گفت‌وگوی عبرت‌آموز عیسی علیه السلام با یکی از مردگان

خانه / مطالب و رویدادها / گفت‌وگوی عبرت‌آموز عیسی علیه السلام با یکی از مردگان

حواریون به عیسی علیه السلام گفند یا روح اللَّه از خدا بخواه این مردگان را براى ما زنده کند تا به ما بگویند کردارشان چه بوده (که باین عذاب گرفتار شده‏‌اند) تا ما از آن دورى کنیم.

عیسی علیه السلام به اعتقاد مسلمانان یکی از پنج رسول اولوالعزم است و مادون رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، برترین پیامبر و رسول الهی محسوب می‌شود. از این رو خداوند در حدود ۲۵ آیه از آیات قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این پیامبر بزرگوار اشاره کرده است. از سوی دیگر اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام علاوه بر تفسیر این دست از آیات، با علم لدنی خویش احادیثی را از عیسی علیه السلام نقل فرموده‌اندکه نکات عبرت‌انگیز فراوانی می‌توان در آن‌ها یافت. در ادامه، روایتی را به نقل از امام صادق علیه السلام در این باره می‌خوانید.

امام صادق علیه السلام فرمود: عیسى بن مریم بقریه گذشت که اهل آن و پرنده‌‏ها و جاندارانش یک جا مرده بوند، فرمود: همان اینها بخشم و عذاب (خدا) هلاک شده‌‏اند، و اگر به مرگ خود به تدریج مرده بودند هر آینه یک دیگر را به خاک سپرده بودند، حواریون گفند: یا روح اللَّه از خدا بخواه اینان را براى ما زنده کند تا به ما بگویند کردارشان چه بوده (که باین عذاب گرفتار شده‏‌اند) تا ما از آن دورى کنیم، عیسى علیه السلام از پروردگار خود خواست، پس از جانب فضا به او ندا شد: که آنان را صدا بزن. پس عیسى علیه السلام شب هنگام بر تپه‌ای از زمین؛

فرمود: اى مردم این ده، یک تن از میان آنها پاسخ داد بله اى روح خدا و کلمه‌‏اش. (اشاره به آیه إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُه؛ مسیح، عیسى بن مریم، فقط پیامبر خدا و کلمه اوست‏)
فرمود: واى بر شما کردار شما چه بود؟ در پاسخ گفت: پرستش طاغوت، و دوستى دنیا به همراه ترس اندک (از خدا) و آرزوى دور و دراز، و غفلت در سرگرمى و بازى.
فرمود: دوستى شما به دنیا چگونه بود؟ گفت: مانند دوستى کودک به مادرش، هر گاه به ما رو مى‌‏آورد شاد و خرسند میشدیم و چون از ما رو مى‏‌گرداند گریان و غمناک میشدیم‏.
فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ گفت گناهکاران را فرمانبرى داشتیم.
فرمود: سر انجام کار شما به کجا کشید؟ گفت: شبى را به خوشى به سر بردیم و بامدادان در هاویه افتادیم.
فرمود هاویه چیست؟ گفت: سجین است.
فرمود: سجین چیست؟ گفت: کوه‌هایی از آتش گداخته است که تا در روز قیامت بر ما فروزان است.
فرمود: پس چه گفتید و به شما چه گفتند:؟ گفت: گفتیم ما را به دنیا برگردانید تا در آن زهد ورزیم. به ما گفته شد: دروغ میگویید.
فرمود: واى بر تو چه شد که جز تو دیگرى از این جماعت با من سخن نگفت؟ گفت یا روح اللَّه همه آنها به دهنه و لگام آتشین مهار شده‏‌اند و به دست فرشتگان سخت و تند گرفتارند و من در میان آنها به سر میبردم ولى از آنها نبودم، تا آن هنگام که عذاب خدا آمد مرا هم با ایشان در برگرفت؛ پس من به تار موئى بر لبه دوزخ آویزانم و نمیدانم که آیا در آن برو در افتم و یا از آن رهائى یابم.

پس عیسى علیه السلام به سوى حواریین رو کرده فرمود: اى دوستان خدا خوردن نانى خشک با نمکى زبر و خوابیدن بر مزبله‏‌ها که با عافیت دنیا و آخرت همراه باشد، بیشترین خیر را دارد؛ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ أَکْلُ الْخُبْزِ الْیَابِسِ بِالْمِلْحِ الْجَرِیش‏ وَ النَّوْمُ عَلَى الْمَزَابِلِ خَیْرٌ کَثِیرٌ مَعَ عَافِیَهِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.

منابع: الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص۳۱۵ / مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار (طبرسی) ، ص۲۶۳ / وسائل الشیعه، ج۱۶، ص ۲۵۵٫

بازدیدها: 89

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *