چرا انتخابات 28 خردادماه حماسه بود | عباس حاجی نجاری
چکیده
برای اثبات حماسه سازی مردم ایران در انتخابات 28 خردادماه که نماد وحدت ملی و همراهی اکثر مردم با نظام بود، دلایل متعددی را میتوان برشمرد، اما شاید مهمترین دلیل آن بعد از انتخابات و در جریان جنجالسازیهای اخیر رسانههای بیگانه در موضوع آب خوزستان آشکار شد؛ آنگاهکه دشمنان بیرونی نظام و معاندان داخلی در پی غائله سازی پیرامون موضوع آب در این استان، اذعان کردند که اقداماتشان از طریق وارد آوردن فشار از بیرون و تحریمها و …برای مهار حرکت انقلاب اسلامی مردم ایران به شکست انجامیده است و تنها راه این است که بتوانند از داخل ایران را به هم بریزند و جنگ داخلی راه بیندازند و مردم را در برابر نظام قرار دهند! که البته حماسه مردم در 28 خردادماه این توطئه را از قبل خنثی کرده بود وهوشیاری مردم در برابر فراخوانهای شبکه های معاند آن را اثبات کرد.
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی با حضور ارزشمند و شکوهمند مردم ایران برگزار شد که پروژه تحریم آن از مدتها قبل و حتی قبل از ثبت نام نامزدها و اعلام نظر شورای نگهبان در مورد صلاحیت آنها توسط گردانندگان نظام سلطه و پادوهای داخلی آنها رقم خورده و در این میان تمامی ظرفیتهای ممکن برای تحریم انتخابات و کم رونق کردن حضور مردم در پای صندوقهای رأی با استفاده از تمام رسانههای در اختیار نظام سلطه و فضای مجازی بکار گرفته شده بود.در عرصه میدانی نیز با راهاندازی کمپینهای متعدد و حتی تهدید شرکتکنندگان که نمونه فیزیکی آن در خارج از کشور و مصادیق عملیات روانی و رسانهای آنکه روح و روان مردم ایران را در داخل هدف گرفته بود، تلاش کردند که پای صندوقهای رأی را خالی کنند.اما بهرغم این جنگ روانی و شیوع موج جدید بیماری کرونا موسوم به دلتا که کارشناسان سهم آن را در کاهش مشارکت،10 تا 15درصد ارزیابی میکنند و برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روزِ انتخابات و همچنین مدیریت ضعیف دولتمردان در اداره کشور و بروز برخی مشکلات در آستانه انتخابات نظیر افزایش سرسامآور برخی قیمتها و قطعی برق و همچنین انباشت مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، اعم از تورم و گرانی، بیکاری و تبعیض و فساد که هرکدام برای دلسردی وعدم حضور مردم در پای صندوقها کفایت میکرد، اما مردم ایران به این باور رسیدند که میان حضور آنها در عرصه انتخابات و صف گسترده دشمنان و معاندان رابطه معناداری وجود دارد و این حضور آنها در عرصه انتخابات و رأی حداکثری به یک نامزد انقلابی و توانمند است که میتواند تمامی توطئهها و ترفندهای آنها را خنثی کرده و امید به شکلگیری یک دولت تراز اسلامی را در این دوران حساس از تاریخ انقلاب اسلامی فراهم کند.
مقدمه
مردم ایران در طول چهلوسه سال گذشته با حضور در عرصههای مختلف حمایت و دفاع از نظام اسلامی،نظیر شرکت در اجتماعات مردمی در مناسبتهای تاریخی و انقلابی، شرکت در انتخابات، حضور در عرصه دفاع مقدس در دهه اول و حمایت از مقاومت در سالهای اخیر و… صحنههای بدیعی را آفریدهاند، اما حضور حماسی و شورانگیزشان در پای صندوقهای رأی در انتخابات 28 خرداد بهرغم همه مشکلات و سختیها و ناکارآمدیهای دستگاههای اجرایی، شیوع بیماری کرونا و جنگ روانی و رسانهای گسترده دشمنان ملت ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار شده است و طبعاً مسئولیت منتخبان مردم در جایگاه والای ریاست جمهوری یا عضویت شوراها را دوچندان کرده است.
حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای (مدظلهالعالی) در روز 29 خردادماه ، در پیامی پیروز این میدان را مردم ایران دانسته و یادآور شدند: « حضور حماسی و شورانگیز در انتخابات ۲۸ خرداد، صفحهی درخشان دیگری بر افتخارات شما افزود. در میانهی عواملی که هریک بهگونهای میتوانست مشارکت در انتخابات را کمرنگ کند، مناظر چشمنوازِ اجتماعات شما در مراکز رأیگیری در سراسر کشور، نشانهی آشکاری از عزم راسخ و دلِ امیدوار و دیدهی بیدار بود. پیروز بزرگ انتخابات دیروز، ملت ایران است که یکبار دیگر در برابر تبلیغات رسانههای مزدور دشمن و وسوسهی خاماندیشان و بدخواهان، قد برافراشت و حضور خود در قلب میدان سیاسی کشور را نشان داد. نه گلایه از دشواری معیشت طبقات ضعیف، نه دلتنگی از تهدید بیماریِ فراگیر، نه مخالف خوانیهایی که باانگیزهی دلسرد کردن مردم از ماهها پیش آغازشده بود، و نه حتی برخی اختلالات در جریان رأیگیری در ساعاتی از روزِ انتخاب، هیچیک نتوانست بر عزم ملت ایران فائق آید و انتخابات مهم ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا را دچار مشکل سازد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه در روز هفتم تیرماه نیز با تأکید بر اینکه انتخابات حقاً و انصافاً حماسه بود، یادآور شدند :« تحلیلگرانی که چشمشان به این انتخابات بود، آنها میفهمند چه اتفاقی افتاد. در کجای دنیا معمول است و دیده میشود که همهی دستگاههای تبلیغاتی مخالف، فعال و مؤثر به کار بیفتند برای اینکه به مردم نهیب بزنند که در انتخابات شرکت نکنید. رادیوهای آمریکا، رادیوهای انگلیس، رادیوهای بعضی از کشورهای مرتجع و روسیاه به کار بیفتند، عناصری از خودشان، عناصر خائنی هم از ایرانیهایی که زیر پرچم آمریکا و انگلیس زندگی میکنند و از آنها ارتزاق میکنند، اینها شروع کنند از مدتها پیش در رادیو، در تلویزیون، در ماهواره، در فضای مجازی بهخصوص، نه یکی دو تا، صدها بلکه هزاران شبکه و کار و مسیر برای اینکه مردم را از انتخابات دور کنند.دستگاه تبلیغاتی دشمن برای کاهش مشارکت به مشکل معیشتی مردم امید بسته بود.»
اما شناخت چرایی تمرکز دشمنان بر تحریم انتخابات و دلایل حضور حماسی مردم در پای صندوقهای رأی مسئولیت منتخبان مردم در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر را دوچندان میکند،که موضوع بحث ما در این مقاله است.
چرایی تمرکز دشمنان بر تحریم انتخابات
اعلام نگرانی از روند انتخابات در ایران و نتایج آن از سوی قدرتهای غربی و رسانههای وابسته به آنها در همه انتخابات گذشته ایران مطرح بوده و سلطه گران متناسب با برآوردشان از شرایط داخلی و تأثیری که نتیجه آن انتخابات میتواند در تثبیت و تحکیم اقتدار نظام و یا تضعیف آن داشته باشد، موضعگیری کردهاند، که مصداق بارز آن را میتوان حمایت دولت اوباما از جریان فتنه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 دانست که طی آن کاخ سفید و کنگره آمریکا چندین بار از آن فتنه برای براندازی نظام اسلامی حمایت کردند که تنها یک مورد آن اختصاص 55میلیون دلار برای حمایت از فتنه گران بود و خانم کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا چندین با اعلام کرد که آمریکا در جریان آن فتنه هرچه از دستش برمیآمد کرد و البته از مردم ایران شکست خورد.
در سالهای اخیر و در دوران ترامپ ؛پس از ناکامی غرب در پیش برد فشار حداکثری و ایستادگی مردم در برابر این فشارها که به اعتراف دولتمردان گذشته و کنونی آمریکا، مردم ایران پیروز این میدان بودند، این برآورد در میان حاکمان کاخ سفید و دیگر قدرتهای غربی ایجاد شد که ادامه این روند، انسجام ملی در ایران را در پی داشته و ممکن است به دلیل ضعفها و ناکارآمدیهای دولت کنونی ایران، مردم ایران به سمت انتخاب یک دولت انقلابی و کارآمد و یا آنگونه که نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا نسبت به آن اعلام نگرانی کند و از آن بهعنوان احتمال شکلگیری یک «دولت سختگیرتر» یاد میکند، گرایش پیدا کنند. به همین دلیل در آستانه انتخابات ، جنگ روانی و رسانهای آنها به سمت کاهش حضور مردم در انتخابات جهت پیداکرده بود ،تحرکات و کمپین سازی هایی که در فضای مجازی و رسانههای آنها در روزهای قبل از انتخابات در شبکههایی نظیر بیبیسی، رادیو فردا، صدای آمریکا، دویچه وله و… با بهرهگیری از عوامل ضدانقلاب تحت عنوان « نه به جمهوری اسلامی»و«رأی بی رأی»و یا«من رأی نمیدهم » صورت گرفته و یا فراخوان زود هنگام سران برخی از گروهکهای تروریستی برای عدم مشارکت در انتخابات نشانه آن است. نکتهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در روز اول سال جدید، نسبت به آن هشدار داده و یادآور شدند که « دستگاههای جاسوسی برخی کشورها و از همه بدتر آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا انتخابات را بیرونق کنند و به همین دلیل یا برگزارکنندگان را به مهندسی انتخابات، و یا شورای نگهبان را متهم میکنند و یا تلاش دارند با القای بیاثر بودن رأی مردم در بهبود اوضاع، مردم را دلسرد کنند.»معظم له با اشاره به استفاده حداکثری دشمن از فضای مجازی برای دلسرد کردن مردم و همچنین از رونق انداختن انتخابات، با انتقاد از نحوهی مدیریت فضای مجازی در کشور خاطرنشان کردند:« دشمن تلاش دارد با شیوههای روانی مشارکت مردم در انتخابات را کاهش دهد که امیدواریم مردم با پاسخ رد، دشمنان را ناامید کنند.»
و این در حالی بود که علاوه بر جنگ روانی دشمن، سطح و میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس در سال 98 تحتالشعاع مسائلی، نظیر تشدید تحریمهای اقتصادی دشمنان و افزایش فشار بر طبقات محروم جامعه ناشی از ضعفهای مدیریتی، افزایش شکاف طبقاتی در جامعه و گسترش مفاسد اقتصادی و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از شیوع بیماری کرونا، قرارگرفته که کاهش مشارکت مردم در انتخابات یازدهم مجلس یکی از مظاهر آن بود، لذا سطح مشارکت مردم در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری که اولین انتخابات بعد از انتخابات یازده مجلس در اسفند سال 1398 بود، از اهمیت ویژهای برخوردار شده بود. و به همین دلیل بود که دشمنان نظام اسلامی از مدتها قبل برای تحتالشعاع قرار دادن انتخابات ریاست جمهوری و شوراها و کاهش مشارکت مردم و یا حتی عدم برگزاری انتخابات، گستردهترین جنگ تبلیغاتی را به راه انداخته و موضوع تحریم انتخابات و یا حتی آشوبآفرینی در کشور را محور برنامههای خود قرار داده بودند، علت این دخالتها و بهرهگیری غربیها از فرصت انتخابات برای مواجهه با نظام جمهوری اسلامی ایران را در چند نکته میتوان خلاصه کرد:
اول آنکه قدرتهای بیگانه شکلگیری یک ایران مقتدر با الگوی مردمسالاری دینی را برنمیتابند، چراکه از منظر آنان تشکیل یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزشهای اسلامی که بهترین فرصت را برای گردش نخبگان و اجرای احکام اسلامی فراهم میآورد، بزرگترین تهدید برای لیبرال دموکراسی غرب است و حتی از توان موشکی و هستهای ایران نیز برای آنان خطرناکتر است و به همین دلیل زیر سؤال بردن سلامت انتخابات فارغ از نتیجه آن به یک اصل کلی در سیاستهای تبلیغی آنان تبدیل شده است.
دوم: تمرکز بیگانگان بر انتخابات برای تغییر در ایران، ناشی از شکست آنها در براندازی و یا تغییر در نظام اسلامی از طریق سایر روشهاست چراکه زمانی که دشمن با فشار حداکثری و تحریم فلجکننده اقتصادی قادر به تغییر در نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و اقتدار ایران اسلامی در عرصهها نظامی و امنیتی، سبب حذف گزینه تهدید نظامی علیه ایران شده و یا تمرکز آنان بر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، بهرغم آسیبها و لطماتی که بر مردم ایران تحمیل کرده، نتیجهای برای آنان نداشته است، تمسک آنان به انتخابات برای تغییر تنها راه بود و سوگمندانه اینکه در این وادی برخی جریانها و فعالان سیاسی در داخل هم با آنها همنوا شده و زمینه را برای آنها فراهم کردند.
سوم: نااميد سازي مردم ایران يکي ديگر از سناريوهايي است که توسط دشمن دنبال میشود. آنان بهخوبی ميدانند که بزرگترین قدرت جمهوري اسلامي مستظهر بودن به رأی ملت است. اگر اين پشتوانه مردمي رو به افول رود، جمهوري اسلامي با چالشهاي مختلفي مواجه خواهد شد. لذا همواره تلاش میکنند تا با القاء ياس و نااميدي و بياعتمادي، مانع از حضور گسترده مردم در عرصههای حساس نظام و بهویژه پاي صندوقهاي رأی شوند و راهبرد نظام براي تحقق مشارکت حداکثري را ناکام بگذارند. لذا براي دشمن همواره خط تحريم مهمترین سناريو انتخاباتي بوده است. تنها مورد استثنا آنجايي است که مشارکت حداکثري را ابزاري براي به قدرت رسيدن نامزد موردحمایت جريان غربگرا دانسته، و يا آن را ابزاري براي کودتاي رنگين یافتهاند! در اين صورت بصورت موقت تغيير سياست داده و از خط تحريم دست کشیدهاند!
چهارم :تبديل انتخابات به فرصتي براي استحاله و براندازي: در کنار اهداف فوق، دشمنان انقلاب اسلامي به انتخابات بهمثابه فرصتي براي استحاله نظام اسلامي و حتي براندازي آن نيز ميانديشند. استحاله انقلاب از طريق طرح شعارهاي ساختارشکنانه و ترويج سکولاريسم که تضعیفکننده اسلاميت نظام اسلامي است، تضعيف نهادهاي حافظ اسلاميت نظام همچون شوراي نگهبان، و در عالیترین سطح به قدرت رسيدن نامزد غربگرایان در کشور، آن چيزي است که از آن ميتوان تحت عنوان فرآيند استحاله سازي یادکرد. در حالت حداکثري و نهايي تبديل انتخابات را به رفراندومي عليه نظام و انفجاري عليه حکومت و برپايي شورشي باهدف تغيير رژيم دنبال ميکردند. توهماتي که حضور شکوهمند مردم آن را خنثی کرد.
پنجم: ممانعت از تشکيل دولت انقلابي: يکي از دیگر راهبردهاي مهم انتخاباتي غربگرایان ممانعت از پيروزي جريان انقلابي در انتخابات و تشکيل دولت انقلابي بود. غرب بهخوبی ميداند که در صورت پيروزي يکي از نامزدهاي جريان انقلابي، حرکت استقلالطلبانه و کاستن از وابستگي به غرب شدت خواهد يافت و مسير کاستن از اثر تحريمهاي ظالمانه هموار خواهد شد. و تنها ابزار غرب براي فشار حداکثری نيز مهار و بياعتبار خواهد شد.و به همین دلیل يکي از مهمترین سناريوهاي کاخ سفيد، تلاش براي تشکيل دولتي غربگرا در ایران بود که شاید بتواند بار ديگر به ميز مذاکره بازگشته و ضمن تداوم برجام، برجامهاي بعدي را نيز دنبال نمايد.
ششم: ممانعت از گسترش فرهنگ مقاومت: پيروزي جريان انقلابي، سبب خواهد شدکه منطق مقاومت باقدرت بيشتري توسط سياست خارجه جمهوري اسلامي دنبال شود. هماهنگ شدن بيشتر وزارت خارجه و نيروي قدس سبب محو دوگانه میدان و دیپلماسی شده و ظرفیتهای بینالمللی نظام اسلامی در راستای تقویت گفتمان انقلاب همراستا شود.
ابعاد این جنگ روانی که آستانه انتخابات محور اصلی تبلیغات رسانههای اصلی نظام سلطه علیه ایران را تشکیل میداد عبارت بودند از :
1-بزرگنمایی مواضع برخی افراد و گروههای مجهولالهویه و یا مطرود خارج نشین تحت عنوان تحریم انتخابات ریاست جمهوری
2-راهاندازی و بزرگنمایی برخی پویشها با عنوان« نه به جمهوری اسلامی» و یا «رأی بی رأی » و یا«من رأی نمیدهم » در خارج از کشور
3-به چالش کشاندن ساختار نظام انتخاباتی و معطوف کردن آن به سیاستهای کلی و اداره نظام
3-تلاش برای سلیقهای جلوه دادن اقدام شورای نگهبان و القای مهندسی انتخابات باهدف کمفروغ کردن مشارکت مردم در انتخابات
4-تلاش برای تحریک مخالفین برای راهاندازی اعتراضات خیابانی برای اعتراض به روند احراز صلاحیتها با ادعای پایان جمهوریت
5-تحریک مردم بهویژه اقشار محروم جامعه علیه نظام و متهمسازی مسئولان کشور به نداشتن اراده حل مشکلات مردم
6-تلاش مشترک گروهکهای ضدانقلاب برای بهرهبرداری از مسائل قومی و مذهبی باهدف تبدیل آن به چالشهای سیاسی و امنیتی؛
7-تشدید ایران هراسی با ادعای تلاش ایران به دستیابی به سلاح اتمی در صورت تشکیل دولتی انقلابی
چرا انتخابات حماسه بود؟
طبعاً وقتی سخن از حماسه بودن انتخابات 28 خرداد به میان میآید، اولیه شبههای که نسبت به آن مطرح میشود میزان مشارکت قریب به 49 درصدی مردم در آن و مقایسه آن با برخی از انتخابات گذشته نظیر انتخابات دهم ریاست جمهوری است که میزان مشارکت در آن به 85 در صد رسید.اگرچه آن انتخابات به دلیل رقابت تنگاتنگ نامزدها و دوقطبی شدن جامعه در طول 43 سال گذشته بینظیر بود و البته در حماسه بودن آن انتخابات نیز تردیدی نیست و چهبسا اگر فتنه گران با طرح شبهه تقلب و ایجاد غائله 8 ماهه در کشور شیرینی آن را به کام مردم ایران تلخ نکرده بودند، دشمنان فرصتی برای تحریم فلجکننده و یا فشار حداکثری علیه مردم ایران نمییافتند و بهطورقطع شرایط کشور بسیار بهتر از اکنون بود.
اما اگر این انتخابات با انتخابات سال 96مقایسه شود که در آن مشارکت مردم بالغبر73 درصد بود و در آن انتخابات هم البته رقابت تنگاتنگ بود با توجه به دلایل زیر چرایی تعبیر ” حضور حماسی و شورانگیز “مردم که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرحشده است را میتوان درک کرد. با در نظر گرفتن اینکه در ادبیات جاری جامعه ما حماسه به کاری افتخارآفرین گفته میشود که با شجاعت و دلاوری انجامشده و برای دوستان تحسینآمیز و برای دشمنان شگفتیساز بهحساب میآید:
1-پدیده همهگیری کرونا و نگرانی برای حفظ جان و سلامتی، یکی از دلایل اصلی عدم حضور بخشی از مردم فارغ از گرایشهای سیاسی و حتی عدم توجه به تکلیف شرعی … برای حضور در پای صندوقهای رأی بود .سهم این عامل در نظرسنجیهای مراکز معتبر که از خود مردم سؤال شده است بین 10 تا 15درصد برآورد میشود . البته این امر تنها معطوف به انتخابات ایران نمیشود ، چراکه در برگزاری همزمان انتخابات شوراهای محلی در فرانسه ،میزان این کاهش 20درصد بود. گزارش خبرگزاری فارس در تاریخ 8/4/1400 در بررسی تطبیقی موسسه بینالمللی دموکراسی و همکاریهای انتخاباتی (IDEA) بر روی انتخابات 15 کشور دنیا ،پیش و پس از کرونا،بیانگر این است که کرونا ،بهطور متوسط تأثیر 14،42 درصدی در کاهش مشارکت داشته است.
2-تأخیر در آغاز رأیگیری در تعداد قابلتوجهی از صندوقها که برای آن دلایل قابلتوجهی نظیر ؛تأخیر ورود عوامل اجرایی صندوقها، ناآشنایی آنها در اجرای درست وظایفشان، اخلال عمدی و غیرعمدی در سامانه احراز هویت رأیدهندگان و… مطرحشده است، سبب بازگشت و انصراف تعداد قابلتوجهی از رأیدهندگان گردید که برخی رقم آن را تا 3 میلیون نفر برآورد میکنند.
3- این نصاب مشارکت در شرایطی به ثبت رسیده که فشار حداکثری دشمن در تحریمهای ظالمانه و فشار حداکثری باهدف جدایی مردم از حاکمیت و دلسردسازی آنان از همراهی و همکاری با نظام، برای ایجاد شرایط اعتراضی و یا قهر با حاکمیت کفایت داشته و در بسیاری از کشورها میتوانست منجر به آشوب و شورش شود، اما اکثریت مردم ایران ضمن تحمل بینظیرترین تحریمها، همراهی با نظام را برگزیده و در انتخابات با حضور در پای صندوقهای رأی به نامزدی رأی دادهاند که از خط ایستادگی و مقاومت دفاع کرده و هرگونه سازش با تحریم کنندگان را نفی کرده است.
4-ضعف و ناکارآمدی دولت دوازدهم یکی از بهانههای اصلی قهر بخشی از مردم با صندوق رأی و ناامیدی آنها از اصلاح وضع بود . اما بهرغم آن و چشمانداز تداوم فشارها و تحریمهای دشمنان، حماسه حضور مردم ایران ناشی از این برآورد بود که تنها و تنها راه برونرفت از این شرایط حضور پرشور در پای صندوقهای رأی و انتخاب یک دولت کارآمد است، دولتی که به ظرفیتها و توانمندیهای داخلی باور داشته و فرصتهای ملی را در امید و انتظار به ترحم بیگانگان به هدر ندهد. دولتی که باعث نشود آنها در سال ۱۴۰۴ حسرت بخورند که چرا در انتخاب ۱۴۰۰ دقت نکردند. آنگونه که این روزها به دلیل عدم دقت در انتخاب سال ۱۳۹۶ حسرت میخورند. بهگونهای که آن روزنامه حامی دولت تیتر بزرگ صفحه اول خود را اینگونه انتخاب کند که «کسی دلتنگ رفتن روحانی نمیشود»
5- این میزان مشارکت و رأی در انتخابات در حالی به ثبت رسید که انباشتی از مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، اعم از تورم و گرانی، بیکاری و تبعیض و فساد موجب نارضایتی و دلخوری مردم شده بود، اما با مشارکت و کنش ایثارگرانه، دفاع از آرمانها و ارزشهای دینی و انقلابی خود را به تسویهحساب سیاسی ترجیح دادند.
6-تأکید رسانههای معاند بر این بود که مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی در انتخابات شرکت نمیکنند اما بیشترین مشارکت و حضور در نقاطی اتفاق افتاد که مردم درآمد کمتر و مشکلات اقتصادی بیشتری داشتند و این بیانگر آن است که مردم فراتر از مسائل اقتصادی به صحنه انتخابات نگاه میکنند و برای آنها حفظ نظام و انقلاب و دفاع از تمامیت جمهوری اسلامی مهم است.اگرچه دولت آینده باید تلاش کند مشکلات اقتصادی و معیشتی را به حداقل برساند و پاسخ مناسبی به رأی اعتماد طبقات کمدرآمد به رئیسجمهور منتخب بدهد.
6-رأی مردم در انتخابات 28 خرداد آگاهانه و هوشمندانه بود. دوقطبي اصلي بهجای موضوعات هیجانی و کاذب ،رقابت بين هواداران تکرار وضع موجود و هواداران تغيير و تحول بود. و اکثريت ملت به بانيان و حاميان وضع موجود و تکرار همان مسير گذشته رأی ندادند. وعدههای هیجانانگیز و اظهارات تحریککننده ، اثرگذار نبود .
7-انتخابات 28خرداد در شرایطی برگزار شد که دشمنان نظام برنامههای گستردهای را برای اخلال در امنیت کشور و ایجاد آشوب ها و اعتراضات اجتماعی در روزهای قبل، حین و پس از انتخابات، طراحی و مقدمات آن را فراهم کرده بودند که برخی از برنامههای آنها نظیر انفجار در پالایشگاه تهران برای ایجاد اخلال در سوخترسانی در تهران عملیاتی شد، اما دستگیری گروههای متعدد گروههای تروریستی به دلیل آمادگی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و… سبب شد که انتخابات در شرایطی امن و با سلامت کامل برگزار شود
8- مشارکت پرشور مردمی در انتخابات در شرایطی به منصه ظهور رسید که بیگانگان و نیروهای مخالف و معاند نظام، فضایی سنگین و مسموم علیه انتخابات و رأی دادن راه انداخته و حتی با بیآبرویی و وقاحت از تهدید نظری و رسانهای عبور کرده و در روز رأیگیری در خارج از کشور به هتاکی و حتی ضرب و شتم رأیدهندگان رو آورده و به دنبال ایجاد ممانعت از حضور مردم پای صندوقهای رأی و مشارکت انتخاباتی آنان بودند. برخلاف چنین فضای تهدید و ارعابی، مردم بهپای صندوقهای رأی آمده و بیاعتنایی خود را به تهدید و تحقیر نشان داده و شجاعانه پای مشارکت سیاسی و ترجیح آن بر قهر و بیتفاوتی ایستادند.
9- زمانی که مردم ایران میدیدند که عاملان فتنه ۸۸ که با اقدامات ضد امنیتی خود زمینه تصویب تحریمهای سالهای اخیر توسط قدرتهای استکباری در سازمانهای بینالمللی؛ نظیر قطعنامه 1929 شورای امنیت در خردادماه 1389 را فراهم کردند و در آستانه انتخابات با سوءاستفاده از حسن نیت نظام از لانههای خودسر برآورده و دم از تحریم انتخابات میزدند، به این باور رسیدند که میان حضور آنها در عرصه انتخابات و صف گسترده دشمنان و معاندان رابطه معناداری وجود دارد و این حضور آنها در عرصه انتخابات و رأی حداکثری به یک نامزد انقلابی و توانمند است که میتواند تمامی توطئهها و ترفندهای آنها را خنثی کرده و امید به شکلگیری یک دولت تراز اسلامی را در این دوران حساس از تاریخ انقلاب اسلامی فراهم کند.
10-تردیدی در این نیست که تحریم کنندگان یکبار دیگر از مردم ایران شکستخورده و خاطره شکست ترامپ در فشار حداکثری را این بار نهتنها آمریکائیها که از گذشته دور سردمدار تحریم مردم ایران بودند، بلکه امثال میرحسین موسوی و احمدینژاد هم که در سالهای اخیربهتدریج از مردم و آرمانهای نظام فاصله گرفتهاند، تجربه کردند و این در حالی است که اگر پدیدههایی نظیر کرونا و خط ناکارآمد سازی و ناکارآمد نمایی برخی از مسئولین کشور نبود، بهرغم این جنگ روانی دشمن بیرونی و بازیگران داخلی آن، درصد مشارکت مردم از خیلی از انتخابات گذشته ریاست جمهوری بیشتر بود.
11-انتخابات ۱۴۰۰ نشان داد مردم بهرغم همه موجهاي تخريبي در فضاي مجازي، به فردي رأي دادند که اتفاقاً بيشترين حمله به او در اين فضا صورت ميگرفت. به اذعان اکثر کارشناسان فضاي مجازي در انتخاباتي که گذشت تنها بستر تبليغاتي بود که ميتوانست در سرنوشت نهايي تأثيرگذار باشد اما رأي مردم نشان داد ديگر قرار نيست هر آنچه اخبار جعلي و بيهويت در فضاي مجازي را مشاهده ميکنند باور کنند؛ بهعبارتدیگر مردم در حوزه سواد رسانهاي باسوادتر از قبل شدهاند و حالا خوب ميدانند که فضاي مجازي ديگر قابلاعتماد نيست.
12-روشن شدن مرزها و صفبندیها میان دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی یکی از نشانههای این مدعاست که تردیدها نسبت به حضور مردم در پای صندوقهای رأی را از بین میبرد. مردم ایران آنگاهکه میبینند جبهه مشترک رسانهای دشمنانشان که در دوران رئیسجمهور سابق آمریکا بر طبل فشار حداکثری میکوبیدند و به انتظار نشسته بودند که مردم ایران از فرط گرسنگی ناشی از فشار حداکثری بهزانو درآمده و با ذلت تسلیم دشمنان شوند، اکنون بر طبل تحریم انتخابات و عدم مشارکت در پای صندوقهای رأی میکوبند، به این باور رسیدهاند که میان فشار حداکثری اعلام شده دوران ترامپ و اعلام نشده دوران بایدن و عدم شرکت در انتخابات رابطه معناداری وجود دارد و این دشمنان قسمخورده مردم ایران هستند که از کاهش مشارکت آنها در انتخابات سود برده و خوشحال میشوند.
13-زمانی که گروهکهای ضدانقلاب فراری و منزویشده از سوی مردم ایران و عاملان جنایات گذشته علیه مردم ایران نظیر؛ منافقین، سلطنتطلبان و دیگر گروههای تجزیهطلب، با صراحت و البته ملتمسانه از مردم ایران میخواهند تا کمتر در پای صندوقهای رأی حضور یابند، تا آنها بهتبع آن بتوانند با دامن زدن به اقدامات ضد امنیتی، امنیت مردم ایران را از بین برده و احمقانه بر این خواسته خود تأکید میکنند، تردیدی برایشان باقی نمیماند که میان کاهش مشارکت در انتخابات و مطامع منافقینی که دستشان به خوندهها هزار تن از مردم و مسئولان ایران آلوده است رابطه معناداری وجود دارد. بهویژه آنکه در جریان برگزاری انتخابات در خارج از کشور، منافقین و دیگر گروهکهای ضدانقلاب ماهیت پلید خود را برای مردم ایران و بهویژه نسلهای جدید که سابقه جنایات آنها را در ذهن ندارند آشکار کرده و با حمله به رأیدهندگان ایرانی ذیل حمایت پلیس در کشورهای اروپایی باعث شدند که پردههای نفاق بهتر کنار برود.
14- یکی از اهداف اصلی دشمنان نظام در جنگ روانی خود علیه مردم ایران در جریان انتخابات 28خرداد و القای از دست رفتن پشتوانه مردمی نظام، ناامید سازی دوستان نظام اسلامی در اقصی نقاط جهان و بهویژه نیروهای جبهه مقاومت بود که ایران اسلامی را بهعنوان الگوی خود برگزیدهاند. اما حضور باشکوه مردم ایران در پای صندوق رأی بهرغم همه موانع و مشکلات، که نماد همبستگی ملی و حمایت و پشتیبانی مردم از نظام اسلامی و نتیجه بدیهی آن نیز تجلی اقتدار و عظمت ایران اسلامی در جهان است، بهترین پشتوانه برای نیروهای جبهه مقاومت است که با اتکا بهنظام اسلامی مبارزه با رژیم صهیونیستی و اذناب نظام سلطه را در منطقه دنبال کرده و اکنون بهعنوان مؤثرترین نیروها در منطقه بهحساب میآیند. و آنها میتوانند بعدازاین روی یگانگی میدان و دیپلماسی حساب کنند.
15- میتوان از دلایل عدم حضور بخشهایی از جامعه در پای صندوقهای رأی دریافت که همه تصور آنها از نظام مدیریت کشور، همین مدیران کنونی هستند و به همین دلیل این احساس به این بخش از آحاد جامعه دست داده که مشکلات قابلحل نیست، پس چرا باید در پای صندوقهای رأی حاضر شوند و در نقطه مقابل آن اکثریتی که بهرغم همه فشارها و تحریمها و جنگ روانی دشمن و بیماری کرونا در پای صندوقهای رأی حاضرشده و با رأی به آقای رئیسی با ملاحظه کارنامه روشن عملکرد ایشان درگذشته و دستاوردهای ارزندهای که کشور از مدیریت انقلابی و جهادی در بسیاری دیگر از عرصههای کشور داشته است، به موفقیت دولت سیزدهم و عمل او مبتنی بر ارزشهای دینی و انقلابی امیدوار هستند.
بازدیدها: 0