات هسته‌ای شما برای‌ ما پیام تکان‌دهنده‌ای داشت. می‌دیدیم جمهوری اسلامی ایران که می‌گویند عقب‌افتاده است و کاری از دستش برنمی‌آید، در کنار دیگر پیشرفت‌هایش، در حوزه‌ی هسته‌ای صلح‌آمیز هم چنان پیشرفتی کرده که همه‌ی دنیا و نظام سلطه روی آن حساس شده‌اند. این برای ما جالب بود، چون قبل از آن به ما القا می‌کردند که پیشرفت‌های ادعایی ایران دروغ است و مثلاً سانتریفیوژ و کیک زرد صحت ندارد.

  • تجلی اقتدار درون زا

صلابت و اقتدار ایران و عدم تسلیم در برابر فشارهای نظام سلطه از دیگر مؤلفه های اثر گذار در تحکیم جبهه مقاومت  است. اینکه ایران اسلامی یک تنه در برابر قدرتهای جهانی با اقتدار از حقوق خود دفاع می کند ،الگویی برای همه مسلمانان و مستضعفین  است. توان دفاعی ایران وتجربه گرانقدر ۸سال دفاع مقدس ، سبب شده است تصور اقدام نظامی علیه ایران نیز به ذهن آنها خطور نکند.والبته همین امر هم به مهمترین عامل در تقویت عمق راهبردی ایران تبدیل شده است .

خرداد ۱۳۹۰( ۲۶ می۲۰۱۱) هنگامیکه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا سخنرانی می کرد، پس از اشاره به پیشرفت های فنی و علمی ایران و ابراز نگرانی از انقلاب های اسلامی منطقه می گوید؛ «۶ ماه قبل که پشت همین تریبون ایستاده بودم درباره خطر ایران هسته ای هشدار دادم. اکنون زمان دیگری است. امروز از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل الطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است و همه جا به لرزه افتاده است. این لرزه، کشورها را متلاطم و دولت ها را متلاشی کرده است و همه ما همچنان شاهد این نوسانات هستیم. صحنه های استثنایی در تونس و قاهره، خاطرات برلن و پراگ ۱۹۸۹- بعد از فروپاشی شوروی- را زنده نمی کند که امیدوارکننده باشد. این لرزه ویرانگر(!) یادآور انقلاب ۱۹۷۹ ایران است. باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای اداره جهان مخالف است. در رأس این نیروی قدرتمند، ایران خمینی و خامنه ای قرار دارد. من هشدار می دهم که لولای تاریخ- HISTORY HINGE- در حال  چرخیدن است. کسانی که ایران و خطر آن را نادیده می گیرند، سر خود را در شن(!) فرو کرده اند»

خانم کاندالیزا رایس، وزیر امور خارجه دولت بوش نیز در گزارش خود به کنگره گفته بود «ایران به یک قطب قدرتمند در منطقه تبدیل شده است. انگار هرکول شرق است که در میانه میدان خاورمیانه ایستاده و فریاد می کشد و برای ورود به کریدورهای خاورمیانه از آمریکا باج می خواهد»

رابرت گیتس- وزیر دفاع پیشین آمریکا- در گزارشی به کمیته خارجی «سنا» می گوید؛ «مشکل ما با ایران، آن است که از تهدید نمی ترسد و از ما نیز چیزی نمی خواهد. کسی که از ما چیزی نمی خواهد، چیزی هم به ما نمی دهد»

برجام و جبهه مقاومت

در جریان مذاکرات هسته ای ، یکی از مهمترین موضوعاتی که به دغدغه اصلی موافقان ومخالفان ” برجام “در آمریکا ودیگر کشورهای غربی تبدیل شده بود،تأثیر برجام در کاهش و یا افزایش توان ایران در کمک به جبهه مقاومت در منطقه وجهان اسلام بود. مخالفان توافقنامه در آمریکا  مهمترین دلیل مخالفتشان این بود که دستیابی ایران به درآمد های نفتی ، توان ایران در کمک به حامیان منطقه ای اش را افزایش داده وسبب خواهد شد که دوستان منطقه ای آمریکا نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان و… با دشواری های بیشتری مواجه شده وراهبرد آنها در سوریه ولبنان و فلسطین و…با شکست مواجه شود .واین در حالی بود که موافقان توافقنامه نیز در عین پذیرش این امر به واقعیت های دیگری در منطقه اشاره و در پی راه چاره بودند تا این روند را از مسیر دیگر جبران کنند ،که تمرکز بر مباحث داخلی در ایران نقطه امید آنها بود .دراین زمینه شاید بتوان گفتگوی اوباما با بی بی سی را برآیند کاملی از این دیدگاهها  دانست

