گفتگو با حاج علیرضا بکایی درباره ادعیه‌خوانی

خانه / پیشنهاد ویژه / گفتگو با حاج علیرضا بکایی درباره ادعیه‌خوانی

دعا در چارچوب اعتقادات از یک جایگاه والا و مهم برخوردار است. یعنی اگر به این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم استناد کنیم که در روزهای پایانی عمر شریفشان فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» می‌بینیم”کتاب‌الله” همان قرآن است و معنای ظاهری “عترتی” دوستی با اهل‌بیت عصمت و طهارت است.

برای اولین بار بعد از عملیات فتح‌المبین که پیکر شهدا را به محل استقرار رزمندگان آورند دعای توسل ‌خواند و ادعیه و مناجات‌خوانی او در قرارگاه نجف‌اشرف و قرارگاه خاتم‌الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم رونق بیشتری پیدا کرد. حتی مرکزی راه‌اندازی شد و دعاخوانان و مداحان برای اعزام به یگان‌ها ساماندهی ‌شدند و اگر کسی نبود باز هم خود حاج علیرضا بکایی اجرا می‌کرد. او درباره اینکه چطور مناجات‌خوانی را به طور جدی شروع کرد، می‌گوید: «چند سالی توفیق داشتم به مسجد امین‌الدوله می‌رفتم و در دوران دفاع مقدس در منطقه سعی می‌کردم مرخصی‌هایم را طوری تنظیم کنم که حداقل نیمه دوم ماه مبارک رمضان در تهران باشم و در مسجد امین الدوله حضور یابم. تا سال ۶۷ که مرحوم میرهادی از دنیا رفت و البته سال آخر که با موشکباران همراه بود و دعا برگزار نشد. حاج علیرضا بکایی را برخی با مناجات‌خوانی و بعضی با سخنرانی‌هایش می‌شناسند. در ماه مبارک رمضان با او به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن پیش‌روی شماست.

*با توجه به شرایط روز جامعه و گستردگی فضای تبلیغی رسانه‌ای مجالس دعا و مناجات‌خوانی تا چه اندازه می‌توانند مؤثر باشند؟

دعا در چارچوب اعتقادات از یک جایگاه والا و مهم برخوردار است. یعنی اگر به این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم استناد کنیم که در روزهای پایانی عمر شریفشان فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» می‌بینیم”کتاب‌الله” همان قرآن است و معنای ظاهری “عترتی” دوستی با اهل‌بیت عصمت و طهارت است. منتها دوستی اهل‌بیت باید با یک پیوند و پیوستی همراه باشد و آن آشنا شدن با شیوه‌های رفتاری و فرهنگ غنی اهل‌بیت و هدایتی است که این بزرگواران برای تاریخ ترسیم کرده‌اند. دوستی به تنهایی کاربردی ندارد و به کار نمی‌آید. یکی از وجوه معارف دعایی است که از ائمه‌اطهار برای ما مانده. ما دو نوع دعا داریم؛ یکی دعای مأثوره و دیگری دعای غیرمأثوره. دعای مأثوره دعایی است که از امام معصوم باقی مانده و حاوی معارف بسیار والایی مملوء از توحید، ولایت، معاد و اخلاق است. اگر ما با این نوع برداشت از “عترتی” آشنا بشویم یکی از وجوه اصلی آن به دعا برمی‌گردد. این دعا در کنار قرآن مکمل اعتقادات ما می‌شود. یعنی قرآن کتابی است که از آسمان به زمین در شب قدر نازل شده اما دعا را گفته‌اند قرآن ساعدی است که از آسمان به پایین می‌آید و باز در حین مناجات و اتصال، از پایین به بالا می‌رود. به تعبیر مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی، حضرت امام رحمه الله علیه در صحبت‌هایشان به این قرآن ساعد اشاره می‌کردند و می‌فرمودند: دعا(قرآن ساعد) همین که از پایین به بالا می‌رود باید داعی و دعاکننده را بالا ببرد. یک وجه دعا، طلب کردن حاجت است اما الزاماً صرف حاجت خواستن دعا نمی‌خوانند. دعا دو معنا دارد؛ یک معنای خواندن و دیگر معنا، خواستن است. یک وقت ما از خدا می‌خواهیم ما را عاقبت به‌خیر کند. یک وقت چیزی نمی‌خواهیم و فقط آمده‌ایم با خدا درد و دل کنیم: “انت المولی و انا العبد” این نوع دعا خیلی ارزشمند است و انسان را بالا می‌برد و توحید انسان را هم زیاد می‌کند. بنابراین هر قدر دعا در زندگی انسان جاری شود بصیرت لازم نسبت به مفاهیم مناجات ایجاد شود. از طرفی اگر فرد این مفاهیم را به اندازه بضاعتش در زندگی پیاده کند این سبقه معنوی این خانه و زندگی را ارتقاء می‌دهد و پررنگ می‌کند. وقتی معنویت‌ها در کانونی پررنگ شوند ناهنجاری‌ها و تهدیدها کاهش پیدا می‌کند و سلامت زندگی بالا می‌رود. این نقش دعاست و یکی از زمان‌های شاخص آن ماه مبارک رمضان است.

