وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی حکایت می کرد. برای آشنایی بیشتر با خصایص ایشان و به مناسبت رحلت پیامبر اسلام به سراغ چند نفر از متخصصان و کارشناسان مذهبی رفتیم و با آنها در خصوص ویژگی های مختلف ایشان گفت وگو کردیم؛
شب زنده داری و عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
بنابر روایت نقل شده از برخی همسران پیامبر، آن حضرت اول شب را برای خواب و استراحت خود برمی گزید و بعد از مقداری استراحت برمی خاست و به تهجّد مشغول می شد. این رفتار، به ویژه با توجه به وجوب تهجد و شب زنده داری بر آن حضرت، بیشتر قابل فهم و تحلیل خواهد بود؛ چراکه توفیق تهجد در نیمه و انتهای شب در صورتی فراهم می آید که اوایل شب برای استراحت انتخاب شود. بنابر آنچه از قرآن کریم و روایات قابل استنباط است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مقدار اندکی در شب استراحت کرده و بخش بیشتر شب را به عبادت و تهجد مشغول بود. اصولا خواب اندک، و پرهیز از پرخوابی جزء تعالیم اسلامی است. برای مثال، در روایتی از امام کاظم علیه لسلام آمده که خداوند، فرد پرخواب و بی کار را دوست ندارد. بنابر آیات اولیه سوره مزمل، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مکلف به بیداری در بخش عمده ای از شب بود: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلا نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلا أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا» (مزمّل/ ۱ـ۴) ای جامه به خویشتن فرو پیچیده، به پا خیز شب را مگر اندکی، نیمی از شب یا اندکی از آن را بکاه، یا بر آن(نصف) بیفزای، و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
از آیه آخر همین سوره نیز چنین برمیآید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جمعی از مؤمنان خاص، بر اساس این دستورالعمل، بخش زیادی از شب را به تهجّد و عبادت برمی خاستند: «إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَی مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ…» (مزمّل/۲۰) در حقیقت، پروردگارت می داند که تو و گروهی از کسانی که با تواند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آنرا به نمازبرمی خیزند و خداست که شب و روز را اندازه گیری میکند… البته بنا بر بعضی روایات، پس از نزول این سوره، به مدت یک سال (یا ۱۰ سال)، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و برخی از مؤمنان، گاه تمام شب را بیدار میماندند تا به طور کامل به دستور الهی در ابتدای سوره مزمل عمل کرده باشند، به گونه ای که به خاطر ایستادنهای طولانی در شب، پاهای آنان ورم کرد. از این رو، آخرین آیه این سوره نازل شد و به گونهای، تخفیف در این تکلیف را صادر فرمود: قیام و عبادت در شب به قدر طاقت و میسور آن حضرت و مؤمنان نزدیک به ایشان. با توجه به آنچه از آیات آخر سوره مزمل برمیآید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم موظف بوده در حد میسور و توان، شبها را به تهجد و قرائت قرآن مشغول باشد و همین امر نیز موجب تقلیل خواب و استراحت آن حضرت بود.
پیامبر اعظمصلی الله علیه و آله و سلم در خواب و استراحت خویش ـ که نزد بسیاری از انسانها یک حرکت عادی روزمره است ـ دارای برنامه و نظم خاصی بوده است. نکته شایان توجه آنکه همچون دیگر بخشهای زندگی آن حضرت، روح توحید و خدامحوری و خداگرایی بر این بخش از حیات طبیعی آن حضرت نیز حاکم بوده است. با توجه به ضعف ما مسلمانان در شناخت سیره معصومان علیهم لسلام پژوهشهایی از این دست برای شیفتگان مسیر کمال همچنان ضروری به نظر میرسد.
عبادت، فرع و مترتب بر معرفت است از همین روی، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم تحت تربیت الهی مسیر کسب معرفت را چنان طی کرد که آماده پذیرش رسالت عظیم الهی شد. درجات بالای معرفتی آن حضرت، حالتی قرین با ذکر و احساس حضور دایم در پیشگاه حق به او بخشیده بود. این حالت به صورت خشوع و خداترسی و خوف حقیقی از سخط الهی در عبادات آن حضرت متجلی میشد. جلوههای عبادت در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم در نماز و ذکر، تهجد و نوافل، روزه، اعتکاف و حج رخ نموده است. نماز ایشان، که آن را نور چشم خود میخواند، همراه بود با اوج توجه و حضور دل. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بر تهجد و نوافل نیز اهتمام خاصی داشتند. همچنین عبادات سنگین و طولانی همراه با فراهمسازی لوازم و مقدمات آن از قبل و نیز آداب خاصی چون تقسیم نماز بر ساعات شب، بیداری پس از ثلث یا نصف شب و قرائت قرآن و مناجات در گزارشهای مربوط به سیره عبادی آن حضرت به چشم میخورد.
سیره عبادی پیامبر عظیمالشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از مهمترین محورهای مطرح در سیره نبوی صلی الله علیه و آله و سلم است؛ چرا که میتوان عبادت و عرفان را غایت حرکت انسان به ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سیر معنوی دانست. اهمیت بعد عرفان و عبادت، مربوط به ارتباط این دو امر با هدف نهایی و متعالی خلقت انسانهاست. به حکمِ گفته الهی در آیه نورانیِ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون» هدف از خلفت بخشِ تکلیفمدار هستی، یعنی انسان و جن، عبادت است و عبادت نیز بدون معرفت ارزشی ندارد و عبادتِ مورد نظر این آیه نیز عبادتی قرین و ملازم با معرفت است؛ بدین معنا که هر درجه از عبودیت، درجهای از معرفت را میطلبد و با هر عبادت عارفانه، درجهای برتر از معرفت به دست میآید. این روند رو به کمال و رشد تا بالاترین مراحل امکان معرفت ادامه مییابد و به این ترتیب، مفهوم سخن برخی مفسران که «لیعبدون» را در آیه یاد شده «لیعرفون» معنا کرده اند، روشن میشود. با آنچه ;که بیان شد روشن شد که معرفت و بصیرت از نظر رتبه مقدم بر عبادت و عبودیت است و عبادت بی معرفت و شناخت را ارجی نتوان نهاد؛ زیرا تا عبد شناختی هرچند اندک به آنچه میپرستد نیابد، عبادتش جز کاری لغو، بی مبنا، بی هدف یا تقلیدی صرف نیست و عابدانی که این چنیناند همواره در روایات ملامت شدهاند و درجه عبادتشان بر اساس درجه عقل و معرفتشان محک خورده است.
عبادت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم عبادتی بود همراه با بالاترین درجات معرفت به معبودِ هستی، گفت: این سیر معرفتی با زمینه های تربیت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم از دوران کودکیِ ایشان توسط برترین ملک الهی ادامه یافت و سرانجام با اتصال نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به منبع وحی الهی پس از رسالت به اوج رسید. پس از مرتبه معرفت، نوبت به ذکر و حضورِ دل می رسد و نیز توجه دایم به منبع عظیم هستی و با این توجه و حضورِ دل، اعضاء و جوارح نیز در مراتب بعدی همراه شده، عبادات جارحهای قرین عبادات جانحهای می گردند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم خود، معرفت را سرمایه اصلی خویش معرفی می فرمود و چنان که گذشت، خداوند متعال مسیری رو به کمال را برای فزونیِ معرفت آن حضرت ترسیم کرده بود. رخدادِ بعثت برای آن حضرت، همراه بود با پیدایش درجه والایی از معرفت در باب هستی؛ به گونهای که با کنار رفتن پردهها از مقابل دیدگان حقیقتبین آن حضرت، حقایق هستی برای روح متعالی ایشان منکشف و متجلی شد. بنابر روایتی از امام صادق علیه لسلام، هنگامی که از آن حضرت پرسیدند پیامبران چگونه به رسالت خویش پی میبرند؟ فرمود: «پرده از مقابل دیدگانشان کنار میرود» در روایتی دیگر نیز آن حضرت در پاسخ زراره که پرسید: چگونه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خوف نداشت که آنچه بر او نازل می شد، از نزغات و القائات شیطان باشد، فرمود: «خداوند هنگامی که بنده ای را به منزله رسول خویش بر میگزیند آن چنان آرامش و اطمینان درونی ای بر او نازل میکند که دریافتهایش از جانب خدا همچون چیزهایی است که به چشم میبیند.»
بازدیدها: 176