احکام وسواسی[189]
سؤال: نجاستی که در نماز عفو شده، چند چیز است؟
جواب: پنج چیز است:
1 – خون قروح و جروح، مادامی که منقطع نشود بالمره، چه جاری باشد دائما یا نه.
2 – خون کمتر از درهم به شرطی که خون نجس العین، مثل سگ، خوک و کافر نباشد و به شرطی که از خون های حیض، نفاس و استحاضه هم نباشد.
3 – نجاستی که ازاله آن مشقت شدید و عسر و حرج داشته باشد و از این قبیل است لباس نجس، که کندن آن باعث اذیت از سرما و نحو آن باشد.
[190]
4 – مربیه صبی (پرستار طفل شیرخوار)، مشروط بر این که لباس دیگر نداشته باشد و این لباس نجس را در شبانه روز، یک مرتبه طاهر نماید.
5 – نجاست هر لباسی که ساتر عورتین نباشد، هر چند در غیرمحلش باشد، مثل جوراب و عرقچین.(193)
سؤال: در روستاها، افرادی هستند از شیعه که معرفت در مسایل دینیه از فروع و اصول را ندارند و به هیچ وجه پرهیز هم نمی کنند، و کمال بی طهارتی دارند و از نجاست اجتناب نمی نمایند و فردی میان ایشان، به علم الیقین مطلع است که ایشان اجتناب از نجاست به نحوی که در شرع وارد شده ندارند، لیکن علی الظاهر، به رأی العین ندیده که استعمال نجاست کنند. آیا معاشرت با چنین افرادی، چه صورت دارد؟
جواب: معاشرت با عدم علم به نجاست، ضرر ندارد و حمل بر صحت نمایند و فحص و جستجو نکنند.(194)
سؤال: در بعضی از محله های اطراف شهرها فاضلاب منازل را به جوی های داخل کوچه ها رها می کنند. با توجه به این که در منازل، لباس های نجس شسته می شود، لطفا حکم مسأله را در طهارت و نجاست آن بیان فرمایید.
جواب: مادامی که یقین به نجاست فاضلاب نباشد، محکوم به طهارت است.
سؤال: کسی که در طهارت و نجاست چیزی شک دارد و اگر تحقیق کند، به
[191]
نجاست آن علم پیدا می کند، آیا تحقیق در این فرض واجب است یا نه؟
جواب: در مفروض سؤال، تحقیق لازم نیست و محکوم به طهارت است.
سؤال: یافتن فضله موش در خمیر و یا در نان، چه صورت دارد؟
جواب: از همان موضعی که با آن ملاقات کرده، اجتناب نمایند و بقیه محکوم به طهارت است.(195)
سؤال: کسی از محل غائط، رطوبتی شبیه به چرک می بیند و از آن محل، حس سوزش هم می کند، آیا این رطوبت پاک است یا نه؟
جواب: با شک در خروج غائط، محل محکوم به طهارت است.
سؤال: هنگامی که برف یا باران در کوچه های خاکی می بارد و سگ هم در آنجا رفت و آمد می کند، اگر به لباس بپاشد، چه صورت دارد. بعد از خشک شدن و تراشیدن، شستن لازم است یا نه؟
جواب: با احتمال طهارت، محکوم به طهارت است و تراشیدن و تطهیر لازم نیست.
سؤال: هر گاه فضله موش، در گندم دیده شود، جستجو در آن لازم است که شاید باز هم باشد و اگر جستجو نکرده، آن گندم را آرد کردند، آن آرد محکوم به طهارت است یا نه؟
جواب: با شک جستجو لازم نیست و آرد آن محکوم به طهارت است.(196)
[192]
سؤال: نظر حضرت عالی درباره وسواس این است که فرد وسواسی نباید به این حالت خود اعتنا کند. بول و خون برای فرد وسواسی نجس است یا خیر؟
جواب: وسواسی نباید به یقین خود اعتماد نماید، و حتّی اگر به خون بودن، یا بول بودن یقین پیدا کند، برایش پاک است؛ مگر آنکه دیگران بگویند که بول یا خون است.
سؤال: بنده مدت زیادی است که به مسائل مربوط به نجاست و طهارت خیلی اهمیت می دهم و همیشه دچار شک و تردید هستم، و در غسل و وضو زیاد شک می کنم، به صورتی که مشکلاتی را برایم به وجود آورده است. لطفاً بفرمایید چگونه می توانم بیماری وسواس خود را درمان کنم.
جواب: شما نباید به شک، بلکه به یقین خود به نجاست اعتنا کنید، و باید همه چیز و همه جا را پاک بدانید.
سؤال: متأسفانه به دلیل ابتلا به وسواس و دیدن اینکه مثلاً در فلان دستشویی عمومی در محلِ کار، در اطراف دستشویی و محلِ قرار گرفتن پاها، عین نجاست وجود داشته است، احساس می کنم که زمین آنجا و گاهی حتّی تمام آسفالت خیابانها، و همچنین زمین محلِ کار نجس شده است، مدتهاست که به همین دلیل نتوانسته ام روی زمین بنشینم، و یا اگر وسایلم بر روی زمین افتاده، قبل از آب کشیدن مورد استفاده قرار دهم، تکلیف چیست؟
جواب: همه چیز و همه جا برای شما پاک است، و مثل عامّه مردم عمل کنید تا ان شاءاللّه نجات پیدا کنید، و به وسوسه های شیطان اعتنا ننمایید، و بنا را بر این بگذارید
[193]
که می خواهم با لباس نجس و بدن نجس نماز بخوانم، تا شیطان شما را رها کند، تکلیف شما همین است.
سؤال: گفتار شخص وسواسی در خصوص پاک یا نجس بودن اشیا (خصوصاً در مورد نجس بودن) چه حکمی دارد؟
جواب: گفتار شخص وسواسی قابل اعتنا نیست، و نباید به آن ترتیب اثر داده شود.
سؤال: مدت نه سال است که به بیماری مهلک وسواس دچار شده ام و بارها نمازم به دلیل همین بیماری قضا شده است و برای غسل، آب فراوانی مصرف می کنم و گاهی به دلیل طول دادن غسل، نمازم قضا می شود. آیا بنده مصداق کثیرالشک هستم یا خیر؟ چگونه می توانم از این گرفتاری نجات پیدا کنم.
جواب: شما نباید به هیچ شکی اعتنا نمایید، و همیشه طرف درست بودن را بگیرید، و بلکه به یقین به بطلان عمل هم، اعتنا ننمایید. وظیفه شرعی شما همان اعتنا نکردن به شک و یقین است، به شیطان بگویید که می خواهم عملم باطل باشد، و می خواهم با همین عمل باطل به جهنّم بروم، تا شیطان از شما دور گردد.
سؤال: این جانب مدّتی است که به وسواس شدیدی دچار شده ام، به طوری که آرامش روحی خود را از دست داده ام و طوری شده ام که همه چیز اطرافم را نجس احساس می کنم و هر روز باید کلّی از وقتم را صرف پاک کردن بدن و لباسم کنم. حال بالفرض اگر من در پاک بودن لباسم شک داشتم و برای درمان وسواس خود توجّهی نکردم، اگر با آن لباس
[194]
نماز خواندم، چون سعادت اخروی انسان در خواندن نمازِ صحیح است و این برایم باعث نگرانی شدیدی شده است، آیا نماز من مورد قبول است یا خیر؟
جواب: به یقین بدانید نمازی که شما با روی گردانیدن از وسوسه های طهارت و نجاست بخوانید، مقبول و مورد رضای حق است، هر چند در واقع با بدن و لباس نجس نماز خوانده باشید؛ چون به تکلیف خود که عمل به ظاهر است، عمل کرده اید و بدانید حتّی عمل به احتیاط اگر از روی وسوسه و وسواس باشد، عمل گناه و موجب ضرر در دنیا و آخرت خواهد بود.
سؤال: این جانب در یکی از کارگاه های صنعتی مشغول کار هستم. بعضی از افراد به طهارت محلّ کار اهمّیت نمی دهند که باعث آلودگی قطعات و طبعا افراد می شود و وسایل ایاب و ذهاب، آلوده می گردد و مشکل خاصّی از نظر شرعی برای این جانب به وجود آورده است. نظر حضرت عالی در این زمینه چیست؟
جواب: هر کجا که عین نجاست در آن یافت شود، همان جا برای شما نجس است و جاهای دیگر مطلقا برای شما محکوم به طهارت است و به این احتمال ها اعتنا نکنید و خود را گرفتار وسوسه ننمایید که امر برای شما مشکل می شود و شیطان بر شما مسلّط خواهد شد.
سؤال: در موقع کندن جوش بدن که معمولاً توأم با کمی چرک و خون است، چنان که بعد از پاک کردن محلّ زخم، محلّ جوش را زیر شیر آب کر
[195]
آب بکشیم، مقدار آبی که در اثر شستن به اطراف ترشّح می کند، پاک است یا خیر؟ و آیا در موقع آب کشیدن بدن یا چیز نجس با آب کر همراه غُساله آن، ممکن است عین نجاست باشد یا نباشد، آیا اطراف محل که آب به آن ترشّح نموده، پاک است یا خیر؟
جواب: قطراتی که در هنگام شستن به وسیله آب های شیر که متّصل به کر است به هر کجا که برسد، پاک است؛ حتّی اگر به عین نجاست برسد و بعد هم به اطراف برسد نیز پاک است و قطع نظر از این که حکم قطرات، طهارت و پاکی است، سؤال های شما گویای یک نحو گرفتاری وسوسه است که باید هر چه زودتر خود را از آن نجات دهید و بر شیطان وسوسه با اعتنا ننمودن، مسلّط گردید.
سؤال: اگر بعد از ادرار کردن و بیرون آمدن از دستشویی احساس کنم که یک یا دو قطره ادرار از من خارج شده. آیا باید برای به جا آوردن نماز محل را تطهیر کنم و لباسم را عوض کنم؟
جواب: به شک و احساس اعتنا نکنید و تحقیق هم ننمایید و بنا را بر پاکی و طهارت بگذارید.
سؤال: این جانب بعد از وضو گرفتن، نماز خواندن و غسل، معمولاً این احساس را دارم که بادی از من خارج شده؟ و وضو، نماز یا غسل را باطل نموده است. لذا بعد از هر غسلی که نیاز به وضو ندارد، وضو می گیرم یا بعد از هر نمازی برای نماز بعدی وضو می گیرم. به نظرم این شک متمایل به یقین است. این احساس فقط در زمان انجام دادن فرایض به من دست می دهد. مستدعی است تعیین تکلیف فرمایید.
[196]
جواب: قطعا نباید به این گونه شک ها هر چند به مرحله علم هم برسد، اعتنا نمود و وظیفه شرعی خواندن نماز با همان غسل و وضو است. چون هم فتوا بر این است و هم این کار، وسواس و عمل شیطان است و به آن اعتنا نکنید. وسواس، موجب تضعیف اراده است و این عمل به کارهای دیگر شما به تدریج سرایت می کند و عدم اعتنا برای شما و دیگران، قطع نظر از لزوم شرعی، لزوم روانی هم دارد.
سؤال: پس از آن که احتیاج به رفتن به دستشویی پیدا می کنم، در مخرج غائط، احساس خیسی به من دست می دهد و نمی دانم خیسی از مخرج است یا اطراف آن. آیا بدن من و همین طور جایی که بر آن نشسته ام پاک است؟
جواب: اینها القائات شیطان است و به احساس خیس شدن نباید اعتنا نمود و جایی نجس نشده است و بدن و لباس شما اگر با رطوبت هم باشد، پاک است.
سؤال: برای رسیدن به آرامش روحی چه باید بکنیم؟ و برای این که دیگر دچار وسواس نشویم و از آن خلاص شویم، چه کاری باید انجام دهیم که در آخرت، به سعادت برسیم؟
جواب: برای رسیدن به آرامش، بهترین راه، یاد خدا و ذکر او و توکل بر اوست که رحمان و رحیم و ودود و حبیب و حافظ و لطیف و کریم است و تخلّف و معصیت و وسواسی گری در برابر او و احکامش که بر مبنای آسانی و گذشت و جمال و جلال انسان و زندگی باشد، شرم آور
[197]
است. پیامبران و ائمه علیهم السلام و علمای بزرگ، همه معصیت و وسواس را امری زشت دانسته اند و از آن بیزار بوده اند.(197)
منبع: 193. عروه رحلی، ص 35.194. رساله نجاة المؤمنین، ص 51.195. المسائل المستحدثه آیت اللّه مدنی تبریزی، ص 41 و 46.196. مجمع المسائل مرحوم آیت اللّه گلپایگانی، ج 1، ص 46.197. از ص 192 الی 197، مجمع المسائل آیة اللّه صانعی، ج1، ص51 و ج2، ص 45.
بازدیدها: 1029