بعد از گذشت یک سال از وقوع فاجعهی منا و کشته شدن بیش از هفت هزار نفر از حاجیان در این حادثه، حاکمان سعودی همچنان از پاسخگویی نسبت به آن در برابر امت اسلامی سر باز میزنند و حتی به تشکیل یک کمیتهی حقیقتیاب نیز تن در نمیدهند. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خانوادههای شهدای منا فرمودند: «حکّام سعودی یک عذرخواهیِ زبانی از دنیای اسلام نکردند! چقدر اینها وقیحند، چقدر بیشرمند! آیا این کوتاهیای که اینها کردند، سوءتدبیری که نشان دادند، بیکفایتیای که به خرج دادند -حالا بعضی میگویند تعمّد، ولو آن هم نباشد- نفْس این بیتدبیری و بیکفایتی یک جرم است برای یک مجموعهی دولتی و سیاسی؛ چطور نتوانستید اداره کنید؟» بههمین مناسبت با حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی قاضیعسگر، نمایندهی ولیفقیه در امور حج و زیارت دربارهی تدابیر و اقدامات رهبر انقلاب بعد از وقوع این فاجعه به گفتوگو نشستیم. بخشهای مهم این گفتوگو به شرح زیر است:
در این چند سالی که توفیق حضور در سازمان حج و زیارت را داشتهام، چه قبل از موسم حج و چه بعد از آن، هر زمان که در محضر رهبر انقلاب حاضر شدهام، مطلب یا مطالب جدیدی را مطرح فرمودهاند. از نظر ایشان، توجه به حج با در نظر گرفتن این مطالب، تحولات وسیعی را در جهان اسلام ایجاد خواهد کرد. بنده فقط به نمونهای از این مطالب اشاره میکنم. در گذشته، چیزی بهعنوان «دیپلماسی حج» وجود نداشت، اما مقام معظم رهبری، حج را بهعنوان پدیدهای در ابعاد بینالمللی معنا کردند. میفرمایند حج را باید راهی برای ارتباط با شخصیتهای جهان اسلام قرار بدهیم. از اینجاست که دیپلماسی حج شکل میگیرد. فقط در همین یکی دو سال گذشته، با حدود سی کشور دیدار و ارتباط داشتهایم و این امر منشأ آمدوشد ایران با این کشورها شده است.
مذاکرات دربارهی حج امسال، باید خیلی زودتر شروع میشد اما آنها این کار را نکردند و از آن زمان مقرری هم که بنا بود مذاکرات انجام شود، عقبتر افتاد. نهایتا وزیر حج قبلی عربستان، هیأت ایرانی را برای مذاکرات دعوت کرد. در عربستان مجموعهای با نام «محضر اتفاق» وجود دارد که معنایش دور هم نشستن و گفتوگو کردن و به توافق رسیدن و امضای توافقنامه است، اما امسال، این مجموعه چیزی را به هیئت ایرانی دادند و گفتند که شما باید همین را امضا کنید. اینکه دیگر اسمش «محضر اتفاق» نمیشود. باید نام آن را ابلاغیه میگذاشتند. هیئت ایرانی هم بههیچوجه حاضر نشد آن را بپذیرد و البته برای نپذیرفتن آن نیز دلایل بسیاری داشت. موارد مبهم متعددی وجود داشت. برای مثال، چگونه در قطع روابط ویزا بگیریم؟ یا چگونه میخواهند به ما ویزا بدهند؟ بحث هواپیمایی، وضعیت حجاج و وضع کنسولی نیز مطرح بود. در نتیجه، هیئت ما نپذیرفت و به ایران بازگشت؛ تازمانیکه وزیر حج قبلی عوض شد و وزیر حج جدید سر کار آمد. وزیر جدید بهدلیل تجربهای که داشت و ازآنجاکه قبلاً نیز به ایران آمده بود، حج را بهتر از قبلی میشناخت و توانست یکسری مسائل را برطرف کند. اعلام کرد که ویزا الکترونیکی داده میشود و اینکه ایران میتواند مثل سالهای گذشته، نیمی از زائران خود را با پروازهای خود بیاورد و نیمی دیگر را آنها انجام میدهند، اما مسائلی مثل بحث کنسولی همچنان باقی ماند. میدانید که بههرحال در حج حوادثی اتفاق میافتد. ممکن است خدایناکرده شخصی بمیرد یا تصادف کند و در اینصورت باید جنازهی او به ایران منتقل شود. بعضیها بیدلیل دستگیر میشوند که در این مواقع نیز کنسولگری باید وارد عمل شود و از این افراد حمایت کند و آنها را از زندان آزاد نماید. اما در این زمینهها، عربستان حاضر به همکاری با ایران نشد. حتی ایران پیشنهاد داد ساختمان شما در شهر مشهد سالم و آماده است و میتوانید نیروهایتان را بیاورید. ما نیز به شما ویزا میدهیم، اما آنها نپذیرفتند.
اینکه گفته میشود ایرانیها خودشان نیامدند، دروغی آشکار است. ایران هیچگاه در رفتن به حج تردید نکرده است. بنا نیز بر این بوده که مردم حتماً به حج بروند. حتی ایران اعلام کرد حاضر است توافقنامههای گذشته را نیز امضا و طبق آنها عمل کند، اما خودشان این را نپذیرفتند، زیرا میخواستند خواستهی خود را به ایران تحمیل کنند. لازم است بدانید در بررسی انجامشده، مشخص شد آنچه به ایران داده بودند با کشورهای دیگر متفاوت بوده است؛ یعنی برای ایران شرایطی گذاشته بودند که برای کشورهای دیگر نگذاشته بودند. در نتیجه، ایران نیز این شرایط را نپذیرفت.
آنچه در منا اتفاق افتاد، فاجعهای بزرگ بود. حتی آنچه قبل از آن نیز در مسجدالحرام اتفاق افتاد، حادثهای بزرگ و بیسابقه بود. در شهری که «بلد امن» نام گرفته است و در مسجدالحرامی که جای امن است، بهدلیل بیدقتیها و سوءمدیریتها، اینهمه زائر به لقاءالله پیوستند. در حادثهی منا، مسئله بسیار عمیقتر و گستردهتر بود. همین امسال بعد از اینکه آن فاجعهی بزرگ اتفاق افتاد، سعودیها تصمیم گرفتند که اول صبح برای رمی نیایند. خب شما که در برگزاری حج سابقهای طولانی دارید، چگونه نتوانستهاید به این مسئله پی ببرید؟ همیشه در جمرات حادثه اتفاق میافتاد و شما نیز این تجربه را داشتید، با این همه دوربین و بالگرد، چرا نتوانستید بفهمید در خیابان ۲۰۴ ازدحام وجود دارد تا این ازدحام را متفرق کنید؟ شما حتی به آن خیابان نیامدید که به درمان مردم بپردازید. تأمین آب را که ابتداییترین نیاز حجاج است، برآورده نکردید تا مردم بتوانند در لحظهی خطر از آن استفاده کنند. وجود نیروهایی که آموزش ندیده بودند، باعث شد همهی جنازهها در خیابان بمانند. چرا برای سردخانهها پیشبینیهای لازم صورت نگرفته بود؟ چرا جنازهها در کانتینرها نگه داشته شدند؟ چرا بیمارستانها مجهز نبودند که وقتی مجروحان به بیمارستانها منتقل شدند، تعدادی از آنها در بیمارستانها به شهادت رسیدند؟ اصلا زائران ایرانی هیچوقت از شارع ۲۰۴ نمیرفتند. چرا زائران ما را به این خیابان هدایت کردند؟ آنها حتی بعد از وقوع فاجعه نیز نتوانستند بحران را مدیریت کنند. به گروههای امداد نجات ما هم اجازهی اقدام ندانند. درحالیکه گروه امداد ما توانست ششصد نفر را در همان فرصت کم نجات دهد که چهارصد نفر از آنها غیرایرانی بودند.
