یادداشت؛ عبد‌الله گنجی | خدمت بزرگ روحانی به نظام و انقلاب اسلامی!

خانه / پیشنهاد ویژه / یادداشت؛ عبد‌الله گنجی | خدمت بزرگ روحانی به نظام و انقلاب اسلامی!

در يك تحليل منصفانه از برجام، مي‌توان امروز دست نيروهاي انقلاب را پر و دست روحاني را خالي ديد چرا كه آورده برجام براي روحاني خوشايند نبود اما برجام براي نيروهاي انقلاب سند حقانيت منطق 38 ساله نظام جمهوري اسلامي شد. اگرچه خود روحاني نمي‌پسندد و مايل نيست اينگونه شناخته شود اما او خدمت بزرگي به منطق و حقانيت نظام جمهوري اسلامي كرد.

سفر ظريف به نيويورك و اعلام اينكه: «امريكا روح و متن برجام را نقض» كرده است چه آورده‌اي بايد براي نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي داشته باشد؟ و اينكه او اعلام مي‌كند «خروج از برجام از جمله گزينه‌هاي روي ميز ماست» از چه منظري براي معتقدين واقعي انقلاب اسلامي قابل بهره‌برداري است؟

به نظر مي‌رسد نيروهاي انقلاب از منظري بي‌فايده به موضوع مي‌پردازند و تلاش حداكثري آنان براي اثبات درستي حرف خويش در بدو مذاكرات است. آنان در قبال اين جمله ظريف كه روح و متن برجام نقض شده است از عبارت «ديديد ما درست مي‌گفتيم» استفاده مي‌كنند و در قبال عبارت خروج از برجام ظريف، عبارت «ما كه همون اول گفتيم خارج شويم» را استفاده مي‌كنند كه هر دو آن اشتباه است و تنها دستاورد اين مواجهه، دروني كردن منازعه و سياسي شدن صحنه داخلي كشور است. روي ديگر سكه هماني است كه امريكايي‌ها مي‌خواهند، يعني علاوه بر دستاورد «تقريباً هيچ»، به تراشيدن همديگر نيز مشغول مي‌شويم. اما نيروهاي انقلاب در معرض فرصت ذي‌قيمتي هستند كه نبايد از آن غفلت كنند يا آن را وارونه درك نمايند. چرا؟ اگرچه از اول مذاكرات هسته‌اي به نتيجه آن بدبين بوديم اما ابتدا به ساكن طرح اين بدبيني ادعايي بيش نبود و قدرت اقناع‌گري در آن وجود نداشت. ما واقعاً به اين مذاكره نياز داشتيم و اگر آن مذاكره نبود حجم اتهامات عليه نظام بيشتر مي‌شد. اگر در همان ابتدا مي‌گفتيم از برجام خارج شويم نيز حرف درستي نبود، چرا كه ممكن بود مخالفان مذاكره همان «كاسبان تحريم» معرفي شوند (كه بعضاً نيز اينگونه معرفي شدند) اما امروز فضا به گونه ديگري است. امروز دكتر ظريف گزينه خروج از برجام را روي ميز مي‌گذارد نه كيهان يا وطن امروز يا فلان عضو گروه پايداري و اين آورده را نبايد دست كم گرفت.
در يك تحليل منصفانه از برجام، مي‌توان امروز دست نيروهاي انقلاب را پر و دست روحاني را خالي ديد چرا كه آورده برجام براي روحاني خوشايند نبود اما برجام براي نيروهاي انقلاب سند حقانيت منطق 38 ساله نظام جمهوري اسلامي شد. اگرچه خود روحاني نمي‌پسندد و مايل نيست اينگونه شناخته شود اما او خدمت بزرگي به منطق و حقانيت نظام جمهوري اسلامي كرد.

اصرار و ابرام روحاني بر مذاكره، در تصميمات نظام مؤثر بود. امام خامنه ای در سال اول مذاكرات فرمودند: «هم اون دولت اصرار بر مذاكره داشت و هم اين دولت. من به اين دولت گفتم خب برويد مذاكره كنيد، اما من خوش‌بين نيستم.» اگر رهبري خوش‌بين نبودن خود را سد مذاكرات مي‌كردند، دستاوردهاي امروز را نداشتيم. حقيقتاً و بدون تعصبات عاطفي بايد بگوييم رهبر ما فوق‌هوشمند است. امروز مهم‌ترين دستاوردهاي برجام رشد ظرفيت شناختي ملت ما نسبت به امريكاست. اصرار روحاني بر مذاكره، مرددين نسبت به حقانيت نظام را مجدداً به صفوف نظام برگرداند. خوشبينان به امريكا را به سكوت كشاند و منفعل كرد و او كه نام «جرج» را بهتر از «صادق» مي‌دانست به همان صادق بودن خود قانع شد.
تنها آورده برجام اثبات تصويري است كه نظام از امريكا ارائه مي‌كرد و آنچه اين حقانيت را دوچندان مي‌كند اينكه هيچ مرجع بين‌المللي – حتي صهيونيست‌ها و وزارت خارجه امريكا- نمي‌گويند ايران به تعهدات برجامي خود عمل نكرده است و ملت ما از اين موضوع مطلع هستند.

مردم امروز مي‌دانند كه ما مذاكره كرديم و به تعهدات خود عمل كرديم، اما طرف مذاكره را براي مذاكره مي‌خواست و نتيجه‌اي دربر نداشت. فراموش نكنيم كه اصرار روحاني بر مذاكره و برملا كردن نقض‌ها از سوي ظريف منطق جمهوري اسلامي را در داخل و خارج مستحكم‌تر كرده است و اين‌گونه بايد از روحاني تشكر كرد كه: جناب روحاني اين شما بوديد كه ثابت كرديد اعتماد به امريكا بي‌فايده است، شما مجري اثبات بدبيني رهبري شديد و خود شما هم مانند ديگر مرددين قانع شديد كه دادن امتياز به معني گرفتن امتياز نيست.
روحاني سبب خير شد و آنان كه نظام مظلوم جمهوري اسلامي را به خاطر به كارگيري واژه «دشمن» سرزنش مي‌كردند و آنان كه مي‌گفتند اگر استكبارستيزي را از نظام بگيريد ديگر حرفي براي گفتن ندارد، امروز امريكا را از زبان ظريف مي‌شناسند و حتماً ظريف، كيهان و جوان را نمايندگي نمي‌كنند. خدمت بزرگ روحاني منسجم كردن دوباره ملت در مقابل امريكا بود و اين آورده كمي نيست. فقط يك كار ديگر باقي مانده است كه روحاني در پس اين نااميدي و در بدو دولت دوم يك‌راست برود سراغ اقتصاد مقاومتي و به انتظارنشيني مقابل دروازه‌هاي ورودي كشور پايان دهد. روحاني مچكريم.

منبع:سرمقاله روزنامه جوان،عبدالله گنجی

بازدیدها: 125

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *