حضرت امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف تاریخی همواره بیانات و رهنمودهایی پیرامون هنر شعر و مداحی داشتهاند.
گزیدهای از این بیانات به شرح زیر است:
اهمیت و نقش هیئات مذهبی
*اجتماعات دینی: ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.( ۴ / ۴ /۸۷)
ضرورت تاسیس تشکیلاتی برای منصب مداحی
تعیین حدود و ثغور مداحی:البته باید بتدریج طوری بشود که این سِمت مدّاحی – که واقعاً یک منصب است – حدود و ثغوری هم پیدا کند. (۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
خصوصیات مداحی:مداحی اهل بیت، خیلی بالاست. هم مقام بالا و هم تأثیر زیادی در جامعه و ذهن مردم دارد. باید بدانید که چه کسی مداح است، مقدّمات کار مداحی او چیست، چه قدر شعر میداند، چه قدر حفظ است و چه قدر میتواند بخواند؟ این خصوصیات را باید مرکزی عهدهدار شود. حالا نمیدانم این مراکز مرسوم باید این کار را بکنند یا خود شما به کیفیتی فکرش را میکنید. این چیزی است که دنیا و نیازهای جامعهی امروز، غیر از آن را بر نمیتابد و قبول نمیکند. باید این طور باشد. (۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
کسانی که رسماً این منصب را به عهده میگیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت(علیهمالسّلام) را بر تن میکنند و مردم، آنها را به این عنوان میشناسند، بایستی خصوصیاتی داشته باشند و مرکزی باشد که آنها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و صحه بگذارد. (۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
ضرورت تشکیل انجمن های ادبی شعر
رشد شعر: خود پیشکسوتهای شعری به شعر بپردازند. شعر را ندهید دست آدمهایی که سررشتهای از شعر ندارند و شعر برایشان یک تفنّنِ دور از زندگیشان و دور از فهم و ذهنشان است. خود شماها دور هم بنشینید شعر بگویید. هر جا یک انجمنی هست و یک مجموعهای دور هم جمع میشوند و میخوانند، شعر رشد پیدا میکند.( ۱۳ /۳ /۸۹)
نقش شعر: همین شعری که خودتان سرودهاید و ممکن است خوب هم باشد – قضاوت کلّی نمیکنم – آن را در یک مجمع ادبی، وسط بگذارید و به هر کسی که آن شعر را نقد کند و اشکال بجایی بر این شعر وارد نماید، جایزه بدهید تا قوی بشود. یا از اشعار خوبی که دیگران دارند و یا از اشعار خوب خودتان استفاده کنید. سعی کنید این گونه سطح شعرها را بالا بیاورید.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
اهمیت و نقش مداحی
اهمیت مداحی:من اصرار دارم که این نکته را برای برادران عزیز مداح – چه آنهایی که به صورت حرفهیی مداح هستند، چه آن کسانی که گاهی در کنار کارهایشان این کار را انجام میدهند – تکرار بکنم که این نقش، نقش بسیار مهم و حایز اهمیت و حساسی است؛ این را کم نگیرید.( ۱۷ /۱۰ /۱۳۶۹)
هنر مداحی: نقش هنر، نقش شعر، نقش ادبیات، نقش حضور در میدانهای عملی در پرورش این روح ایمانی، نقشی است که بسیار بسیار کارساز و مؤثر است. شما جای مداح و ذاکر اهل بیت را اینجا ببینید؛ نقش ایمانآفرین، نقش فرهنگساز، نقش مستحکمکنندهی پیوند قلبی بین پیروان و بین آن محبوبان؛ یک چنین نقشی است. این نقش، بسیار نقش مهمی است.( ۱۴ /۴ /۸۶)
هنر مداحی:کار مداح، استفادهی از هنر برای بیان حقیقت است. خود این ایستادن، با صدای خوش و با آهنگ زیبا شعری را خواندن – هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است – با چندین هنر، انسان یک حقیقتی را بیان کند، میتواند تأثیر مضاعفی در ذهن مستمع و حاضر در مجلس و مخاطب شما بگذارد؛ این خیلی نعمت بزرگی است، خیلی فرصت بزرگی است.( ۲۳ /۲ /۱۳۹۱)
نقش شعر:اگر مداحی بتواند یک شعر خوب را که دارای مضمون و محتوای خوبی باشد، با صدای خوبی بخواند، شما ببینید که چه قدر خدمت بزرگی است. بسماللَّه، این گوی و این میدان. منتها شرط اولش این است که شعر خوب باشد.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
گاهی یک بیت شعری که شما میخوانید، از یک ساعت بحث مستدل یک گویندهی ماهر تأثیرش در دلها بیشتر است. خوب، این خیلی ظرفیت بزرگی است؛ از این ظرفیت باید خوب استفاده کرد.( ۱۳ /۳ /۸۹)
شغل مهم: مدّاحی و ستایشگری خاندان پیغمبر – که طبعاً ذکر مصائب را هم به همراه دارد – شغل خیلی مهم و بزرگی است.( ۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
ترکیب شعر و مداحی: مدّاحیِ رایج در بین ما، یک حرفه دو جانبه است؛ فقط آوازهخوانی و شعرخوانی نیست؛ ترکیب هنرمندانهای از این دو مقوله است.( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
نقش هنرمندانه: کارتان سخت است عزیزان! کار شما بر خلاف اینکه بعضیها خیال میکنند چهار کلمه حفظ کنیم و یک صدای بازی هم داشته باشیم، بس است؛ نه، کار، خیلی سخت است. کار، هنرمندانه، مؤثر، هدایتگر و جهتبخش باشد.( ۱۴ /۴ /۸۶)
ترکیب شعر و مداحی: مداحی، معرفتافزائی است. مداحی، پراکندن معرفت و حکمت و امید و عقیدهی راسخ است. مداحی، جوشاندن چشمههای عواطف در دلها است؛ با استفادهی از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.(۱۱ /۲ /۹۲)
ویژگی های مداحی
هنر مداحی:در کار مدّاحیِ شما چند چشمه هنری وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگی که انتخاب میکنید، هنر است؛ اشارات و کارهایی که انجام میدهید، هنر است. (۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
منطق داشتن : عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلای این شعرها فراوان وجود دارد و میتواند ذهنها را قانع کند. البته منطق، شکلهای مختلفی دارد. گاهی برهانی است، گاهی خطابی است، گاهی شعری است؛ مقصود این است که بتواند این پیام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند. (۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
حامل پیام دینی: خصوصیت سوم این است که شما حامل پیام دینی محسوب میشوید؛ یعنی سِمت معنوی و روحانی دارید. در دنیا خوانندگان خوب زیاد هستند و ممکن است شعرهای خوبی هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمیزنند؛ ولی شما از موضع مدّاح اهل بیت و از موضع معنوی و روحانی حرف میزنید. (۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
حامل معارف و اخلاقیات بودن: من بارها توصیه کردهام، باز هم توصیه میکنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسیم کنید به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقیات. ما امروز به اخلاقیات احتیاج داریم، به معارف احتیاج داریم. ( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
افتخار آفرین بودن:ما احتیاج داریم که جوان ما امروز افتخار کند به اینکه متعلق به ایران اسلامی است؛ افتخار کند به وجود امام؛ افتخار کند به جمهوری اسلامی؛ افتخار کند به دین خود و به مذهب خود و به پیروی اهلبیت. ( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
غیرمستقیم باشد :بهترین نحوهی بیان هم بیان غیرمستقیم است.در قالب شعر خوب – اینجا نقش شعرا معلوم میشود( ۳/ ۳ /۱۳۹۰)
طالب شعر خوب بودن :شما که مداحید، وقتی طالب شعر باشید، چشمهی شعر شاعر به جوش میآید. شما که طالب شدید، او شعر میگوید. وقتی شعرش به وسیلهی شما خوانده شد، انگیزهی او برای شعر گفتن چند برابر میشود؛ یک همافزائی به وجود میآید؛ او به شما کمک میکند، شما به او کمک می کنید.( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
وظیفه مداحان
شناخت وظیفه: طبقهای که با ایمان مردم، با دل مردم، با معارف مردم، با نام مبارک ائمه (علیهمالسّلام) و اهل بیت سر و کار دارد، وظیفهی سنگینی دارد. برادران عزیز! این وظیفه را درست بشناسند؛ درست از آن استفاده کنند.( ۱۴ /۴ /۸۶)
مطالب پر مغز و پر محتوا باشد: وظیفه و مسئولیت بزرگ جامعه ی مداح این است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا باشد و به شیوه ی درست این را اداره کند؛ هم در مصیبت و مدایح، و هم در عزا و جشن. باید مطالب با شکلهای مختلف و در قالبهای مختلف بیاید.( ۱۷ /۵ /۱۳۸۳)
انتساب به خاندان رسالت: آنچه ما وظیفه داریم، این است که خود را شایستهی انتساب به آن خاندان کنیم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جملهی وابستگان آنها و معروفین به ولایت آنها بودن، دشوار است. (۵ /۱۰ /۱۳۷۰)
امید و نشاط آفرین بودن: امروز احتیاج داریم که نسل موجود ما، نسل جوان ما، با امید، با نشاط، با خوشبینی به آینده، با ایمان به خدا، با پیوستگی قلبی به اهلبیت بار بیاید. ( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
تشویق جوانان به تلاش: ما امروز به جوانی احتیاج داریم که بداند سرنوشت خود او و سرنوشت جامعهی او و سرنوشت خانوادهی بزرگ او وابستهی به کار و تلاش اوست؛ اهل تلاش باشد، اهل کار باشد، اهل جدیت باشد، اهل پیگیری باشد، اهل تنبلی نباشد، اهل وادادگی و لاابالیگری نباشد. این تربیتها چه جوری انجام میگیرد؟ شما میتوانید نقش ایفاء کنید. ( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
توجه به مسائل روز: ما باید بدانیم که اگر فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها امروز در بین ما ظاهر میشدند و یک ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم میآمدند، ما را به چه چیزی امر میکردند؟ انگشت اشاره به کدام راه از راههایی که در مقابل ما گشوده است، دراز میکردند و به ما میگفتند که از این راه بروید؟ ما باید آن را دنبال کنیم و در تبیین و تعلیم و معرفتی که میخواهیم به مستمع بدهیم، آن را ملاحظه کنیم و نیاز زمان را پُر کنیم.( ۰۶/۱۸ /۱۳۸۰)
چگونگی توصیف ائمه علیه السلام
چگونگی توصیف ائمه علیه السلام: رعایت شان ائمه حرف من با شما برادران عزیز مداح و ذاکر این است که شماها در این زمینه خیلی وظیفه دارید. من گاهی اوقات توصیههایی می کنم. این جور نیست که ما برای عظمت فاطمه ی زهرا درمانده باشیم که چه جور این عظمت را بیان کنیم و متوسل بشویم به شعر، نثر و یا کلامی؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتیاج داریم. (۱۷ /۵ /۱۳۸۳)
رعایت شان ائمه:حدود بیست سال پیش، این حرفها را میزدیم و خیلی، آنها را میشنیدند؛ ولی نمیفهمیدند که ما چه میگوییم. میگفتیم فقط دربارهی خال و خط خیالی چهرهی ائمه(علیهمالسّلام) شعر نسرایید. شعر گفتن دربارهی زلف و ابروی و چشم و عارض امام که تعریف نیست. ( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
بیان برجستگی علمی از مسایل زندگی و برجستگیهای عملی علی علیه السلام بگویید. در آن روز، این مسایل برایشان روشن نبود؛ اما امروز چگونه است؟ امروز، برای همه روشن است.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
توجه به ابعاد معنوی: وقتی راجع به امیرالمؤمنین شعری خوانده میشود، باید هم مقام معنوی علی علیه السلام – که ما از او خبر کمی داریم و از ذهن و فکر و دلِ ما آدمهای پایین و متوسط پنهان است – و هم عبادت و مظلومیت و حکومت و عدل و ضعیف.( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
بیان زندگی ائمه:زندگی امیرالمؤمنین را بیان کنیم تا بین او و خصومش در تاریخ و امروز مقایسه شود. ( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
امروز شما خوب میتوانید اینها راتصویر کنید. اول برای خود و بعد برای دیگران تصویر کنید. جهاد امیرالمؤمنین، چیز مهمی است. از دوران کودکی – مثلاً از سن یازده یا سیزده سالگی – که او به عنوان یک انسان خودش را درک کرد، تا آخر عمر با دشمنان خدا مشغول مبارزه بود و بالاخره در این راه هم جان داد. یک شاعر، چه قدر خوب میتواند این را بیان کند. یک گوینده، چهقدر خوب میتواند این را در ذهنها و تا آن اعماق دل مردم نفوذ بدهد.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
عدم استفاده از مدح های بی معنا چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفادهی از مدحها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است. ( ۵/۵ /۱۳۸۴۴)
بیان معارف شیعی: معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافتهی با مفاهیم غربی و بزرگ شدهی آشنای با معارف فلسفیِ غرب مثل هانریکُربن را میآورد دو زانو جلوی علامهی طباطبایی مینشاند؛ او را خاضع میکند و میشود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. میشود معارف شیعه را در همهی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوفها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم. ( ۵/۵ /۱۳۸۴)
بیان ارزشها ی ائمه: ارزش اباالفضل، ارزش حبیببنمظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوی پیچیدهاش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم میشود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیدهی سی، چهل بیتی اشارهیی هم به جمال حضرت اباالفضل میکند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛ اما اینکه ما همهاش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، اینکه مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست.( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
منابع مداحان
قرآن: برای حرکت دادن یک جامعهی مسلمان، بهترین ابزارتان آیات قرآن است. این، چیز خیلی عجیبی است؛ کهنه نشده و کهنه نمیشود. با توجه به اینها، هرجا هستید، برای صیقل زدن به این سلاح و کامل کردن و در دست گرفتن آن تلاش کنید.( ۵ /۱۰ /۱۳۷۰)
ادعیه: در دعاها و زیارتهای ما، تعبیرات عاشقانه و خیلی خوبی هست که حقایقی را نشان میدهد؛ اینها را محور باید قرار داد. آنچه را که مثلاً شیخ و ابنطاووس و مفید و دیگر بزرگان در کتابهایشان گفتهاند، اینها را بایستی محور قرار داد. بعد آنها را در یک ارایهی هنری، به شکل زیبا و شایستهیی بیان کرد. ( ۱۷ /۱۰ /۱۳۶۹)
زیارات: برای مناقب ائمه، از زیارتها، بخصوص زیارت جامعهی کبیره استفاده کنید. بنابراین شما دیگر هیچ احتیاجی ندارید که مبالغاتی را در ذهن خودتان خلق کنید. آنچه که باید در باب ائمه (علیهمالسّلام) گفته شود، در زیارت جامعه هست. شما میتوانید یک فقره از فقرات زیارت جامعه را – حالا شاید صدها فقره است – انتخاب کنید و با توجه به قریحهی شعری و تخیل و فرآوری ذهنی خودتان، یک غزل زیبا و ناب از آب در بیاورید. ظرفیت این معارف اینقدر بالاست.
( ۵ /۳/۱۳۹۰)
مناجات: مناجات هم جزو شعر آئینی است. شعر آئینی فقط مسئلهی مدح و مرثیه نیست؛ مناجات هم جزو شعر آئینی است. برای اینکه مضمون مناجات را درست پیدا کنیم، بهترین مرجع، دعاهاست.( ۲۵ /۳ /۱۳۹۰)
مطالعه: صاحب حرفهی مداحی که خود را مفتخر کرده است به اینکه در این راه خدمت و کار کند، اگر بخواهد همهی این خصوصیات را جمع کند، اولاً احتیاج دارد به مطالعه و کار. به قول معروف، بیمایه فطیر است. احتیاج به مطالعه هست، احتیاج به کار هست.( ۳/۳ /۱۳۹۰)
دیوان صائب: ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر میگذارد. دیگران هم از اینگونه اشعار دارند. ( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
کتاب های معتبر: این همه مناقب اهلبیت (علیهمالسّلام) در کتابهای معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفتههای افرادی که خودشان سندند، ثقه و معتبرند.( ۳/۳ /۱۳۹۰)
اشعار دینی و مذهبی: اگر بناست شعر محتوائی داشته باشد، بهترین محتواها همین محتواهای شعر دینی و شعر مذهبی است با عرض وسیع و انشاءالله دنبال کنید. ( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
کتب شعر: شعر خوب و حکمتآمیز وجود دارد که اگر کسی بخواهد ده سال تکراری نخواند، میتواند در تمام موضوعات، شعر بیرون بیاورد. از شعرای قدیم بگیرید، تا شعرای امروز و شعرهای خوب. (۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
اشعار قوی فارسی را در کتابهای گوناگون پیدا کنید و آنهایی را که برای تفهیم مفاهیم و عقاید و اخلاق اسلامی و یا بینش سیاسی و یا هر آنچه که امروز جامعهی اسلامی به آن نیاز دارد و مناسب است، برگزینید و بیاورید در محافل بخوانید.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
ویژگی های شعر در مداحی
خوب و مفید بودن: یکوقت یکی از برادران مداح میگفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمیفهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. اینطوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر میگذارد. ( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
محکم، قوی، خوشمضمون و قانع کننده: شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوشمضمون و قانع کننده باشد. گاهی قصیدهای که شما میخوانید، به اندازه چند منبرِ یک منبریِ خوشبیان تأثیر میگذارد. گاهی یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجّانی به دست نمیآید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، ( ۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
متین و قوی: شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند. البته امروز خوشبختانه معمول شده که شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشکالی هم ندارد؛ اما قدیمیها عیب میدانستند که از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ کنند، یک هنر اضافه هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نکنند، اشکالی ندارد. مهم این است که شعر، خوب، متین، قوی و خوشمضمون باشد. ( ۱۹ /۷ /۱۳۷۷)
بیان منقبت اهل بیت علیه السلام: بهترین مجموعهی شعری که میشود در یک منبرِ مداحی انسان فکر کند، چیزی است که در آن، اولاً منقبت اهلبیت (علیهمالسّلام) باشد. ذکر مناقب آنها دلها را روشن میکند، شاد میکند، شوق را در انسان برمیانگیزد، اشک را از چشمها جاری میکند. البته منظور، مناقب متقن است. اینجور نباشد که انسان به حرفهای سست تکیه کند. ( ۳ /۳ /۱۳۹۰)
دینی ، پرمغز و زیبا: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زیبا. خود هنر شعر اثر هم میگذارد. وقتی شعر خوب بود، وقتی استخوانبندی شعر، الفاظ شعر، خوب بود – شعرِ خوب، با مضمون خوب – تأثیرش بیشتر هم هست؛ بعلاوه که سطح ذهن مردم و فکر مردم را هم بالا میآورد.( ۲۳ /۲ /۱۳۹۱)
اثرگذار:شعر را از لحاظ هنری، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنری، همان خاصیت عمومی هنر را دارد. خاصیت عمومی هنر این است که بدون اینکه خود گوینده حتّی در خیلی از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون اینکه مستمع توجه داشته باشد، اثر میگذارد.( ۵ /۵ /۱۳۸۴)
افزایش ایمان: وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب.( ۱۴ /۴ /۸۶)
درست و خوب انتخاب کردن: شعر را بایستی درست و خوب انتخاب کرد. شعر یکی از نمادهای برجستهی هنر است. هر بافتهی نظمی، شعر نیست؛ شعر خصوصیات خودش را دارد؛ باید شعر انتخاب کرد.( ۳/۳ /۱۳۹۰)
ملاک شعر خوب
لفظ خوب: اولاً لفظ شعر، لفظِ خوب باشد. ( ۱۴ /۴ /۸۶)
ماندگار: گاهی یک شاعر، یک بیت شعر میگوید که از چند ساعت حرف زدن یک سخنورِ توانا گویاتر است. یک بیت یا یک مصرع شعر، در ذهنها میماند و مردم آن را میفهمند و تکرار میکنند و نتیجتاً ماندگار میشود.( ۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
تاثیرگذار: یک هنر عالی، ولو مخاطب آن هنر تشخیص ندهد که این عالی است، اما تأثیر او در نفس آن مخاطب، تأثیر عمیقتری خواهد بود از یک هنر سطحیِ مبتذل بازاری؛ فایدهاش این است. ( ۱۴ /۴ /۸۶)
لفظ قوی: ، مضامین جذاب و آموزنده لفظ، باید لفظ قوی، خوب، زیبا؛ مضامین، مضامین جذاب، جالب، تازه، غیرتکراری و مطلب – که عمده این است – آموزنده باشد.( ۱۴ /۴ /۸۶)
دارای مفاهیم اسلامی: یکی از چیزهایی که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند اسلامی – مثلاً در باب توحید یا نبوت – است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحی است که شعرای بزرگ ما در مقدمهی دیوانها و مثنویهایشان ذکر کردهاند و گفتهاند. (۲۸ /۱۰ /۱۳۶۸)
آهنگ و سبک در مداحی
آهنگ و سبک در مداحی: توجه به موسیقی اصیل ایرانی ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحهخوان و شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علیاکبرخوان، قاسمخوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشتهی ایرانی – که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت – بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوههای جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند. (۱۴ /۴ /۸۶)
پرهیز از تقلید غلط: چه خوانندهی جلسهی مداحی، ناگهان بیاید آهنگهای اروپائی را – آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبکهائی که فرض کنید حالا فلان خوانندهی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یکوقتی خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. (۱۴ /۴ /۸۶)
پرهیز از تقلید غلط: حالا مثلاً مداح یا خوانندهی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید – آن هم غلط – آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است. (۱۴ /۴ /۸۶)
عدم استفاده از آهنگ بد: نوآوری، درست؛ اما نه اینجور. این مربوط به آهنگ است. البته صدای خوب را میتوان با آهنگ بد خراب کرد؛ صدای متوسط را میتوان با آهنگ خوب آرایش داد. خود آهنگ یک مسئله است. (۱۴ /۴ /۸۶)
آهنگ خاص: هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد. آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد، آن هم با شیوه ی بیان خاص مداحی. (۱۳ /۳ /۸۹)
پرهیز از تقلید غلط: من شنیدهام در مواردی از آهنگهای نامناسب استفاده می
شود. مثلاً فلان خوانندهی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقیِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. (۵ /۵ /۱۳۸۴)
ساخت آهنگ خوب: خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقهمندان به این جریان کسانی هستند که میتوانند آهنگهای خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی. (۵/۵ /۱۳۸۴)
استفاده از آهنگ شاد برای اعیاد: این را هم عرض بکنم که آهنگ شادی از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که برای روزهای عید جلساتی تشکیل میدهند. بنده مخالف این کار نیستم؛ بد هم نیست که دست میزنند. البته اگر از رادیو بشنویم – که بنده خودم گاهی از رادیو شنیدهام – و شعر را درست گوش نکنیم، خیال میکنیم دارند سینه میزنند! هم لحن، سینهزنی است؛ هم آن دستی که میزنند، مثل زدن روی سینه است. این چه شادییی شد؟! (۵/۵ /۱۳۸۴)
اگر برای روزهای شادی، آهنگهای مناسب – نه آهنگهای مبتذل، نه آهنگهای طاغوتی، نه آهنگهای حرام – و شیوههای خوب انتخاب کنند، مؤثرتر و بهتر است. اینطور نباشد که چون به روضهخوانی عادت کردهایم، روز شادی هم که میخواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روضهخوانی. (۵/۵ /۱۳۸۴)
سنگین،متین و مناسب بودن آهنگ: بعضی از آهنگهائی هم که انسان گوشه و کنار میشنفد یا به گوش انسان میرسد، آهنگهای مناسبی نیست؛ حالا گیرم که چهار نفر را هم جذب کند. نه، آهنگ باید سنگین، متین و متناسب با محتوائی باشد که شما دارید عرضه میکنید؛ خدای نکرده به سمت آهنگهای حرام و آهنگهائی که گناه است، سوق پیدا نکند. این هم خیلی نکتهی اساسی و مهمی است. (۱۳ /۳ /۸۹)
پرهیز از تقلید غلط : هر شعری، هر تصنیفی، هر ترانه و آهنگی که خوانده شد، قابل تقلید نیست. چیزهائی هست که خودش فی نفسه حرام است. (۱۳ /۳ /۸۹۹)
آهنگ خوب به معنای تقلید از آهنگ موسیقیهای لهویِ مضلّ عن سبیل اللَّه نیست؛ این را توجه داشته باشید. بعضی از آهنگها، آهنگهای بدی است، آهنگهای غلطی است، آهنگهای لهوی است؛ این را نباید به وادی حرفهی مداحی و خواندن مداحی کشاند. (۳/۳ /۱۳۹۰)
نوآوری در آهنگ: عیبی ندارد که شکلهای جدیدی را در خواندن و قرائت اشعار و آهنگسازیهای گوناگون ابتکار کنید؛ اما از این تشابه و تداخل بپرهیزید. البته آهنگهای لهویِ مضلّ عن سبیل اللَّه را میگویم، نه حالا هر آهنگی که یک وقتی در یک مضمون دیگری خوانده شده، آن را بخواهیم منع کنیم؛ نه، آهنگهائی که لهوی است و مضلّ عن سبیل اللَّه است؛ اینها را نیاورید. (۳/۳ /۱۳۹۰)
نقش مداحان در حفظ وحدت و انسجام اسلامی
عدم تحریک عصبیت های مذهبی: یکی از چیزهائی که من بخصوص میخواهم تکیه کنم، مسئلهی «انسجام اسلامی» است که ما گفتیم. انسجام اسلامی یعنی عصبیتهای بینالمذاهبی مسلمانها نباید تحریک شود. شما نباید کاری کنید که عصبیت آن مسلمانِ غیرشیعه علیه شما تحریک شود؛ او هم متقابلاً نباید کاری کند که غیرت و عصبیت شما را علیه خودش تحریک کند. آنها همین را میخواهند. ( ۱۴ /۴ /۸۶)
کاری کنند که عصبیتهای شیعه و سنی را زنده کنند. به آنها تفهیم کنند اینها شیعهاند؛ اینها صحابه را سب میکنند؛ اینها مقدسین شما را چنین و چنان میکنند. جدائی بیندازند؛ آنها این را میخواهند. منادی وحدت شیعه و سنی، از اوّلی که این فکرها پیدا شده، این چیزها مورد نظرش بوده است. یک عدهای چرا نمیفهمند؟ ( ۱۴ /۴ /۸۶)
حفظ وحدت: وحدت را حفظ کنید.اگر دیدید در جامعه بین شما کسانی هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهای به اسلام میزنند، ضربهای به تشیع میزنند، ضربهای به جامعهی اسلامی میزنند. این از جمله مسائل بسیار مهم است.( ۱۴ /۴ /۸۶)
همدلی:تفرقهی بین مؤمنین کارِ خدائی نیست، برای هدفِ خدائی انجام نمیگیرد؛ کار شیطانی است؛ کار شیطانی است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضای اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائی نیست. کار خدائی همدلی است.( ۴/۴ /۸۷)
اختلاف افکنی: شما اینجا یک شعری بخوانید، امروز هم که ویدئو و اینترنت و وسائل گوناگون انتقال پیام وجود دارد؛ عکس و تفصیلات آن برود در فلان نقطه، چهار تا آدم جاهلِ متعصب را تحریک کند، بیندازد به جان یک مشت زن و بچهی بیگناه، خون اینها را بریزد. مراقب این چیزها باشید. ( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
اینکه بنده این همه اصرار میکنم، تأکید میکنم برای اینکه اختلافات مذهبی و طایفهای را کمرنگ کنید، برای این است. کسی خیال نکند که اگر ما بخواهیم نعمت این عشقی که دلهای مردم ما را بحمداللّه پر کرده و مالامال از محبت اهلبیت است، شکرگزاری کنیم و این عواطف را تحریک کنیم، راهش آن است؛ نه، اشتباه است. ( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
اختلافافکنی یا تحریک عصبیتهای اختلافافکن، مصلحت نیست؛ نه امروز مصلحت است، نه زمان امام صادق (علیهالسّلام) مصلحت بود؛ آنها هم جلویش را گرفتند. بعضی از افراد سطحینگر به این مسئله توجه ندارند.( ۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
ضرورت خودسازی مداحان
توجه به اخلاق: عزیزان من! مردم از صدای شما خوششان میآید، از شعر شما لذت میبرند، از اجرای شما – چه در مدحتان، چه در مصیبتتان – دلهایشان تکان میخورد و اشک میریزند؛ اما به خود شما هم نگاه میکنند. اگر شما از لحاظ اخلاق، از لحاظ تدین، از لحاظ عفت، نمود تحسینآوری داشتید، همهی آنچه را که عرض کردیم، به صورت مضاعف در مردم اثر خواهد کرد. (۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
تزلزل اخلاقی: اما اگر خدای نکرده بعکس شد؛ مردم نشانهی تزلزل اخلاقی، نشانهی عقبماندگی از لحاظ اخلاق و رفتار و خدای نکرده عفت و این چیزها مشاهده کنند، اثر این هنرها و زیبائیهائی که در کار شما هست، از بین خواهد رفت؛ این را مراقب باشید. (۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
مراقبت از خود: همهمان باید مراقب باشیم؛ ما عمامهایها بیشتر از دیگران، گویندگان مذهبی بیشتر از دیگران، نامداران عرصهی دین و تقوا بیشتر از دیگران. همه باید مراقب باشیم؛ شما هم همین طور. (۱۱ /۲ /۱۳۹۲)
شما کسانی که در عرصهی دین و معرفت و امور الهی دارید کار میکنید، خیلی باید مراقب باشید؛ مراقب اخلاق، مراقب پاکی زبان، پاکی دامان، پاکی دل، پاکی دست. خدای متعال به شما کمک کند. (۱۱/۲/۱۳۹۲)
نصیحت: امروز ما محتاج نصیحتیم. برای رشد اخلاق در جامعه، برای گسترش خلقیات خوب، برای اعتلای روحیهی همدلی و برادری و صفا و اخوتی که در جامعهی دینی مطلوب است، احتیاج داریم به نصیحت . (۵/۵ /۱۳۸۴)
عبودیت: اساس و جوهر کار، عبودیّت است. من و شما هم باید از همین جاده برویم. البته این قلّهها خیلی بالاست. اگر چشم ما بتواند این قلّهها را ببیند، خیلی باید خدا را شکرگزار باشیم؛ چه برسد که به آنجاها برسیم؛ لیکن باید برویم؛ راه این است. این دامنهها را باید به قدر قدرت و توانمان طی کنیم؛ که اگر اینطور شد، به قدر ظرفیتمان بهره خواهیم برد.( ۵/۵ / ۱۳۸۴)
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمهی زهرا نتیجهاش باید این باشد.( ۵/۵ /۱۳۸۴)
توجه به خدای متعال: توصیهی ما این است: تلاوت قرآن، انس با قرآن، انس با حدیث، آشنائی با معارف اهلبیت از طریق حدیث، و بالاتر از همه، توجه به خدای متعال، حفظ و تقویت رشتهی ارتباط قلبی با ذات اقدس احدیت، با دعا، با توسل، با ذکر، با خشوع، با نماز نافله.( ۳/۳ /۱۳۹۰)
ضرورت پرداختن به مسائل روز در مداحی
توجه به نیاز جامعه :به نیاز امروز جامعهی اسلامی نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعهی ما در کشاکش طوفانهای گوناگونِ تهاجم سیاسی و فرهنگی و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیهی سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسی به یک نحوی. و شما میتوانید سهم وافری در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعههای اساتید و پیشکسوتهای مداحی میتوانند کارهای خوبی انجام دهند، امیدواریم انشاءاللَّه انجام دهند. (۴/۴ /۸۷)
توجه به انقلاب : یک نقطهی اساسی هم این است که ما وضعیت کنونی انقلاب را همواره هم در یاد خودمان داشته باشیم، هم در حوزهی شعاع گفتاری خودمان، تأثیر نفس خودمان را به یاد دیگران بیاوریم. (۴/۴ /۸۷)
عزیزان من! انقلاب یک حادثه در تاریخ ایران فقط نبود؛ این یک حادثه در تاریخ جهان و در تاریخ بشریت بود. بر روی این نکته من تکیه و تأکید میکنم – این شعار نیست، این تدقیق در یک حقیقت است – که این یک حادثه در تاریخ بشریت است. هر چه زمان بیشتر بگذرد، بیشتر این حقیقت روشن خواهد شد. (۴/۴ /۸۷)
توصیه به جوانهایی که می خواهند وارد عرصه مداحی بشوند
احراز صلاحیت: امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفهی مداحی به چی احتیاج دارد؟»، «یکی بخواهد مداح بشود، از امروز شروع کند، چه چیزی نیاز دارد؟»، دو سه چیز را میشمارید دیگر؛ میگوئید باید صدایش خوب باشد، حافظهی خوبی داشته باشد، بتواند شعر یاد بگیرد؛ البته روح هم داشته باشد. یک انسانی با داشتن حافظهی خوب و صدای خوش، میتواند بشود یک مداح. به نظر ما این کافی نیست. شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید که میخواهد چیزی را به مستمع خود تعلیم بدهد. همهی شماها این صلاحیت را دارید. هیچ کس را از این دائره نباید بیرون کرد. هر که شوق این کار را دارد، بسماللَّه، خیلی خوب است؛ اما صلاحیتش را در خودش به وجود بیاورد.( ۱۳ /۳ /۸۹)
توجه به شیوه پیشکسوت ها: به جوانها توصیه میکنم شیوههای پیشکسوتها را بکلی کنار نگذارند؛ دست نکشند.( ۱۴ /۴ /۸۶)
نوآوری در امتداد شیوه گذشتگان: من با نوآوری موافقم؛ نوآوری هیچ اشکالی ندارد؛ اما اگر بخواهید در این نوآوری کمال پیدا کنید، بایستی این نوآوری در امتداد شیوهی گذشتگان باشد.«العلی محظوره الّا علی من بنی فوق بناء السّلفی». یک طبقه ساختهاند، شما روی آن طبقه یک طبقه بسازید؛ دیگری بیاید روی آن طبقهی شما یک طبقه بسازد؛ آن وقت بناء میشود مرتفع. ( ۱۴ /۴ /۸۶)
اضافه کردن به شیوه پیشکسوتها: محسّنات اساتید، پیشکسوتها و کسانی را که در این کار از شما یک پیراهن بیشتر پاره کردهاند، یاد بگیرید و چیزی بر آن اضافه کنید. شیوههای جدید، اینجوری درست بشود، خوب است.( ۱۴ /۴ /۸۶)
پر کردن جای خالی گذشتگان: در بین شما عزیزان بحمداللّه هم پیشکسوتها هستند، هم جوانها هستند، استعدادهای خوبی هم وجود دارد. در میان شما، گلهای پرطراوتِ نورسی من مشاهده میکنم، که توانستهاید خوب وسط میدان بیائید و جای خالی گذشتگان را نه فقط پر کنید، بلکه برتر و بهتر از آنها – ما خیلی از گذشتگان را هم دیدیم – حرکت کنید.( ۱۱/ ۲ /۱۳۹۲)
آسیب های مداحی
پرهیز از خطا در خواندن و گفتن: اگر ما خطایی انجام دهیم، خطای ما مثل خطای مردمِ عادی نیست؛ سنگینتر و سختتر است. اگر ما خدای نکرده کسی را به وادی ضلالت و گمراهی انداختیم، با عمل مشابهِ دیگری تفاوت دارد. مداحها بدانند چه میخوانند و چه میگویند.( ۵/۵ /۱۳۸۴)
ابتذال: امروز هم پول میدهند و میگویند به ابتذال بکشید و اسلام را قدح کنید و اهل بیت را مورد مذمت قرار بدهید و شیعه را خراب کنید.( ۲۸ /۱۰ / ۱۳۶۸)
استفاده از مدح های نابجا: مبادا پانصد نفر، هزار نفر، گاهی ده هزار نفر در جلسهای جمع شوند و یک ساعت برای آنها نغمهسرایی شود؛ اما چیزی به آنها داده نشود. ( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
استفاده از مدح های نابجا: گاهی کلمات مدحآمیزی از ائمّه علیهمالسّلام پشت سر هم میآوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات میرسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزی بر معرفت او اضافه میشود. اینها ارزش چندانی ندارد.( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفادهی از مدحها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است.( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
استفاده از تعبیرات سبک: از برخی تعبیرات درباره ائمه علیه السلام نباید استفاده کرد ، اینها سبک است.( ۱۸ /۶ /۱۳۸۰)
تقلید نابجا: چنانچه مداح و خواننده ما و ستایشگر اهلبیت (علیهمالسّلام) از کسانی که خودشان غرق در حیرت و بدبختیاند – وادی هنری غرب، بخصوص هنر موسیقیشان که به ابتذال کشانده شده – و در وادی حیرت و سردرگمی شیطانی و نه حیرت رحمانی هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس را الگوگیری کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستی است.( ۴/۴ /۸۷)
منبع:عقیق
بازدیدها: 0