پس از مذاکرات ،  اوباما رئیس جمهور آمریکا ، در مصاحبه اختصاصی با جان سوپل، خبرنگار بی‌بی‌سی، در پاسخ به این سئوال خبرنگار بی بی سی  که نتیجه این توافق برداشتن تحریم و جاری شدن میلیاردها دلار پول بیشتر برای استفاده گروه‌هایی مانند حزب الله لبنان و رژیم اسد است که باعث تشدید بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد،گفت: در نظر داشته باشید که ما راه ایران برای رسیدن به اسلحه اتمی را بستیم و این اولویت اصلی ما بوده است. زیرا اگر ایران به اسلحه هسته‌ای دست یابد، می‌تواند همان مشکلاتی را که مطرح کردید ایجاد کند آنهم در سایه حمایت بمب هسته‌ای و در نتیجه، معضلات استراتژیک بیشتری را برای ایالات متحده، اسرائیل، متحدان ما در خلیج [فارس] و اروپا ایجاد کند.در مرحله دوم، واقعیت این است که بنا به تعریف، در مذاکرات و توافقی از این دست، ایران چیزهایی به دست می‌آورد. نظام تحریم که ما با کمک بریتانیایی‌ها، چینی‌ها، روس‌ها و سایرین به اجرا گذاشتیم باعث شد دارایی‌های ایران مسدود شود و با لغو تحریم، [ایران] به این اموال دسترسی می‌یابد اما بخش عمده‌ای از این مبلغ باید برای بازسازی اقتصادی آنان مصرف شود. این برنامه‌ای است که [حسن] روحانی براساس آن، انتخاب شد و رهبر جمهوری اسلامی هم فشار آن را احساس می‌کند. سئوال این است که آیا سپاه پاسداران و نیروی قدس به این ترتیب منابع بیشتری به دست خواهند آورد؟ ممکن است زیرا اقتصاد ایران بهبود می‌یابد. اوباما در عین حال تأکید می کند که : چالشی که ما مثلا به صورت اقدام حزب الله در پرتاب موشک به اسرائیل با آن مواجه هستیم ارتباطی به کمبود منابع ایران ندارد.

تسری این نگاه در بین متحدین اروپایی آمریکا ورژیم صهیونیستی هم باعث شده که زیگمار گابریل، قائم‌مقام صدر اعظم آلمان، که در صدر هیئتی تجاری برای سفری سه روزه وارد ایران شده، در تهران طی سخنانی از مقام‌های جمهوری اسلامی می خواهد  اگر مایل به گسترش روابط اقتصادی درازمدت با آلمان و اروپا هستند، مناسبات خود با اسرائیل را بهبود بخشند.وی در جمع گروهی از بازرگانان آلمانی و ایرانی در تهران، می گوید «اگر نتوانیم در مورد مسائلی مانند اسرائیل بحث کنیم، ‌ایران نمی‌تواند در درازمدت روابط خوب اقتصادی با آلمان داشته باشد». این مواضع در دیدارهای مقامات اروپایی بعدا تلویحا ویا حتی  صراحت بیشتر تأکید شد

بر این اساس و در حالی‌که هنوز مرکب برجام خشک نشده و تحقق تعهدات طرف غربی در هاله‌ای از ابهام است، غربی‌ها و پادوهای منطقه‌ای آنها گام دوم مقابله با انقلاب اسلامی را آغاز کرده‌اند. در گام اول هدف آنها بزرگنمایی تهدید هسته‌ای ایران و تبدیل آن به بستری برای ایران‌هراسی بود و در گام دوم  نفوذ منطقه‌ای ایران و به عبارتی «جبهه مقاومت اسلامی» در منطقه به محور راهبردی تقابل آنها با ایران اسلامی تبدیل شده است.

این پدیده اگرچه موضوع جدیدی نیست و از گذشته نیز در دستور کار نظام سلطه قرار داشته است، اما بهره‌گیری از دو عامل آن را با گذشته متفاوت کرده است، چراکه در گذشته امریکایی‌ها مستقیماً در این عرصه ورود داشتند و به دلیل روشن بودن ماهیت استکبار برای نیروهای منطقه و انقلابیون چندان دستاوردی نداشتند و در داخل نیز القائات آنها چندان بازخورد گسترده‌ای نداشت.

عامل اول دولت‌های ارتجاعی منطقه هستند که در این دور جدید به طور فعال وارد عرصه شده‌اند که مصداق آن نوع عملکرد سران همکاری خلیج فارس با حزب‌الله لبنان و معرفی آن به عنوان گروه تروریستی است. این وضعیت در مورد سایر گروه‌های مقاومت نظیر حشدالشعبی  در عراق نیز دنبال شده و به نوعی تلاش می‌شود تا با درگیر کردن آنها با چالش‌های قومی و مذهبی، پایگاه مردمی‌شان را کاهش دهند.

نوع برخورد سعودی‌ها با ایران نیز در همین راستا قابل تعریف است، هزینه‌هایی که در همین ایام سعودی‌ها در زمینه جلب‌نظر برخی کشورها برای قطع رابطه با ایران کردند، حتی به عاملی برای تمسخر رسانه‌های غربی تبدیل شد. البته تأثیر این عامل تنها در ایران‌هراسی در سطح منطقه و مهار حرکت انقلاب اسلامی و جلوگیری از اقبال مسلمانان و مستضعفان به سمت انقلاب اسلامی نیست، بلکه این فضا به شدت می‌تواند بر فرآیندهای داخلی ‌اثر گذاشته و به نوعی جبهه داخلی در حمایت از سرپنجه‌های انقلاب اسلامی را تضعیف کند.

در همین راستا غرب حتی برقراری روابط تجاری و انعقاد قراردادهای جدید را به تغییر سیاست ایران در مواجهه با مسائل منطقه معطوف کرده است. اظهارات مسئولان آلمانی و انگلیسی در مورد مشروط کردن برقراری روابط اقتصادی با ایران به شناسایی رژیم صهیونیستی یا عدم حمایت از حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت در منطقه، نکته‌ای نیست که تنها به جلسات در بسته و محرمانه محدود شود، چراکه از بیان آشکار آن نیز ابایی ندارند.

سایت بی‌بی‌سی در روز ۱۲ اسفند و در تحلیلی در این زمینه می‌نویسد: واقعیتی که دیر یا زود نظام (ایران) را در بن‌بست قرار خواهد داد، این است که جلب سرمایه خارجی تولیدی و کارآفرین به کشور نیاز به امنیت قضایی در داخل و عادی‌سازی رابطه با امریکا دارد. پیش‌شرط این تحول خاتمه شعار «مرگ بر اسرائیل» و دخالت نکردن نظامی در عراق و سوریه است. همانطور که روسیه و چین برای خروج از بن‌بست سیاسی و اقتصادی با استالینیسم و مائوئیسم وداع کردند، جمهوری اسلامی نیز برای حل مشکلات سیاست خارجی خودساخته باید با مکتب «خمینیسم» وداع کند.

عامل دوم تأثیر و پذیرش این خط القایی در داخل است ، چرا که عامل اول  در شرایطی برای غرب نتیجه‌بخش خواهد بود که منجر به تغییر نگاه و راهبردها در داخل شده واین تصور ایجاد شده وحتی تئوریزه شود  که بهبود شرایط اقتصادی و رفع بیکاری و رکود و نهایتاً معیشت مردم منوط به انعقاد قرارداد‌ با کشورهای اروپایی است. نقشی که برخی از رسانه‌ها در زیر سؤال بردن راهبردهای نظام در حمایت از سرپنجه‌های انقلاب دارند کمتر از فضاسازی رسانه‌های بیرونی نیست.

مقام معظم رهبری به‌رغم هشدارهای اخیر خود، در پیامی که به مناسبت انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری خطاب به مردم و مسئولان و  نمایندگان داشتند، در عین تأکید بر ویژگی‌ و بایسته‌های مسئولان و نمایندگان مجلس در عین حال بر ضرورت ایستادگی شجاعانه در برابر مداخلات بیگانه و واکنش انقلابی به نقشه‌های بدخواهان بر این شرایط حساس کنونی تأکید و خطاب به مسئولان کشور یادآور می‌شوند: پیشرفت کشور هدف اساسی است، پیشرفت صوری و منهای استقلال و عزت ملی پذیرفته نیست، « پیشرفت به معنی حل شدن در «هاضمه استکبار جهانی» نیست و حفظ عزت و هویت ملی جز با پیشرفت همه‌جانبه و درون‌زا دست‌یافتنی نیست»

 

در این زمینه اشاره به چند نکته ضروری است:

۱-  در حالی که “برجام” تاکنون هیچ دستاورد جدی برای ایران نداشته و تنها بخشی که تحقق یافته-برگشت برخی از وجوه بلوکه شده – نیز به دلیل نداشتن برنامه ،صرفا به تمشیت امور روزمره اختصاص یافته است ،دستگاه رسانه ای غرب تلاش دارد برجام را به محملی برای عدول ایران از مواضع انقلابی تفسیر کرده واینگونه القاء کند که تغییر در ایران اتفاق افتاده وایران دیگر حامی مقاومت فلسطین ویا حزب الله نیست.

۲- بعد از برجام یک، تلاشهایی جهت مفهوم سازی برای برجامهای ۲ و۳… صورت گرفته است .ابعاد این برجام ها اگرچه به صراحت روشن نشده است ،اما در شرایطی که نتیجه برجام یک به جای حل مشکل تحریم ،تنها به فرصتی برای غرب برای عادی سازی روابط و رفت وآمد بی حاصل مقامات غربی و پاک شدن همه سوابق مجرمانه سیاسی دو دهه اخیر  غربی ها علیه ملت ایران تبدیل شده است ، گزاره ها  ومواضع برخی رسانه ها و فعالان دولتی نشان می دهد که برجام های بعدی، علاوه بر حوزه سیاست داخلی به حوزه های اختصاصی قدرت هژمونیک جمهوری اسلامی و در صدر آنها ابزارهای مدیریتی منطقه نیز نظر دارد ،تا با شرطی نگه داشتن جامعه پیرامون تحریم ها و برجام، زمینه را برای اجرای برجام های بعدی فراهم نمایند. واین در اصل ریشه اصلی نگرانی مقام معظم رهبری است آنجاکه در اجتماع زائران حرم رضوی فرمودند :قضیه از این هم بالاتر است. تدریجا موضوع را به این سمت خواهند کشاندکه چرا اصلا نیروی قدس و سپاه تشکیل شده؟

۳- تحولات اخیر منطقه ونزدیکی سعودی ها وصهیونیستها از یک سو ،ترورسیت معرفی کردن حزب الله،وتحرکات اخیر شورای همککاری خلیج فارس واتحادیه عرب و…همگی بیانگر امیدواری آنها به تأثیرگذاری این روند ها بر نظام تصمیم سازی ایران  است ،به گونه ای که آنها تصور می کنند  باکمترین هزینه قادر خواهند بود که اهداف خود را در منطقه پیش برده وبه زعم خود موانعی نظیر حزب الله و… را از پیش  رو بر دارند.

۴- آنچه که محل نگرانی است بی توجهی مسؤلین دستگاهها در بیان برخی مواضع  و یا اجرای تدابیر نظام است آنگونه که مقام معظم رهبری در تبیین  مواضع اخیر برخی مسئولین فرمودند: اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.

پیش از به نتیجه رسیدن برجام وقبل از آنکه ” برجام” مجالی را  برای طرح اینگونه موضوعات از سوی غربیها ایجاد کند مقام معظم رهبری هشدار داده  بودند که : چه متن تهیه‌شده پس از طی روند قانونی داخل کشور، تصویب شود چه نشود، ملت ایران از حمایت ملت مظلوم فلسطین، یمن، بحرین و ملت و دولت‌های سوریه و عراق و مجاهدان صادق لبنان و فلسطین دست بر نمی دارد وما درباره‌ی مسائل دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی هیچ مذاکره‌ای با آمریکا نخواهیم داشت مگر در موارد استثنا همچون هسته‌ای که قبل از این هم سابقه داشته است.ایشان با انتقاد شدید از سیاست‌های آمریکا در «حمایت از دولت تروریستی و کودک‌کش صهیونیسم و تروریست خواندن مجاهدان فداکار حزب‌الله لبنان» افزودند: سیاست‌های ما و آمریکا در منطقه صدوهشتاد درجه اختلاف دارد بنابراین چگونه می‌توان با آنها گفتگو و مذاکره کرد.

۵- تجربه “برجام” وبد عهدی آمریکائیها در عدم لغو تحریمها و حتی وضع تحریمهای جدید و تلاش برای آغاز دورجدید ایران هراسی به دلیل ناکامی در مهارجبهه مقاومت،و هدفگذاری برای شکل دهی به ائتلافهای جدید در منطقه علیه ایران با محوریت سعودی های صهیونیست ،هوشیاری بیشتر مسؤلین را الزامی می نماید.و در این عرصه بیان هرگونه موضعی که تضعیف کننده جبهه داخلی در مواجهه قدرتمندانه با نظام سلطه باشد عملا بازی در میدان دشمن است.

بازدیدها: 151

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *