۳۰ تجربه برای نه به مذاکره با آمریکا

خانه / اختصاصی هیأت / ۳۰ تجربه برای نه به مذاکره با آمریکا

۳۰ تجربه برای نه به مذاکره با آمریکا

طرح مذاکره مستقیم با آمریکا مدتی است در جامعه و میان افکار عمومی مردم میچرخد. و مخالفان و موافقانی دارد که هر کدام از آنها تلاش می کنند روایت و تحلیل خود را از چرایی موافقت و مخالفت با مذاکره مستقیم با آمریکا در زمان تصدی دولت دونالد ترامپ ارائه دهند. و از طریق اهرم فشار مطالبه عمومی این خط را جا بیندازند.

این در حالی است که جمهوری اسلامی هیچ گاه از مذاکره سیاسی برای کسب، حفظ و تقویت منافع و مصالح مردم ایران غفلت نکرده. و همواره با کشورهای مختلف دنیا به جز رژیم صهیونیستی که آن را به رسمیت نمی شناسد. و آن را غاصب سرزمین و حقوق ملت فلسطین میداند. در حوزه های مختلف مذاکره کرده است.

جمهوری اسلامی با کشور آمریکا هم مذاکرات متعددی را در موضوعات گوناگون انجام داده است.

این روزها شاهد نوعی مهندسی اذهان و افکار عمومی در فضای سیاسی و رسانه ای هستیم. که با روایتهای موجز و مختصر به دنبال القا و ارائه این تصویر هستند. که ایران در وضیت کنونی به شدت ضعیف شده است. و تحریم ها و راهبرد فشار حداکثری ترامپ هم می تواند این شرایط را بغرنج تر کند.

لذا عاقلانه است که به جای تحریک ترامپ به برخوردخشن و اعمال سیاست مهار و فشار حداکثری از فرصت مذاکره که خود آمریکایی ها مطرح می کنند، استفاده کرد. چرا که روحیه کاسب کارانه و رویکرد تجارت سیاسی ترامپ به مسائل فیمابین اوکراین و روسیه و اسرائیل و حماس نشان میدهد. که وی قبل از برخورد دنبال مذاکره است.

این نگاه البته مخالفان جدی و قاطعی دارد که در رأس همه آنها رهبر معظم انقلاب است. که در دیدار اخیرشان با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش (۱۴۰۳/۱۱/۱۹) درباره مذاکرات تأکید کردند:

«و اما بحث مذاکره چند وقت است می شنوید در روزنامه در فضای مجازی در سخنان این و آن بحث میشود از مذاکره دولت. خب، آنچه مورد بحث این بحث کنندگان است ـــ چه در داخل، چه در خارج ـ مذاکره با آمریکا است اسم مذاکره را می آورند که «آقا! مذاکره چیز خوبی است». انگار کسی مخالف با خوب بودن مذاکره است! امروز وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران یکی از پرکارترین وزارت خارجه هاست. کارش همین است دیگر؛ با کشورهای دنیـا ــــ شرقی، غربی، همه جور – مذاکره میکنند. رفت و آمد می کنند. حرف می زنند، قرارداد می بندند. استثنایی که وجود دارد آمریکا است.

البته رژیم صهیونیستی را اسم نمی آورم چون دولت نیست.

رژیم صهیونیستی یک باند جنایت کاری هستند که آمدند یک سرزمینی را غصب کردند. دارند جنایت می کنند. او محل کلام نیست.

استثنا آمریکا است. چرا استثنا است؟ علت چیست؟

اولاً مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم.

این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن ،دولت فلان مشکل یا فلان مشکل حل می شود. نخیر از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی شود.

دلیل:

تجربه ما در دهه ۹۰ نشستیم حدود دو سال با آمریکا مذاکره کردیم. البته آمریکا تنها نبود. چند کشور دیگر هم بودند. لکن محور آمریکا بود. عمدتاً آمریکا بود – دولت آن روز ما نشست مذاکره کرد. رفتند، آمدند، نشستند برخاستند، مذاکره کردند. گفت و گو کردند. خندیدند دست دادند رفاقت کردند همه کار کردند. یک معاهده ای هم تشکیل شد.

در این معاهده طرف ایرانی خیلـی هـم سخاوت به خرج داد. خیلی امتیاز داد به طرف مقابل، اما همان معاهده را آمریکایی ها عمل نکردند.

همین شخصی که حالا الان سر کار است. این معاهده را پاره کرد. گفت پاره میکنم و کرد؛ عمل نکردند. قبل از ایــن که او بیاید، همانهایی که این معاهده با آنها انجام گرفتـه بـود بـه معاهده عمل نکردند.

معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته بشود، [اما] تحریم های آمریکا برداشته نشد. در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالای سر ایران وجود داشته باشد.

این معاهده محصول مذاکره ای است که به نظرم دو سال ـــ یا بیشتر یا کمتر ـ طول کشید. خب این تجربه است دیگر. از ایــن تجربه استفاده کنیم مذاکره کردیم امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم. اما نتیجه ای را که مقصودمان بود به دست نیاوردیم.

همین معاهده را هـم بـا همه این نقصهایی که داشت. طرف مقابل باز خراب کرد، نقض کرد، پاره کرد.

با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد. مذاکره کردن عاقلانه نیست ،هوشمندانه نیست شرافتمندانه نیست.

حال در این نوشته میخواهیم در میان روایتها و تجربه های عملی تورقی بزنیم که به نوعی گویا و اثبات کننده دلیل و منطق ممنوعيـت مذاکره بـا آمریکاست. تأمل و تعمق در این تجربه های عملی و تاریخی از گذشته دور حتی قبل از انقلاب اسلامی تا تجربه های نزدیکی همانند معاهده بی فرجام برجام، نشان میدهد که مشکل آمریکا با «ایران قوی» است.

چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب البته با فرهنگ و ایدئولوژی انقلاب مسلماً بر حجم خصومتها و دشمنی های آمریکا و غرب با ایران اسلامی پس از انقلاب به واسطه نقش الگویی و الهام بخشی انقلاب اسلامی به سایر ملل دنیا به ویژه جهان اسلام در موضوع سلطه ستیزی و ایستادن در مقابل ظلم و سلطه آمریکایی بیشتر هم افزوده شده است.

در چنین وضعیتی، راه پایدار برون رفت از این شرایط این است که اولاً:

در پرتو جهاد تبیین از بزرگ نمایی های دروغین و اغواگری های رسانه ای و سیاسی آمریکا با هدف خالی کردن دل مردم با توسل به ناامیدسازی،اختلاف افکنی و هراس افکنی پرده برداشته شود.

ثانیاً:

این ضرورت کـه باید ایران با اتخاذ سیاستها و راهبردهای متقن و درست روز به روز در تقویت قدرت درونی و رساندن ایران به موقعیت تعیین کنندگی در معادلات منطقه ای و جهانی تلاش کند. هم به مردم و هـم بـه عنـوان تكليف واجب عملی امروز برای مسئولان تبیین شود.

 

برای دریافت و مطالعه کامل  اینجا کلیک کنید

 

 

 

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *