جایگاه بسیجى
۱ / ۱ – پیشگویى قرآن
قرآن :
اى مؤمنان! هر کس از شما از دینش (اسلام) برگردد، (بداند که )خداوند بهزودى گروهى را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. (اینان) با مؤمنان، مهربان و فروتناند و با کافران سختگیرند، در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىهراسند. این، فضل الهى است که به هر کس بخواهد، مىدهد، و خداوند، گشایشگرِ داناست.
اى مردم! اگر (خدا) بخواهد همه شما را از میان مىبَرد و گروه دیگرى پدید مىآورد؛ و خداوند، همواره بر این کار تواناست.
و اگر (از دین او) روى برتابید، به جاى شما گروه دیگرى را مىآورد. آنگاه، آنها مانند شما نخواهند بود.
حدیث :
۱٫ پیامبر خداصلى الله علیه وآله – در پاسخ به سؤال از این آیه: «اى مؤمنان هر کس از
شما از دینش (اسلام) برگردد، (بداند که) خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند…» -: در حالى که به شانه سلمان مىزد، فرمود: «(آنان )این مرد و هموطنان اویند». سپس فرمود: «اگر دین به ثریّا آویخته باشد، هرآینه، مردانى از ایرانیان به آن دست یابند».
۲٫ امام صادق علیه السلام – درباره آیه «خداوند، خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند…»: مقصود، آزاد شدگان (ایرانى) است.
۳٫ تفسیر القمی: – در تفسیر سخن خداوند متعال: «اى مؤمنان! هر کس از شما از دینش (اسلام) برگردد، (بداند که) خداوند بهزودى گروهى را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. (اینان) با مؤمنان، مهربان و فروتناند و با کافران، سختگیرند، در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىهراسند» -: (این آیه )درباره قائم (عج) و یارانش است که در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىهراسند.
۴٫ مجمع البیان – درباره سخن خداى تعالى: «اگر (خدا )بخواهد، همه شما را از میان مىبَرد» -: یعنى اگر خدا بخواهد، شما را هلاک مىکند، اى مردم، و نابودتان مىگرداند. به قولى در این آیه، کلمهاى محذوف در تقدیر است؛ یعنى: اگر بخواهد شما را ببرد، مىبرد، اى مردم، و عدّهاى دیگر را مىآورد؛ یعنى مردم دیگرى غیر از شما را مىآورد که پیامبرش را یارى مىرسانند. روایت شده است که وقتى این آیه نازل شد، پیامبرصلى الله علیه وآله دستش را به پشت
سلمان زد و فرمود: «آنان، هموطنان این مرد هستند، یعنى ایرانیان».
۵٫ امام صادقعلیه السلام – به یعقوب بن قیس: اى پسر قیس! «واگر روى برتابید، (خدا )جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود»، مقصودش فرزندانِ آزاد شدگان (ایرانى )است.
۶٫ سنن الترمذی – به نقل از ابو هریره -: گروهى از یاران پیامبر خدا گفتند: این قومى که خداوند فرموده در صورت روى گرداندن ما، به جایمان خواهند آمد و چون ما نخواهند بود، کیاناند؟
راوى مىگوید: سلمان در کنار پیامبرصلى الله علیه وآله بود. ایشان بر پاى او زد و فرمود: «این و قومش. سوگند به آنکه جانم به دست اوست، اگر ایمان از ستاره ثریّا هم آویخته بود، مردانى از فارس به آن دست مىیافتند».
۷٫ امام باقرعلیه السلام: روزى پیامبر خدا در حالى که گروهى از یاران در نزدش بودند، دوبار فرمود: «خدایا! مرا به دیدار برادرانم برسان». فردى از یارانش گفت: اى پیامبر خدا! آیا ما برادرانت نیستیم؟ فرمود: «خیر. شما یاران منید و برادران من، مردمانىاند در آخرالزمان که مرا ندیدهاند؛ امّا ایمان آوردهاند… براى هر کدامشان پایدارى در دین، از با دست خُرد کردن خار مغیلان در شب تیره، سختتر است یا همچون کسى است که اخگر شورهگز را در کف
نگه دارد. اینان، چراغهاى تابان در دل تاریکىاند. خداوند، آنان را از هر فتنه غبارآلود و شبگون، نجات مىبخشد».
۸٫ امام صادقعلیه السلام: پیامبر خدا فرمود: «پس از شما مردمى خواهند آمد که مردى از آنان، پاداش پنجاه نفر از شما را دارد». گفتند: اى پیامبر خدا! ما در بدر و اُحد و حنین با شما بودیم و قرآن در میان ما نازل شد! فرمود: «اگر آنچه بر سر ایشان مىآید، به سر شما بیاید، مانند آنان صبر و شکیبایى نمىکنید».
۱ / ۲ – پیشوایان بسیج
۹٫ امام علىعلیه السلام – در تبیین ویژگىهاى پیامبران -: آنان گروهى مستضعف بودند که خداوند، آنان را با گرسنگى آزموده بود و به سختى گرفتارشان ساخته و با ترس و بیمها آزمایششان کرده بود و از ناملایمات و ناراحتىها پاکشان گردانیده بود. پس خشنودى و خشمِ خدا را به (داشتن یا نداشتن) مال و فرزند مپندارید، که این از سرِ جهل به موارد آزمایش هنگام بىنیازى و قدرت است و از این رو، خداوندِ پاک و بزرگ فرموده است: «آیا گمان مىکنند که مال و فرزندانى که به آنها مىبخشیم، (از آن روست که) در نیکویى به ایشان، بىدرنگ و پُرشتابیم؟ (نه،) امّا نمىفهمند».
خداوند سبحان، بندگانِ خود را که خودپسند و مستکبرند، به دوستانش که در نظر آنان مستضعف و خوار و زبوناند، مىآزماید. آنجا که موسى بن عمران و برادرش هارون علیهما السلام، بر فرعون وارد شدند، درحالى که هر دو لباس پشمین بر تن و عصاى چوبین در دست داشتند و با او شرط کردند که اگر تسلیم دین حق شود، پادشاهىاش برجا و عزّتش بادوام باشد؛ امّا او گفت: «از این دو نفر تعجّب نمىکنید که با من شرط مىکنند که سرورىام به جا بماند و پادشاهىام برقرار باشد، با آنکه آنان را با این حال پریشان و زبون مىبینید! پس چرا دستبندهاى طلا به دست آنها آویخته نیست؟»، به دلیل آنکه فرعون، طلا و جمعآورى آن را مهم مىدانست و لباسِ پشمین و پوشیدن آن را پستى و حقارت مىپنداشت!
اگر خداوندِ سبحان مىخواست، هنگام بعثتِ پیامبرانش درهاىِ گنجهاىِ طلا و معادن زر ناب و باغهایى را که از هر نوع درخت در آن کاشته شده، بر آنان مىگشود، و مرغهاىِ آسمان و جانورانِ زمین را همراه آنان مىساخت. و اگر چنین مىکرد، آزمایش از میان مىرفت و پاداش، نادرست مىشد و اَخبار الهى (وعده وعیدها) بىفایده مىشد و براى پذیرندگان دعوت پیامبران، مُزد آزمایششدگان لازم نمىآمد؛ و گرویدگان به انبیا، شایسته ثواب نیکوکاران نبودند و نامها با معانى آنها تطبیق نمىکرد. امّا خداوند سبحان، پیامبرانش را در اراده و تصمیمات خودشان توانا گردانید، و در آنچه دیدهها از ظاهر آنان مىبینند، خوار نمایاند، با قناعتى که دلها و چشمها را از بىنیازى پُر مىدارد و فقر و ضعفِ ظاهرىاى که چشمها و گوشها را بسیار بیازارد.
و اگر پیامبران داراى چنان نیرویى بودند که کسى خیالِ مخالفت با آنان را نمىکرد و قدرت و عزّتى داشتند که هرگز، ستمى نمىکشیدند و سلطنتى داشتند که همه به سویشان گردن مىکشیدند و مردم به قصد دیدارشان بار سفر مىبستند، بر مردم آسانتر بود که از قدرت آنان، عبرت پذیرند و راه گردنکشى در پیش نگیرند؛ لیکن در چنین حالى ایمانشان یا از بیم جان بود و یا امید (به دست آوردن نان و چنان ایمان و کار نیکویى خالص نمىنمود)، بلکه نیمى از ترس و نیمى به رغبت بود. امّا خداوند سبحان، چنین خواسته است که پیروى از پیامبرانِ او و تصدیق کتابهاى او، و فروتنى در راه او، و تسلیم در مقابل امر او، و گردن نهادن به طاعتِ او، امورى مخصوص به او باشد که از غیرِ آنها چیزى با آن امورْ آمیخته نشود؛ و هرچه آزمایش و امتحان بزرگتر باشد، ثواب و پاداش آن نیز بیشتر است.
۱ / ۳ – دوستان خدا
قرآن :
آگاه باشید که به یقین، دوستان و نزدیکان خدا، نه بیمى (در عالم آخرت) بر آنان مىرود و نه اندوهى خواهند داشت.
حدیث :
۱۰٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله – در پاسخ به سؤال درباره سخن خداى تعالى: «آگاه باشید که به یقین، دوستان و نزدیکان خدا، نه بیمى (در عالم آخرت )بر آنان مىرود و نه اندوهى خواهند داشت» -: آنان، کسانىاند که در راه خدا به یکدیگر محبّت مىورزند.
۱۱٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: دوستان خدا، خاموشى مىگزینند و خاموشى آنها ذکر خداست، و مىنگرند و نگاهشان عبرت است، و سخن مىگویند و سخنانشان حکمت است، و راه مىروند و راهرفتنشان در میان مردم، مایه برکت است. اگر نه این بود که اجلهایشان نوشته شده است، از ترس عذاب و شوق به ثواب، (لحظهاى )جانهایشان در کالبدهایشان قرار نمىگرفت.
۱۲٫ امام على علیه السلام – چون آیه «آگاه باشید که به یقین، دوستان و نزدیکان خدا نه بیمى بر آنان مىرود و …» را خواند -: «مىدانید دوستان خدا چه کسانىاند». گفتند: چه کسانىاند، اى امیرمؤمنان؟ فرمود: «آنان، ما و پیروانمان هستیم. پس، هر که بعد از ما از ما پیروى کند، خوشا به حال ما و خوشتر به حال آنان!».
گفتند: اى امیر مؤمنان! چرا خوشا به حال ما و خوشتر به حال آنان؟ مگر نه این است که ما و آنان، هر دو در یک راهیم؟!
فرمود: «نه؛ زیرا آنان، بارى را به دوش مىکشند که شما نکشیدهاید و چیزهایى را تحمّل مىکنند که شما تحمّل نکردهاید».
۱۳٫ امام على علیه السلام – در پاسخ به سؤال از اینکه منظور از دوستان خدا در سخن خداى تعالى: «آگاه باشید که به یقین، دوستان و نزدیکان خدا، نه بیمى (در عالم آخرت )بر آنان مىرود و نه اندوهى خواهند داشت» -: آنان، مردمىاند که در عبادت خداوند متعال، اخلاص مىورزند و چون مردمْ ظاهر دنیا را مىبینند، آنان، باطن دنیا را مشاهده مىکنند و از این رو، آینده آن را شناختند، در حالى که دیگر مردم، فریفته امروز آناند. پس، از دنیا آنچه را که مىدانند بهزودى آنان را ترک مىکند، ترک کردند و آنچه از آن را که مىدانند بهزودى آنان را مىمیرانَد، میراندند.
۱۴٫ امام صادق علیه السلام: دوستان خدا، از همان زمانى که خداوند، آدمعلیه السلام را آفرید، همواره در ضعف و اقلیّت بودهاند.
۱۵٫ امام صادق علیه السلام: اى ابوبصیر! خوشا به حال پیروان قائم ما که در زمان غیبت او منتظر ظهورش هستند و در زمان ظهورش فرمانبردار اویند. آنان، دوستان خدایند که نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مىشوند.
۱ / ۴ – اصلی ترین یاوران امت
۱۶٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: همانا خداوند، این امّت را به سبب ناتوانانِ آنها و دعا و اخلاص و نمازشان یارى کرد.
۱۷٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: مرا در میان ضعیفان بجویید؛ زیرا که شما به برکت ضعیفانتان روزى داده و یارى مىشوید.
۱۸٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: نخستین کسانى از خلق خدا که وارد بهشت مىشوند، تهیدستان و مهاجراناند؛ کسانى که مرزها با آنان محفوظ مىماند و حوادث ناگوار به وسیله آنان برطرف مىگردد و فردى از ایشان مىمیرد، در حالى که نیازها (و آروزهاى) او در سینهاش مانده و توانایى برآوردنش را ندارد. پس خداوند متعال به کسانى از فرشتگانش که بخواهد، مىفرماید: نزد آنها بروید و به آنان تحیّت (و خوشامد) گویید. فرشتگان مىگویند: ما ساکنان آسمان تو و برگزیدگان از خلق تو هستیم. آیا ما را فرمان مىدهى که نزدشان رویم و بر آنان سلام گوییم؟! خداوند (خواهد )گفت: آنها بندگانى بودند که مرا مىپرستیدند و شریکى براى من نمىگرفتند، و مرزها با آنان حفظ مىشد، و حوادث ناگوار به وسیله آنان برطرف مىگشت، و فردى از آنان مىمُرد، در حالى که نیاز (ها و آرزوهاى) او در سینهاش مانده بود و توان برآوردنش را نداشت. پس فرشتگان نزدشان مىآیند و از هر درى (از درهاى بهشت) بر آنان داخل مىگردند، و (مىگویند): سلام بر شما باد به خاطر شکیبایى شما، و چه خوش است پاداش سرا(ى جاوید)!
۱۹٫ مسند ابن حنبل – به نقل از عمرو -: هنگام طلوع خورشید نزد پیامبر خدا بودیم. فرمود: «به زودى از امّت من در روز قیامت مردمى خواهند آمد که نورشان همانند پرتو خورشید است». گفتیم: آنان چه کسانىاند، اى پیامبر خدا؟ فرمود: «تهیدستان مهاجر، کسانى که حوادث ناگوار ( و جنگ) به وسیله آنان برطرف مىشود؛ فردى از آنان مىمیرد، در حالى که نیاز (ها و آرزوهاى) او در سینهاش مانده است (و) از کرانههاى زمین محشور مىگردند».
۲۰٫ کنزالعمّال – به نقل از امیّه بن خالد (درباره پیامبرصلى الله علیه وآله) -: آن حضرت به کمک مسلمانان پابرهنه و بینوا، فتح مىکرد و یارى مىخواست.
۲۱٫ حلیه الأولیاء – به نقل از حسن -: پیامبر خدا نزد اهل صفّه آمد و فرمود: «شب را چگونه به روز آوردید؟». گفتند: به خوبى. پیامبر خدا فرمود: «شما امروز بهترید یا آنگاه که براى یکى از شما کاسه بزرگى (لبریز از غذا )آورده و کاسه دیگرىبُردهشود و خانههایتانرا آنچنانکه کعبه را مىپوشانند، بپوشانید؟». گفتند: اى پیامبر خدا! آیا در حالى که بر دین خود هستیم، به آن (نعمتها )دست خواهیم یافت؟
فرمود: «آرى».
گفتند: پس آن روز براى ما بهتر است. صدقه مىدهیم و بنده آزاد مىکنیم.
پیامبر خدا فرمود: «نه، بلکه امروزْ وضعتان بهتر است؛ زیرا اگر به آن (نعمتها )برسید، به یکدیگر حسادت خواهید کرد، از یکدیگر خواهید بُرید و کینه یکدیگر را در دل خواهید پرورد».
۱ / ۵ – زمینه سازان حکومت جهانى اسلام
قرآن :
ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان مردم و وارثان (حکومت جهان) گردانیم.
حدیث :
۲۲٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: مردمى از مشرق قیام مىکنند و زمینه حاکمیت مهدى را فراهم مىآورند.
۲۳٫ امام علیعلیه السلام: دنیا پس از سرکشى با ما مهربان شود، همچون مهربان شدن ماده شترِ بدخو به فرزندش. سپس این آیه را خواند: «ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان مردم و وارثان (حکومت جهان )گردانیم».
۲۴٫ امام زین العابدینعلیه السلام: سوگند به آنکه محمّد را به حقیقت، مژده دهنده و بیمدهنده برانگیخت، نیکان از میان ما، اهل بیت و پیروان آنها، مانند موسى و پیروانش، و دشمنان ما و پیروان آنها، مانند فرعون و پیروانش هستند.
۲۵٫ امام باقر علیه السلام: گویا مردمانى را مىبینم که در خاور زمین، قیام کردهاند و حق را مىطلبند؛ امّا به آنان نمىدهند. دوباره مىطلبند، باز به آنان داده نمىشود. چون چنین دیدند، شمشیرهاى (سلاحهاى) خود را بر شانههایشان مىنهند. در این هنگام، خواستهشان داده مىشود؛ امّا آنها نمىپذیرند تا آنکه بر مىخیزند، (حکومت تشکیل مىدهند) و (پرچم )آن را جز به مولاى شما تسلیم نمىکنند. کشتگان آنان، شهیدند. بدانید که اگر من آن زمان را دریابم، خود را براى (یارى )صاحب این امر ابقا خواهم کرد.
۲۶٫ امام صادقعلیه السلام: به راستى صاحب این امر (امام زمانعلیه السلام)، یارانش براى او نگهدارى شدهاند. اگر همه مردم نیز از بین بروند، خداوند یارانش را به او مىرساند، و آنان همان کسانى هستند که خداى Uفرموده: «و اگر اینان بدان (به اسلام) کفر ورزند، بى گمان، گروهى (دیگر) را بر آن گماریم که کافر نباشند» و آنان همان کسانى هستند که خداوند درباره آنان فرموده: «خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد که آنان را دوست مىدارد و آنان (نیز )او را دوست دارند. (اینان) با مؤمنان، مهربان و فروتناند و با کافران سختگیرند».
۱ / ۶ – بسیجیان گمنام
۲۷٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: محبوبترین بندگان نزد خداى تعالى، پرهیزگاران گمناماند؛ همانان که هرگاه غایب باشند، جویاى حالشان نمىشوند و وقتى حضور دارند، ناشناختهاند . آنان، پیشوایان هدایتاند و چراغهاى دانش.
۲۸٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: بسا یک لا قباى ژندهپوشى که کسى به او اعتنایى نکند؛ امّا اگر خدا را سوگند دهد، خداوند سوگندش را بپذیرد (و دعا یا نفرینش را مستجاب کند).
۲۹٫ پیامبر خدا صلى الله علیه وآله: آیا اهل بهشت را به شما نشناسانم؟! هر ناتوان مستضعفى که اگر به خدا سوگند خورد، خداوند سوگندش را تصدیق مىکند. آیا اهل دوزخ را به شما معرّفى نکنم؟! هر درشتخوى مالدار خسیس فخرفروشِ گردنفرازى است.
۳۰٫ امام علىعلیه السلام: خوشا به حال هر بنده بىنام و نشانى که مردم را مىشناسد و مردم او را نمىشناسند. خداوند، او را به خشنودى (از خدا)، مىشناسد. اینان، چراغهاى هدایتاند. خداوند، هر گونه فتنه تاریکى را از آنان مىزداید، به زودى، آنان را غرق رحمتى از رحمتهاى خود مىکند. نه سخنپراکن و فاش کننده اسرارند، و نه نافرهیخته و ریاکار.
۳۱٫ امام على علیه السلام – در توصیف آخر الزمان: زمانى مىرسد که هیچ کس در آن زمان نجات نمىیابد، مگر هر مؤمن بىنام و نشانى. اگر حاضر باشد، ناشناخته است و اگر غایب باشد، جستجو نمىشود. این افراد، چراغهاى هدایتاند ونشانههایى روشن براى شبروان.
۳۲٫ امام صادقعلیه السلام: اگر مىتوانید ناشناس بمانید، چنین کنید؛ و باکى بر تو نیست اگر مردمْ تو را ستایش نکنند و حتّى در میان مردم، نکوهیده باشى، اگر نزد خداوند – تبارک و تعالى -، ستوده باشى.
بازدیدها: 325