آیا امام سجاد علیه السلام قیام مختار را تأیید کرد؟

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام سجاد (علیه السلام) / آیا امام سجاد علیه السلام قیام مختار را تأیید کرد؟

وقتی مختاربه حکومت رسیدقول دادکه بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا حکومت را به شورایی می‌سپارد تاحاکم را انتخاب کنند.چرا او بعد از کشتن قاتلین شهدای کربلا وشکست دادن ارتش شام،حکومت رابه امام سجاد علیه السلام نداد

 درباره مختار و انگیزه او در این قیام و این‌که چرا حکومت را به امام سجاد علیه‌السلام واگذار نکرد، قضاوت‌های گوناگون شده است.
ما در اینجا درصدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم؛ اما به‌هرحال؛ مطالبی که در تاریخ و روایات نقل‌شده، نشانگر آن است که هرچند امام زین‌العابدین علیه السلام خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما این‌که گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون شهدای عاشورا را بگیرند تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود.
قیام مختار یکی از نتایج نفرین امام حسین علیه السلام علیه کوفیان بود.
امام حسین علیه السلام در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد … انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد.»
مختار پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد( رهبر نهضت توّابین) شیعیان را آماده نبرد ساخت. او می‌دانست؛ اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آن را رهبری کند یا دست‌کم جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسی برای این کار مناسب است؟ امام سجاد علیه السلام و اگر او نپذیرد؟ محمد فرزند علی بن ابی‌طالب عموی امام سجاد.
مختار به هر دو نامه نوشت؛ امام سجاد علیه السلام که بی‌وفائی عراقیان و رنگ‌پذیری آنان را دیده بود و می‌دانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا می‌خواهند که زندگانی خود را بدان سروسامان دهند و هنگام آزمایش پای پس می‌نهند» به مختار پاسخ مساعد نداد؛ اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط می‌شد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، امام به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدائی است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به مختار جزای خیر عطا فرماید.»
مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین علیه السلام به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین‌که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابوعبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آورده‌ام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی‌هاشم برخاست و چون علی بن الحسین سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفته‌اند: علی بن الحسین علیه السلام را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند.
چرا امام سجاد علیه السلام بعدازاین پیروزی‌ها، خود حکومت را در دست نگرفت؟
در این زمینه باید گفت:
اولاً: با تحلیلی که امام چهارم از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای به دست گرفتن خلافت آماده نمی‌دیدند و به همین دلیل به گسترش فرهنگ اسلامی از راه‌های دیگر روی آوردند و با سلاحی چون سلاح دعا توانستند اهداف بلند خود و معارف اهل‌بیت را به گوش همه برسانند؛ ازاین‌رو، اگرچه امام سجاد علیه السلام از حکومت مرکزی رضایت نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده بودند نیز موضع منفی نداشته باشند.
ثانیاً: باوجود جوّ خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان امام سجاد علیه السلام و مختار بی‌مورد بود؛ لذا امام علیه السلام شخصاً از رهبری قیام سرباز زد. مختار نیز نمی‌توانست امام را به‌عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون امام در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد علیه السلام و دیگر بنی‌هاشم رابطه خوبی نداشتند.
ثالثاً: گرچه مختار از قاتلان امام حسین علیه السلام انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به این‌که با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود تا آن را به امام سجاد علیه السلام تحویل دهد.
منبع: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ‌۴۵، ص ۱۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق./ر.ک: «قیام توابین، خون خواهان امام حسین»./شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین علیه السلام ص ۹۲، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دهم، ۱۳۸۰ ش./ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص ۲۴۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق./کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفه الرجال (رجال کشّی)، ص ۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق./یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج ‌۲، ص ۲۵۹، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.

بازدیدها: 234

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *