آیا در زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مردم باید اندوخته‌های خود را تحویل ‌حضرتشان دهند و نگهداری اندوخته حرام است؟

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف) / آیا در زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مردم باید اندوخته‌های خود را تحویل ‌حضرتشان دهند و نگهداری اندوخته حرام است؟

خداوند در یکی از آیات قرآن می‌فرماید: «…کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] می‌سازند، و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده»

خلاصه پرسش:
آیا در زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مردم باید اندوخته‌های خود را تحویل ‌حضرتشان دهند و نگهداری اندوخته حرام است؟
پرسش:
آیا درست است که نگهداری طلا و نقره و گنج در زمان حکومت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حرام است؟ سوره توبه، آیه 34: حرمت نگهداریِ گنج، طلا و نقره در عصر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) «… وَ الَّذینَ یَکنُزُونَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّهَ وَ لا یُنفِقُونَها فی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیمٍ»؛ و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می‌کنند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند آنها را به عذاب دردناک بشارت ده. در کافی ذیل آیه فوق از معاذ بن کثیر روایت شده که گفت: شنیدم از امام صادق(علیه السلام) که فرمود: «وسعت داده بر شیعیان ما در آنچه می‌توانند از اموال خود انفاق کنند در راه خیر و معروف تا آن‌که قیام کننده ما ظاهر شود، در آن وقت باید هر صاحب ثروتی، دارایی خود را به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلیم دارد تا صرف شود بر جهاد کنندگان در راه خدا و استعانت بجویند مؤمنین به سبب آن اموال بر علیه دشمنان». این در حالی است که امام محمد باقر(علیه السلام) می‌فرماید: «طلا و نقره هرگاه به دو هزار درهم رسید گنج است».
پاسخ اجمالی:
خداوند در یکی از آیات قرآن می‌فرماید: «…کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] می‌سازند، و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده».[1] با این‌که ابتدای این آیه در مورد اهل کتاب است، اما روایاتی وجود دارد که این قسمت از آیه را پیرامون زکات دانسته‌اند[2] و بسیاری از مفسران و علمای شیعه[3] و اهل سنت[4] نیز ارتباط این آیه با زکات را تایید کرده‌اند. البته روایتی از اهل سنت وجود دارد که ناظر بدان است که معاویه این قسمت از آیه را نیز در مورد اهل کتاب دانسته است.[5] در نگاهی دیگر و با توجه به یکی از بطون آیه فوق، روایتی وجود دارد که مرتبط با دوران ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد: «به شیعیان ما اختیار داده شد، از آنچه در نزد خود دارند، در راه درست، انفاق کنند. و زمانی که قائم ما قیام کند، بر هر شخصی که دارای گنج باشد؛ گنجش حرام می‌شود تا این‌که آن‌را به پیش امام زمان ببرد و او را کمک کند».[6] در معنای این روایت، احتمالاتی وجود دارد:
1- همان‌گونه که از ظاهر این روایت به دست می‌آید، این روایت در مورد گنج‌هایی است که بدان‌ها خمس تعلق می‌گیرد. بر این اساس، ‌تنها خمس آن گنج که حق اهل بیت(علیهم السلام)و امام زمان(علیه السلام) است، باید به ایشان پرداخت گردد.[7] 2- شیخ طوسی در ذیل این روایت می‌گوید: همه زمین‌هایی را که صاحبانش مسلمان‌اند می‌توانیم مورد خرید و فروش و یا مانند آن قرار دهیم و در زمان غیبت، می‌توانیم در زمین‌های خراج، انفال، و زمین‌هایی که صاحبانش، آن‌جا را ترک کرده‌اند نیز تصرف کنیم تا زمانی که امام ظهور کند و نظر خود را در مورد آن زمین‌ها ابراز دارد.[8] علاوه بر این؛ برخی از فقهای شیعه نیز این روایت را با روایت دیگری که در مورد زمین‌ها در زمان غیبت و ظهور می‌باشد و این‌که در زمان ظهور، اجرت (طَسْق) آن به امام داده شود،[9] تفسیر کرده‌اند.[10] بر اساس آنچه بیان شد؛ ‌این روایت در مورد زمین‌ها و محصولات آن است و احتمالاً مقدار محدود و در عین حال مشخصی از محصولات را باید در زمان ظهور به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخت کنند.

[1]. توبه، 34.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 5، ص 40، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من امور رسول الله و سننه و ایامه (صحیح بخاری)، محقق، محمد زهیر بن ناصر الناصر، شرح، تعلیق، دیب البغا، مصطفى، ج 2، ص 106، بیروت، دار طوق النجاه، چاپ اول، 1422ق.
[3]. سید مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص 209، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1415ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 5، ص 210، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
[4]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 83، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412ق؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 8، ص 125، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[5]. نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبرى، محقق، شلبی، حسن عبد المنعم، اشراف، شعیب الارناؤوط، ج 10، ص 114، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، 1421ق.
[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 87، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، 1380ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 144، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. حسینی میلانی، سید محمد هادی، محاضرات فی فقه الامامیه(کتاب البیع)، محقق، مصحح، حسینی میلانی، فاضل، ج 4، ص 238، ‌مشهد، مؤسسه چاپ و نشر دانشگاه فردوسی، چاپ اول، 1395ق.
[8]. تهذیب الاحکام، ج ‏4، ص 144.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 408، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج 3، ص 352، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، زبده المقال فی خمس الرسول و الآل، تقریر، حسینی قزوینی، سید عباس، ص 108، قم، چاپخانه علمیه، چاپ اول، 1380ق.

بازدیدها: 110

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *