هوایشان را داری؟/زندگی با آیه ها(15)

خانه / اختصاصی هیأت / هوایشان را داری؟/زندگی با آیه ها(15)

هوایشان را داری؟

مثلا یک پیمانه به برنج شام امشبت اضافه کن و بی بهانه بفرستش دم خانه عموجان، مثلا بی سر و صدا مدارک مامان جون را بردار. و بدون اینکه به خودش بگویی آن کار اداری پرزحمتش را انجام بده.

مثلا صبح جمعه، توی غلغله نانوایی، یک بربری اضافه هم برای همسایه ات بخر تا لذت صبحانه روز تعطیل را از دست ندهد.

دهه شصتی ها احتمالا بهتر یادشان است. آن قدیم ترها اسم این جور کارها «مهربانی» نبود وظیفه بود عمو و دایی و عمه و خاله به گردن آدم حق داشتند. درست مثل همکلاسی و هم شهری با آن مراقبتها و محبت کردنها دنیا جای بهتری برای زندگی بود. نبود؟

حقوقی که فراموش شده

در یک شب سرد زمستانی، کودکی را تصور کنید که با لباسهای کهنه کنار خیابانی پر زرق و برق ایستاده است. و با حسرت به ویترین مغازه ای نگاه می کند. مردی از مغازه بیرون می آید.

دستش پر از بسته های خرید، و بدون کوچکترین توجهی از کنار کودک میگذرد. صحنه ای که قلب انسان را می فشارد حال اگر این کودک به جای حسرت، از حمایت اطرافیانش بهره مند بود. آیا جامعه ای پر از آرامش و همدلی ساخته نمیشد؟

خداوند در آیه ی کریمه ی وَءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ، وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِرْ تَبْذِيرًا.

ما را به رعایت حقوق خویشاوندان فقرا و درراه ماندگان سفارش کرده است. تصور کنید هنگامی که برای ازدواج جوانی از فامیل یا برای تهیه جهیزیه ی نو عروسی قدمی برمی داریم. چه تأثیری بر دلها میگذاریم. و چه پایه های محکمی برای همبستگی خانوادگی میسازیم؟

آیه به ما میگوید نه تنها قوم و خویش حقی به گردن ما دارند. بلکه نیازمندان و درراه ماندگان نیز حقی برگردن ما دارند. و توجه به این حقوق پایداری عدالت اجتماعی را تضمین میکند.

اگر در جامعه ای افراد خود را نسبت به یکدیگر بی مسئولیت بدانند. شکاف طبقاتی افزایش یافته و تفرقه جای همدلی را می گیرد.

اما اگر هر فردسهمی از درآمد خود را برای رفع نیاز محرومان کنار بگذارد. جامعه ای شکل می گیرد که در آن هیچ کس محتاج نخواهد ماند.

در ادامه ی این آیه خداوند از اسراف و تبذیر نهی میکند. خرج های بیهوده مثل تجمل گرایی در خریدها یا برگزاری مراسم پرهزینه میتواند منابعی را هدر دهد. که میتوانست زندگی افراد زیادی را متحول کند.

در روایت دارد که کسی میوه ای را خورد و نیمی از میوه ماند آن را دور انداخت. امام به او نهیب زد که اسراف کردی. چرا انداختی؟ در روایات ما هست که از دانه ی خرما استفاده کنید. تا این حد خرده های نان را استفاده کنید.

آن وقت در هتل ها میهمانی بگیرند. و به یک عده ای میهمانی بدهند. بعد هرچه که غذا ماند، به بهانه ی اینکه بهداشتی نیست. توی سطل آشغال بریزند. این مناسب یک جامعه ی اسلامی است؟ اینجوری میشود به عدالت رسید؟ باید خودمان را اصلاح کنیم

تصور کنید در جامعه ای زندگی میکنیم که افراد حقوق خویشاوندان و نیازمندان را ادا کرده و از اسراف دوری میکنند.

در چنین جامعه ای دیگر کودکی با حسرت کنار خیابان نمی ایستد. و همه با امید و آرامش آینده ای روشن را می بینند. این آیه دعوتی است به مهربانی و مسئولیت پذیری. بیایید این مسئولیت الهی را جدی بگیریم و دنیایی زیباتر بسازیم.

برای عمل به این آیه در زندگی میتوانیم

کمک به خویشاوندان یا نیازمندان را حق آنان بدانیم نه
لطف خودمان.

به جای خریدهای غیرضروری یا مصرف گرایی بخشی از هزینه هایمان را برای کمک به افراد نیازمند صرف کنیم.

وقتی سفر می رویم همیشه آماده ی کمک به کسانی باشیم که ممکن است در راه دچار مشکل شده باشند.

 

 

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *