از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است: در روز عاشورا اینگونه به همدیگر تعزیت و تسلیت بگویید: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السّلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الامام المهدیّ من آل محمد علیهم السّلام»؛ خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السّلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولیّ او حضرت مهدی از آل محمد علیهم السّلام، طلب خون آن حضرت کرده و به خونخواهی او برخیزیم.»
این است که مسأله خونخواهی «ثار الله»، امری مهم و جدّی است و باید از این طریق، در نزد خداوند کسب وجاهت و آبرو نموده، به درگاهش تقرّب جوییم و نزدیکی به درگاه امام حسین(علیه السلام) را نصیب خود سازیم. برای این خون خواهی و دستیابی به ثمراتش، باید به «انتظار» امام منصور و یاری شده از طرف خدا بمانیم.
آشکار است که «انتظار»، آداب و ادبیات لازم خود را میطلبد؛ از این رو باید در حوزۀ پیام و بیان به تبیین و تبویب آن همّت گماریم و حوزههای اندیشه، فرهنگ و عینیت جوامع شیعی و اسلامی را با عطر نجوای «این الطالب بدم المقتول بکربلاء»معطر سازیم و به همپیوستگی این دو فرهنگ را روشن کنیم.
در سایۀ «فرهنگ عاشورا» دستمایههای غنی از جریانشناسی «ظلم و جور» بهدست میآید؛ از یک طرف با «پاکان و پاکیها» و از طرف دیگر با «تمامی پلیدیها و ناپاکان» مواجه هستیم. در این صورت وجود ما مالامال از دوستی و موالات نیکان و برائت و بیزاری از ناپاکان میشود. «پلیدان تاریخ» مؤسس «ظلم و جور» بودند و انتصاب «خلافت و امامت وحیانی» را به استهزا گرفتند. بنیان حکومت خویش را براساس ظلم و جور بنا کردند و ستمهای فراوانی به اهل بیت علیهم السّلام و شیعیان آنان روا داشتند: «و بالبرائة ممّن اسّس اساس ذلک و بنی علیه بنیانه و جری فی ظلمه و جوره علیکم و علی اشیاعکم.» من برائت و بیزاری خود را از این جریان سهگانه-که به وسیلۀ پلیدان شیطان صفت به وجود آمده است-اعلام میدارم و تقرّب به خدا و سپس تقرّب به شما را میطلبم و دوستی شما و دوستی دوستانتان را جویا هستم.
فرهنگ«موالات» نمایانگر نشانههایی است که ما را به دین رهنمون میشود و نیز عهدهدار اصلاح تمامی حوزههای امور دنیوی ما است و مضامین و بیان مزبور در زیارت «جامعه کبیره» نوازشگر جانهای عاشقان اهل بیت علیهم السّلام است: «و بموالاتکم علّمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا»؛در سایۀ موالات و دوستی متقابل شما پاکان هستی، معالم دین-که همان نشانههای رسانندۀ به دین است-تعلیم میشود و تمامی فسادهای دنیوی را-در شکلها و نظامهای مختلف آن اصلاح میگرداند.
با این نگاه به موالات است که ما نه تنها نیازمند؛ بلکه ناچار و مضطرّ به موالات با شما هستیم و از تمامی بیگانگان و اندیشهها و جریانهای غیر وابسته شما خود را جدا میسازیم. کانون تلاش و کوشش ما تنها در جهت بسط «فرهنگ موالات» با شما است. با این نگاه آنچه مربوط به دشمنان شما و غیر از شما باشد، برنمیتابیم و بر خود هیچ تسامح و تساهلی را روا نمیداریم، بلکه با شدّت تمام میتازیم و در این مسیر جان میبازیم، زیرا مجرای فیض الهی شمایید و در آستان شما فوز و نجات آشیانه گرفته است:«من اتاکم نجی…و ضلّ من فارقکم.» هرکس از شما جدا شود، گمراه میگردد و تمامی هستیاش گم میشود. این همان «خوض» و به زمین فرورفتن و در دل خاک گم شدن است.
«فاز الفائزون بولایتکم»؛ یعنی با ولایت شما پاکان هستی است که میتوان سر به آسمان عبودیت و قرب حقّ سایید و جام «قرب حقّ» و «قرب شما» را یک جرعه سرکشید. این ادبیات موجود در متون دعایی (همانند زیارت جامعه و حدیث قدسی زیارت عاشورا) در جای جای وجود ما میخلد و دعوت حقّ را با فطرت انسان عجین میکند.
در این صورت حال تحمّل دیگران را ندارم مرا چه رسد به دشمنان شما که رگ غیرت دینی ام را از جا میکند و هستی را بر من تنگ میکند. آری ما تولاّ و تبرّا داریم و با خود دروغ نمیگوییم و با دیگران مزاح نمیکنیم؛ «و اتقرّب الی الله ثمّ الیکم بموالاتکم و موالاة ولیکم،و بالبرائة من اعدائکم و الناصبین لکم الحرب،و بالبرائة من اشیاعهم و أتباعهم،انّی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولیّ لمن والاکم و عدوّ لمن عاداکم.»
اینسان «فرهنگ عاشورا» بر آسمان دل ما میبارد و گامبهگام ما را به سمت و سوی فرهنگ سرسبز مهدوی روانه میسازد و ما را در این معبر از «نینوا» تا «انتظار» همراهی میکند. ما باید از سرزمین گرم و خشک نینوا و دشت تفتیده و تکیدهاش عبور کنیم و با کولهبار «فرهنگ عاشورا» ،افق «انتظار» را نشانه رویم و غزلهایمان را اینگونه سردهیم:«السّلام علی ربیع الانام و نضرة الایّام» «سلام بر بهار مردم و خرّمی روزگاران.»
همراهی در دنیا و آخرت
«فأسأل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنی البرائة من اعدائکم ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخرة». وقت درخواست از خداوند فرا رسیده است؛خدایی که معرفت شما و معرفت دوستان و اولیای شما را بر من کرامت فرموده و برائت و بیزاری جستن از اعدا و دشمنان شما را بر من روزی کرده است. درخواست و سؤال من این است که خداوند، من را در دنیا و آخرت، با شما «پاکان و مطهّران» قرار بدهد. «معیت و همراهی»با شما در دنیا و آخرت، درخواست من است؛ زیرا پس از شناخت و معرفت از «پاکان» و «پلیدان» ،عشق و محبت من نمیتواند «کور و سرگردان» باشد و من جهت خود و سمتوسوی «قرب و بعد» خود را مییابم و شکل میگیرم و از گم شدن رهایی مییابم.
میخواهم وجودی سرشار و در حال زیاد شدن و فائز گشتن بیابم. این در صورتی ممکن است که با پاکان آزاد از هرگونه پستیها و زشتیها همراه باشم و وجود خویش را وسعت و عمقی بالنده و رشد یابنده دهم. این حرکت را نهایتی نیست و محدودهای او را نمیتواند در حصار کشد، بلکه جهتی مستمرّ و بی نهایت را نشانه گرفته است. ازاینرو معیّت و همراهی را در دنیا و آخرت و در ظرف بیحصار میطلبم.
ثباتقدم
«و ان یثبّت لی عندکم قدم صدق فی الدّنیا و الآخره»؛درخواست دیگرم از خدا این است که در دنیا و آخرت، ثبات مرا در پیشگاه شما «پاکان» عنایت فرماید؛به گونهای که ثباتقدم صادقانه و حقیقی داشته باشم. در این«معیت و همراهی»با شما افراد بسیاری بودهاند ولی آن را درک نکردهاند و ثباتقدم صادقانه و حقیقی نداشتهاند.
«و اسأله ان یبلّغنی المقام المحمود لکم عند اللّه»؛ «و از خدا درخواست میکنم که مرا به مقام پسندیدهای برساند که در پیشگاه خداوند برای شما وجود دارد.» «و ان یرزقنی طلب ثاری[کم]مع امام هدی ظاهر ناطق بالحقّ منکم»؛و«درخواست میکنم به اینکه خونخواهی شما را همراه با امام مهدی، رهبر و راهنمای ظاهر و گویای به حقّ از خود شما روزیام گرداند.»
پس از بصیرت یافتن، در دو حوزۀ «دشمنشناسی» و «معرفت پاکان و اولیا» و تعیین موضوع و شکلگیری ایمان(حبّ و بغض و سلام و لعن)؛ فرهنگ عاشورا به ما میآموزد که از خداوند بخواهیم تا معیت و همراهی، ثباتقدم صادقانه، مقام محمود و خونخواهی ثار اللّه همراه با امام مهدی را نصیب و بهرۀ ما کند.
همچنین بیان میکند که نالایقان، چگونه حسین زهرا را در نینوا رها کردند و به طوفان «کرب» و «بلا» سپردند و دست از «معیت» او شستند و ثباتقدم صادقانه با وی نداشتند. نتیجه آن شد که «ثار اللّه» زمین را گلگون و زمان را شفقگون کرد. در زیر سنگها اشک عبیط و خون تازه جاری شد. سید الشهدا علیه السّلام با یاران اندک ولی باوفایش، پردۀ جهالت و تحیّر ضلالت را از رخ تاریخ کنار زد و مشعل راهیاب گیتی شد. همانگونه که سپاهیان امام حسین علیه السّلام غربال شدند و تنها یاوران پاک،خالص و باوفای او باقیماندند؛ یاران حضرت مهدی نیز غربال خواهند شد. در حدیثی از امام رضا علیه السّلام آمده است:«و الله لا یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی تمحّصوا و تمیّزوا و حتی لا یبقی منکم الا الاندر فالاندر» «به خدا قسم!آنچه که چشم به راه آن دارید،انجام نپذیرد تا آنکه پاک شوید و تمییز یابید و تا آنکه نماند از شما مگر کمتر و باز کمتر.»
امام باقر علیه السّلام در پاسخ این سؤال که فرج شما کی خواهد بود،فرمود: «هیهات، هیهات لا یکون فرجنا حتی تغربلوا،ثم تغربلوا،ثم تغربلوا» ؛«فرج و ظهور حضرت اتفاق نمیافتد، مگر آنکه شیعیان غربال شوند…[و به شدت در امتحان الهی شرکت کنند]»
و در حدیثی دیگر میفرماید»:«…هیهات،هیهات لا یکون الذی تمدّون الیه اعناقکم حتی تمحصوا،[هیهات]و لا یکون الذی تمّدون الیه اعناقکم حتی تمیّزوا و لا یکون الذی تمدّون الیه اعناقکم حتی تغربلوا…»؛
هرگز!هرگز!آنچه بدان گردن کشیدهاید و چشمانتظار آن هستید(قیام مهدی علیه السّلام)انجام نخواهد گرفت،تا آنکه «پاک»شوید و آنچه بدان گردن کشیده و منتظرش هستید،نخواهد شد تا آنکه«تمییز» گردید و آنچه چشم به راهش هستید و گردن بدان کشیدهاید،نشدنی است تا اینکه غربال شوید.»
مراقبت از اعمال
همواره باید مراقب احوال خود باشیم تا هجوم فتنهها،شهوات و شبهات، رهزنی نکند و همچون مدعیانی نباشیم که گفتند:ای حسین!به کوفه درآی که ما سخت مشتاق دیدار و نصرت تو هستیم!و همگان دیدیم که چون یخ در مقابل دما و گرما،آب شدند و ذلیلانه به خانههایشان خزیدند و یا سفرههای چرب، آنان را دینفروش ساخت.
انتظار»،آمادهباش بودن است و آداب خود را میطلبد؛ازاینرو در احادیث آمده است:«انتظار الفرج من اعظم الفرج»؛ «انتظار خود بزرگترین فرج است»و«انتظار الفرج من الفرج»؛
«انتظار جزئی از فرج میباشد».منتظر در دوران انتظار مؤدب به آداب و ادبیات انتظار است و آن را تنها یک حالت نمیپندارد؛بلکه میداند انتظار،برترین اعمال است.«افضل اعمال امتی انتظار الفرج.»
منتظر کسی است که در حال آمادهباش است.در روایتی آمده است: «کمن کان فی فسطاط القائم»؛«هرکس منتظر قائم آل محمد باشد، همانند کسی است که در خیمه جنگی حضرت در حال آمادهباش است.»
گفتنی است که در زیارت،حضرت مهدی علیه السّلام نیز مانند امام حسین علیه السّلام «وتر موتور» نامیده شده است؛ ازاینرو شخص منتظر، از فرهنگ عاشورا میآموزد که:زمینهسازان قدرت ظلم و جور، از طریق فتنه، شبهات و شهوات، چگونه مردم آن عصر را رصد کرده، سالار شهیدان را تنها گذاشتند! در نتیجه تصمیم میگیرد که مبادا همانند آن نامروّتان،«مهدی زهرا» را تنها بگذارد و اسیر فریبهای زمینهسازان قدرت دشمن اهل بیت شود:«اللهم لا تجعلنی من خصماء آل محمد»؛«پروردگارا!مرا از دشمنان آل محمد قرار نده.»
زمینهسازان و مقدمهچینان قدرت ظلم و جور، به خوبی از شیطان آموختهاند که حوزههای وجودی آدمی را،چگونه در معرض شهوات قرار بدهند و به اعتیاد و عادت رسانند، پس از آن شبهات را نصب و علم کنند که در این صورت به خوبی نقشه آنان جواب میدهد.حضرت سجاد علیه السّلام این شگرد شیطان را در «صحیفۀ سجّادیه»افشا میکند:«یتعرض لنا بالشهوات و ینصب لنا بالشبهات»
امام حسین علیه السّلام فرمود: برای او[امام مهدی علیه السّلام] غیبتی است.در این غیبت برخی از دین برمیگردند و برخی ثابتقدم میمانند.هرکه در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتی که از سوی دشمنان ایجاد میشود و بر ایجاد شبهاتی-از این قبیل که اگر شما راست میگویید وعدۀ ظهور کی خواهد بود؟- استقامت کند،به قدری از اجر خداوند بهرهمند میگردد که انگار در کنار پیامبر با شمشیر بر دشمنان جنگیده است.»
شیاطین و زمینهسازان قدرت ظلم و جور،با ترفندهای گوناگون و جاذبهدار در صدد رهزنی یاران حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی)خواهند بود.پس باید بر انواع اذیتها،آزارها،تکذیبها،فتنهگریها و شبههافکنیها صبر و استقامت کنیم.
دشمنان میخواهند که حضرتش برای همیشه «وتر موتور» و تنها گذاشته شود. آنان طرح و نیتهایی دارند و با آن حضرت عداوتها و دشمنیها میکنند. اللهم اذلّ کلّ من ناواه»؛«خدایا هرکه نیت بدی نسبت به او دارد،ذلیل گردان»» «و اهلک کل من عاداه»؛«خدایا همۀ دشمنان او را هلاک گردان» آنان برای او مکر و کیدهایی در نظر دارند:«و امکر لمن کاده»؛«خدایا با کسانی که برای[مهدی]مکر و کید میکنند،خودت مکر بفرما.» «و استأصل من جحده حقه»؛«خدایا ریشهکن فرما کسی را که منکر حقانیتش میباشد.» و امرش را سبک میشمارند:«و استهان بامره»؛«خدایا!کسی که امر حضرت صاحب را سبک بشمارد ریشهکن فرما.» سعی و تلاش دارند که نورش را خاموش سازند:«و سعی فی اطفاء نوره»و میخواهند که ذکر و یاد مهدی را بهدست فراموشی بسپارند:«و اراد اخماد ذکره.»
آنان همچنانکه سالار شهیدان را با انواع طرحها، تنها و بییاور ساختند؛ میخواهند امام عصر علیه السّلام نیز تنها و بییاور بماند. نباید دلخوش داشت که ما دغدغه غیبت و آرزوی ظهورش را داریم؛ زیرا بسیاری برای امام حسین علیه السّلام، نامۀ دعوت نوشتند و خیلی از او یاد کردند؛ اما در موقع نیاز، آن حضرت را تنها گذاشتند!
امام صادق علیه السّلام میفرماید: «چون قائم قیام کند،کسی که خود را اهل این امر میپنداشته است، از این امر بیرون میرود؛در مقابل،افرادی مانند خورشیدپرستان و ماهپرستان، به آن میپیوندند.» پس«انتظار» ثبات قدم میخواهد:«ثبتنا علی مشایعته»»
«خدایا!ما را بر دنباله روی و شیعه بودنش،ثابت قدم بدار.» مگر نه این است که دشمنان امام حسین علیه السّلام سابقههای ویژهای داشتند و از خواص بودند؟!
«نینوا» معارف و عبرتها را بر ما تمام کرده و اتمام حجت نموده است.
باید از خدا بخواهیم که:«و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام.»
ثبات قدم صادقانه و با حسین بودن و همانند اصحاب حسین بودن را باید بخواهیم تا اینکه این جریان ادامه یابد و در رکاب فرزندش مهدی موعود،جزء خونخواهان«ثار الله»باشیم و اینگونه نینوا را معبر انتظار سازیم. منبع:عقیق
بازدیدها: 130