گفت وگو با حجت الاسلام كدخدا رستم پيرامون وظايف منبريها و جايگاه منبر منبريها بايد تاريخ را به مقتضاي زمان تفسير كنند

گفت وگو با حجت الاسلام کدخدا رستم پیرامون وظایف منبریها و جایگاه منبر منبریها باید تاریخ را به مقتضای زمان تفسیر کنند

خانه / مطالب و رویدادها / مصاحبه و گفتگو / گفت وگو با حجت الاسلام کدخدا رستم پیرامون وظایف منبریها و جایگاه منبر منبریها باید تاریخ را به مقتضای زمان تفسیر کنند

من معتقدم احکام هم می‌تواند سیاسی باشد. همینطور تاریخ، اخلاق و… منتهی این هنر منبری است که تطبیق به زمان کند.به قول مرحوم علامه طباطبایی که می‌فرمایند «تاریخ فی نفسه به درد ما نمی‌خوردبلکه این فلسفه تاریخ است که به دردمان می‌خورد.

این روزها به مناسبت فرارسیدن ایام فاطمیه و شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها دوباره هیأت‌های مذهبی رونق گرفته‌اند و در گوشه گوشه شهرها می‌توان بیرق عزای فاطمی را دید. قطعا یکی از مهم‌ترین اجزای هیأت‌های عزاداری، منبرها هستند. درباره نقش و کارکردهای منبر در هیأت که از اصلی‌ترین ارکان تبلیغ دین از زمان رسول مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم بوده با حجت‌الاسلام کدخدارستم به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

در این سال‌های اخیر وضعیت منبرها و استقبال مخاطبین در هیئات را چطور می‌بینید؟

 در هیأت‌هایمان در مورد منبر دو نوع برخورد می‌شود ابتدا یک سری هیأت‌های قدیمی را داریم که هیأت‌های اصطلاحا خیلی مطرحی نیستند اما سالیان سال است که برقرار هستند و به تعبیری شاید شصت هفتاد سال قدمت دارند. در این هیأت‌ها عموما منبر رکن است. مردم به منبر توجه می‌کنند و اما متأسفانه یک پدیده‌ای که اخیراً به‌وجود آمده این است که بعضی هیأت‌ها منبر درحاشیه قرار می‌گیرد. در واقع به‌رغم شعاری که داده می‌شود و می‌گویند منبر محوری واقعیت این است که نه سخنرانی محوری است نه منبر محوری بلکه مداح محوری است و اگر منبری هم هست مقدمه‌ای برای جمع شدن یک عده از دوستان و طرفداران اهل‌بیت برای مداحیست.که البته آنهم مورد قبول است. این دو دیدگاه وجود دارد اما دیدگاهی که در هیأت‌های محلی و مساجد داریم تقریباً منبر محور است و برنامه اصلیشان منبر است. بعد منبر حدود ده دقیقه عزاداری انجام می‌دهند.در دیدگاه دوم منبری یا واعظ فرد مطرحی هم است همچنین صاحب سخن ولی بدون تعارف بگوییم منبر جایگاهی ندارد.

آیا این ایراد به منبری‌ها وارد است؟باید برای جذب مستمع چه کرد؟

بنده ایراد را خیلی اوقات به منبری نمی‌گیرم به امنا می‌گیرم.آیاپیش آمده که یک هیأتی منبری را دعوت کند و به او بگوید که در فلان موضوع صحبت کنید؟بلکه فقط دعوت می‌کنند و نشده که موضوع صحبت را انتخاب کنند. به‌طور مثال من یک مبحثی انتخاب می‌کنم که دهه اول در مورد آن سخنرانی کنم منبری دوم با من ارتباط ندارد و او همان مبحث را در قالب دیگری می‌گوید ولی اصل همان است و چیزی عوض نشده پس باید به مستمع حق بدهید که گوش ندهد چراکه مستمع حرف تکراری با چهار داستان و روایت متفاوت را می‌شنود ولی موضوع ثابت است.در نتیجه مستمع بی‌رغبت می‌شود. پس راه جذب مستمع چه جوان چه غیرجوان این است که امنای هیأت‌ها یک چارچوب و برنامه درازمدتی داشته باشند. مثال می‌زنم شما الان دعای جوشن کبیر را آشنا هستید همه مردم حداقل سالی یک‌بار می‌خوانند. هزار اسم خداوند در آن بیان شده و صد بند دارد. اگر شما صد منبری را دعوت کنید و هر منبری یک بند را در موردش شرح بدهند شما صد منبر نو دارید. درست است شرح اسما الحسنی خداست ولی موضوع جدیدی است. این جذب می‌کند اما وقتی ما چنین دستورالعملی نداریم و تکرار پشت تکرار خب حق بدهید که مستمع جذب نشود. من می‌خواهم اینجا از مداحی دفاع کنم چرا مستمع به سمت مداحی می‌رود؟ چراکه شعر و سبک نو دارد که جذب‌کننده است و سبک یک مداح در این دهه با دهه قبل فرق دارد. من عرضم این است اگر کسی می‌خواهد کاری کند باید ابتدا یک تصمیم‌گیری و یک برنامه‌ریزی و براساس آن برنامه منبری دعوت کند. معتقدم باید در این قضایا حتما امنا فعال باشند که مستمع هم جذب شود. چراکه آن کسی که ثابت در این هیأت حضور دارند امنا هستند.

وظایف امنا هیئات را چه می‌دانید؟

وظیفه امنا دو چیز کلی است، اول آسیب شناسی ؛ آسیب شناسی از آن جمع و مکانی که در آن قرار گرفته‌اند تا براساس آن آسیب شناسی بتوانند جذب داشته باشند و اگر می‌گوییم آسیبی نیست ببینیم چه چیزی باعث رشد و تعالی است آن را شناسایی کنیم براساس آن دوباره برنامه‌ریزی کنیم این دوکار عمده است که باید امنا انجام بدهند به‌رغم کارهای دیگری که انجام می‌دهند.

آیا مخاطب شناسی در منبر‌ها اتفاق افتاده است؟

مخاطب ممکن است جوان، مسن، زن، مرد و یا مخلوطی از اینها باشد و این دیگر هنر آن منبری است که مخاطب شناسی کند که این بحث را چطور ارائه بکند تا به دل بنشیند و به‌نظرم دوستان تا حدی در این زمینه موفق بوده‌اند.

 آیا جمله سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست در منبرها تجلی پیدا کرده است؟

من معتقدم احکام هم می‌تواند سیاسی باشد. همینطور تاریخ، اخلاق و… منتهی این هنر منبری است که تطبیق به زمان کند.به قول مرحوم علامه طباطبایی که می‌فرمایند «تاریخ فی نفسه به درد ما نمی‌خوردبلکه این فلسفه تاریخ است که به دردمان می‌خورد. یعنی از این تاریخی که ما می‌گوییم چه برداشتی می‌خواهیم بکنیم چه الگویی خواهیم گرفت. اینجا باید منبری بتواند از دل تاریخ آنچه مقتضای زمان است را بیرون بکشد. سال‌ها پیش یکی از خطبای جمعه می‌فرمود که اوایل خطبه که می‌خواندیم خطبه اول سیاسی و خطبه دوم هم سیاسی بود امام اعتراض کرد و فرمودند اینکه نمی‌شود شما دو خطبه نمازجمعه را همه‌اش را سیاسی کرده‌اید. یک خطبه لااقل عبادی باشد. و بعد تقسیم شد که یک بخشی به سیاست و یک بخشی به اخلاق و دیانت بپردازد.نباید منبر دچار سیاست‌زدگی بشود.بنده معتقدم که سیاست ما باید چاشنی منبر باشد.در مقابل وقتی که ما از مردم می‌گیریم باید در روز قیامت جوابگو باشیم.

به‌نظر شما علت اینکه برای شروع منبر استقبال و شور کم است چیست؟

نکته اول اینکه منبری باید همیشه مطلب برای گفتن داشته باشد و مطلبش هم نو باشد، مردم یک شبه در مورد واعظ یا منبری نظر نمی‌دهند بلکه چندین جلسه پای منبر من نوعی نشسته‌اند. وقتی که مستمع می‌بیند که من حرف‌هایم تکراری شده و حرف نو برای گفتن ندارم و تنها یک دوره‌ای به قول معروف در دهان‌ها افتاده‌ام متوجه می‌شود که همان حرفی که در یک هیأتی زده‌ام اینجا هم می‌زنم و حرف‌هایم تکراری است باید حق بدهیم که مستمع برود. نکته دوم این است که یک زمانی سخنران حرف نو دارد اما مستمع اعتماد و اعتنا نمی‌کند بهتر است که یک نوع ترتیب اثرهایی بدهند مثل کارهایی که استاد قرائتی برای سخنرانی می‌کنند مسابقه بگذارند و جایزه بدهند یا مثلا ملزم به اینکه مستمع قبل از سخنرانی بداند سخنران چه خواهد گفت براساس آن سه تا چهار سؤال طرح کرده باشند و پخش شود.

منبر جای
تئوری دادن نیست

 حجت‌الاسلام کدخدا رستم به یکی از آسیب‌های منبرها در سال‌های اخیر اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک نکته‌ای که بارها هم در جلسات مختلف با خود دوستان عرض کردم این است که منبر به جایگاه تئوری پردازی تبدیل شده است و بالای منبر تئوری ارائه می‌دهند. کاری به موضوعش نداریم درصورتی که منبر جای تئوری دادن نیست. منبر که دانشگاه تهران یا مثلا حوزه علمیه نیست که مخاطبینت خاص باشند شما یک چیزی را می‌گویی و می‌روی و به قول حاج اقای مجتهدی که می‌گفتند: سنگی را می‌اندازی و می‌روی این بیچاره چه جور این را بلند بکند کاری ندارید و این می‌شود یک مصیبت یکی از ایرادهای دیگری گفتن احادیث معنوی و معرفتی بالای منبر است که اینها نیاز به مقدماتی دارد. جایش بالای منبر است اما اینها کلاس درس می‌خواهد من اعتقادم این است که اگر می‌خواهیم بحث‌های معرفتی، بحث‌های عرفانی اهل‌بیت را بگوییم خیلی باید حواسمان جمع باشد چراکه مخاطب منبر ما مخاطب عام است.»

منبع:ماهنامه هیأت رزمندگان اسلام

پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام

بازدیدها: 309

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *