تجاوز رژیم اسرائیل به غزه وارد چهارمین هفته خود شده است؛ این تجاوز با هزینههای بالای انسانی همراه بوده که مردم غزه آن را پرداخت کردهاند و ارتش اسرائیل نیز در این مدت جنایت های زیادی را مرتکب شده است. البته با وجود حمایتهای بینالمللی و منطقهای از متجاوزان پیام درگیریهای نظامی که مقاومت فلسطین به رهبری گردانهای القسام آن را مخابره کرده، این است که توسعه فنی گسترده ای نه تنها در عملکرد این گروهها در مبارزات ایجاد شده، بلکه مجموع مواضع مقاومت در مقابله با پروژه بزرگ صهیونیستها را تحت تاثیر قرار داده است. البته منظور از اسرائیل بزرگ، امتداد مرزهای سرزمینهای اشغالی در منطقه نیست، بلکه در راستای نفوذ سیاسی است که این رژیم در منطقه عربی به پروژه دنبال آن است، این پروژه به دنبال هیمنه سیاسی به بهانه ارائه تضمین هایی برای امنیت اسرائیل است که اولا گزینه های این رژیم را در اولویت قرار میدهد و از سوی دیگر روند منطقهای را به نفع این رژیم در جریان میاندازد. یکی از مهمترین خاستگاه های این پروژه بین المللی حمایت حداکثری از اسرائیل است تا بتواند موجودیت اشغالگرایانه خود را تداوم بخشد. به همین علت بود که جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ با هدف اشغال این کشور آغاز شد و انقلاب ژانویه در مصر نیز ناکام ماند تا فردی همپیمان با تل آویو روی کار آید و بتواند سیاست های رسمی این رژیم را از طریق شراکت عمیق با برخی رژیم های خلیج فارس دنبال کند. همه این اتفاقات برنامهای بیسابقه است که بتواند موجودیت اسرائیل را حفظ کند.پایگاه خبری شبکه الجزیره با اشاره به پیامدهای آغاز عملیات “صخره سخت” در نوار غزه بر مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی نوشت که از منظر تل آویو جنگ و تجاوز از قبل برنامه ریزی شده خود را به غزه تحمیل کرد، هدف از این اقدام افزایش محاصره غزه و جنگ تدریجی علیه سلاح ها و عناصر قدرت مقاومت فلسطین بود تا در ادامه آمادگی های لازم برای مقابله با این جریان از طریق فضای داخلی جامعه فلسطین با نسخه جدید از یک توافق مانند توافق اوسلو ایجاد شود.
امروز با گذشت بیش از سه هفته از آغاز تجاوز می بینیم که نتیجه جنگ در زمینه مقایسه توان نظامی و قدرت سیاسی و مردمی مقاومت بعد از تمامی این تجاوزات نشان می دهد که بازخوانی راهبردی موجود کاملا متفاوت از محاسبات تلآویو است و حتی از بدترین گزینه های آنها نیز فراتر رفته است. مهم تر از همه اینکه این تجاوز در برنامهها و تصورات موجود در زمینه حمایت حداکثری از اسرائیل و حمایت از عوامل بقا و موجودیت این رژیم هیچ نقشی ایفا نکرده است، اما با این وجود چالش تاریخی بزرگی را برای آن ایجاد کرده و یک شکست بیسابقه را به تلآویو تحمیل کرده است.
روند این تحولات در مدیریت جنگ و نتایج راهبردی آن در موارد زیر خود را نشان میدهد:
۱- در هفته چهارم از این تجاوز نسبت شهدای مقاومت در برابر کشته شدگان ارتش اسرائیل کمتر از قبل شده است، این یک شاخص بسیار مهم و خطرناک در محاسبات اسرائیلی هاست.
۲- تفاوت در تعداد مبارزان دو طرف نشانه ای از تفاوت میان دو طرف است و در این صورت حتی اگر تعداد شهدای مقاومت اندکی هم بیشتر باشد، در مقابل شاخص های دیگر از جمله توان مقاومت و امکانات ارتش اسرائیل تعیین کننده خواهد بود.
۳- ارتش اسرائیل جنایت های تروریستی و وحشیانه ای را در میان شهروندان و در بیمارستانها و اماکن عمومی غزه انجام میدهد تا این مولفه که نشانگر شکست این رژیم است را تعدیل کند.
۴- عملیات موشکی مقاومت سطح وسیعی از اراضی فلسطین اشغالی ۴۸ را در بر گرفته است.
۵- توان موشکهای انتقام جویانه مقاومت دیدگاه تضمین حمایت تلآویو و شهرهای اصلی سرزمینهای اشغالی با سامانه موسوم به گنبد آهنین را از بین برده است، به این ترتیب هرج و مرج و وحشت در افکار عمومی شهرک نشینان موج می زند.
۶- سربازان و نظامیان اسرائیلی از همان روزهای آغازین یورش زمینی به نوار غزه در کمین های متعدد نیروهای مقاومت گرفتار شده اند. دهها نفر در این حملات هدف تک تیراندازها قرار گرفتند و خودروهای نظامی و تانک های بسیاری از آنها منهدم شد. حتی یک نظامی نیز در قلب درگیریها به اسارت گرفته شد.
موفقیت های غزه در حمله صهیونیست ها
۱- با وجود وحشیگری های اسرائیل و تمرکز آنها بر کشتار کودکان، استقامت معنوی مردم فلسطین در غزه بسیار قوی تر از ترس و وحشت صهیونیستهاست. این یک پیام قوی از ارتباط و همگرایی بین ملت و مقاومت است که در بهترین حالت نمود پیدا کرده و با وجود آمار وحشتناک شهدا، روحیه مقاومت را افزایش داده است.
۲- گفتمان تبلیغاتی نوار غزه در شبکه الاقصی برتری قابل توجهی نسبت به طرف مقابل دارد، این روند در مورد عملکرد تبلیغاتی مقاومت سیاسی و بیانیه های گردان های القسام نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب در نتیجه مدیریت جنگ روانی تعداد اعلام همبستگی کنندگان با ابعاد انسانی و مقاومت در غزه بسیار بیشتر از طرف مقابل است.
۳- حماس موفق شده هماهنگی بی نظیری را بین فرماندهان میدانی و رهبران سیاسی خود ایجاد کند و پیامهای خود را از این طریق به مذاکره کنندگان ومتجاوزان برساند. مدیریت درگیری ها از سوی حماس در سطح بسیار بالایی از انضباط و شفافیت قرار دارد، به گونه ای که حتی بسیاری که کشورهای بزرگ نیز قادر به ایجاد این هماهنگی نیستند.
۴- مقاومت موفق شد بار دیگر کرانه باختری را به منطقه پشتیبان نوار غزه تبدیل کند، به این ترتیب که در این منطقه نیز تعدادی از فلسطینیها در برابر ایست و بازرسی های اسرائیل جان خود را از دست دادند، این پیامی مهمی بود که نشان می دهد دایره درگیری ها با وجود محاصره و سختگیری های نیروهای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای فرسوده کردن توان تلآویو افزایش یافته است.
۵- مقاومت امروز موفق شده با موجود منفی بودن گفتمان محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان علیه خود زبان مقاومت را به وی بفهماند، با این وجود ترک جنجال با تیم عباس عنصر مهمی برای تمرکز مقاومت در تقابل سیاسی با تلآویو نخواهد بود.
۶- غزه موفق شد همبستگی جهانی و مردمی بی سابقه ای را برای خود کسب کند، در مقابل تل آویو و هم پیمانان آن نیز فشار مضاعفی را در مقابل خود احساس کردند. در این شرایط دنیا بیش از پیش موضوع فلسطین را درک کرده است،تل آویو به این ترتیب حتی با وجود شکل گیری صهیونیسم عربی در رسانه های مصری و کشورهای حاشیه خلیج فارس، عرصه تبلیغاتی را نیز از دست داده است.
پیامدهای جنگ غزه بر تلآویو
۱- اسرائیل در از بین بردن پروژه تونلهای مقاومت در غزه و شلیک موشک از زیر زمین به سوی اهداف اسرائیلی شکست خورد.
۲- با افزایش میزان کشته ها در میان نظامیان اسرائیلی، مقاومت فلسطین سطح بالای توانمندی های خود را حفظ کرده و عملیات عدیده ای را مانند مانورهای موفق کنونی جهت رسیدن به اهداف مورد نظر برگزار کرده است، این موضوع توانمندی های مقاومت را تقویت کرده است.
۳- با وجود بروز وحشی گری اخلاقی ملت صهیونیست در حمایت از کشتار مردم و غیر نظامی بی دفاع غزه، اما ارتش اسرائیل در تامین حمایت این شهرک نشینان ناتوان ماند و نتوانست جلوی شلیک موشک های مقاومت را بگیرد.
شاخصهای مرحله بعد از جنگ غزه
تل آویو با وجود این شاخص ها از توقف جنگ وحشت زیادی دارد، به همین علت می خواهد جنگ را بر اساس ابتکار مصر متوقف کند تا بهترین گزینه برای اعلام پیروزی موهوم خود را به دست آورده و مدعی شود که با این توافق مقاومت را محاصره کرده و مانع از هر پیروزی سیاسی این جریان شده است.
بنابراین مطالبه اصلی مقاومت از این جنگ این است که آن را در راستای رفع محاصره غزه به کار برد و بتواند اعتراف جهانی را از کشورهای متمایل به کمک های انسانی به نوار غزه بگیرد تا آن ها پل دریایی یا هوایی برای عبور از گذرگاه های بسته نوار غزه ایجاد کنند. بنابراین این روزها پشیمانی کستره ای از این جنگ به وجود آمده است که باعث شده مقاومت با وجود درد و رنج ناشی از شهادت بسیاری از شهروندان خود روحیه معنوی بالایی به دست آورد، معادله کنونی نشان از شکست مرحله ای و تاثیرگذاری دارد که تاریخ رژیم صهیونیستی با آن مواجه شده است. اختلال در ساختار سکونتی اسرائیل و ساعتهای طولانی بسته بودن فرودگاهها و لغو برخی پروازهای بینالمللی و انتقال اضطراب ناشی از جنگ به خیابانهای شهرهای قدیمی و جدید در اسرائیل و درخواستهای گسترده برای ترک سرزمینهای اشغالی از سوی صهیونیستها پیام های دردناکی است که این جنگ آن را رقم زده است، این موضوع بار دیگر این نکته را به ما یادآوری میکند که یهودیان ملتی هستند که سرزمین ملت فلسطین را اشغال کردهاند و حکایت بقای آنها در این سرزمین هنوز با کشمکشهایی همراه است.
با وجود حمایتهای رسمی عربی از اسرائیل اتاق مرکزی عملیات اسرائیل که تصمیم سازی های جنگی را بر عهده دارد، شکست خود در غزه را درک کرده است. این در حالی است که همراهان عرب اسرائیل با این جنگ می خواستند علاوه بر از بین بردن موج خیزش های عربی، مقاومت را ریشه کن کرده و این کار را برای تلآویو تسهیل کنند، اما شکست سختی در آن خوردند. کابینه کنونی اسرائیل در دوره ای از بازدارندگی بالای مقاومت به سر میبرد، دوره ای که نشان دهنده قصه زوال اسرائیل است، این زوال در هر زمانی ممکن است رخ دهد، اما عجیب اینکه نزدیک تر از هر زمان دیگری شده است. در این دوره اسرائیل از عبور موشکهای مقاومت از فراز قدس اشغالی و اصابت آن به شهرک های صهیونیست نشین میترسد و آن را پیامی نمادین و خطرناک از این نکته می داند که احتمالا دامنه جنگ از نوار غزه به قدس اشغالی منتقل خواهد شد.
بازدیدها: 132