احمد بن اسحاق اشعری قمی
محدّثی عظیم الشّأن، عالمی بزرگوار و یکی از اصحاب، ثقه و کاملاً مورد اطمینان اهل بیت: بود و مانند بسیاری از اصحاب خاص ائمه: از شهر مقدس قم به خدمت آن بزرگواران شتافت.
احمد بن اسحاق طی عمر شریفش توانست خدمت امام جواد و هادی علیه السلام برسد و جزء اصحاب مخصوص امام عسکری علیه السلام قرار گیرد و پس از آن بزرگواران، به شرف زیارت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نایل گردد.
یکی دیگر از افتخارات احمد بن اسحاق این است که جزء سفرای سفارش شده حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد؛ زیرا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع شریفی ایشان را مورد تایید و عنایت قرار داده اند. به همین سبب، در کتاب «ربیع الشیعه»،احمد بن اسحاق از وکلا و سفرا و ابواب معروف حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفی شده است؛ چنان که بعضی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمی ها و امام و از جمله اصحاب خاص آن حضرت یاد کرده اند. اما دانشمندان دیگر، او را وکیل و نماینده امام دانسته اند.از روایتی در بحارالأنوار استفاده می شود که او نماینده امام در موقوفات قم بوده است.
محمد بن جریر طبری می نویسد: احمد بن اسحاق قمی اشعری، استاد شیخ صدوق، نماینده امام عسکری علیه السلام بود. بعد از شهادت آن حضرت، وکالت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به عهده گرفت. از طرف حضرت نامه هایی خطاب به او صادر می شد و او وجوه و حقوق مالی قم و اطراف آن را گردآوری می کرد و به امام می رساند.احمد بن اسحاق ۱۶۰ کیسه طلا و نقره را که از شیعیان قم گرفته بود، به امام تسلیم کرد.
سعد بن عبدالله در روایتی می گوید: زمانی همراه احمد بن اسحاق، در «سرّ من رأی» خدمت امام عسکری علیه السلام مشرف شدیم. هنگام خداحافظی، احمد از امام عسکری علیه السلام پارچه ای درخواست کرد تا برای کفنش از آن استفاده کند. پس از آن، حضرت سیزده درهم به او داد و فرمود: این پول را خرج مکن، مگر برای مخارج شخصی خودت و هر چه بخواهی، به تو خواهد رسید.
سعد بن عبدالله می گوید: پس از آنکه از نزد امام عسکری علیه السلام مراجعت کردیم و به سه فرسخی حلوان (که اکنون به پل ذهاب معروف است) رسیدیم، ناگهان حال احمد بن اسحاق دگرگون شد و به شدت تب نمود؛ به گونه ای که ما از سلامتی و زنده ماندن او قطع امید کردیم. هنگامی که به حلوان رسیدیم و در کاروان سرای آن مستقر شدیم، احمد گفت: امشب مرا تنها بگذارید و به اتاق های خود بروید و طبق خواسته احمد بن اسحاق، همه ما او را تنها گذاشتیم. هنگامی که صبح فرا رسید، به یاد احمد افتادم و سراسیمه از جای خود بلند شدم. ناگهان کافور خادم مخصوص امام حسن عسکری علیه السلام را دیدم که می گفت: « ». پس از آن نیز گفت: غسل و کفنِ یار و همراهِ شما احمد را انجام دادیم، پس بلند شوید و به دفن او مشغول شوید. همانا که او عزیزترین شماست به جهت قرب به خداوند، نزد آقای شما. پس از آن سخنان، ناگهان از چشم ما غایب گردید. معلوم شد که او به امر و طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به آنجا آمده بود تا آن شخص بزرگوار را با احترام و عزّت غسل و کفن کند.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 136