*یک مناجات‌خوان برای کسب معنویت و القاء مواهب به مستمعین باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

اول اینکه خودش با این مفاهیم انس داشته باشد و درک کند که چه عبارت‌ها و جملاتی را بر زبان جاری می‌کند و چیزی را که متوجه می‌شود به مستمع انتقال دهد. دعاخوان در حقیقت معارف اهل‌بیت را به مخاطبش منتقل می‌کند. بنابراین در وهله اول باید بداند چه می‌گوید و در وهله دوم به طور نسبی خودش به آنچه می‌گوید برسد. در کنار ویژگی‌های زیادی که حضرت امام رحمه الله علیه در مسیر مبارزه و بندگی داشت بر این عالم بودن به عمل نیز تأکید می‌کرد. چراکه هیچ‌گاه نمی‌گفت مردم بروید، می‌رفت و بعد می‌گفت مردم بیایید. اینکه ماندگار شد برای این بود که به آنچه رسید مردم را دعوت کرد. اگر خودمان اهل‌شب زنده‌داری و تهجد نباشیم چطور می‌خواهیم مردم را به خلوت کردن با خدا دعوت کنیم. یک وجه دیگر آن این است که دعا را درست بخواند و درست معنا کند. بدانید این دعاهای مأثوره که در اختیار ماست متأثر از وحی و از ذهن معصومین متبادر شده‌اند. یعنی خطا ندارند، هرچه گفته‌اند همان است. می‌بینیم متأسفانه برخی از این به اصطلاح مناجات‌خوانان ما مطالعه ندارند و نمی‌توانند به مردم منتقل کنند و فقط باید از دریچه صدا یک هنرمندی داشته باشند. کسی که دعا می‌خواند اگر در شرایط لازم باشد حتی از منبر، ماندگارتر و تأثیر بیشتری دارد.

*فکر می‌کنید چه تفاوتی بین یک مداح و روضه‌خوان با یک مناجات‌خوان وجود دارد؟

منصب و جایگاه مداحی خیلی بالاست. مداح کسی است که مدح معصومین و ذوات مقدسه را می‌‌گوید. البته کسی که مدح خورشید را می‌کند باید راهی به سمت آن خورشید داشته باشد. اگر کسی که تاریک باشد و بخواهد مدح خورشید را بکند به جایی نخواهد رسید. مداح باید از تاریکی‌های معصیت، گناه و لغزش‌های فردی و اجتماعی دور باشد، چون دارد مدح خورشید می‌کند. مداح ما نه تنها باید صدای خوبی داشته باشد و اشعاری را حفظ کند بلکه باید این مختصات را نیز دارا باشد. چراکه جامعه به سیر و سلوک، برخوردها و سبک زندگی این مداح نگاه می‌کنند و به عنوان الگو از آن بهره می‌برند. اما مناجات‌خوان با مداح فرق می‌کند، زیرا یک ستایشگر اشعاری را در مدح امام می‌خواند ولی دعاخوان بیان آن امام را منتقل می‌کند. از این رو باید از هر جهت آماده‌تر باشد و مراقبت کند و حتماً با ادبیات علوم عربی مقداری آشنایی داشته باشد. زیرا دیده می‌شود برخی دعا و مناجات را همراه با غلط می‌خوانند.

*برخی از مناجات‌خوان‌ها معتقدند نباید بین مناجات و دعا روضه خواند. نظر شما در این خصوص چیست؟

مقداری از آن سلیقه و مقداری از آن دستور است. اساتیدی در گذشته دعا می‌خواندند و غالب آن‌ها هم از علما بودند. مرحوم آیت‌الله شاه آبادی استاد امام رحمه الله علیه شب‌های جمعه دعا می‌خواند. شهید دستغیب دعای کمیل را قرائت می‌کرد یا مرحوم کلباسی و شیخ محمدحسین زاهد که امام جماعت مسجد امین‌الدوله و عارفی بودند، اجرای مناجات را عهده‌دار می‌شدند. مداحان در آن حوزه وارد نمی‌شدند اما مدتی بعد از انقلاب علما نسبت به اجرای دعا و مناجات کمتر وارد شدند و مداحان در این راستا نقش ایفا کردند. در این چارچوب باید با تلاش و مطالعه وارد شد و مناجات‌خوانان ما آمادگی روحی داشته باشند تا بتوانند به خوبی و شایستگی کلام امام معصوم را به مردم منتقل کنند. در حقیقت سازندگی و عمق کار در دعا خیلی بیشتر و ماندگارتر است.

*در میان این همه مناجات‌هایی که خواندید آیا با دعایی انس یا ارتباط خاصی برقرار کرده‌اید؟

هر دعایی با توجه به محتوای آن یک ارتباطی با انسان برقرار می‌کند. اما مثلاً در میان دعاها و زیارات، زیارت امین‌الله خیلی دعا و زیارت غنی‌ای است. درخواست‌هایی که در حرم امام معصوم داریم خیلی بالا و در اوج است. میان ادعیه دعای ابوحمزه ثمالی بسیار خوب است. این دعا با انسان حرکت می‌کند و او را راه می‌اندازد.

*برخی از مداحان مهارت‌های فنی، صدای زیبا و حنجره قوی دارند اما در مدح آن‌ها خبری از سوز نیست. به نظرشما یک مداح چگونه سوز صدا پیدا می‌کند؟

این سوز چیزی نیست که ما بخواهیم برای آن خط‌کشی و اندازه‌گیری انجام دهیم. حقیقتاً قابلیت احصاء و اندازه‌گیری ندارد. منتها اگر یک دعاخوان و مناجات‌خوان از خودش مراقبت داشته باشد با مقدماتی پای دعا بنشیند و بخواهد دعا اجرا کند آن سوز صدا بدست می‌آید.

* چرا فقط در ماه مبارک رمضان محافل مناجات و دعا اینطور رونق پیدا می‌کنند؟

جنس ماه مبارک رمضان انس با دعا و قرآن است؛ هم قرآن ساعد و هم قران نازل. علت آن این است که در روایات داریم شیطان در غل و زنجیر است. یعنی مانع اساسی برطرف می‌شود و انسان به روح لطیفش برمی‌گردد. روح لطیف هم غذای معنوی می‌خواهد بهترین غذای معنوی‌ای که انسان را متحول می‌کند و زیرساخت‌هایش را استحکام می‌بخشد قرآن و دعاست.

*فکر می‌کنید عرصه مناجات‌خوانی چقدر آموزش‌دادنی است و کسی که می‌خواهد وارد این فضا شود باید چه مشخصه‌هایی داشته باشد؟

عرصه مناجات و دعا آموزش‌بردار است، یعنی نمی‌توان با آن کلاسیک برخورد کرد. باید در جلسه استاد دعا سال‌ها بنشیند و از رفتار دعاخوان گرفته تا صحبت، تعامل، برخورد و نحوه خواندن و حال معنوی او را به عنوان الگو قرار دهد. این‌طور نیست که صرفاً در کلاسی بنشیند و به او بگویند دعا را این‌طور بخوان. اصلاً آموزش و یادگیری دعا، دیربازده است در مقابل با آموزش قرآن دیربازده نیست. جوانان هم خیلی استقبال می‌کنند اما چون دیربازده است امروز شاهد کمبود دعاخوان با مهارت هستیم.

*در میان مداحان شما بیشتر به عنوان مناجات‌خوان مطرح هستید تا نوحه‌خوان؛ علت خاصی داشت که این شاخه از ذاکری را انتخاب کردید؟

من الان هم کارم این نیست. من برنامه روتین هفتگی در سال ندارم. یعنی اقتضای وضعیت کاری‌ام این نیست که به هیئت‌هایی بروم و جلساتی را اداره کنم. اگر هنگام مناجات چیزی را برای مردم می‌گویم از دعاخوان‌ها و اساتید قبل آموخته‌ام.آن موقع نیمه شب‌ها به مجلس دعا می‌رفتم اصلاً در ذهنم نبود که روزی مناجات‌خوان و دعاخوان بشوم.

*مجلس کدام استاد می‌رفتید؟

من بیشترین بهره را از مجلس دعای مرحوم میرهادی بردم. الان هم آنچه به زبان‌مان جاری می‌شود به غیر از مطالعاتی که شب‌ها برای برنامه‌های ماه مبارک رمضان دارم آن خمیرمایه اصلی را از همان‌جا بدست آورده‌ام.

