ویژگیهای برجسته اندیشمندان وارسته همچون شهید آیت الله قدوسی که زندگی آنان سرشار از تلاشهای علمی، فرهنگی، مبارزاتی و همراه با رنجهای فراوان است، نمونهای از ارزشهای الهی به شمار میرود. این خداجویان خوشخو در حیات بابرکت خود، شمعگونه در اشتیاق به معبود از جان مایه نهادند و سرانجام به دیدار حق شتافتند. درنگ در زندگی این اسوههای فضل و فضیلت، نعمتی است تا با اقتدار به راه این مربیان تقوا و راستقامتان جاویدان تاریخ، فضیلتهای اخلاقی را در جامعه استوار سازیم و در ترویج فرهنگ فرزانگی و پرواپیشگی کوشا باشیم.
خانواده و ولادت
آخوند ملااحمد، عالمی بزرگ و مرجع امور شرعی مردمان نهاوند و نواحی اطراف آن به شمار میرفت. این دانشور بزرگ با کار در زمینهای کشاورزی خود، زندگی را میگذراند. مطالعه، عبادت و رسیدگی به امور شرعی و اجتماعی مردم، محور اصلی زندگی او بود. ملااحمد در پنجم ماه رجب، برابر دوازده مرداد 1306، صاحب فرزندی شد که او را علی نامید. مادر این کودک که از پرورشهای پرمایه خانوادگی و نجابت ذاتی بهرهای داشت، با کولهباری از فضیلت و عطوفت، در رونق بخشیدن به کانون این خانواده میکوشید و علی قدوسی در دامان پرمهر و محبت این بانو، ایام خردسالی را گذراند.
دوران شکوفایی
شهید آیت الله قدوسی که آخرین فرزند خانواده بود، مقدمات تحصیل را در مکتبخانه و نزد پدر بزرگوارش آموخت و سپس دانشاندوزی را در آموزشگاههای جدید پی گرفت. در آن زمان، یکی از روحانیان که برای تبلیغ به نهاوند رفته بود، با وجود آنکه شناخت چندانی از خانواده قدوسی نداشت، یک روز پس از اقامه نماز، بر فراز منبر رفت و در سخنرانیاش گفت: دیشب در رؤیایی راستین، رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله را مشاهده کردم که با دستان مبارک بر سر پسر ملااحمد عمامه گذاشت. اگر ایشان چنین فرزندی دارد و اکنون در مسجد حاضر است، خود را معرفی کند. پس از آنکه حاضران، علی را به او شناساندند، از منبر پایین آمد، علی را در آغوش گرفت و خطاب به وی گفت: مقامی عالی در انتظارت است، قدرش را بدان. پس از این جریان، تحولی شگفت در وجود علی قدوسی پدید آمد و در سال1321 در حالی که پانزده ساله بود، زادگاه و خانواده را به قصد تحصیل و اقامت در قم ترک گفت.
تحصیلات در قم
آیت الله قدوسی، درسهای مقدمات و سطح حوزه علمیه را نزد استادان وقت از جمله شهید آیت الله صدوقی آموخت و پس از آن به درس خارج آیت الله بروجردی راه یافت. همچنین او این افتخار را به دست آورد که از محضر امام خمینی رحمهالله در فقه و اصول استفاده کند و با همتی عالی، در سال1341 به مقام اجتهاد برسد. شهید قدوسی از همان روزهای تحصیل نزد حضرت امام، به ایشان علاقهمند شد و تصمیم گرفت در حیات علمی، آموزشی، سیاسی و اجتماعی خود، آن پیر پارسا را اسوه خود قرار دهد و در پیمودن مسیر تقوا و تزکیه از اخلاق و رفتار ایشان پیروی کند.
خوشهچینی از خرمن خرد
یکی از شخصیتهایی که در شکوفایی بعد اخلاقی و عرفانی شهید قدوسی بسیار مؤثر بود، علامه طباطبایی است. وی همراه شهید مطهری و شهید بهشتی به محضر این عالم ربّانی راه مییافت و جرعههایی از حکمت و معنویت این چشمه ملکوتی را به کام ذهن خویش سرازیر میساخت. او پس از سالها شاگردی نزد آن مفسر عالیقدر، چنان مورد توجه علامه قرار گرفت که وی را به دامادی خود پذیرفت و دخترش، نجمه سادات طباطبایی را به عقد ازدواجش درآورد. علامه برای شهید قدوسی احترام ویژهای قائل بود و همواره میگفت: « خداوند به این مرد درایت شگفتی داده است.» ازاینرو، بخشی از کارهای مهم خویش را به شهید قدوسی میسپرد و میگفت: «هر وقت امری را به وی تفویض میکنم، دیگر از بابت آن آسودهخاطرم.»
روزهای مقاومت
گام نهادن آیت الله قدوسی در عرصههای علمی و عرفانی، وی را از تلاشهای سیاسی باز نداشت و او در مبارزات مردم ایران به رهبری آیت الله کاشانی در سال1331و 1332 در صحنههای اجتماعی حضور یافت. سپس با فداییان اسلام ارتباط برقرار کرد و از حامیان نواب صفوی شد و در همان سالها، آموزشهای نظامی را در مناطق کوهستانی گذرانید و در برپایی تظاهرات مردمی نقش برجستهای داشت.
همچنین تنها کسی که در شهر نهاوند در مقابل حزب توده ایستاد و امکان پیشرفت سرطانی آنان را در این شهر گرفت، شهید قدوسی بود و آنقدر پایداریاش ادامه یافت که به عقبنشنی طرفداران این حزب در نهاوند انجامید.
در نهضت امام خمینی رحمت الله علیه
شهید قدوسی به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام خمینی رحمهالله در صف پیشتازان نهضت مقدس اسلامی قرار گرفت. او در شمار استادان حوزه علمیه قم، فریاد دشمنکوب آن رهبر عالیقدر را با تمام وجود لبیک گفت و همراه علما و فقیهان حوزه، با افشاگریهای پیدرپی، روشنگریهای مؤثر و اعتراضهای شدید از راه نشریات، اعلامیهها و سخنرانیها، به خنثی ساختن نقشههای استبداد و استکبار پرداخت. در روزهای اختناق، گروهی از یاران امام یک تشکل مخفی را پدید آوردند که بعدها به گروه یازده نفری موسوم شد. این مجموعه برای نبرد با رژیم شاه، اصلاح نظام آموزشی حوزه و ایجاد تحرک در شخصیتهای مبارز، نقش عمدهای را ایفا میکرد. البته در فروردین 1345، اساسنامه گروه بهدست ساواک افتاد و افراد آن تحت تعقیب قرار گرفتند. شهید قدوسی هم که مسئولیت اطلاعات و اخبار این سازمان منسجم را عهدهدار بود، دستگیر و همراه آیت الله ربانی شیرازی در زندان قزلقلعه زندانی شد. مزدوران رژیم او را بسیار شکنجه کردند، ولی نتوانستند کوچکترین اعترافی از وی بگیرند.
تأسیس مدرسه حقانی
شهید قدوسی پس از رهایی از زندان دژخیمان پهلوی، به قم رفت و اهداف خویش را در مورد اصلاح ساختار آموزشی حوزه پی گرفت. ازاینرو، همراه دکتر بهشتی کوشید با حفظ اصالتهای حوزه و تکیه بر امتیازها و ویژگیهای برجسته این نظام، برنامههای جدیدی طراحی کند. برنامهریزی دقیق آموزشی، استفاده از روشهای ارزشیابی، آزمونهای منظم، نظارت مستقیم بر متون درسی، از جمله برنامههای او در این راستا بود. چنین تفکر اصلاحی، به تأسیس مدرسه حقانی انجامید که برخلاف مشکلات فراوان و کارشکنی نظام ستمشاهی توانست موفقیتهای امیدبخشی به دست آورد. شاگردانی در این مدرسه تربیت شدند که نیروهای پرتوان، ورزیده و قابل اعتمادی برای نهضت اسلامی بودند و پس از استقرار نظام اسلامی نیز مسئولیتهای حساسی را بر دوش گرفتند.
بنیانگذاری مکتب توحید
از گامهای ارزشمند شهید آیت الله قدوسی برای ترویج ارزشهای دینی و آشناکردن بانوان با اعتقادات و مبانی فکری اسلام، تأسیس «مکتب توحید» برای بانوان بود که با موج استقبال خواهران از سراسر کشور روبهرو شد. جاری ساختن چنین چشمهای در آن فضای تیره و آشفته، از نوآوری، صداقت و استواری شهید قدوسی حکایت دارد. طولی نکشید که دهها خواهر متعهد از این مکتب فارغالتحصیل شدند و خدمات ارزشمندی به زنان کشور، فرهنگ و اجتماع کردند. آنها در بسیج زنان بر ضد نظام ستمشاهی، بسیار مؤثر بودند.
دادستان دلسوز
شهید قدوسی در آستانه ورود امامخمینی رحمهالله به ایران، یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بود و با توجه به سابقه مدیریت و توانی که در این کار داشت، برخی از مسئولیتهای حساس به وی سپرده شد.
پس از مدتی، امام در حکمی، ایشان را مأمور ستاد انقلاب اسلامی و دیگر مسائل شهرستان قم کرد.
عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، از دیگر مسئولیتهایی بود که امام خمینی رحمهالله برعهده شهید قدوسی نهاد. در آن زمان، بسیاری از نیروهای نفوذی و حتی عدهای از منافقان در نهاد دادستانی بودند که آن شهید برای آفتزدایی و اصلاحات بنیادی، تلاشهای فراوانی کرد و با مشورت شهید دکتر بهشتی، نیروهای مؤمن و انقلابی را جایگزین اینگونه افراد ساخت. او نخستین کسی بود که آییننامه دادگاههای انقلاب را نوشت و تغییرات اصولی و زیربنایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیشنهادهای سازنده او صورت گرفت. تلاش آن شهید بر این بود که مقررات طاغوتی و ضداسلامی محو و قوانین ارزشمند اسلامی جایگزین آنها شود.
روحی لطیف
شهید قدوسی افزون بر علم گسترده و مدیریت قدرتمند، انسانی خودساخته و عالمی پرواپیشه بود. او اهل دعا و نماز شب بود. در ماههای محرم و صفر، زیارت عاشورایش ترک نمیشد و به خواندن زیارت جامعه کبیره اهتمام میورزید. او به پیشگاه خاندان عصمت و طهارت از اعماق وجود ارادت داشت و همه ساله در خانه خودش روضهخوانی برقرار میساخت. بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه را با تسلط کامل به حافظه سپرده بود و در کلاسهای درس اخلاق او انوار خاندان عترت جریان داشت. شرکت کردن در درس اخلاق و عرفان او، برای حاضران اثراتی سازنده، رشددهنده و بیدارکننده داشت و تعلقات فناپذیر را فرو میریخت.
دقت در مصرف بیت المال و حق الناس
شهید قدوسی درباره بیت المال و حقالناس دقت شگفتی داشت. او از چای، نهار و امکانات اداری استفاده نمیکرد و تمامی حسابهای دادستانی را به منزل میبرد و شخصا به آنها رسیدگی میکرد. در امور حق الناس آنقدر دقت داشت که وقتی مشروبات الکلی را توقیف میکردند و محتوای شیشههای مشروب را به دستور ایشان میریختند، توصیه میکرد شیشههای آنها به صاحبشان برگردانیده شود و میگفت مشروب الکلی حرام است و میتوان آن را از میان برد، ولی شیشهها شامل این حکم نمیشود. با احتیاط بسیار، جلو هر نوع راهی را که امکان داشت ناحق باشد، میبست و به همین دلیل، از پذیرش هرگونه هدیهای پرهیز داشت. در طول مدت مسئولیت دادستانی، هرگز حقوقی برای خود در نظر نگرفت و از امکانات و مزایایی که حق او بود، استفاده نکرد، با اینکه جواز استفاده مشروع از این وسایل را خود صادر میکرد. او همواره میکوشید افرادی را بر بیتالمال بگمارد که کاملاً متوجه باشند آنچه در اختیارشان است، نزد خداوند حساب و کتاب دقیق دارد و مربوط به عموم مردم است، نه گروهی خاص.
پرواز به سوی سرای قدس
شهید قدوسی، شش فرزند داشت که بزرگترین آنان محمدحسن قدوسی در دفاع مقدس به شهادت رسید. او خود هم به لقای حق و آرمیدن در بارگاه ملکوت اشتیاق ویژهای داشت و از اینکه در جمع شهدای هفتم تیر سال 1360 نبود و آن سعادت بزرگ نصیبش نگردید، اظهار تأسف مینمود. تا آنکه در ساعت هشت و چهل دقیق روز شنبه 14 شهریور 1360، بر اثر انفجار بمبی در دادستانی به فیض شهادت رسید. پیکر پاکش در تهران بر دوش امت مسلمان قرار گرفت و پس از آنکه در این شهر تشییعی باشکوه انجام گرفت، به قم حمل و در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دفن شد. امام خمینی رحمهالله به مناسبت شهادتش، پیامی صادر فرمود که در بخشی از آن آمده بود: « شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد.»
بازدیدها: 401