1- قال الامام علىّ بن موسى الرّضا (علیه السلام) :
مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، كانَ كَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.([1])
حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر مؤمنى كه قبر امام حسین علیه السلام را كنار شطّ فرات )در كربلا( زیارت كند همانند كسى است كه خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت كرده باشد.
2- كَتَبَ (علیه السلام): أبْلِغْ شیعَتى: إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ حَجَّه، فَقُلْتُ لاِبى جَعْفَر (علیه السلام): ألْفُ حَجَّه؟!
قالَ: إى وَاللهُ، وَ ألْفُ ألْفِ حَجَّه، لِمَنْ زارَهُ عارِفاً بِحَقِّهِ.([2])
حضرت به یكى از دوستانش نوشت: به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت ـ قبر ـ من معادل است با یك هزار حجّ.
راوى گوید: به امام جواد (علیه السلام) عرض كردم: هزار حجّ براى ثواب زیارت پدرت مى باشد؟!
فرمود: بلى، هر كه پدرم را با معرفت در حقّش زیارت نماید، هزار هزار ـ یعنى یك میلیون ـ حجّ ثواب زیارتش مى باشد.
3- قالَ (علیه السلام): أوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاهُ فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاهُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.([3])
فرمود: اوّلین عملى كه از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
4- قالَ (علیه السلام): لِلصَّلاهِ أرْبَعَهُ آلاف باب.([4])
فرمود: نماز داراى چهار هزار در (جزء و شرط) مى باشد.
5- قالَ (علیه السلام): الصَّلاهُ قُرْبانُ كُلِّ تَقىّ.([5])
فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزكارى را – به خداوند متعال – نزدیك كننده است.
6- قالَ (علیه السلام): یُؤْخَذُ الْغُلامُ بِالصَّلاهِ وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنینَ.([6])
فرمود: پسران باید در سنین هفت سالگى به نماز وادار شوند.
7- قالَ (علیه السلام): فَرَضَ اللهُ عَلَى النِّساءِ فِى الْوُضُوءِ أنْ تَبْدَءَ الْمَرْئَهُ بِباطِنِ ذِراعِها وَ الرَّجُلُ بِظاهِرِ الذِّراعِ.([7])
فرمود: خداوند در وضو بر زنان لازم دانسته است كه از جلوى آرنج دست، آب بریزند و مردان از پشت آرنج. (این عمل از نظر فتواى مراجع تقلید مستحبّ مى باشد).
8- قالَ (علیه السلام): رَحِمَ اللهُ عَبْداً أحْیى أمْرَنا، قیلَ: كَیْفَ یُحْیى أمْرَكُمْ؟
وَ قالَ (علیه السلام) : یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَیُعَلِّمُها النّاسَ.([8])
فرمود: رحمت خدا بر كسى باد كه أمر ما را زنده نماید، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد.
9- قالَ (علیه السلام): لَتَأمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ، اَوْلَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْكُمْ شِرارُكُمْ، فَیَدْعُو خِیارُكُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.([9])
فرمود: باید هر یك از شماها امر به معروف و نهى از منكر نمائید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلّط یافته و آنچه كه خوبانِ شما، دعا و نفرین كنند مستجاب نخواهد شد.
10- قالَ (علیه السلام): مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلى مایُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ، فَلْیَكْثُرْ مِنْ الصَّلوهِ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، فَإنَّها تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً.([10])
فرمود: كسى كه توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمّد و اهل بیتش(علیهم السلام)صلوات و درود فرستد، كه همانا گناهانش ـ اگر حقّ الناس نباشد ـ محو و نابود گردد.
11- قالَ (علیه السلام): الصَّلوهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبیحَ وَالتَّهْلیلَ وَالتَّكْبیرَ.([11] )
فرمود: فرستادن صلوات و تحیّت بر حضرت محمّد و اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) در پیشگاه خداوند متعال، پاداش گفتن «سبحان الله، لا إله إلاّ الله، الله اكبر» را دارد.
12- قالَ (علیه السلام): لَوْخَلَتِ الاْرْض طَرْفَهَ عَیْن مِنْ حُجَّه لَساخَتْ بِأهْلِها.([12])
فرمود: چنانچه زمین لحظه اى خالى از حجّت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو مى برد.
13- قالَ (علیه السلام): عَلَیْكُمْ بِسِلاحِ الاْنْبیاءِ، فَقیلَ لَهُ: وَ ما سِلاحُ الاْنْبِیاءِ؟ یَا ابْنَ رَسُولِ الله! فَقالَ (علیه السلام): الدُّعاءُ.([13])
فرمود: بر شما باد به كارگیرى سلاح پیامبران، به حضرت گفته شد: سلاح پیغمبران(علیهم السلام)چیست؟
در جواب فرمود: توجّه به خداوند متعال; و دعا كردن و از او كمك خواستن مى باشد.
14- قالَ (علیه السلام): صاحِبُ النِّعْمَهِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَهُ عَلى عَیالِهِ.([14])
فرمود: هر كه به هر مقدارى كه در توانش مى باشد، باید براى اهل منزل خود انفاق و خرج كند.
15- قالَ (علیه السلام): المَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهیرٌ وَ رَحْمَهٌ وَلِلْكافِرِ تَعْذیبٌ وَ لَعْنَهٌ، وَ إنَّ الْمَرَضَ لا یَزالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتّى لا یَكُونَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ.([15])
فرمود: مریضى، براى مؤمن سبب رحمت و آمرزش گناهانش مى باشد و براى كافر عذاب و لعنت خواهد بود.
سپس افزود: مریضى، همیشه همراه مؤمن است تا آن كه از گناهانش چیزى باقى نماند و پس از مرگ آسوده و راحت باشد.
16- قالَ (علیه السلام): إذَا اكْتَهَلَ الرَّجُلُ فَلا یَدَعْ أنْ یَأكُلَ بِاللَّیْلِ شَیْئاً، فَإنَّهُ أهْدَءُ لِنَوْمِهِ، وَ أطْیَبُ لِلنَّكْهَهِ.([16])
فرمود: وقتى كه مرد به مرحله پیرى و كهولت سنّ برسد، حتماً هنگام شب ـ قبل از خوابیدن ـ مقدارى غذا تناول كند كه براى آسودگى خواب مفید است، همچنین براى هم خوابى و زناشوئى سودمند خواهد بود.
17- قالَ (علیه السلام): إنَّما یُرادُ مِنَ الاْمامِ قِسْطُهُ وَ عَدْلُهُ، إذا قالَ صَدَقَ، وَ إذا حَكَمَ عَدَلَ، وَ إذا وَعَدَ أنْجَزَ.([17])
فرمود: همانا از امام و راهنماى جامعه، مساوات و عدالت خواسته شده است كه در سخنان صادق، در قضاوت ها عادل و نسبت به وعده هایش وفا نماید.
18- قالَ (علیه السلام): لا یُجْمَعُ الْمالُ إلاّ بِخَمْسِ خِصال: بِبُخْل شَدید، وَ أمَل طَویل، وَ حِرص غالِب، وَ قَطیعَهِ الرَّحِمِ، وَ إیثارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ.([18])
فرمود: ثروت، انباشته نمى گردد مگر با یكى از پنج خصلت:
بخیل بودن، آرزوى طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم كردن، آخرت را فداى دنیا كردن.
19- قالَ (علیه السلام): لَوْ أنَّ النّاسَ قَصَّرَوا فِى الطَّعامِ، لاَسْتَقامَتْ أبْدانُهُمْ.([19])
فرمود: چنانچه مردم خوراك خویش را كم كنند و پرخورى ننمایند، بدن هاى آن ها دچار امراض مختلف نمى شود.
20- قالَ (علیه السلام): مَنْ خَرَجَ فى حاجَه وَ مَسَحَ وَجْهَهُ بِماءِالْوَرْدِ لَمْ یَرْهَقْ وَجْهُهُ قَتَرٌ وَلا ذِلَّهٌ.([20])
فرمود: هركس هنگام خروج از منزل براى حوایج زندگى خود، صورت خویش را با گلاب خوشبو و معطّر نماید، دچار ذلّت و خوارى نخواهد شد.
21- قالَ (علیه السلام): إنَّ فِى الْهِنْدِباءِ شِفاءٌ مِنْ ألْفِ داء، ما مِنْ داء فى جَوْفِ الاْنْسانِ إلاّ قَمَعهُ الْهِنْدِباءُ.([21])
فرمود: گیاه كاسنى شفاى هزار نوع درد و مرض است، كاسنى هر نوع مرضى را در درون انسان ریشه كن مى نماید.
22- قالَ (علیه السلام): السَّخیُّ یَأكُلُ طَعامَ النّاسِ لِیَأكُلُوا مِنْ طَعامِهِ، وَالْبَخیلُ لا یَأكُلُ طَعامَ النّاسِ لِكَیْلا یَأكُلُوا مِنْ طَعامِهِ.([22])
فرمود: افراد سخاوتمند از خوراك دیگران استفاده مى كنند تا دیگران هم از امكانات ایشان بهره گیرند و استفاده كنند; ولیكن افراد بخیل از غذاى دیگران نمى خورند تا آن ها هم از غذاى ایشان نخورند.
23- قالَ (علیه السلام): شیعَتُنا المُسَّلِمُونَ لاِمْرِنا، الْآخِذُونَ بِقَوْلِنا، الْمُخالِفُونَ لاِعْدائِنا، فَمَنْ لَمْ یَكُنْ كَذلِكَ فَلَیْسَ مِنّا.([23])
فرمود: شیعیان ما كسانى هستند كه تسلیم امر و نهى ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگى ـ در عمل و گفتار ـ خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر كه چنین نباشد از ما نیست.
24- قالَ (علیه السلام) مَنْ تَذَكَّرَ مُصابَنا، فَبَكى وَ أبْكى لَمْ تَبْكِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْكِى الْعُیُونُ، وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیى فیهِ أمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.([24] )
فرمود: هر كه مصائب ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ را یادآور شود و گریه كند یا دیگرى را بگریاند، روزى كه همه گریان باشند او نخواهد گریست، و هر كه در مجلسى بنشیند كه علوم و فضائل ما گفته شود همیشه زنده دل خواهد بود.
25- قالَ (علیه السلام): الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَهِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَه، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَهِ مَخْذُولٌ، وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَهِ مَغْفُورٌ لَهُ.([25])
فرمود: انجام دادن حسنه و كار نیك به صورت مخفى، معادل هفتاد حسنه است; و آشكار ساختن گناه و خطا موجب خوارى و پستى مى گردد و پوشاندن و آشكار نكردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود.
26- أنَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ؟ فَقالَ (علیه السلام): التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّهِ، وَ مُداهَنَهُ الاْعْداءِ، وَ مُداراهُ الاْصْدِقاءِ.([26])
از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد كه عقل و هوشیارى چگونه است؟
حضرت در جواب فرمود: تحمّل مشكلات و ناملایمات، زیرك بودن و حركات دشمن را زیر نظر داشتن، مدارا كردن با دوستان مى باشد – كه اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود -.
27- قالَ (علیه السلام): مابَعَثَ اللهُ نَبیّاً إلاّ بِتَحْریمِ الْخَمْرِ، وَ أنْ یُقِرَّ بِأنَّ اللهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ.([1])
فرمود: خداوند هیچ پیغمبرى را نفرستاده مگر آن كه در شریعت او شراب و مُسكرات حرام بوده است، همچنین هر یك از پیامبران معتقد بودند كه خداوند هر آنچه را اراده كند انجام مى دهد.
28- قالَ (علیه السلام): لا تَتْرُكُوا الطّیبَ فى كُلِّ یَوْم، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَیَوْمٌ وَ یَوْمٌ، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَفى كُلِّ جُمْعَه.([2])
فرمود: سعى نمائید هر روز، از عطر استفاده نمائید و اگر نتوانستید یك روز در میان، و اگر نتوانستید پس هر جمعه خود را معطّر و خوشبو گردانید (با رعایت شرائط زمان و مكان).
29- قالَ (علیه السلام): إذا كَذِبَ الْوُلاهُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إذا جارَالسُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَهِ، وَ إذا حُبِسَتِ الزَّكاهُ ماتَتِ الْمَواشى.([3])
فرمود: هرگاه والیان و مسئولان حكومت دروغ گویند باران نمى بارد، و اگر رئیس حكومت، ظلم و ستم نماید پایه هاى حكومتش سست و ضعیف مى گردد; و چنانچه مردم زكات ـ و خمس مالشان را ـ نپردازند چهارپایان مى میرند.
30- قالَ (علیه السلام): الْمَلائِكَهُ تُقَسِّمُ أرْزاقَ بَنى آدَمِ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلى طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَمَنْ نامَ فیما بَیْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ.([4])
فرمود: ما بین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائكه الهى ارزاق انسان ها را سهمیه بندى مى نمایند، هركس در این زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد.
31- قالَ (علیه السلام): مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللهُ قَلْبَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ.([5])
فرمود: هركس مشكلى از مؤمنى را بر طرف نماید و او را خوشحال سازد، خداوند او را در روز قیامت خوشحال و راضى مى گرداند.
32- قالَ (علیه السلام): إنّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إذا رَأیْناهُ بِحَقیقَهِ الإیمانِ وَ بِحَقیقَهِ النِّفاقِ.([6])
فرمود: همانا ما اهل بیت عصمت و طهارت چنانچه شخصى را بنگریم، ایمان و اعتقاد او را مى شناسیم كه اعتقادات درونى و افكار او چگونه است.
33- قالَ (علیه السلام): لا یَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً إلاّ أنْ یَكُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال: سُنَّهٌ مِنَ اللهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ نَبیِّهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ وَلیّهِ، أمَّا السَّنَّهُ مِنَ اللهِ فَكِتْمانُ السِّرِّ، أمَّا السُّنَّهُ مِنْ نَبِیِّهِ مُداراهُ النّاسِ، اَمَّا السُّنَّهُ مِنْ وَلیِّهِ فَالصَّبْرُ عَلَى النائِبَهِ.([7])
فرمود: مؤمن، حقیقت ایمان را درك نمى كند مگر آن كه 3 خصلت را دارا باشد:
خصلتى از خداوند، كه كتمان اسرار افراد باشد، خصلتى از پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) كه مدارا كردن با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا كه صبر و شكیبائى در مقابل شدائد و سختى ها را داشته باشد.
34- قالَ (علیه السلام): إنَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ أبْوابِ الْحِكْمَهِ، یَكْسِبُ الْمَحَبَّهَ، إنَّهُ دَلیلٌ عَلى كُلِّ خَیْر.([8])
فرمود: همانا سكوت و خاموشى راهى از راه هاى حكمت است، سكوت موجب محبّت و علاقه مى گردد، سكوت راهنمائى براى كسب خیرات مى باشد.
35- قالَ (علیه السلام): مِنَ السُّنَّهِ التَّزْویجُ بِاللَّیْلِ، لاِنَّ اللهَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَكَناً، وَالنِّساءُ إنَّماهُنَّ سَكَنٌ.([9])
فرمود: بهترین وقت براى تزویج و زناشوئى شب است كه خداوند متعال شب را وسیله آرامش و سكون قرار داده، همچنین زنان آرام بخش و تسكین دهنده مى باشند.
36- قالَ (علیه السلام):ما مِنْ عَبْد زارَ قَبْرَ مُؤْمِن، فَقَرَأ عَلَیْهِ «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، إلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَلِصاحِبِ الْقَبْرِ.([10])
فرمود: هر بنده اى از بندگان خداوند بر قبر مؤمنى جهت زیارت حضور یابد و هفت مرتبه سوره مباركه ـ إنّا أنزلناه ـ را بخواند، خداوند متعال گناهان او و صاحب قبر را مورد بخشش و آمرزش قرار مى دهد.
37- قالَ (علیه السلام): الاْخُ الاْكْبَرُ بِمَنْزِلَهِ الاْبِ.([11])
فرمود: برادر بزرگ جانشین و جایگزین پدر خواهد بود.
38- قالَ (علیه السلام): انَّما تَغْضَبُ للهِِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَلا تَغْضَبْ لَهُ بِأكْثَرَ مِمّا غَضِبَ عَلى نَفْسِهِ.([12])
فرمود: چنانچه در موردى خواستى غضب كنى و براى خدا برخورد نمائى، پس متوجّه باشكه غضب و خشم خود را در جهت و محدوده رضایت و خوشنودى خداوند، اِعمال كن.
39- قالَ (علیه السلام): خَیْرُ الاْعْمالِ الْحَرْثُ، تَزْرَعُهُ، فَیَأكُلُ مِنْهُ الْبِرُّ وَ الْفاجِرُ، أمَّا الْبِرُّ فَما أكَلَ مِنْ شَیْىء إسْتَغْفَرَ لَكَ، وَ أمَّا الْفاجِرُ فَما أكَلَ مِنْهُ مِنْ شَیْىء لَعَنَهُ، وَ یَأكُلُ مِنهُ الْبَهائِمُ وَ الطَّیْرُ.([13])
فرمود: بهترین كارها، شغل كشاورزى است، چون كه در نتیجه كشت و تلاش، همه انسان هاى خوب و بد از آن استفاده مى كنند.
امّا استفاده خوبان سبب آمرزش گناهان مى باشد، ولى استفاده افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده ها و چرندگان از تلاش و نتیجه كشت بهره مند خواهند شد.
40- قالَ (علیه السلام): مَنْ تَرَكَ السَّعْیَ فى حَوائِجِهِ یَوْمَ عاشُوراء، قَضَى اللهُ لَهُ حَوائجَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ قَرَّتْ بِنا فِى الْجِنانِ عَیْنُهُ.([14])
فرمود: هركس روز عاشوراى امام حسین (علیه السلام)، دنبال كسب و كار نرود (و مشغول عزادارى و حزن و اندوه گردد)، خداوند متعال خواسته ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده مى نماید; و در بهشت چشمش به دیدار ما – اهل بیت – روشن مى گردد.
منابع:
[1] – مستدرك الوسائل: ج 10، ص 250، ح 38. [2] – مستدرك الوسائل: ج 10، ص 359، ح 2. [3] – مستدرك الوسائل: ج 3، ص 25، ح 4. [4] – تهذیب الأحكام: ج 2، ص 242، ح 957. [5] – وسائل الشّیعه: ج 4، ص 43، ح 4469. [6] – وسائل الشّیعه: ج 21، ص 460، ح 27580. [7] – وسائل الشّیعه: ج 1، ص 467، ح 1238. [8] – بحارالأنوار: ج 2، ص 30، ح 13. [9] – الدّرّه الباهره: ص 38، س 3، بحار: ج 75، ص 354، ح 10. [10] – جامع الأخبار ص 59، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ح 2. [11] – أمالى شیخ صدوق ص 68، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ضمن ح 2. [12] – علل الشّرایع: ص 198، ح 21. [13] – بصائرالدّرجات: جزء 6، ص 308، باب 8، ح 5. [14] – وسائل الشّیعه: ج 21، ص 540، ح 27807. [15] – بحارالأنوار: ج 78، ص 183، ح 35، ثواب الأعمال: ص 175. [16] – محاسن برقى: ص 422، ح 208. [17] – الدّرّه الباهره: ص 37، س 13، بحار: ج 75، ص 354، س 5. [18] – وسائل الشّیعه: ج 21، ص 561، ح 27873. [19] – مستدرك الوسائل: ج 2، ص 155، ح 30. [20] – مصادقه الإخوان شیخ صدوق: ص 52، ح 1. [21] – وسائل الشّیعه: ج 25، ص 183، ح 31693. [22] – مستدرك الوسائل: ج 15، ص 358، ح 8. [23] – جامع أحادیث الشّیعه: ج 1، ص 171، ح 234، بحار: ج 65، ص 167، ح 24. [24] – وسائل الشّیعه: ج 14، ص 502، ح 19693. [25] – وسائل الشّیعه: ج 16، ص 63، ح 20990. [26] – أمالى شیخ صدوق: ص 233، ح 17.[1] – بحارالأنوار: ج 4، ص 97، ح 3. [2] – مستدرك الوسائل: ج 6، ص 49، ح 6. [3] – أمالى شیخ طوسى: ص 82، مستدرك الوسائل: ج 6، ص 188، ح 1. [4] – وسائل الشّیعه: ج 6، ص 497، ح 6533. [5] – اصول كافى: ج 2، ص 160، ح 4، وسائل الشّیعه: ج 16، ص 372، ح 6. [6] – إعلام الورى: ج 2، ص 70، بصائرالدّرجات: جزء 8، ص 308، ح 5. [7] – بحارالأنوار: ج 75، ص 334، ح 1، مستدرك الوسائل: ج 9، ص 37، ح 10138. [8] – مستدرك الوسائل: ج 9، ص 16، ح 10073 [9] – وسائل الشّیعه: ج 3، ص 91، ح 22040. [10] – من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 115، ح 541، وسائل الشیعه: ج 3، ص 227، ح 3479. [11] – وسائل الشّیعه: ج 20، ص 283، ح 25636. [12] – عیون أخبارالرّضا(علیه السلام): ج 1، ص 292، ح 44. [13] – الكافى: ج 5، ص 260، ح 5. [14] – عیون أخبارالرّضا(علیه السلام): ج 1، ص 299، ح 57.
بازدیدها: 522