یکی از صفات رذیله، لجاجت در برابر حق است که در قرآن و روایات از آن نهی شده است. تعدادی از آیات قرآن، مشرکان را به سبب لجاجت در کفر و شرک خود، مذمت و توبیخ میکند:
«و من هر زمان آنها را دعوت کردم که [ایمان بیاورند و] تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند».
«پیوسته آیات خدا را میشنود که بر او تلاوت میشود، امّا از روى تکبّر اصرار بر مخالفت دارد؛ گویى اصلاً آنرا هیچ نشنیده است؛ چنین کسى را به عذابى دردناک بشارت ده».
امام صادق(علیه السلام) نیز در روایتی، شش خصلت را برمیشمرد که در مؤمنان وجود ندارد: «سختگیرى، کارشکنى، لجاجت، دروغگویى، حسدورزى و ستمکارى».
در مقابل؛ آیاتی وجود دارد که عدم اصرار و لجاجت بر خطا و گناه را از صفات مؤمنان برشمرده است: «و آنها که چون ناروایى کردند یا به خویشتن ستم کردند، خدا را یاد کنند و از گناهان خویش آمرزش طلبند – و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد – و بر آنچه کردهاند، دانسته اصرار نورزند. پاداش آنها آمرزش پروردگارشان است با بهشتها که در آن جویها روان است که جاودانه در آن باشند. و چه نیک است پاداش نیکوکاران».
پیرامون مذمّت لجاجت و اصرارهای نابجا، روایات بسیاری نیز وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «ای على! از لجاجت بگریز که آغازش نادانى و پایانش ندامت است».
امام علی(علیه السلام) نیز در موارد بسیاری لجاجت را مورد نکوهش قرار دادند:
«لجبازى، بلایى است که آدمى را ناگزیر به کشیدن بار گناهان سازد».
«لجوج، رأیى [درست] ندارد»
«ستیز، تدبیر را باطل کند».
«اصرار، خصلت هالکان و تبهکاران است».
«لجاجت، تدبیر را تباه میسازد»
«دستآورد لجاجت، تباهى است».
امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «لجاجت، همواره همراه با جهالت است».
در روایتی میخوانیم: حضرت موسی(علیه السلام) زمانی که از حضرت خضر(علیه السلام) جدا میشد، از او خواست تا نصیحتش کند. خضر به او گفت: «از لجاجت بپرهیز».
«پیوسته آیات خدا را میشنود که بر او تلاوت میشود، امّا از روى تکبّر اصرار بر مخالفت دارد؛ گویى اصلاً آنرا هیچ نشنیده است؛ چنین کسى را به عذابى دردناک بشارت ده».
امام صادق(علیه السلام) نیز در روایتی، شش خصلت را برمیشمرد که در مؤمنان وجود ندارد: «سختگیرى، کارشکنى، لجاجت، دروغگویى، حسدورزى و ستمکارى».
در مقابل؛ آیاتی وجود دارد که عدم اصرار و لجاجت بر خطا و گناه را از صفات مؤمنان برشمرده است: «و آنها که چون ناروایى کردند یا به خویشتن ستم کردند، خدا را یاد کنند و از گناهان خویش آمرزش طلبند – و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد – و بر آنچه کردهاند، دانسته اصرار نورزند. پاداش آنها آمرزش پروردگارشان است با بهشتها که در آن جویها روان است که جاودانه در آن باشند. و چه نیک است پاداش نیکوکاران».
پیرامون مذمّت لجاجت و اصرارهای نابجا، روایات بسیاری نیز وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «ای على! از لجاجت بگریز که آغازش نادانى و پایانش ندامت است».
امام علی(علیه السلام) نیز در موارد بسیاری لجاجت را مورد نکوهش قرار دادند:
«لجبازى، بلایى است که آدمى را ناگزیر به کشیدن بار گناهان سازد».
«لجوج، رأیى [درست] ندارد»
«ستیز، تدبیر را باطل کند».
«اصرار، خصلت هالکان و تبهکاران است».
«لجاجت، تدبیر را تباه میسازد»
«دستآورد لجاجت، تباهى است».
امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «لجاجت، همواره همراه با جهالت است».
در روایتی میخوانیم: حضرت موسی(علیه السلام) زمانی که از حضرت خضر(علیه السلام) جدا میشد، از او خواست تا نصیحتش کند. خضر به او گفت: «از لجاجت بپرهیز».
منبع : وارث
بازدیدها: 187