درپاسداشت سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی؛
چرا انقلاب کردیم؟ آیا اگر انقلاب نمی شد الان وضع بهتری داشتیم؟!
دکتر رضا داوری
سی و شش سال از پيروزي انقلاب اسلامي می گذرد. در طول اين مدت، نظام اسلامی مراحل دشوار و موانع بسياري را پشت سر گذاشته است كه بي شك نهال انقلاب را تنومندتر و مستحكم تر از گذشته كرده است. با ورود به دهه چهارم از عمر انقلاب كه مقام معظم رهبري به خوبي آنرا “دهه پيشرفت و عدالت” ناميده اند لزوم تبيين دستاوردهاي اين انقلاب عظيم اسلامي خصوصاً براي نسلهاي جوان انقلاب بيش از پيش احساس مي شود.
از سوی دیگر طرح برخی سوال ها و شبهه آفرینی ها درباره وقوع و چرایی انقلاب اسلامی که در نسل جوان امروز نقش بسته است، ضرورت پاسخگویی به این شبهات را دو چندان می کند. در این نوشتار سعی داریم با بررسی رویکردها و رفتارهای رژیم پهلوی که منجر به خیزش مردم مسلمان کشورمان شد و همچنین بررسی دستاوردهای انقلاب حضرت روح الله (ره)، به بخش هایی از این شبهات مرسوم که بیشتر شاهد طرح آن ها از طریق رسانه های بیگانه هستیم پاسخ دهیم.
1-شاید این سوال را بارها در برخی مجالس،ادارات، تاکسی ها و اتوبوس ها شنیده ایم که قبل از انقلاب وضع اقتصادی مردم بهتر بود. آیا واقعا این جمله واقعیت دارد؟
برای آنکه به این شبهه پاسخ بگوییم باید نخست نگاهی اجمالی به سرانه درآمد مردم ایران از فروش نفت در سال های منتهی به پیروزی انقلاب و همچنین شرایط کنونی کشور داشته باشیم.
1-در سال 1356 میزان صادرات نفت ایران به 5/5 میلیون بشکه رسید در حالی که در حال حاضر صادرات نفت کشورمان به دلیل الف-بالا رفتن مصرف داخلی ب- نگاه صیانتی به نفت به عنوان یک سرمایه ملی برای آیندگان وج- تحریم های بین المللی علیه خرید نفت از ایران، به حدود 3/1 میلیون بشکه رسیده است. به عبارتی صادرات نفت ایران در زمان رژیم پهلوی بیش از 4 برابر زمان کنونی بوده است.
2- جمعیت کشور در سال 1357، حدود 35 میلیون نفر بود در حالی که در حال حاضر از مرز 75 میلیون نفر گذشته است و این به معنای بیش از دو برابر شدن نیازهای یک کشور به غذا، بهداشت، درمان، مسکن، آموزش و… می باشد.
3-ارزش دلار حاصل از فروش نفت در سال 1357 در بازارهای بین المللی حدود دو برابر ارزهای دیگر بود در حالی که در سال 1390 به دلیل ضعف اقتصاد آمریکا و جهش های اقتصادی چین وژاپن و اتحادیه اروپا و برخی کشورهای توسعه یافته این ارزش به نصف در معاملات بین المللی رسیده است.
4- مصرف کشور در سال 1390 در مواد غذایی شامل غلات، مواد پروتئینی ، لبنیات، میوه و سبزیجات، پوشاک، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی و… نسبت به سال 1357 بیش از چهار برابر شده است.
با چنین مقدمه ای معلوم می شود که سرانه مردم ایران در حال حاضر نسبت به درآمدهای حاصل از فروش نفت بیش از 16 برابر کاهش یافته است. اما با وجود چنین کاهش درآمد سرانه ای، با آمار و ارقام اثبات خواهیم کرد که وضعیت اقتصادی و رفاهی و آموزشی و بهداشتی مردم ایران به صورت شگرفی بهبود یافته است.
در گام نخست و در ابتدا تنها به چند نما از شرایط اقتصادی- رفاهی مردم در دوران رژیم پهلوی اشاره می کنیم.
-در زمان رژیم پهلوی 40 درصد جمعیت شهری و65 درصد جمعیت روستایی کشور زیر خط فقر زندگی می کردند.
-35درصد مردم ایران دچار سوء تغذیه بودند.
– تنها 45درصد مردم ایران با سواد بودند.
– 75 درصد کودکان واجب التعلیم به مدارس می رفتند.
-تنها 5 شهر کشور از نعمت گاز به صورت پراکنده برخوردار بودند.
-تولیدات کشاورزی ایران تنها مصرف 33 روز مردم را تامین می کرد.
-40 هزار مستشار نظامی آمریکایی در ایران حضور داشتند.
-35هزار متخصص خارجی در صنایع نفت، مخابرات، پزشکی، خودرو سازی، برنامه و بودجه و…در کشور حضور داشتند.
-از کشورهای هند و پاکستان و بنگلادش و سریلانکا پزشک وارد می کردیم.
– سی درصد جمعیت کشور را خانوارهای ثروتمند تشکیل می دادند که معادل 90 درصد کل درآمد کشور را به خود اختصاص داده بودند و 70 درصد بقیه تنها 10 درصد درآمد کشور را در اختیار داشتند.
– در سال 1357 کشور با یک اقتصاد بیمار که با تورم بیش از 16 درصد ، استقراض خارجی، کسری بودجه و کاهش تولید ناخالص ملی روبرو بود .
-در چنین شرایطی محمدرضا پهلوی با استفاده از پول بیت المال با هزینه ای بالغ بر سیصد میلیون دلار، جشن های دو هزارو پانصد ساله را برگزار کرد.
سوال: چرا کالا ها قبل از انقلاب ارزان تر بود و بعد از انقلاب شاهد گرانی کالاها هستیم؟
پاسخ: اين مسئله از دو جهت بايد مورد توجه قرار گيرد. الف: از جهت سياست هاي اقتصادي توسعه اي كشور؛ بررسي ها نشان مي دهد يكي از عمده ترين دلايل این امر ، اعمال تعرفه هاي گمركي پايين از سوي دولت نسبت به كالاهاي وارداتي خارجي در قبل از انقلاب و افزايش اين تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت ديگر در نتيجه اعمال تعرفه هاي گمركي پايين ، كالاهاي خارجي به وفور و با قيمت بسيار نازل در بازار قبل از انقلاب يافت مي شد. اين سياست اقتصادي نامناسب ، در جهت تضعيف توليدات داخلي ، افزايش وابستگي اقتصادي كشور به قدرت هاي صنعتي و تامين بازار براي آنان بوده است زيرا در چنين شرايطي توليد كننده نوپا و كم تجربه داخلي امكان رقابت با توليد كننده توانمند و مجرب خارجي را نمي يابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج مي شود و حضور در عرصه توليد را مقرون به صرف نمي يابد .
به همين جهت است كه ارزاني كالاها (به معناي عرفي آن ) يكي از بزرگ ترين موانع رشد و توسعه اقتصادي در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقي مي شود ؛ ارزاني غير معقول ، موجب تضعيف موقعيت توليد كننده و در نهايت ، تضعيف توليدات داخلي مي شود . از همين رو در اكثر كشورهاي پيشرفته اقتصادي ،گراني وجود دارد . براي مثال ،بانك جهاني براي چندمين بار ، توكيو پايتخت ژاپن را به عنوان گران ترين شهر جهان اعلام كرده است حتي در اين كشورها گاه با ارزاني مبارزه نيز مي شود ، زيرا با واقعي شدن قيمتها است كه مي توان از توليد كننده داخلي حمايت كرد و حمايت از توليدكننده داخلي نيز در نهايت تامين منافع مصرف كننده داخلي را به همراه دارد .
ب: اين مسئله از جهت قدرت خريد اكثريت افراد جامعه نيز قابل تامل و توجه است . بسيار مي شنويم كه گفته مي شود در گذشته مثلا قيمت گوشت فلان مقدار بوده با قيمت تخم مرغ چنان بود و درمقايسه با قيمت هاي كنوني كه بسيار افزايش ياقته در اين گونه نتيجه گيري مي شود كه چون قدرت خريد مردم كاهش يافته ، وضعيت معيشت مردم بدتر شده است.
در پاسخ بايد توجه كرد كه هم ،مشاهده عيني وضعيت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبي وضعيت معيشت اكثريت افراد جامعه دارد . به عبارت ديگر ، درست است كه در گذشته قيمتها پايين بوده ولي قدرت خريد مردم بسيار پايين تراز آن بوده است آمارها و بررسي هاي رسمي و غير رسمي گوياي آن است كه به غير برخي اقشار جامعه ؛اكثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعيت معيشتي مناسب تري نسبت به قبل از انقلاب برخودار مي باشند . لكن به دلايل متعددي همچون تغيير الگوي زندگي (الگوي مسكن ، خوراك ، پوشاك و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزايش سطح انتظار آنها از زندگي ،ابراز نارضايتي و احساس محروميت در آنان افزايش يافته است .
به عنوان مثال امروزه الگوي مسكن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال هاي اول انقلاب تغيير يافته است . در گذشته اكثر خانواده ها گسترده بودند، اما اكنون هسته اي شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس يا دامادي به خانواده اضافه مي شد، در يكي از اتاقهاي همان خانه جاي ميگرفت؛ اما اكنون عموما زوجهاي جوان به زندگي در مسكن مستقل روي مي آورند .
در خصوص الگوي خوراك نيز شاهد تغييرات اساسي در جامعه خودمان در سال هاي اخير هستيم. در حدود 30 سال پيش، قوت غالب خانواده هاي ايراني نان بود و برنج غذاي اعياني محسوب مي شد در حالي كه امروز الگوي خوراك اكثريت جامعه تغيير يافته و عموما برنج در غذاي روزانه آنان جايگاه خاصي پيدا كرده است.
همچنین گوشت که پیش از انقلاب در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فقط در مناسبت های خاص بر سفره مردم می نشست امروز در نوبت هفتگی اکثرمردم حضور دارد.آمارها نشان می دهد مصرف میوه نیز به چهار برابر قبل از انقلاب رسیده است.
آمارهاي جهاني نيز گوياي بهتر شدن وضعيت رفاه مردم ما در سالهاي پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانك جهاني، 46 درصد مردم ايران در سال 1356 زير خط فقر بودند؛ اما اين رقم در سال 1378 به 16 درصد كاهش يافته يعني بيش از 8/2 برابر وضعيت رفاه جامعه بهتر شده است.
سوال: شاید شما هم این جملات را در برخی مجالس عمومی یا فامیلی و خانوادگی شنیده باشید که” اگر انقلاب نمی شد وضعیت اقتصادی مردم بهتر از حالا بود و مردم در یک رفاه عمومی بسر می برند. شاه در حال پی ریزی یک اقتصاد قوی در کشور بود که اگر فرصت پیدا می کرد پس از 33 سال ما الان وضع بهتری داشتیم.”
پاسخ: لوازم برخورداری از یک اقتصاد سالم و قوی مبتنی بر عوامل مختلفی همچون روحیه خودباوری و اعتماد به نفس صنعت، کشاورزی، مهندسی، فناوری و آموزش، دوری از اقتصاد تک محوری، مقابله با فساد دولتمردان و خواص و میدان دادن به مردم در مشارکت برای ساخت کشور است که باید دید آیا این اتفاق در رژیم پهلوی افتاده بود یا خیر؟
الف- فقدان اعتماد به نفس و روحیه خودباوری: در سران رژیم پهلوی هیچ گونه روحیه اعتماد به نفس و خودباوری برای ساخت ایران مشاهده نمی شد از این رو علیرغم برخورداری کشور ایران از کارشناسان متخصص و دلسوز، اداره کشور را به کارشناسان خارجی و بیگانه داده بودند که نه تنها هیچ دلسوزی برای مردم ایران نداشتند بلکه در صدد عقب نگاه داشتن کشور و تداوم نیاز به حضور آنان در بخش های مختلف کشور را داشتند.
رژیم پهلوی برای اداره کشور قرارداد حضور بیش از 50هزار مستشار و کارشناس خارجی را در بخش های مختلف نظامی، نفت، مهندسی، سد سازی، راه سازی، مخابرات، خودروسازی ، پزشکی، برنامه و بودجه و… امضا کرد در حالی که متخصصان ایرانی اجازه ظهور و بروز و نشان دادن مهارت و خلاقیت خود را نداشتند.به عنوان مثال مهندسان ایرانی در نیروی هوایی اجازه حضور در محل های تعمیر و نگهداری هواپیماهای اف-14 را نداشتند و تمام مراحل تعمیر و آماده سازی با رقم های هنگفت توسط مستشاران آمریکایی انجام می شد.همچنین در بخش های پدافندی و راداری تمام کارها توسط نیروهای آمریکایی انجام می شد و حتی سران پهلوی هم از جزئیات کار مستشاران نظامی بی خبر بودند.
برخی از این کارشناسان خارجی از دولت ایران حق توحش می گرفتند .پس از مدتی قانون حق کاپیتولاسیون را هم برای آمریکایی ها به تصویب رساندند که به تعبیر حضرت امام(ره) اگر یک آشپز آمریکایی یک مرجع تقلید را با ماشین زیر می گرفت دادگاه های ایران حق محاکمه وی را نداشتند و باید به آمریکا منتقل و آنجا به اتهام وی رسیدگی می شد.
ب-صنعت مونتاژ و کاملا وابسته: به دلیل صادرات بیش از /55 میلیون بشکه نفت به خارج و درآمد هنگفت رژیم پهلوی از این محل، سران رژیم پهلوی انگیزه چندانی برای سرمایه گذاری روی صنعت و کشاورزی نداشتند و بیشتر به دنبال واردات کالاهای خارجی بودند. در بخش هایی هم که سرمایه گذاری محدودی بر روی صنایع صورت می پذیرفت عمدتا صنایع مونتاژ بود که تمام قطعات ساخته شده وارد کشور می شد. تنها به عنوان یک شاهد مثال می توان به خبری که یک سال قبل از پیروزی انقلاب در رسانه ها منتشر شد اشاره کرد که آمده بود: ” کارخانه ارج با ۸۰۰۰ کارگر در سال ۱۳۵۶ به علت نداشتن ” پیچ” متوقف میشود.”
در این مورد همچنین میتوان به خبر یکی از روزنامههای آن زمان (رستاخیز) در تاریخ تیرماه ۱۳۵۷ اشاره کرد. در این خبر آمده است که «متأسفانه در وضع کنونی باید مرغ را با قیمت گزاف برای تولید تخممرغ جوجهکشی از خارج وارد کنیم. مرغ مادر گوشتی را در شرایط کنونی نمیتوانیم در ایران تولید کنیم. برای تغذیه این مرغها هفتاد درصد غذای طیور را باید از خارج از کشور وارد کنیم. البته، با این همه، وارد کردنها برای اداره این صنعت تکنولوژی لازم و نیروی انسانی نداریم. یعنی، طبق استاندارد معمولاً، برای هر ۲۰۰۰ واحد دامی به یک دامپزشک نیازمندیم، ولی، در ایران متأسفانه برای هر ۴۳٬۱۹۶ واحد دامی یک دامپزشک وجود دارد». این خبر یک نمونه بارز از وابستگی تکنولوژیکی به تولید خارجی است.
همچنین در سال ۱۳۵۴ مبلغ زیادی جریمه به کشتیهایی پرداخت شد که در خلیج فارس به علت عدم وجود امکانات و تجهیزات تخلیه بار در انتظار باراندازی مانده بودند.
ج-فساد شدید و گسترده در دربار و دولتمردان و میدان ندادن به بخش خصوصی: خانواده سلطنتي كه جمعا از 63 شاهپور و شاهدوخت … تشكيل شده بود بخش عظيمي از ثروت را به خود اختصاص مي داد، جمع ثروت اين خانواده به بيش از بيست ميليارد دلار مي رسيد.( ( انقلاب اسلامي، زمينه ها و پيامدها ص 331-332).
همچنین عمده مقاطعه كاري هاي پر سود و طرح هاي پرمنفعت دولتي توسط مقامات حكومتي منعقد می شد. بر اساس يك برآورد تنها در فاصله 1352-1355 حق كميسيون مقام هاي دولتي از يك ميليارد دلار فراتر رفت.اين نوع توزيع ثروت بخشي از جامعه ايراني كه شالوده حكومت شاه را تشكيل مي دادند (اعضاي دربار، ارتش، ساواك، و بلندپايگان ديوان سالاري) و مورد اعتماد شخص شاه بودند تعلق مي گرفت.
از سوی دیگرشركت ملي نفت به صورت محرمانه ولي دائمي مبلغ كلاني به حساب شخصي شاه واريز مي نمود. به گونه اي كه سرمايه شخصي شاه به يك ميليارد رسيده بود.(تاريخ تحولات اجتماعي ايران، جان فوران، ترجمه احمد تدين، ص 464 و كتاب ايران بين دو انقلاب، پيشين، ص 538).
برادران و خواهران شاه و وابستگان آنها، از سهامداران عمده بسيارى از شركتهاى داخلى، يا واسطه معاملات بين دولت و شركتهاى خارجى بودند و از اين رهگذر، صدها ميليون دلار به جيب زدند.روزنامه نيويورك تايمز در شماره 10 ژانويه 1979 به استناد گفته يكى از منابع بانكى در آمريكا نوشت «….فقط اوراق بهادار متعلق به شخص شاه بيش از يك ميليارد دلار است و تنها طى دو سال آخر، مبلغى بين 2 تا 4 ميليارد دلار از سوى خانواده سلطنتى ايران به آمريكا منتقل شده است.»
با سرمايه های هنگفت ملی، نهادهايي اداره مي شد كه آنها نيز هدفي جز سلطه بيشتر حكومت بر تمامي ابعاد زندگي مردم نداشتند مثل “نهاد پهلوي” که كنترل و نفوذ در مراكز مهم اقتصادي يكي از وظايف اين نهاد بود به گونه اي كه در بيش از 207 شركت سهام داشت و بخش مهمي چون مسكن، مصالح ساختماني، بيمه، هتل ها، اتومبيل و… را كنترل مي كرد. كنترل شديد دولت بر تمامي اركان اقتصاد خود به خود باعث مي شد كه مردم از مزاياي اقتصادي محروم شود.
دامنه سوءاستفادههای مالی درباره اطرافیان شاه، وصاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوی از كل پروژههای صنعتی،كشاورزی، ساختمانی، راهسازی و نظامی زمان رژیم گذشته تا آن حدگسترده و وسیع بوده است كه نه تنها از دید هیچ یك از پژوهشگران كه علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران را بررسی كردهاند پنهاننمانده است، بلكه حتی خواص اطرافیان و نزدیكان شاه سابق نیز اجباراًبه آن اعتراف كردهاند.
چنانچه اشرف پهلوی دركتاب “چهرهها درآیینه” و پرویز راجی در كتاب “خاطرات آخرین سفیرشاه در لندن” بدان اشاره كردهاند.علاوه بر این، خود شاه نیز در كتاب “پاسخ به تاریخ”چنین مطلبی رااذعان میكند. آنتونی پارسونز سفیر كبیر انگلیس نیز در خاطرات دورانسفارت خود در ایران كه مصادف با سالهای انقلاب بوده است در ذكرعوامل سقوط رژیم پهلوی از استبداد، فساد مالی، سركوب، و خشونترژیم نام میبرد و در جای دیگری در كتاب فوقالذكرمیگوید كه بیشترین موارد فساد مالی مربوط به خانواده پهلوی ودربارشاه بود. یكی از دلایل عمده نارضایتی مردم در زمان حكومت پهلوی شكاف و اختلاف عظیم طبقاتی بین معدودی اقشار بسیار غنی و مرفّه جامعه و اكثریت عظیم توده مردم ذكرمیشود.
د-عدم اهتمام رژیم پهلوی به طبقه محروم و فقر ستیزی: رویکرد اقتصادی رژیم پهلوی مبتنی بر میدان دادن به شاهزاده ها، شاهپورها، شاهدخت ها، عناصر دربار، سران ارتش وعناصر رده بالای ساواک بود. عدم توزيع منصفانه ثروت عمومی باعث رشد اقتصادي يك طبقه خاص وابسته به حكومت مي شد.
هويدا، نخستوزير وقت در حالی از كسب جايگاه پنجم ايران در صنعت جهان طي پانزده سال آينده خبر ميداد که عمدتاً صنايع مونتاژ و وارداتي به خانوادههاي وابسته به دربار واگذار شده بود و آنها طبقه بورژواي وابسته به پهلوي را شكل ميدادند.
اين بورژوازي مركب از حدود 150 خانواده (به روايت شوراي انقلاب 51 خانواده) بود كه 67 درصد صنايع و مؤسسات مالي را مالك بودند. از ميان 473 صنعت بزرگ خصوصي، 370 مورد از آنها در مالكيت ده خانواده بود كه خانوادههاي فرمانفرمايان، رضايي، خيامي، ثابت، لاجوردي شناختهشدهترين آنها بودند.
با توجه به آنچه آورده شد مي توان نتيجه گرفت كه با وجود درآمدهاي سرشار نفتي، تغييرات موازي اقتصادي در سطح كشور رخ نداد؛ زيرا در عمل زمينه رشد موازي اقتصادي از ناحيه خود دولت با مشكل مواجه مي شد. سلطه كامل محمد رضا پهلوي بر تمامي اركان جامعه ايراني، اقتصاد، سياست و فرهنگ آن در عمل با توزيع موازي ثروت منافات داشت. به همين دليل با وجود اجراي برنامه هاي پر سر و صدا (انقلاب سفيد- اصلاحات ارضي …) در ميدان عمل در زندگي قاطبه مردم تغييري رخ نمي داد. ثروتمندان كه عمدتا مورد تأييد دستگاه حاكمه بودند ثروت مند تر مي شدند و براي مردم هر روز مانع جديدتري در راه بهره برداري مساوي از ثروت ايجاد مي شد.
همين مسئله يكي از ريشه هاي اصلي دور شدن مردم از دولت بود، دولتي كه نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سياست آن هيچ كدام براي مردم نبود. و هر روز كه مي گذشت از مردم دورتر مي شد و در قدرت خيالي نفت، ارتش، ساواك و ژاندارمي منطقه فرو مي رفت. چنين وضعيتي در كنار مبارزه روز افزون شاه براي تغيير هويت و فرهنگ اسلامي جامعه، سبب نارضايتي گسترده مردم در تمام نقاط كشور شد و با رهبري حضرت امام (ره) زمينه هاي ايجاد و پيروزي انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم ستم شاهي پهلوي را فراهم آورد.
به اعتراف خود ثريا ، «محلات جنوب شهر[ تهران] با جويهاي سرباز که آب کثيف آن پس از عبور رختشوي خانهها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم ميرسد، بچههاي مفلوج، زنان و پيرمردان گرسنه، گل ولاي کوچهها که خانههايشان شباهتي به خانه ندارد، محلاتي که فقر کامل بر آنها حکمفرماست و توان شکايت نيز ندارند.»
ه-اولویت نظامی گری بر آبادانی کشور: حدود چهل درصد از بودجه كشور به ارتش اختصاص داده مي شد كه تعداد نيروها و پرسنل آن هر روز بيشتر و بيشتر مي شد و در سال هاي آخر به 413 هزار نفر رسيده بود. حدود 40 هزار مستشار نظامي آمريكا (به ازاء هر صد سرباز يك مستشار نظامي) فعاليت مي كرد. و تعداد اعضاي ساواك غير قابل شمارش بود، بر اساس برآورد يك ديپلمات غربي در تهران از هر هشت نفر افراد بالغ يك نفر جاسوس ساواك هستند. ( انقلاب اسلامي، زمينه ها و پيامدها، پيشين، ص 79-83)
و-ریخت و پاش سرمایه ملی و عدم سرمایه گذاری در بخش های اساسی: جشن هاي 2500ساله شاهنشاهي كه بيش از سيصد ميليون دلار هزينه دربر داشت و با ولخرجيها و اتلاف بي حد و حصر سرمايههاي ملي کشورمان انجام شد ، درحالي بود كه متجاوز از نيمي از جمعيت كشور در روستاها و حومه شهرهاي بزرگ در فقر و فلاكت و تنگدستي به سر ميبردند و در اكثر شهرها و روستاهاي كشور، اثري ازوسايل اوليه و مقدماتي رفاه عمومي و حداقل امتيازات زندگي ساده براي عامه مردم وجود نداشت.
در پاييز سال 1350 محمد رضا شاه، سالگرد 2500 ساله شاهنشاهى ايران را با ریخت و پاش بسیاری در محل پرسپوليس (تخت جمشيد) جشن گرفت.در اين جشن بيست پادشاه و امير عرب، پنج ملكه، بيست و يك شاهزاده، شانزده رئيس جمهورى، سه نخست وزير، چهار معاون رئيس جمهورى و دو وزير خارجه از 69 كشور شركت كردند.از جمله مدعوين نيكلا پادگورنى، رئيس جمهورى اتحاد جماهير شوروى، مارشال تيتو، از يوگوسلاوى، يحيى خان از پاكستان، و.و.گيرى از هندوستان، ملك حسين پادشاه اردن و امپراتور هيلاسلاسى، از اتيوپى بودند.اسپيرو آگنيو معاون ريچارد نيكسون به نمايندگى ايالات متحده در مراسم شركت داشت.
گذشته از مقامات مزبور، دهها تن از شخصيتهاى علمى، هنرى، صنعتى، فرهنگى و نمايندگان رسانههاى خبرى جهان و نيز نخبگان ايرانى، در جشنى كه يك هفته طول كشيد حضور يافته بودند مدعوين در 3 چادر عظيم و 50 چادر بزرگ كه در خارج تهيه شده بود، پذيرايى شدند.
براى تامين روشنايى محل از تهران و شيراز 6000 مايل كابل كشى و 20 مايل حلقه گل زينتى، شامل 130هزارلامپ چراغ مصرف شده بود.در ميهماني هاى رسمى، 500 تن ميهمان حضور داشتند.غذا شامل تخم بلدرچين با خاويار، خوراك خرچنگ، كباب بره با قارچ، طاووس بريان انباشته از جگر غاز، و دسر شامل تمشك تازه محصول فرانسه با لعاب انجير و تمشك مخصوص بود.ماكس بلوئه، فرانسوى كه با 259 سر آشپز، آشپز و پيشخدمت، از ده روز پيش از برگزارى مراسم جشن از فرانسه آماده بود، سرپرستى پذيراييها را به عهده داشت.رستوران ماكزيم پاريس، غذا و مشروب، از جمله 25هزار بطرى شراب مخصوص تهيه ديده بود.
در مراسم جشن پرسپوليس 600 روزنامه نگار، عكاس و فيلمبردار از اكناف جهان به تخت جمشيد آمده بودند، بيش از يك ميليون كلمه خبر به سراسر دنيا مخابره كردند.شبكه تلويزيونى NBC از ايالات متحده آمريكا، مراسم جشن را با استفاده از ماهواره، براى دهها ميليون بيننده آمريكايى پخش كرد.مردم ايران نيز قسمت هايى از مراسم را از تلويزيون تماشا كردند.به نقل از: (James A.Bill.op.cit.,pp.149 -184)
مراسم جشن در نهايت گشاده دستى و اسراف انجام گرفت و هزينه آن بيش از 300 ميليون دلار برآورد شد. مدعوين در 3 چادر عظيم و 50 چادر بزرگ كه در خارج تهيه شده بود، پذيرايى شدند.
شاه، با برگزارى اين جشن پر سر و صدا، مرحله تازهاى از سلطنتخود را آغاز كرد.شايد اين كار نشانهاى بود از بيمارى بزرگ پندارى او، زيرا در همان اوان كه ميليونها دلار صرف هزينه خريد و ارسال مشروب، گل و غذا، از اروپا شد، و هنگامى كه ميهمانان در تخت جمشيد، جگر غاز و خاويار مزمزه مىكردند، هزاران ايرانى در ايالات سيستان و بلوچستان، حتى در روستاهاى فارس گرسنه بودند.
نویسنده کتاب مزبور می گوید: (James A.Bill.op.cit.,pp.149 -184) در سال 1335 در معيتسرلشگر ميرجلالى فرمانده سپاه جنوب، در شهرستان خاش شاهد اين حقيقت تلخ و شرم آور بود، مير جلالى ضمن بازديد تنها مدرسه شهر، از مدير آن كه مرد ژنده پوشى بود پرسيد، بچهها كجا هستند.مدير جواب داد ساعت تفريح آنهاست، عدهاى براى علفخورى به صحرا رفتهاند!
در چنين شرايطى صدها تن از شخصيت هاى معروف از اكناف جهان به پرسپوليس آمده بودند تا شاهد پيشرفت هاى ايران باشند و شاه را ستايش كنند.در پرسپوليس، محمد رضا شاه، بر سر مزار كوروش نطقى ايراد كرد و گفت: «….كوروش بزرگ! شاه شاهان، شاه هخامنش، شاه سرزمين ايران، من شاهنشاه ايران، از جانب خود و ملتم، بر تو درود مىگويم! …كورش! شاه بزرگ شاهان، آزادهترين آزادگان، قهرمان تاريخ ايران و جهان! آسوده بخواب، زيرا ما بيداريم و پيوسته بيدار خواهيم ماند..»
مدعوين جشن 2500 ساله شاهنشاهى، صدها تن ميهمانان خارجى و گروهى از نخبگان مورد اعتماد دستگاه بودند ولى مردم ايران به آنجا راه نداشتند.همه راههایى كه به پرسپوليس و تخت جمشيد منتهى مىشد به وسيله نيروهاى نظامى و امنيتى بسته شده بود.صدها تن، زن و مرد ايرانى، كه نسبتبه آنها سوء ظن مىرفت، دستگير شده و يا تحت نظر قرار داشتند. به رغم كوششها و هزينه سنگينى كه براى هر چه با شكوهتر جلوه دادن جشنها به كار رفت، مطبوعات آمريكا مطالب انتقاد آميزى پيرامون بىنظمي هاى آن نوشتند و برخى شاه و رژيم او را به باد حمله گرفتند.دنباله انتقاد به محافل و شخصيتهاى سياسى كشيده شد.جورج بال، معاون سابق وزارت امور خارجه آمريكا گفت «چه مناظر پوچ و زنندهاى! فرزند يك سرهنگ فوج قزاق، در كشورى كه درآمد سرانه مردم آن 250 دلار در سال است، مانند يك امپراتور جشن بر پا كرده و با ادعاى رفورم و نوگرايى، البسه و پوشاك دوران استبداد باستانى را به نمايش گذاشته است»(New York; W.W. Norton, 1982)
به طور خلاصه ، نداشتن برنامه مشخص اقتصادى، تک محصولي شدن اقتصاد و وابستگي به صادرات نفتي ، رشد سرمايه داري در دامان امپرياليسم ، نابودي کشاورزي ، افزايش وابستگي در بخش صنعت گسترش صنايع مصرفي ،سطح بالاي بيكاري و كم كاري ،سطح نازل درآمد سرانه ، سطح پايين بهره وري ، وضع بد بهداشت همگاني ، بي اعتنايي به علم ، مراكز علمي و تحقيقاتي ، بي توجهي به بازسازي زيرساختهاي اقتصادي و رشد و توسعه كشور ، ايجاد تأسيسات نظامي وابسته ، اجراى سياست ريخت و پاش و ولخرجى هاى سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزيع ناعادلانه درآمدهاى ملى ، و تشديد فاصله طبقاتى و در يك كلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادى و فقر اكثريت مردم ايران از ويژگي هاي برجسته مديريت فاسد ، بي کفايت و ناکارآمد اين دوران مي باشد که در صورت تداوم، امروز یکی از وابسته ترین، فقیرترین و تحقیر شده ترین ملت ها بودیم.
سوال: چرا با وجود دستاوردها و تلاشهاي غيرقابل انكاری که از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي کشیده می شود عده اي از مردم و حتي نخبگان از وضعيت موجود اظهار نارضايتي مي كنند؟
در پاسخ بايد گفت كه عوامل متعددي در اين قضاوت منفي دخيل بوده است. از جمله:
- تغيير الگوي مصرف جامعه و بهتر شدن نسبي سطح زندگي مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، كه به تدريج باعث افزايش سطح انتظارات آنان از زندگي شده است.
- افزايش چشمگير سطح آگاهي هاي اجتماعي و اقتصادي افراد جامعه پس از انقلاب و در نتيجه، آرمانگرايي و توجه بيشتر آنان به نقاط ضعف و نارسايي هاي وضع موجود به جاي توجه به نقاط قوت آن.
- ترويج و حاكميت فرهنگ نادرست اجتماعي در جامعه در سالهاي اخير، به صورتي كه افراد، رفع تمامي مشكلات را تنها از حكومت و دولت- آن هم در كوتاه مدت- انتظار دارند.
- انعكاس نيافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاي دقيق، شفاف و تطبيقي از ابعاد اقدامات و تلاشهاي صورت پذيرفته از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، به خصوص در مقايسه با قبل از انقلاب و كشورهاي منطقه.
- عدم اطلاع رساني مناسب به مردم در خصوص مشكلات موجود از جمله كاهش شديد درآمد سرانه نفتي كشور و ورود خسارت هاي هنگفت به دليل جنگ تحميلي كه در كاهش توان و عملكرد كارگزاران نظام و كارآمدي آنان بسيار موثر بوده است.
- توجيه نكردن مردم در خصوص سياستهاي اقتصادي دولت (همچون واقعي كردن قيمتها) كه در نگاه آنان، بي توجهي دولت به مشكلات مردم، تداعي شده است. (كه البته اين سه عامل اخير به تنهايي بيانگر ابعادي از ناكارآمدي كارگزاران نظام – در تبيين عملكرد و توجيه وضعيت فراروي نظام- مي باشد)
- فضاسازي و فعاليت گسترده تبليغاتي مخالفان داخلي و خارجي نظام در سياه نمايي وضع موجود و بزرگ نمايي مشكلات.
- افزايش سطح توقعات و مطالبات جمعيت روستايي كشور تحت تاثير رسانه ها و برنامه هاي تلويزيوني و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگير آنان با شهرها.
- جوان بودن جمعيت كشور- 65 درصد جمعيت زير 30 سال- كه ايجاد نياز روزافزون جهت تخصيص بودجه و امكانات در حوزههاي آموزشي و تحصيلي- تفريحي و رفاهي، مسكن و به ويژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف ميشود اين است كه امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود كشور، جدا از برخي تحليل هاي مغرضانه و جهت دار دشمنان، بخشي از تحليل ها و قضاوت هاي دوستان نيز منصفانه و واقع بينانه ارائه نمي شود. موارد منفي بزرگنمايي شده و بسياري از اقدامات و دستاوردهاي مثبت ناديده گرفته مي شود؛ حتي تلاش جهت دار و معني داري در خصوص القاي اين نكته به مردم و بخش بزرگي از فرهيختگان و خواص جامعه صورت مي گيرد تا وضعيت اقتصادي و درجه توسعه يافتگي كشور حتي در مقايسه با قبل از انقلاب نيز بدتر نشان داده شود ولي تامل واقع بينانه و تحليل علمي تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان مي دهد كه با توجه به شرايط و محدوديت هاي موجود، جمهوري اسلامي در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بيگانگان، در اصلاح و بهبود وضعيت معيشتي و اجتماعي مردم خود نيز توفيقات فراواني به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معني نفي يا ناديده گرفتن معضلات و نواقص موجود نيز نمي باشد. مشكلات موجود، اكثرا محسوس و مشهود براي عموم مردم است اما ممكن است نگاه و ذهنيت آنها تنها از زاويه كمبودها و نواقص شكل گرفته باشد، بنابراين، در اين بحث، سعي گرديد به منظور تعديل و تصحيح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاش ها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گيرد و مواردي كه لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بيان شود.
در عين حال بايد اذعان كرد كه اگر مقصود و تعريف ما از كارآمدي، «تخصيص بهينه امكانات در جهت دستيابي به اهداف تعيين شده از سوي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي براي تحقق الگوي مطلوب از يك جامعه ديني، انقلابي و انساني برخوردار از حداكثر مواهب مادي و معنوي» باشد، در اين صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدينه فاضله، فاصله اي بسيار داريم و ضروري است براي رسيدن به آن وضعيت، ضمن نقد وضع موجود به علت يابي مشكلات و بررسي دلايل عدم تحقق برخي از اهداف و آرمانها بپردازيم و با ارائه راهكارها و پيشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.
سوال: تفاوت رویکرد انقلاب اسلامی با رژیم پهلوی چیست؟
رویکرد انقلاب اسلامی بر محورهای؛
1-عدالت اقتصادی ورفع تبعیض
2-مبارزه با زراندوزی
3-استقلال اقتصادی
4-توزیع عادلانه ثروت عمومی
5-ساده زیستی
6- تامین رفاه و عزت انسانی
7-خودکفایی و تولید ملی و
8-محرومیت زدایی و خدمت به مستضعفان بوده است.
آنجا که درصحیفه نورج 5 ص 237 ازقول حضرت امام آمده است:« اقتصاد ما باید متحول شود، اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل تبدیل شود. تمام چیزهایی که درحکومت طاغوت بود وبه تبع اجانب دراین مملکت ضعیف، دراین مملکت زیردست پیاده شده بود با استقرار حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی تنها اینها باید زیرورو شود وباید مردمان خودشان را اصلاح کنند وباید اشخاصی که ظالم هستند وبه زیردست ها ظلم کردند، باید آنها دیگر ظلم نکنند باید حق فقرا داده شود.»
بر اساس همین رویکرد بود که پس از 22 بهمن 1357 ،انقلاب از مرحله مبارزه با طاغوت گذر كرد و به مرحله سازندگي رسيد و تمامي نيروهاي انقلاب اسلامي هدف خود را جهاد در راه استضعافزدايي از محرومين قرار دادند.
در اين راستا جهاد سازندگي با الهام از فرمان حضرت امام امت (ره) و با سرمايههايي چون جوانان پرشور و انقلابي و با دلهاي آكنده از عشق به محرومين رسالت خطير خويش را آغاز كرد. جهادگران جهاد سازندگي در اين مرحله با شعار “همه با هم به سازندگي” به آباد كرن خرابي ها پرداختند. درآغاز، فعاليتهاي ساده و اكثرا” به شكل بسيجي ( كمك به داشت و برداشت محصولات كشاورزي) بود. اما كارايي اين شيوه بسيجي، با پشتيباني كامل مردمي كه در فرهنگ اداري تشكيلاتي قبل از انقلاب اسلامي بيسابقه بود، به همراه اخلاص در خدمتگزاري داوطلبين اين نهاد از يك طرف و پذيرش متقابل روستائيان از سوي ديگر، واگذاري وظايف بيشتر اين نهاد را باعث گرديد.
حضرت آيت الله العظمي خامنهاي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در باره جهاد سازندگي به نكته مهمي اشاره كرده و فرمودند: آن روز كه نهاد انقلابي جهاد سازندگي بوجود آمد، يقينا” هيچ ارگاني از ارگانهاي كشور، قدرت نداشت به ترميم خرابيها و ايجاد سازندگي به شكل مطلوب، به نحوي كه جهاد متصدي آن است، بپردازد.
جهاد سازندگي در تاريخ 27 خرداد سال 1358 با فرمان رهبر كبير انقلاب اسلامي بينانگذار جمهوري اسلامي ايران،حضرت امام خميني (ره) در جهت مبارزه با فقر و محروميت بجا مانده از رژيم ستم شاهي، توسعه و عمران روستايي ، رشد و گسترش كشاورزي و حركت به سمت استقلال و خودكفايي كشور تشكيل گرديد.
جمعي از جوانان مسلمان، متعهد برومند ايران اسلامي در پي صدور فرمان حضرت امام خميني (ره) به قصد قربت و در جهت خدمت به قشر مستضعف و محروم روستاها بپا خاستند و بدين سان اين نهاد انقلابي از متن تودههاي ميليوني مردم شكل گرفت.
پس از فرمان حضرت امام خميني (ره) جهاد با دو حركت و هدف اصلي در سازندگي كشور قدم برداشت:
1_ رفع محروميت از روستاهايي كه از سادهترين امكانات رفاهي نيز محروم بودند.
2_ تامين درآمد كافي و ايجاد اشتغال در روستاها نهايتا” رشد و شكوفايي كشاورزي و خودكفايي كشور.
جهاد سازندگي با اين دو هدف وارد روستاها شد و سعي كرد با سازماندهي كلي حركت خودجوش مردمي به دنبال كارهايي برود كه اين هدف را تامين كند. به اين ترتيب جهاد سازندگي به رهبري روحانيت در تمام شهرها و شهرستانها و بخشهاي كشور براي تحقق هدفهاي ذكر شده حضور يافت. مسير و ابزار اين حركت، بسيار سخت و مشكل بود. زيرا در همان موقع دولت موقت بازرگان، به چشم يك حركت مستمر دائمي به جهاد نگاه نميكرد، بلكه آن را يك حركت موقت در يك زمان محدود براي استفاده ازاوقات فراغت جوانان در جهت سازندگي ميدانست. اما جهاد با شور و حركت مستمر و پويايي خود و گستردگي بيسابقهاي كه پيدا كرد، اين تفكر را از بين برد و با يك سازماندهي، نظامي را نهادينه كر د كه بعد با نام وزارت جهاد سازندگي الگويي براي ساير سازمانهاي ستي و رسمي كشور گرديد.
سوال: گاهي برخي از افراد در بازگشت از زيارت مكه مكرمه با اشاره به سفري كه سالها قبل نيز داشتند، عنوان مي كنند كه درآن زمان هر نوشابه يك ريال سعودي بود و اينك نيز همان يك ريال است، حال آنكه قيمت نوشابه در ايران (به ريال ايران) افزايش چشمگيري داشته است .
پاسخ: در اين راستا بايد توجه داشت كه عربستان با جمعيتي 24 ميليون نفري يعني حدود يك سوم جمعيت ايران، تقريبا هشت برابر ايران نفت صادر مي كنند و به عبارتي، سهم هر تبعه عربستان از نفت صادراتي، حدود 24برابر سهم هر ايراني است و به اتكاء از خالي شدن زير پايشان از اين ثروت عظيم، قيمت نوشابه را يك ريال سعودي نگاه داشته اند. ضمن اينكه در ايران با وجود افزايش ظاهري قيمت نوشابه دسترسي مردم به انواع نوشابه ها بيشتر شده و وضعيت بگونه اي است كه مردم بسيار فراتر از قبل از انقلاب به مصرف نوشابه-با همه ضررهایی که برای آن ذکر می شود- مي پردازند، كه به معني افزايش قدرت خريد مردم است.
همچنین عده زيادي در ايران بارها به امارات متحده عربي سفر كرده و شاهد پيشرفت ساختمان سازي و تجارت در اين كشور بوده اند و در مقايسه با ايران بويژه شهرهاي حاشيه خليج فارس دچار توهم مي شوند .
در حالي كه وسعت ايران 20 برابر امارات و جمعيت ايران حدود 70برابر امارات متحده عربي است ميزان صادرات نفت آن كشور حدود5 /2 ميليون بشكه در روز يعني بيشتر از دو برابر ايران مي باشد. در حقيقت سهم هر اماراتي از ميزان صادرات نفت خام حدود 160 برابر سهم هر ايراني است به عبارت ديگر سهم هر اماراتي از نفت صادراتي در هر سال معادل دو برابر سهم هر ايراني در طول 80 سال عمر خود است . بايد در ارزيابي پيشرفت هاي حاصله در ايران اين نكته را مورد توجه قرار داد تا بتوان به قضاوتي منصفانه و واقع بينانه دست يافت.
برخی دیگر از مردم می گویند كشور آلمان از تامين اجتماعي وسيعي برخوردار است مثلاً حقوق بيكاري وضع شده به نحوي است كه اين مقدار حقوق از حقوق بسياري از كارمندان و حتي مديران ايران بيشتر است . در انگلستان سيستم درماني آن پيشرفته است و همه مردم تحت پوشش درمان رايگان در بسياري از موارد قرار دارند.
مقايسه وضع اين كشورها با ايران و عملكرد ضعيف تر ايران در اين زمينه ها، مي تواند نزد برخي از افراد، ملاك ارزيابي عملكرد ها و دستاوردها در ايران واقع گردد .
براي يك مقايسه معقول بايد اين نكته را توجه داشت كه اولاً انگلستان قرن ها مستعمرات زيادي در جهان داشته و از جمله در مقاطعي يك سوم خشكي هاي عالم مستعمرات رسمي انگلستان بوده و اين كشور با سوء استفاده و غارت منابع كشورها، تمام زيربناهاي كشورخود را ساخته است . آلمان نيز براي بدست آوردن چنين موقعيتي تلاش ناموفقي را در دو جنگ جهاني تجربه كرد. انگلستان هنوز هم مستعمراتي دارد و با نفوذي كه در بسياري از كشورها دارد، درآمدهاي نامشروعي را نصيب كشور خود مي سازد. ثانياً انگلستان وآلمان ماليات بسيار سنگيني را از مردم خود مي گيرند به نحوي كه گاه به 42 درصد توليد ناخالص داخلي آنها مي رسد . ميزان ماليات دريافتي در آلمان حدود 400 ميليارد دلار است كه اين مقدار 10 برابر اوج در آمد نفتي ايران در سال (1384) است . طبيعي است كه وقتي 400 ميليارد دلار ماليات دريافت مي نمايد، سهم هر بخش از كشور از جمله سهم تامين اجتماعي آن بزرگ خواهد بود.
كل توليد ناخالص داخلي ايران 200 الي 300 ميليارد دلار ارزيابي مي شود كه از ميزان ماليات هاي دريافتي از مردم در آلمان كمتر و در خوشبينانه ترين حالت با آن مساوي است. توجه به اين آمارها بستر قضاوت صحيح در مقايسه بين كشورها را فراهم مي آورد.
چرا با وجود دستاوردها و تلاشهاي غيرقابل انكاری که از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي کشیده می شود عده اي از مردم و حتي نخبگان از وضعيت موجود اظهار نارضايتي مي كنند؟
در پاسخ بايد گفت كه عوامل متعددي در اين قضاوت منفي دخيل بوده است. از جمله:
- تغيير الگوي مصرف جامعه و بهتر شدن نسبي سطح زندگي مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، كه به تدريج باعث افزايش سطح انتظارات آنان از زندگي شده است.
- افزايش چشمگير سطح آگاهي هاي اجتماعي و اقتصادي افراد جامعه پس از انقلاب و در نتيجه، آرمانگرايي و توجه بيشتر آنان به نقاط ضعف و نارسايي هاي وضع موجود به جاي توجه به نقاط قوت آن.
- ترويج و حاكميت فرهنگ نادرست اجتماعي در جامعه در سالهاي اخير، به صورتي كه افراد، رفع تمامي مشكلات را تنها از حكومت و دولت- آن هم در كوتاه مدت- انتظار دارند.
- انعكاس نيافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاي دقيق، شفاف و تطبيقي از ابعاد اقدامات و تلاشهاي صورت پذيرفته از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، به خصوص در مقايسه با قبل از انقلاب و كشورهاي منطقه.
- عدم اطلاع رساني مناسب به مردم در خصوص مشكلات موجود از جمله كاهش شديد درآمد سرانه نفتي كشور و ورود خسارتهاي هنگفت به دليل جنگ تحميلي كه در كاهش توان و عملكرد كارگزاران نظام و كارآمدي آنان بسيار موثر بوده است.
- توجيه نكردن مردم در خصوص سياستهاي اقتصادي دولت (همچون واقعي كردن قيمتها) كه در نگاه آنان، بي توجهي دولت به مشكلات مردم، تداعي شده است. (كه البته اين سه عامل اخير به تنهايي بيانگر ابعادي از ناكارآمدي كارگزاران نظام – در تبيين عملكرد و توجيه وضعيت فراروي نظام- مي باشد)
- فضاسازي و فعاليت گسترده تبليغاتي مخالفان داخلي و خارجي نظام در سياه نمايي وضع موجود و بزرگ نمايي مشكلات.
- افزايش سطح توقعات و مطالبات جمعيت روستايي كشور تحت تاثير رسانه ها و برنامه هاي تلويزيوني و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگير آنان با شهرها.
- جوان بودن جمعيت كشور- 65 درصد جمعيت زير 30 سال- كه ايجاد نياز روزافزون جهت تخصيص بودجه و امكانات در حوزههاي آموزشي و تحصيلي- تفريحي و رفاهي، مسكن و به ويژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف ميشود اين است كه امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود كشور، جدا از برخي تحليل هاي مغرضانه و جهت دار دشمنان، بخشي از تحليل ها و قضاوت هاي دوستان نيز منصفانه و واقع بينانه ارائه نم يشود. موارد منفي بزرگنمايي شده و بسياري از اقدامات و دستاوردهاي مثبت ناديده گرفته ميشود؛ حتي تلاش جهت دار و معني داري در خصوص القاي اين نكته به مردم و بخش بزرگي از فرهيختگان و خواص جامعه صورت مي گيرد تا وضعيت اقتصادي و درجه توسعه يافتگي كشور حتي در مقايسه با قبل از انقلاب نيز بدتر نشان داده شود ولي تامل واقع بينانه و تحليل علمي تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان مي دهد كه با توجه به شرايط و محدوديت هاي موجود، جمهوري اسلامي در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بيگانگان، در اصلاح و بهبود وضعيت معيشتي و اجتماعي مردم خود نيز توفيقات فراواني به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معني نفي يا ناديده گرفتن معضلات و نواقص موجود نيز نمي باشد. مشكلات موجود، اكثرا محسوس و مشهود براي عموم مردم است اما ممكن است نگاه و ذهنيت آنها تنها از زاويه كمبودها و نواقص شكل گرفته باشد، بنابراين، در اين بحث، سعي گرديد به منظور تعديل و تصحيح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاش ها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گيرد و مواردي كه لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بيان شود.
در عين حال بايد اذعان كرد كه اگر مقصود و تعريف ما از كارآمدي، «تخصيص بهينه امكانات در جهت دستيابي به اهداف تعيين شده از سوي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي براي تحقق الگوي مطلوب از يك جامعه ديني، انقلابي و انساني برخوردار از حداكثر مواهب مادي و معنوي» باشد، در اين صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدينه فاضله، فاصله اي بسيار داريم و ضروري است براي رسيدن به آن وضعيت، ضمن نقد وضع موجود به علت يابي مشكلات و بررسي دلايل عدم تحقق برخي از اهداف و آرمانها بپردازيم و با ارائه راهكارها و پيشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.
افزایش شاخص های توسعه انسانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
– امید به زندگی: بعد از انقلاب اسلامي ، اميد به زندگي در ايران 15 سال افزايش يافته است . هم اکنون اين شاخص در مردم کشور ما 74 سال است . در حال حاضر بيش از 97 درصد جمعیت روستايي و حدود 100 درصد جمعيت شهري ايران ، به مراقبت هاي بهداشتی دسترسي دارند و شاخص هاي سلامت ، بهبود چشمگيري يافته است .
-مرگ و میر اطفال: امروزه نرخ مرگ و مير اطفال زير 5 سال از 200 مورد درهرهزار تولد در قبل از انقلاب ، به حدود 23 مورد درهرهزار تولد رسيده است . کاهش چشمگير مرگ و مير اطفال طي سال هاي اخير ، ناشی از عواملی چون گسترش شبکه بهداشتی- درماني کشور ، افزايش دسترسي به خدمات و مراقبت هاي اوليه بهداشتی است .
-واکسیناسیون: شاخص پوشش واکسيناسيون اطفال زیر 5 سال در ایران از حدود 13 درصد در سال 1357 به بيش از 99 درصد در سال 1390 رسیده است . به همين دليل ، بسياري از بيماريهاي عفوني و مسری ، از طريق اجراي واکسيناسیون در اطفال کاهش يا ريشه کن شده و ايران را در سطح استانداردهاي جهاني قرار داده است .
بهداشت و درمان: در سال 90 ميزان دسترسي جمعيت ساكن در مناطق روستايي به آب آشاميدني سالم به 96 درصد رسيده است كه تعداد بيمارستانها در سال 90 به 830 بيمارستان افزايش يافته است.
بیش از 65 میلیون نفر از جمعیت کشور تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفته اند.
از نظر شاخصهاي سلامت زنان به ارقام افتخار آميزي پس از انقلاب از جمله كاهش 90 درصدي مرگ و ميز زنان باردار و كاهش زايمان توسط افراد دوره نديده به كمتر از 2 درصد رسيدهايم.
تعداد تختهاي بيمارستاني از 57 هزار تخت در سال 57 به 210797 تخت در سال 1390 رسيده است. همچنين تعداد خانههاي بهداشت از 2500 به 20561 باب، مراكز بهداشتي، درماني و روستايي از 1500 به 9345 مركز،مراكز بهداشتي درماني شهري از 800 به 3770 مركز افزايش يافته است.
تعداد دانشجويان گروه پزشكي در سا ل 1390 به 42591 رسيد. در حالي كه اين رقم در سال 57، 23000 نفر بود. تعداد پزشكان متخصص از 7000 نفر در سال 57 به 90792 نفر در سال 90 افزايش يافته است.
افزايش تعداد زنان عضو هيئت علمي دانشگاهها كه اكنون با نزديك به 6 هزار نفر يك سوم كل اعضاي هيئت علمي دانشگاههاي علوم پزشكي را تشكيل ميدهند، افزايش دانشجويان خانم تا مرز دو سوم كل دانشجويان كشور همه از دستاوردهاي پس از انقلاب اسلامي ايران در 33 سال گذشته است.
اين جزء افتخارات ماست كه مجلس پنجم 50 درصد ظرفيت رشتههاي تخصصي پزشكي را به زنان اختصاص داد. بر اين اساس اكنون در بسياري از رشتههاي تخصصي و فوق تخصصي دانشمندان و افراد با تجربه زن داريم كه مشغول خدمت رساني به مردم هستند.
تعلیم و تربیت: ايران تا قبل از پيرزي انقلاب اسلامي داراي پائين ترين شاخص توسعه انساني بود. نرخ باسوادي بزرگسالان از 8/41 درصد دراوايل انقلاب اسلامي (1359) به 1/57 درصد در سال 67 و سپس 85 درصد در سال 90 رسيده است. در حالي كه در سالهاي پاياني رژيم شاه كمتر از نيمي از جمعيت لازمالتعليم تحت پوشش آموزشهاي لازم بودند.
جهش های علمی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی
الوين تافلر فيلسوف مشهور آمريكايي كه كتاب هاي متعددي در خصوص پيش بيني تحولات جهاني در آينده دارد در كتاب جابه جايي قدرت خود مي نويسد؛ «نظامی گری ، ثروت و دانايي ابزارهاي اصلي قدرت هستند و ساير منابع از اينها سرچشمه مي گيرند. اما علم و دانايي انعطاف پذيرترين و بنيادي ترين منبع قدرت است. زيرا مي تواند به شخص كمك كند تا چالش هايي را دفع كند كه ممكن است به استفاده از زور يا ثروت نياز داشته باشد.
ایران اسلامی هم اکنون در بسياري از عرصه های علمي بويژه در زمينه طب ، انرژي هسته اي ، نانو تکنولوژی ، بيو تكنولوژي ، سلولهاي بنيادي و دیگر فناوری های نوین صاحب رتبه های برتر جهانی است که به صورت اجمال به برخی از این دستاوردها اشاراتی خواهیم داشت .
-ایران بالاترین رشد مقالات علمی را در سال 2012 در جهان داشته است.
-ایران رتبه نخست تولید علم را در منطقه خاورمیانه به خود اختصاص داده است.
– براساس تازه ترین آمار مؤسسه بین المللی اطلاعات علمی ( ISI ) ، محققان ایرانی با ارائه بيش از 17 هزار مقاله علمی ، از لحاظ تعداد کل تولیدات علمی نمایه شده ، در جایگاه هفدهم جهان قرار گرفته اند.
-تعداد مراکز آموزش عالی کشور از 223 مركز ( در قبل از انقلاب ) به بیش از 2500 مرکز رسیده است ، يعني حدوداً دوازده برابر شده است .
-تعداد دانشجویان در سطح دکترا از حدود 17 هزار تن در اوایل انقلاب ، به بیش از 300 هزار تن افزایش یافته است . امروزه آمار دانشجويان در مجموعه دانشگاههای ایران به حدود 3 میلیون و سیصد هزار نفر رسیده است که در مقايسه با قبل از انقلاب 27 برابر شده است . هفته نامه « نیوزویک » در یکی از شماره های اخیر خود اعلام كرد كه یکی از بهترین مؤسسات علمي جهان در ایران است . در اين گزارش از موفقیتهای دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاههای ایران بويژه دانشگاه صنعتی شریف در عرصه های بین المللی ، اشاره شده است.
– هر سال میزان تولید علم در کشور به دو برابر می رسد. در سال 1390 ایران مقام پنجم آسیا و اول منطقه در تولید علم و فنّاوری بهویژه در رشتههای ریاضی، مکانیک، پلیمر، شیمی، مهندسی شیمی، فنّاوری نانو و پزشکی و رتبۀ دوازدهم ریاضی، سیزدهم کامپیوتر، هفدهم مکانیک، هیجدهم شیمی، پانزدهم نانو در جهان بوده است.
– دستیابی به دانش فنّی استفاده از پلیمرهای گیاهی در صنایع بستهبندی، در جایگاه پنجمین کشور پس از امریکا، آلمان، انگلیس و ایتالیا، تنها بخش ناچیزی از افتخارات کسبشده در این زمینه است.
– ايران در توليد داروهاي بيوتكنولوژي جزو 12 كشور اول دنياست.
– دانشمندان کشورمان موفق شدهاند مواد و داروهایی را تولید کنند که یا در سطح جهان سابقۀ قبلی نداشته یا تولید آنها فقط در انحصار چند کشور خاص بوده است. ساخت اولین داروی ضددیابت در جهان، تولید اسپرم از مغز قرمز استخوان زنان، ساخت پوست مصنوعی، ساخت داروی کنترل ایدز، ساخت داروی سرطان پوست، درمان ضایعات نخاعی، قلبی، کبدی، عروقی و چشمی با استفاده از سلولهای بنیادین، طی مراحل نهایی بیش از سی قلم داروی بیماریهای صعبالعلاج، کار بر روی بیش از صد طرح تحقیقاتی نانوتکنولوژی و ساخت قویترین چسب بافتی جهان با ترکیبی از فنّاوری نانو و چسب بافتی هوشمند با عنوان نانو گیو (nano give)، ساخت حداقل چهار داروی بیوتکنولوژی از جمله اریترو پولتین، آنها اینتروون، استرپتوکیناز، gcsf و اینترفون بتا در حالی انجام شد که تعداد کل این داروها در جهان حدود ۳۵ تا چهل مورد بود و قبل از این موفقیت، تکنولوژی آن، فقط در اختیار دو کشور قرار داشت؛ بنابراین این تولیدات نمونههای دیگری از موفقیتهای کسبشده در این بخش است.
-هم اکنون 85 درصد زنان ایرانی باسواد هستند ، درحالي كه نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد بوده است. در حال حاضر حدود 67 درصد از پذيرفته شدگان دانشگاهها از ميان دختران و زنان هستند .
-ايران درمجموع در رديف 10 کشور برتر جهان در المپيادهاي علمي قرار گرفته است. در المپیادهای ریاضی، شیمی ، فیزیک، کامپیوتر و نجوم در دنیا چند بار حائز رتبه اول شده ایم.
پیوند اعضا: هم اکنون ايران جزء ده کشور اول دنيا در زمينه پيوند اعضاي بدن است . امروزه بيش از 80 مرکز پيوند اعضاء چون قلب ، کليه ، کبد ، مغز استخوان ، ريه و غيره در ايران فعال هستند . مطابق آمار در 25 سال اخير ، حدود 25 هزار پيوند کليه ، در ايران انجام شده که از اين لحاظ ، ايران در رديف كشورهاي پيشرفته محسوب مي شود . ايران در زمينه جراحي لاپاروسکوپي ، مقام سوم جهان را کسب کرده است . در حال حاضر ، جراحی پیوند کلیه بدون ایجاد برش در ایران انجام می شود .
ایران در زمینه جراحي و پيوند قلب و ريه ، پیشرفت هاي قابل ملاحظه ای داشته است . سالانه 18000 عمل قلب در ايران انجام می شود که ایران را در اين خصوص، جزو 10 کشور برتر جهان قرار داده است. ايران در زمينه جراحي و پيوند سرخرگ زير قفسه سينه و عمل قلب باز، موفقيت هاي مهمي را ثبت کرده است.
– تولید دارو: هم اکنون 98 درصد داروهاي مورد نياز در داخل كشور توليد مي شود و طبق نظر کارشناسان ، ايران هر سال 50 داروی جدید وارد بازار مي كند . به عنوان نمونه داروی ” سینووکس ” برای درمان بیماران ام .اس . که تولید آن در جهان انحصاری بود ، حدود دو سال است در ایران تولید مي شود. در این زمینه ایران به عنوان دومين توليد کننده این دارو در جهان شناخته شده است. توليد داروي ” آیمود ” ( IMOD ) در پیشگیری و بهبود بيماري ايدز نيز حاصل تلاشهاي محققان ایرانی است.طبق گفته کارشناسان، این دارو سیستم دفاعی بدن فرد مبتلا را در برابر عوارض عفوني بيماري ايدز تقويت مي کند . در حال حاضر داروی ” آنژی پارس ” ( Angipars ) برای بهبود زخم پای بیماران دیابتی ، ” داروی اینترفرون پگیله ” براي درمان بیماری هپاتيت c و داروهایی برای درمان بيماريهاي ریوی و عفوني جانبازان کیمیاوی در ايران توليد مي شود .
سلول های بنیادی: در دنياي امروز، طب ترميمي با استفاده از روش سلول درماني به مدد دکتران طب آمده تا بافت از بین رفته بدن ، جايگزين شود . اینک در ايران اسلامي 100 مرکز تحقيقاتي در تولید سلول های بنیادی ، سلول های کبدی ، تولید غضروف ، تداوی سرطان و درمان ناهنجاریهای استخوان فعال هستند . پژوهشکده رويان نيز به عنوان مرکزي علمي و شناخته شده در جهان ، در توليد علم و تکنولوژی های کمک کننده باروري ، سلولهاي بنيادي جنينی ، ترمیم چشم ، تولید نای مصنوعی و … دستاوردهای مهمي را به دست آورده است . تلاشهای خستگی ناپذیر محققان رویان، ايران را در رديف 10 کشور برتر دنيا در زمينه سلولهاي بنيادي قرار داده است. سالانه هزاران بیمار خارجی برای تداوی بیماریهایی نظیر ناباروری ، جراحی پلاستیک و زیبایی ، بيماريهاي دهان و دندان و انواع جراحی ها به ایران سفر می کنند .
پژوهشکدة رویان: پژوهشکدۀ علوم سلولی و ناباروری رویان، یکی از مراکز تحقیقاتی وابسته به جهاد دانشگاهی کشور است که در زمینة بهداشت باروری و ناباروری و علوم تولیدمثل فعالیت میکند. این مرکز در کنار فعالیتهای درمانی و سرویسدهی به زوجهای نابارور، بخش اصلی فعالیتهای خود را در حوزة امور پژوهشی و آموزشی متمرکز کرده و در قالب چندین گروه تخصصی در زمینة علوم باروری و تولیدمثل تحقیق میکند. محققان این پژوهشکده در کنار موفقیتهایی، نظیر تولد اولین مورد نوزاد با استفاده از جنین منجمد در ایران (سال ۱۳۷۵) و تولد اولین نوزاد حاصل از روش ICSI با استفاده از اسپرم منجمدشدة یک فرد بیضهبرداریشده (سال ۱۳۷۸)، اخیراً توانستند با کشت و تکثیر نخستین رده از سلولهای بنیادی جنینی انسان (بنیاختههای جنینی) در ایران (سال ۱۳۸۲) به فنّاوری تولید سلولهای بنیادی جنین انسان دست پیدا کنند.
نانوتکنولوژی: نانوتکنولوژي از تکنولوژی های کلیدی قرن 21 است . ایران درتکنولوژی نانو در خاورمیانه رتبه اول و در ميان کشورهای اسلامی، رتبه دوم و در جهان در رده هفدهم قرار گرفته است .
نانو تکنولوژی یک فرایند تولید مولکولی است و از تکنولوژي سطح بالايي در دنيا برخوردار است . تکنولوژی نانو واژه ای است که به تکنولوژی های پیشرفته در عرصه کار با مقیاس نانو كه یک میلیاردم متر است ، اطلاق مي شود . به گفته کارشناسان در حال حاضر 120 موسسه پژوهشی و 60 آزمایشگاه در حوزه نانو در ایران فعال هستند. اکنون ايران به مدد متخصصین و جوانان فعال ، توانسته به تولید چند نوع نانو پودر ، تولید چند نوع نانو کامپوزيت و نانو پوشش ها دست یابد . پژوهشگران ایرانی موفق به نوعی نانو کامپوزیت شدند كه در صنایع داروسازی ، غذایی ، کاغذ سازی ، آرایشی ، بهداشتی و ساخت پروتزها در صنایع طبی مورد استفاده قرار می گيرد . همچنین ایران توانسته با ساخت یک میکروسکوپ در ابعاد نانو متر ، از نانو ساختارها ، انتی بادی ها ، پروتئین ها و مولکولهای DNA تصویربرداری کند . قدرت تصویر برداری این میکروسکوپ ، منحصر به فرد است . با ساخت این دستگاه ، ایران به جمع چند کشور صاحب تکنولوژی ساخت اين نوع میکروسکوپ پیوسته است .
فناوري هسته اي: جمهوري اسلامي به رغم تحريم هاي شديد امريكا و فشار به كشورهاي ديگر براي نداشتن همكاري در طرح هسته اي ايران، توانست چرخه سوخت هسته اي را با دستان دانشمندان داخلي به صورت چشمگیری افزایش دهد تا جايي كه تعجب جهانيان را برانگيزد.
در سال 79 ايران تصميم گرفت كه خود راهاندازى UCFرا آغاز كند و 400 نفر از فارغالتحصيلاندانشگاههاى كشور را در رشتههاى مختلف گردهم آورد واين كار را آغاز كرد. پس از دريافت خسارت از چينبا تلاش شبانهروزى در اسفند سال UCF82راهاندازى شد و در خرداد سال 83 به صورت كامل بهبهرهبردارى رسيد. در پروژه UCFاصفهان افتخار داريم كه تمام فارغالتحصيلان دانشگاههاى داخل كشور دراين زمينه تلاش كردند و ما حتى از يك متخصص خارجى نيز استفاده نكرديم.
جمهورى اسلامى ايران در حال حاضر در رابطه با چرخه سوخت هستهاى هفتمين كشور در دنيا است كه ازاين تكنولوژى برخوردار مىباشد و در زمينه غنىسازى نيز رتبه 5 يا 6 دنيا را به خود اختصاص داده است.
در اين خصوص، نظام جمهوري اسلامي توانست با كشف و استخراج اورانيوم طبيعي در يزد و فناوري آن در اردكان يزد و سپس تبديل آن به سه ماده: «هگزا فلورايد اورانيوم، «اكسيد اورانيوم» و «تترا فلورايد اورانيوم» را در «پايگاه هستهاي اصفهان»، بزرگترين گام هاي چرخه سوخت هسته اي بردارد و سپس با تأسيس پايگاه در «نطنز» با استفاده از دستگاههاي سانتريفوژ به غني سازي اورانيوم دست يابد. اين امر، ايران را به رديف دهمين كشور با فناوري هسته اي ارتقا داده است.در حال حاضر ایران در فردو و نطنز بیش از 15 هزار سانتریفیوژ دارد که غنی سازی 20 درصد را انجام می دهیم.
همچنین، طراحي رئاكتور آب سنگين در اراك و به مرحله نهايي رسيدن نيروگاه اتمي در بوشهر، گام هاي ديگري بود كه نشان داد مديريت انقلابي نظام جمهوري اسلامي را به كشوری پيشرفته تبديل می كند.
تکنولوژی فضایی: 1– رونمايى از ماهواره اميد: اميد اولين ماهواره بومى ايران است كه به منظور مصارف تحقيقاتى و مخابراتى به دست متخصصان ايرانى طراحى و ساخته شده است.
2- ايستگاه هدايت و كنترل ماهواره: اين ايستگاه وظيفه تعيين موقعيت ماهواره را برعهده داشته و ارتباط راديويى با ماهواره را برقرار مىكند و فرمانهاى كنترل لازم را به ماهواره ارسال نموده و پاسخ ماهواره را دريافت مىكند.
3- افتتاح پايگاه پرتاب فضايى ايران: اين پايگاه به منظور پرتاب ماهوارههاى ايرانى در داخل كشور طراحى و ساخته شده است.
4- پرتاب موشك ماهوارهبر ايرانى با نام «سفير»: اين موشك، يك راكت كاوشى است كه از جمله مقدمات اوليه پرتاب ماهواره به مدار است و وظيفه شناسايى محيط پروازى ماهوارهها قبل از پرتاب را انجام مىدهد. راكت پرتابگر كاوش يك شامل بيش از 10هزار تنوع قطعه در اجزاى مختلف اعم از موتور، بدنه، هدايت و كنترل است كه كارشناسان رشتههاى مختلف دانشگاهى طى 10سال گذشته ساخت تمامى اجزاى آن را بومى نموده و اينك صنايع هوافضاى جمهورى اسلامى قادر به ساخت كامل آن است. با رونمايى از ماهواره اميد و پرتاب كاوشگر فضايى، جمهورى اسلامى ايران جزء چند كشور نخست جهان شد كه مركز آزمايش ماهواره در شرايط فضا را ايجاد كرده است.
صنايع نظامي: ايران كه قبل از انقلاب تقريبا تمام تسليحات نظامي خود را از خارج وارد ميكرده در زمره يكي از كشورهاي توليد كننده تسليحات پيشرفته نظامي در جهان قرار گرفته و در كنار كشورهايي چون هند، برزيل و يوگسلاوي مطرح شده است و توليدات خود را به بيش از 30 كشور جهان صادر مي كند.
توليد محصولات الكترونيكي و راداري، ادوات و تجهيزات خاص از اين جمله است. اكنون ايران در زمينه صنايع زرهي و ساخت انواع نفربر در بين ده كشور برتر دنيا قرار گرفته است. به برخي از اقدامات انجام شده در صنايع نظامي اشاره ميكنيم:
ساخت ناو جماران، هواپيماي جنگنده آذرخش، طراحي و ساخت لانچر (پرتابكننده) چهار موشكي با قابليت شليك همزمان و تكتك، ساخت چرخبال آموزشي و چرخبال دو موتوره، طراحي و ساخت تانك پيشرفته ذوالفقار و راهاندازي خط توليد انبوه آن، ساخت تانك مدرن ، طراحي و ساخت خودرو تانكبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و يدككشها، ساخت زيردريايي و اسكله شناور، ساخت موشك فاتح 110 (از موفقترين موشكهاي زمين به زمين در جهان) و موشكهاي دوربر شهاب (با سرعتي سه برابر موشك اسراييلي)، راه اندازي خطوط تعميرات اساسي و بازسازي هواپيماي نظامي و خودكفايي در زمينه هاي ساخت و يا تعمير بسياري از تجهيزات و قطعات نظامي كه در جنگ الكترونيكي كاربرد دارد.
ساخت هواپیمای جنگنده صاعقه، هواپيماهاي آموزشي، بالگرد و هواپيماهاي بدون سرنشين از هواپيماهاي 4 نفره «فجر-3» از ديگر عملكردهاي سازمان صنايع هواپيمايي است.
معرفی برخی از تولیدات صنایع موشکی:
- موشک شهاب 3 : ( برد 2500 کیلومتر / درصد خطا 2 در 10000 )
- موشک فاتح 110 : ( یکی از دقیق ترین موشکهای موجود در داخل کشور با سوخت جامد )
- موشک توفان : ( یکی از پیشرفته ترین موشکهای ضد زره با عمق نفوذ 760 میلیمتر و برد 3850 متر و دارای سیستم ‘ ضد جمینگ ‘ تا دشمن نتواند آن را منحرف سازد و و مجهز به سیستم دید در شب وقابل شلیک از بالگرد های کبرا )
- موشک تندر : ( طراحی شده جهت مقابله با زره های واکنشگر )
- راکت صاعقه : ( طراحی شده جهت نابودی نفرات دشمن و دارای 40 میلیمتر طول می باشد و اهمیت آن به جهت برد ، مقدار ترکشها و قدرت انفجاری آن می باشد و پرواز آن در هوا بدون صدا می باشد )
- موشک صیاد1و2 : ( که جهت نابودی بمب افکنها و هواپیماهای شناسایی دشمن طراحی شده و زمین به هوا می باشد که به تولید انبوه رسیده است )
- موشک شهاب ثاقب : ( موشک سطح به هوای شهاب ثاقب موشکی کوتاه برد جهت دفاع ضد هوایی در ارتفاع پایین و بسیار پایین است و دارای ردیاب و سیستم هدایت فرماندهی و کنترل بیسیمی است .و دارای سرجنگی 14 کیلوگرمی و دارای ماسوره زمانی « ایر » می باشد که درصد خطای آن 4 درصد می باشد .
- موشک میثاق1و2 : ( این موشک نمونه مدرنیزه شده استینگر می باشد که از روی شانه پرتاب می شود که دارای سیستم هومینگ غیر عامل مادون قرمز با قابلیت تهاجمی در تمامی جهات است )
- موشک کروز: ( طراحی شده جهت استفاده در هواپیما و شناور . که بر برروی شناور های ذوالفقار 1400 و ذوالجناح نصب شده و این شناور ها با سرعت 90 کیلومتر حرکت کرده و همزمان اقدام به شلیک این موشک می کنند.
10-موشک سجیل با برد بیش از 2500 کیلومتر
دستاوردهای انقلاب اسلامی در بخش کشاورزی
سرزمین ایران دارای مساحتی بالغ بر 164 میلیون هکتار است که بیش از 51 میلیون هکتار آن از اراضی خوب و با استعداد برای تولید محصولات کشاورزی است تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بدلیل سیاستهای نادرست رژیم پهلوی , کشاورزی کشور با ورشکستگی روبرو بود بسیاری از محصولات استراتژیک کشاورزی نظیر گندم و برنج از خارج وارد می شد و کسری فزاینده مواد غذایی به تورم قیمت این مواد در داخل کشور منجر شده بود.
بخش كشاورزي از مهمترين و استراتژيك ترين بخشهاي اقتصادي كشور است. در حيطه كشاورزي و دامداري، طبق آمار رسمي دولت در سال 1356، رژیم پهلوی فقط توانايي تامين مواد غذايي مردم خود براي 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقي مواد غذايي را از خارج وارد كند. براي مثال مرغ را از فرانسه، تخم مرغ را از اسرائيل، سيب را از لبنان، پنير را از دانمارك و… وارد مي كرد.
هم اكنون كشورمان به رغم دو برابر شدن جمعيت، به مرز خودكفايي رسيده است به گونه اي كه با توجه به اينكه توليد گندم در سال 1356، 5/1ميليون تن بوده و كشور ما سال ها از بزرگترين واردكننده هاي گندم در دنيا محسوب مي شده در سال 83 با توليد بيش از 14 ميليون تن- بعد از چهل و اندي سال- توانست به خودكفايي در عرصه اين محصول استراتژيك دست يابد.
در عین حال به دلیل افزایش جمعیت، خشکسالی، صادرات آرد و گندم به عراق و افغانستان و استفاده از گندم در خوراک دام و طیور، در سال های اخیر شاهد واردات گندم به کشور بوده ایم.
تولید برنج , دومین محصول استراتژیک و پرمصرف کشور (پس از گندم ) , رشدی بالغ بر 52 درصد نسبت به قبل از انقلاب اسلامی داشته است که تا حد بسیار قابل توجهی از واردات آن کاسته شده است .
طی سالهای پس از انقلاب اسلامی , علیرغم دو برابر شدن جمعیت ایران و افزایش مصرف سرانه , با خودکفایی کشور در بخش دام و تامین مواد غذایی , واردات اقلامی نظیر گوشت قرمز , مرغ , تخم مرغ و شیر قطع شده است .
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی در بخش کشاورزی خودکفایی در تولید محصولات باغی بوده است . امروزه مرکبات , انار , کیوی , انبه , خرمالو و یا محصولاتی همانند پسته , زعفران , کشمش , همچنین میوه هایی همچون هلو , شلیل , زردآلو و سیب و انواع سبزیجات از ایران به کشورهای مختلف صادر می شود. شایان ذکر است ایران نخستین تولیدکننده محصولاتی نظیر پسته , زعفران و انار در جهان است .
در سالهای اخیر نیز با توجه به توانمندیهای بالقوه ایران برای تولید ارزان قیمت و نزدیکی به بسیاری از بازارهای مصرف , صنعت گل و گیاه مورد توجه بخش دولتی و خصوصی کشور قرار گرفته است در این راستا مسیولین کشور برآن هستند با استفاده از فن آوری جدید , تولیدکنندگان این بخش را یاری دهند.
امروزه دولتمردان جمهوری اسلامی ایران با در پیش گرفتن سیاستهای حمایتی ازجمله تامین به موقع تسهیلات , خریدهای تضمینی , حمایت از خسارت دیدگان خشکسالی و گسترش بیمه محصولات کشاورزی و دامی , سعی در حمایت هرچه بیشتر از تولید کنندگان بخش کشاورزی دارند.
براساس گزارش سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد،- فائو- ايران در سال های اخیر رتبه نخست صادرات كشاورزي را در ميان كشورهاي خاورميانه كسب كرده است.
سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (فائو) در گزارشی در مورد وضعیت کشاورزی کشورمان در سالهای پس از انقلاب اسلامی با اعلام این که مجموع تولید حدود 100 رقم محصول کشاورزی ایران در سال 1978 بیش از 28 میلیون و 800 هزار تن بوده است , این رقمرا در پایان سال 90 بیش از 100 میلیون تن اعلام کرده است که بیش از 70 میلیون تن رشد نشان می دهد .
بر اساس این گزارش , تولید انواع میوه در کشور ما در سال 1978 حدود 2 میلیون و 883 هزار تن بوده است که این رقم در سال جاری با افزایش 15 میلیون تنی به 18 میلیون و 847 هزار تن رسیده است .
سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی (فائو) در این گزارش اعلام کرد : حجم تولید محصولات تولید شکر یعنی نیشکر و چغندر قند در سال 1978 میلادی بیش از 4 میلیون و 557 هزار تن بوده است که این رقم در حال حاضر به بیش از 13 میلیون و 530 هزار تن رسیده است . تولید نیشکر و چغندر قند طی سی سال گذشته بیش از 7 میلیون تن و به عبارتی 161 درصد رشد داشته است .
حجم تولید انواع سبزی جات و صیفی جات در سال 1978 بیش از 4 میلیون و 621 هزار تن بوده است که این رقم در سال جاری به بیش از 19 میلیون و 760 هزار تن افزایش یافته است .
سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی اذعان میکند که ایران با تولید 25 میلیون تنی نهمین تولید کننده بزرگ غلات در قاره آسیا است .
بر اساس این گزارش ایران نهمین تولید کننده بزرگ غلات در قاره آسیا شناخته شده است . چین با تولید 445 میلیون تن غلات در سال 2006 بزرگترین تولید کننده غلات در آسیا طی این سال بوده است .
همچنین گرسنگی و سو تغذیه در ایران از 30 درصد جمعیت کشور در سال 1970 به کمتر از 4 درصد جمعیت در سالهای اخیر رسید.
حضور جهادگران متخصص و متعهد در صحنه توسعه عمران و آبادانی روستاها و کشاورزی , تامین نهاده های مورد نیاز کشاورزان , اجرای طرح های عمرانی مختلف , توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی و انتقال دانش فنی به کشاورزان و توسعه تکنولوژی های جدید سبب شد که چهره ی کشاورزی در روستاهای ایران به تدریج تغییر یافته و امروزه به نقطه ای رسیده ایم که حداقل 96 درصد محصولات مورد نیاز کشور در داخل تولید شده و کشور از وابستگی به اجانب رهایی نسبی پیدا کرده است .
در این سالها صادرات محصولات کشاورزی به نحو بی سابقه ای رشد یافته و از 25 میلیون دلار در سال 1355 به رقم 5میلیارد دلار در سال 1390 افزایش یافته است.
پیشرفت های بخش راه و ترابري: به اعتقاد كارشناسان، پيشرفت در صنعت حمل و نقل كشور، انقلابي در اين بخش محسوب مي شود؛ زيرا در 25 سال پيش از پيروزي انقلاب 90 هزار كيلومتر راه آسفالتی و شوسه روستايي و 76 هزار كيلومتر جاده و راه اصلي و فرعي در شهرهاي گوناگون احداث شد؛ در حالي كه در سال 57 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور حدود 36 هزار كيلومتر بود.حال آنکه در پايان سال 1385 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور حدود 1007198 كيلومتر بوده است.
در شبكه ريلي كشور نيز در حال حاضر 6100 كيلومتر شبكه اصلي و بيش از 2000 كيلومتر شبكه فرعي راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلي سالانه 600 كيلومتر راه آهن احداث مي شود كه در آينده نزديك به 1000 كيلومتر امکان افزايش دارد.
دستيابي متخصصان داخلي به توانايي پيشرفته ترين سطح تعمير اساسي (اورهال) هواپيماهاي پهن پيكر يكي از موارد پيشرفت در صنعت هواپيمايي است.
ساخت هواپيماهاي ايران 140 با هزينه هر فروند 5/8 ميليون دلار و توانايي ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگيري از پيشرفت هایی است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي صورت گرفته است.
تأسيس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم كشور از امتيازهای كشور پس از پيروزي انقلاب است.
رشد 80برابري تلفن پس از انقلاب: از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، دايري تلفن همراه و ثابت در سطح كشور، 62 برابر رشد داشته است.
ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، 850 هزار و 800 شماره تلفن در سطح كشور داير بود كه با تلاشهاي صورت گرفته، اين تعداد تاكنون به حدود 75 ميليون و 681 هزار شماره تلفن ثابت و همراه رسيده است.
توسعه بخش مخابرات در روستاها كه قبل از انقلاب در حد صفر بوده است، پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي رشد قابل توجه به خود ديده است به طوري كه تعداد روستاهاي داراي ارتباط مخابراتي كه در سال 57 تنها 312 روستا بوده است، در پايان آذر 90 به 89 هزار روستا افزايش يافته و رشد بيش از 300 برابري را نشان مي دهد.
حوزه نفت و گاز و پتروشیمی: بعد از پیروزی انقلاب ، تحول مهمي در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی ایران ایجاد شد . پیش از انقلاب ذخیره قابل تولید نفت 41 میلیارد بشکه بود که با کشف میدان هاي نفتی جديد ، این میزان به 138 میلیارد بشکه نفت رسیده است.
هم اکنون از نظر ميزان ذخاير گازي ، ايران دومين كشور جهان است . پروژه پارس جنوبی ازجمله میدان های بزرگی است که 8 درصد ذخیره گازي جهان و 50 درصد ذخیره گازی ايران در آن قرار دارد .
در زمینه صنعت پتروشیمی نیز ایران رشد چشمگیری داشته است . امروزه 45 واحد پتروشیمی در ايران احداث شده ، در حالیکه پیش از انقلاب فقط 6 واحد پتروشیمی در ايران وجود داشت. با احداث مجتمع هاي صنعتی پتروشیمی در مرودشت، خارک، شیراز، آبادان و چند شهر دیگر، ایران در بخش هايی چون تولید کود کیمیاوی، گوگرد، آمونیاک، اوره، اسید فسفریک، فسفات آمونیوم، مواد پلیمری و مواد کیمیاوی و انواع و اقسام اسیدها و مواد شوینده به خودکفایی رسیده و بسياري از اين محصولات را به كشورهاي ديگر صادر مي كند . تا پايان امسال آينده ، محصولات پتروشیمی ايران به 65 میلیون تن خواهد رسید . در این راستا 25 درصد تولید پتروشیمی خاورمیانه توسط ايران تهيه مي شود.
رکوردها در سد سازی: امروز نزديک به 190 سد بزرگ و کوچک در کشور داريم که نسبت به پيش از انقلاب 10 برابر شده است.ایران در حال حاضر به لحاظ کیفیت طراحی و اجرای طراحی سدسازی رتبه اول را در منطقه دارد و با توجه به چشمگیر بودن حضور کارشناسان و متخصصان ایرانی در مجامع بینالمللی سدسازی نظیر کمیسیون بینالمللی سدهای بزرگ ( Icold)، ایران جزء تولید کنندههای درجه یک دانش سدسازی در جهان است. بنا بر آمارهای منتشر شده، در حال حاضر ایران پس از چین و ترکیه، رتبه سوم سدسازی را در دنیا دارد.
ایران به لحاظ کیفیت طراحی و اجرای سدسازی، رتبه سوم را در دنیا دارد و بنا به اظهارات متخصصان بینالمللی، ایران رتبه اول را از نظر مطالعات جامع منابع آب دارد.
ساخت سدهای پیش از انقلاب عمدتاً توسط شرکتهای آمریکایی، ایتالیایی، اتریشی، آلمانی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی صورت میگرفته است. قبل از انقلاب 13 سد مخزنی و 6 سد تنظیمی در کشور ساخته شده بود که سر جمع تمام سدهای کشور 19 سد بود.
هم اکنون متخصصان ایرانی در کشورهای سریلانکا، کنیا، تاجیکستان و تعداد دیگری از کشورهای آفریقای و آمریکای لاتین به ساخت سد و نیروگاه مشغول هستند. به گفته وی،سد و نیروگاه سنگ توده و تونل انزاب در کشور تاجیکستان از مهمترین نمونهها هستند.
حوزه صنعت: ایران در تولید موتور ماشین مقام اول را در خاورمیانه به دست آورده است. توليدات صنايع موتور ایران در سال 1373 كمتر از 100 هزار دستگاه بود . اين ميزان در سال 1386 به حدود یک میلیون دستگاه رسيد و در حال حاضر به مرز 5/1 میلیون دستگاه رسیده است . هم اينك كارخانه هاي بزرگ موتورسازي نظير ايران خودرو ، پارس خودرو و سايپا ، توليدات متنوع خود را به بازارهاي داخلي و خارجي عرضه مي كنند و حجم قابل ملاحظه اي از موتورهای توليد شده ، صادر مي شود.
ايران در زمينه توليد فولاد نیز رشد چشمگيري داشته است . بنا به نظر کارشناسان ، تولید فولاد خام در سال 1357 ، 370 هزار تن بوده که در سال 1390 به بيش از چهارده ميليون تن رسیده است .
– هم اکنون ایران به عنوان بزرگترین تولید کننده سیمان در منطقه خاورمیانه ، ظرفیت تولید سالانه سیمان خود را به 65 میلیون تن رسانده است . پیش بینی می شود تا پایان سال جاری ، ظرفیت تولید سیمان به 70 میلیون تن برسد.
-ايران در زمينه ساخت بناهاي عظیم ، گامهاي مهمي برداشته است . گردشگراني كه از ايران بازديد مي كنند ، با ديدن برجهاي مرتفع در ايران ، شگفت زده مي شوند . از جمله برجهاي بزرگ ايران و جهان ، برج ميلاد است. اين برج به عنوان چهارمين برج مخابراتي و تلويزيوني جهان ، توسط طراحان و مهندسان ايراني ساخته شده است. ارتفاع اين برج زيبا 435 متر است و در شمال غرب تهران واقع شده است .
سه نکته پایانی بحث:
نکته اول اينکه پيشرفت هاي علمي و تکنولوژيکي کشور و موفقيت هاي آن در عرصه مختلف پس از انقلاب اسلامي از يکسو شاهدي بر بالندگي و پويايي نظام و کارآمدي آن است و از سوي ديگر گوياي عزم و اراده جدي نظام براي دست يابي به توسعه و پيشرفت همه جانبه است و اهداف ترسيم شده براي دولت جمهوري اسلامي در اصل سوم قانون اساسي به نحوي بيانگر اين امر است.
از اين رو پيشرفت ها و موفقيت هاي کشور در عرصه هاي مختلف مي تواند ملاک و معيار ارزيابي جهت گيري هاي کلي نظام و عزم آن براي حرکت در مسير پيشرفت و توسعه باشد و از اين لحاظ مي توان کشورهاي مختلف را بر اساس امکانات، منابع و … با يکديگر مقايسه نمود و آنچه ارزش پيشرفت هاي بدست آمده از سوي نظام جمهوري اسلامي را دو چندان مي کند توجه به اين نکته است که اين پيشرفت ها و موفقيت ها در کشور با وجود مشکلات و موانع بزرگي همچون تحريم ها و فشارهاي قدرتهاي بزرگ و جنگ تحصيلي و خسارتهاي ناشي از آن و محدوديت هاي زيادي صورت گرفته است. مشکلات و موانعي که مي تواند حرکت هر کشوري را در اين راستا متوقف نمايد.
نکته دوم اينکه ساختار رژيم گذشته به گونه اي بود که اجازه پيشرفت و توسعه کشور را سلب نموده بود، وابستگي شديد به کشورهاي بزرگ، بي توجهي به علم و تحقيقات علمي، بي اعتنايي به صنعت و توسعه کشاورزي و توليدات داخل، وابستگي به نفت و عدم سرمايه گذاري عوايد حاصله در جهت رشد و پيشرفت کشور و … از شاخصه هاي اصلي ساختار رژيم گذشته بودند، بديهي است با وجود اين ساختار ناسالم و به ويژه با اين تفکر و بينش، ادامه حيات اين رژيم جز ترسيم آينده اي تاريک براي کشور چيز ديگري را به ارمغان نمي آورد از اين رو اگر رژيم گذشته سقوط نمي کرد و به حيات خود ادامه مي داد به يقين وضعيت کشور با امروز بسيار متفاوت بود و نه تنها از پيشرفت ها و موفقيت هاي علمي امروز خبري نبود که ما در راستاي وابستگي به کشورهاي بزرگ، امروز به عنوان کشوري کاملا وابسته و غير تأثيرگذار در معادلات بين المللي مطرح بوديم و در نهايت به عنوان نوکر و تأمين کننده منافع قدرت هاي بزرگ جايگاهي نامناسب در عرصه جهاني داشتيم. جايگاهي که به هيچ وجه با جايگاه و عظمت امروز نظام جمهوري اسلامي قابل مقايسه نيست. بنابراين ساختار، روند و خط مشي کلي رژيم گذشته به گونه اي بود که در صورت تداوم آن نمي توانست استقلال، پيشرفت و رشد و توسعه کشور را فراهم نمايد و حاصلي جز وابستگي و عقب ماندگي و از دست رفتن عزت و اقتدار کشور نمي داشت.
نکته سوم اينکه بسياري از پيشرفت هاي بدست آمده در کشور پس از انقلاب اسلامي مرهون نسلي است که در فضاي انقلاب اسلامي به رشد و بالندگي دست يافتند. علاوه بر اينکه آنچه مهم است حمايت و جهت دهي استعدادهايي است که مي تواند در مسير رشد و پيشرفت کشور مورد استفاده قرار بگيرد. از اين رو تحصيل کرده هاي رژيم گذشته و دانش آموختگان در جمهوري اسلامي همه جز سرمايه اي علمي کشور محسوب مي شوند. که بايد از ظرفيت ها و توانايي هاي آنان در جهت اعتلاي موقعيت کشور بهره گرفت. کاري که در نظر جمهوري اسلامي صورت گرفته است ونيازمند توجه بيشتر مسئولان نظام است.
بازدیدها: 118