گذری بر بیکران دعای افتتاح – قسمت دوم
اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِک وَ مَسْأَلَتِک فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی.
خدایا! تو خود پیش از این به من رخصت داده ای که بخوانمت و از تو درخواست کنم؛ پس ستایشم را بشنو، ای شنوا! و پاسخ سخنم را بده، ای مهربان! و لغزشم را نادیده بگیر، ای آمرزنده!
نکته ها
«اِذن» به معنی اجازه و رخصتی است که قبل از انجام کار صادر می شود. بنابراین اگر می توانیم دست به درگاه الهی بلند کنیم، به سبب آن است که رخصتش پیش از آن، از طرف خداوند مهربان صادر شده است.
تا که از جانب معشوق نباشد کِشِشی کوششِ عاشق بیچاره به جایی نرسد
(اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِک وَ مَسْأَلَتِک)
همان طور که اقتضای «سمیع» بودن خدای متعال، شنیدنِ مدح بندگان است، (فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی)، لازمه رحمت او پاسخ دادن به دعای آن ها (وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی) و مقتضای آمرزنده بودن او، نادیده گرفتنِ لغزش های بندگان است. (وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی)
در رابطه انسان و خدا، هم «خواندن» و «صدا زدنِ» خدای متعال مهم است و هم «خواستن» از او.
قرآن کریم، از جانب خدای مهربان، هم به ما دستور داده تا پروردگار خویش را بخوانیم: «وَ قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي»، و هم ما را فراخوانده تا از او بخواهیم: «وَ اسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ».
خداوند کریم به ما در مقابل «خواندن» وعده «پاسخ» داده: «وَ قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»، و در مقابل «خواستن»، «عطا کردن» را قطعی دانسته است: «وَ آتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ».
ولی آن چه در این میان مهم است، چگونه خواندن و چگونه خواستن و چه خواستن است؛ که اهل بیت علیهم السّلام در ادعیه سفارش شده، آن را به ما آموزش داده اند.
پیام
از خدا بیاموزیم! با آن که او بزرگ ترین و کامل ترین است، آغاز ارتباط گیری از جانب اوست. (اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِک…)
فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ(3) قَدْ کشَفْتَهَا وَ عَثْرَهٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَهٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَهِ بَلَاءٍ قَدْ فَککتَهَا.
خدای من! چه بسیار غم های شدیدی که آن ها را برطرف کردی، و چه بسیار اندوه هایی که از میان بردی، و چه بسیار لغزش هایی که نادیده گرفتی، و چه بسیار رحمتی که گسترش دادی، و چه بسیار حلقه های بلایی که از هم گسستی.
نکته ها
الطاف الهی در چهره های مختلفی شامل حال انسان می شود. خدای مهربان، هم غم و اندوه هایمان را برطرف می کند، هم لغزش هایمان را نادیده می گیرد، هم رحمت خویش را بر سراسرِ زندگی مان گسترش می دهد، و هم بلاها را از ما دور می کند.
در پیشگاه خدا سزاوار است عنایت ها و لطف هایی که در گذشته شامل حالمان کرده را یادآور شویم؛ چراکه لطف های پیشین، در واقع، پشتوانه محکمی است برای درخواست های کنونی ما. (فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا…)
پیام ها
1- مُسبِّب الاسباب، خدای متعال است. شاید در ظاهر، گرفتاری و غم و اندوه ها به وسیله سبب های مادی برطرف شوند، ولی در واقع، گره تمام سختی ها با عنایت الهی باز می شود. (فَکمْ یَا إِلَهِی مِنْ کرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا… )
2- هیچ گاه نباید از خدای رئوف ناامید شد. او همان طور که اندوه های گذشته را برطرف کرده، غم های کنونی را نیز می تواند از بین ببرد و همان طور که لغزش های گذشته را نادیده گرفته، لغزش های فعلی را نیز می تواند نادیده بگیرد. او همان طور که در گذشته، رحمت خویش را شامل حال ما کرده، اکنون نیز می تواند این کار را انجام دهد و همان طور که بلاهای گذشته را از بین برده، بلاهای حاضر را نیز می تواند برطرف کند.
3- زیادی الطاف الهی نباید سبب شود که آن ها را فراموش کنیم؛ بلکه باید همه آن ها را یادآور شویم. (مِنْ کرْبَهٍ… وَ هُمُومٍ… وَ عَثْرَهٍ… وَ رَحْمَهٍ… وَ حَلْقَهِ بَلَاءٍ)
الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک وَ لَمْ یَکنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً.
ستایش مخصوص خداوندی است که نه همسر و فرزندی برای خود گرفته، و نه در حاکمیت، شریکی برای اوست، و نه به سبب ضعف و ذلّت، (حامی و) یاوری دارد؛ و او را به طور شایسته بزرگ بشمار!
نکته ها
این فراز از دعای افتتاح ، مضمون آیه شریفه 111 سوره مبارکه إسراء است: «وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَ لَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيرًا». با این تفاوت که در این آیه، موضوع همسر نداشتنِ خداوند مطرح نشده؛ هرچند این موضوع در آیه 101 سوره شریف انعام، و آیه 3 سوره نورانی جنّ، مورد توجه قرار گرفته و بیان شده است.
امامان معصوم علیهم السّلام با پیروی از قرآن کریم، خداوند متعال را با اعتقاد به توحید و بی نیازی او حمد می کنند. (الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک… ) اقتضای بزرگ داشت خداوند، منزّه دانستن او از هر نوع شریک و همتا است. (الْحَمْدُ لله الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً… وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً)
پیام ها
1- بزرگی و کبریایی مخصوص خداوند است؛ پس او را به طور ویژه ای باید بزرگ داشت. (… کبِّرْهُ تَکبِیراً)
2- الف و لام در «الحمد» اشاره به این نکته دارد که مراد از «حمد»، تمام حمد و جنس ستایش است؛ براین اساس«الْحَمْدُ لِلَّهِ» یعنی همه ستایش ها برای اوست.
…ادامه دارد.
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0