شکر و صبر دو روی یک سکه
گاهی واقعی ترین مسائل برای ما عجیب می نمایند. یکی از حقایق عالم این است که از دید الهی، شکر در خوشی ها و صبر در سختی ها معادل یکدیگرند. امام صادق علیه السلام از جدّ خود رسول خدا صلی الله علیه و آله اینگونه روایت می کنند:«آنکه غذا می خورد و شاکر است همان اجر کسی را دارد که روزه (مستحبی) گرفته و بر گرسنگی صبر می کند و آنکه در رفاه است و بهر عافیت خود شاکر است همان اجر کسی را دارد که گرفتاری پیدا کرده است اما صبر می کند و آنکه اهل بخشش است و (بخاطر این توفیق الهی) شاکر است همان اجر کسی را دارد که محروم است و قناعت می ورزد.»(۴)
نباید ذکر شریف “حمد” را کوچک بشماریم بلکه باید به مغز آن نیز توجه کنیم که همانا توجه قلبی به صاحب نعمت است. کلید شناخت حمد واقعی را در این روایت از حضرت صادق علیه السلام می یابیم که فرمودند:«هر کس که خدایش نعمتی به او داده و آن نعمت را با قلبش بشناسد، شکرش را به جا آورده است».
تشکر از واسطههای نعمت
از نشانه های ایمان در وهله اول سپاسگزاری و شکر نسبت به خداوند است که مظهر لطف و بخشش بوده و با نعمتهای فراوان مخلوقاتش را به بندگی و اطاعت از خویش فرمان داده است. در مرتبه دوم تشکر از کسانی که راه رسیدن به نعمات الهی را هموار نموده و واسطه این فیض شده اند وظیفه ای است که مورد سفارش خدا و اولیاء دین می باشد. در روایت است که: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» هر کس در مقابل احسان و نیکی بندگان خداوند شکرگزاری نکند خدا را شکر نگفته است. بنابراین اگر در جامعه روحیه تشکر و قدردانی از انسانهای خیّر، مبتکر و خلّاق از بین برود، گرایش به فعالیت های مثبت و سازنده کمرنگ شده و دلسردی و خمودگی جای آن را خواهد گرفت.
از آنجایی که تشکر و تشویق به انگیزش افراد در ارائه خدمات بهتر و مطلوبتر کمک می کند و روح و روان آنها را شاد و بانشاط می گرداند، این امر همیشه مورد تأکید اسلام و پیشوایان دینی بوده است.
در روایت است که خداوند به یکی از بندگانش در روز قیامت فرمان می دهد به آتش، آن بنده گوید پروردگارا مرا امر می کنی که به آتش بروم در حالی که من قرآن تلاوت نمودم، خطاب می رسد، آری قرآن خواندی ولی نعمت مرا که به تو داده بودم شکر نکردی. بنده می گوید: خدایا هر نعمتی که دادی من شکر آن را بجا آوردم. آنگاه نعمتها را بر می شمارد و بیان می کند که شکر آنها را انجام دادم. خطاب می رسد. بنده من راست می گویی ولیکن تو شکر کسی که نعمت مرا به تو رسانید انجام ندادی و من تعهد کردم برخودم که نپذیرم شکر بندگان خودم را در مقابل نعمت هایی که به او دادم مگر آنکه شکر کند بنده ای را که به او نعمت مرا رسانیده است. (اصول کافی، ج ۴، ص ۳۰۳)
علامه جعفری می گوید: شکر و سپاس، یکی از عالی ترین عوامل سازنده روح انسانی است. آغاز چنین معرفت و عمل، آغاز تکامل انسانی و برقراری یک ارتباط معقول میان او و جهان هستی و همنوعان خویش می باشد. در راه وصول به چنین مقام والا، نخستین معرفتی که نصیب انسان می گردد، این است که اولاً می فهمد که به هیچ وجه از خلاق هستی و فیض بخش کائنات، طلبکار نیست که در نتیجه آن چه را که در این زندگانی به دست می آورد، یک ضرورتی باشد که خداوند مجبور است آن را به مخلوقات خود بدهد. تنها چنین معرفت است که فیض بودن هستی را برای انسان قابل درک می سازد. یک نتیجه بسیار با اهمیت که از این درک حاصل می شود طراوت و انبساط و سرور درونی است که با غوطه ورشدن در مصائب و ناگواری های حیات طبیعی هرگز مختل نمی گردد… هر نعمتی شایسته شکری است که برای برآمدن از عهده حق آن نعمت بایستی آن را به جای آورد و خود این توجه و آگاهی تدریجاً می تواند اراده شکرگزاری را تحریک نموده و این کمال را نصیب انسان سازد. (ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، علامه جعفری، ج۱۲، ص ۱۳ـ۱۰)
سخن آخر:
اگرچه شکر زبانی لازم است ولی تشکر از نعمتهای الهی فقط به زبان نیست و هر نعمتی شکر خود را می طلبد . امام سجاد (علیه السلام) که به عالیترین مراتب شکر و سپاسگزاری نائل گشته در مناجات الشاکرین می فرماید: ای خدا نعمتهای پی درپی تو مرا از انجام وظیفه شکرگزاری غافل کرد و…عجز و ناتوانی مقام کسی است که به نعمت های فراوان تو اعتراف کرده و به تقصیر در ادای شکر آنها روبروست.
بازدیدها: 125