سعودیها در اطلاعرسانی نیز بسیار ضعیف عمل کردند. چند روز گذشته بود و ما نمیتوانستیم بفهمیم عزیزی که برای مثال، در فلان کاروان مفقود است، کجاست؟ آیا جزء مجروحان است یا جزء شهدا؟ درحالیکه سعودیها میتوانستند این کار را انجام دهند. گروه تفحص ما ناچار شده بود بین شهدا و کشتهشدگان بگردد و زائران ایرانی را با علائم و نشانههایی پیدا کند. واقعاً کار طاقتفرسایی بود. به گروه تفحص در طول روز اجازهی کار نمیدادند. میگفتند بروید بعد از نماز مغرب و عشاء بیایید. صحنهها، بهخصوص در روزهای اول، بسیار دلخراش بودند. وقتی افراد گروه تفحص برمیگشتند، پاهایشان در خونابهی جنازهها بود. کمکم این جنازهها حالت غیرعادی پیدا میکردند. شرایط قابل تحمل نبود. هرقدر این موضوع را به آنها گوشزد میکردیم، میگفتند در سردخانه جا نداریم. بعد نیز آمدند و عدهای را بدون اجازه دفن کردند که البته این عده بیشتر از کشورهای دیگر بودند. بااینحال توانستیم جمعی از این عزیزان را بعداً به ایران برگردانیم. عدهای نیز طبق درخواست خانوادهها در آنجا ماندند و همانجا دفن شدند.
گزارش تصویری: گفتوگو با نمایندهی ولیفقیه در امور حج و زیارت
اینها مسائل بسیار مهمی بود. احساس کردیم اگر اینها بخواهند اینگونه عمل کنند و مدام امروز و فردا کنند، به این زودیها امکان اینکه جنازهها را به ایران منتقل کنیم، نخواهد بود. وقتی گزارش این فاجعهی بزرگ را به رهبر انقلاب منعکس کردیم، ایشان بسیار متأثر شدند. بنده در بسیاری مواقع شاهد صبوری ایشان بودهام، اما آن فاجعهی بزرگ واقعاً ایشان را بیتاب کرد. آن هفته برای ایشان هفتهی غم بود. از پیام تسلیت ایشان تا سخنرانیها و پیگیریهایشان بعد از حج، همه نشاندهندهی دردآور بودن این فاجعهی بزرگ برای ایشان است. در پیام اولشان اشاره کردند که سعودیها باید این روند را تسهیل نمایند، زیرا خانوادهها مضطرب و متأثر هستند. اما آنها باز هم تعلل کردند. بعد از اینکه برای رهبر انقلاب این اطمینان حاصل شد که سعودیها در پی کارشکنی هستند، آن سخنرانی بسیار مهم و حکیمانهی خود را که همراه با تهدید به مقامات سعودی بود، در نوشهر ایراد کردند و توانست کاملاً تأثیر خود را بگذارد.
بعد از این سخنرانی، برای ما ملموس بود که شرایط آنها کاملاً تغییر کرده است. همکاریشان بیشتر شده بود. آنها که اول میگفتند حتماً باید گذرنامههای زائران را بیاورید، شرایطی به وجود آوردند که ما بتوانیم با برگهی عبور نیز جنازهها را منتقل کنیم. حتی گفتند نیازی نیست از ایران هواپیمایی بیاید. همچنین با توجه به اینکه شرایط جنازهها عادی نبود و به تابوتهای ویژه نیاز بود، خودشان این آمادگی را ایجاد کردند و ما توانستیم اکثر پیکرهای پاک و مطهر عزیزان شهیدمان را به ایران برگردانیم.
بعد از آن نیز وقتی از حج بازگشتیم، در جلسهای که در محضر حضرت آقا بودیم، ایشان فرمودند این فاجعه، فاجعهای نیست که بشود بهراحتی آن را فراموش کرد و ما نباید بگذاریم این فاجعه و حادثهی منا فراموش شود و از یادها برود. این موضوع باید تبیین شود.
بازدیدها: 0