*شما از ذاکرینی هستید که تحصیلات بالای حوزوی هم دارید و منبر هم می‌روید، برخی‌ها منتقد منبر رفتن مکلا در هیئت هستند، نظر شما چیست و اصلاً داشتن تحصیلات حوزوی چقدر در اداره کردن مجلس و شناخت مخاطب تأثیر دارد؟

بالاخره سخنران باید باسواد باشد. اگر مقصود از منبر رفتن همین منبر ظاهری است این منبر را ما نمی‌رویم و به روی صندلی می‌نشینیم. اگر منبر جایگاه تبلیغ دین خدا باشد در دستورالعمل روایت و حدیثی نداریم که در آن قید شده باشد حتماً لباس روحانیت بپوشید. چون آنچه از دین خدا بیان می‌شود باید از مجرای صحیح و سالم آن مطرح شود و هرکس اجازه ندارد در مسند تبلیغ قرار بگیرد. اما اگر کسی درس خواند، زحمت کشید و مطالعه هم کرد، می‌تواند به تبلیغ بپردازد. لباس که حرف نمی‌زند بلکه فکر وعظ می‌کند و لذا قیدی بر اینکه حتماً سخنران لباس روحانیت داشته باشد وجود ندارد. من در جریان مناجات برای مخاطب و مستمع توصیه‌ها و رهنمود دینی هم مطرح می‌کنم. این محتوا عقبه مطالعه لازم دارد؛ شما باید از کتب عربی، حدیثی و روایی استخراج و در دعا استفاده کنید. گاهی تأثیر یک جلسه دعا بیشتر از چند منبر است.

*مقام معظم رهبری بارها بر تعمیق معنویت هیئات مذهبی کشور و اینکه هیئت‌ها سکولار نباشد، بسیار تأکید کردند. البته در کنار آن برخی از مداحان هم اظهارنظرهایی کرده‌اند که امام حسین(ع) سیاسی است و باید مداح موضع‌گیری سیاسی داشته باشد؛ نظر شما در این باره چیست؟

مجالس دعا، تبلیغ و سخنرانی‌ها باید فضایی را برای بصیرت‌افزایی مخاطب فراهم کنند. زیرا سیاست ما عین دیانت ماست. هر محب اهل‌بیت در شرایط زمانی‌ای که به سر می‌برد باید وظیفه خودش را بداند. این را هم خدا فرموده، هم سیره اهل‌بیت و هم بزرگان به ما گوشزد کرده‌اند. هم رهبر فقید انقلاب برای ما ترسیم فرمودند و هم مقام معظم رهبری این اشارات را دارند. ما وظیفه داریم بصیرت‌افزایی کنیم حتی اگر در فرصت مناجات و دعا باشد. بالاخره این عنصر معنوی و دینی بداند باید وظیفه‌اش در زمان غیبت چیست و زمینه‌سازی برای استقرار حکومت حقه معصوم چیست. این طوری نیست که حضرت ولی‌عصر بیایند و همه کارها را انجام دهد؛ این انحراف است. ما مشغول همین ظواهر، اقامه عزا و سینه‌زنی باشیم و هرچه می‌خواهد اتفاق بیفتد و هرکس می‌خواهد بیاید و هرکاری می‌خواهد انجام دهد. یعنی مظلوم‌کشی، شیعه‌کشی و جدول‌کشی میان شیعه و سنی باشد و ما هیچ واکنشی نداشته باشیم. بنابراین این بصیرت‌افزایی و انتقال وظایف شیعه با استفاده از آیات و روایات که کم هم نیست یکی از وظایف سخنرانان و دعاخوانان است. لذا ضرورت دارد مداحان به روز باشند باید به مسائل جامعه و آنچه پیرامونشان می‌گذرد حساسیت نشان دهند.

*به عنوان سخن پایانی اگر توصیه‌ای به جوانان برای استفاده بهتر از فضیلت‌های ماه مبارک رمضان دارید بفرمایید.

یکی از آرزوهای بنده این است که روزی دعا جایگاه خودش را پیدا کند و علما هم به دعاخوانی روی بیاورند و مردم را هرچه بیشتر با فضای دعا و مناجات آشنا کنند. جامعه بیشتر از این دعاخوان نیاز دارد که ما متأسفانه با محدودیت مناجات‌خوان کاربلد مواجه هستیم. آن وقت مجبور می‌شویم از کسانی استفاده کنیم که کمتر زحمت کشیده‌اند و در وادی دعا حرفی برای گفتن ندارند ولی در مداحی از مهارت خوبی برخوردارند. ماه مبارک رمضان هم فرصتی برای بازسازی درون و هم زمان جبران گذشته انسان است. چون مانعی نیست و شیطان در غل و زنجیر است؛ از این حیث فرد راحت‌تر می‌تواند برای حرکت کردن تمرین کند. بهترین زمان ایجاد ارتباط با خدا را نیمه‌های شب توصیه کردند. جوانان ما باید تمرین کنند در ماه مبارک رمضان با خداوند خلوت داشته باشند این خلوت مثل نردبانی است که انسان را به بالا می‌برد. ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است که نباید از این فرصت به سادگی گذر کنیم.

بازدیدها: 1388

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *