با کدامین نگاه
دکتر یدالله جوانی
مقدمه
برنامه هستهای ایران و مذاکرات مرتبط با آن، یکی از مهمترین مسایل کشور طی یک دهه گذشته و به ویژه در یک سال اخیر بوده است. مذاکرات هستهای در دولت یازدهم به عنوان اولویت اول دستگاه دیپلماسی کشور، بخش عمدهای از توان وزارت امور خارجه را به خود اختصاص داده و بر همین اساس، این موضوع از اولویت های دولت نیز محسوب میشود. این نگاه در دولت جدید، از آنجا شکل گرفت که تصور میشد با مذاکره مستقیم با آمریکاییها، بن بست مذاکرات ده ساله شکسته شده، فشارهای ناشی از تحریمها بر اقتصاد ایران کاهش یافته، و از این رهگذر برای کشور و مردم گشایش اقتصادی حاصل میشود صاحبان این دیدگاه که دولت یازدهم را در اختیار دارند، با چنین نگاهی وارد مذاکره با گروه 1+5 شدند و در 100 روز اول عمر دولت، بین ایران و گروه 1+5 ، توافق ژنو حاصل شد. بر اساس توافق ژنو با عنوان «برنامه اقدام مشترک» طرفین مجموعهای از تعهدات را پذیرفته و قرار بر این شد که ظرف شش ماه به توافق نهایی و جامع برسند. با توجه به تبلیغات بر روی وضعیت مطلوب و شرایط ایدهآل پس از توافق برای کشور در راستای ایجاد گشایش اقتصادی و تامین رفاه عمومی، اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر مذاکرات قرار گرفته و یک حالت امید و چشم انتظاری بین مردم و به ویژه فعالان اقتصادی، نسبت به مذاکرات پدید آمد با گذشت شش ماه و نرسیدن طرفین به توافق نهایی، مذاکرات به مدت چهار ماه دیگر تمدید گردید و در نهایت این مذاکرات به دلیل اختلافات اساسی میان ایران و گروه 1+5 و خصوصاً آمریکاییها، در سوم آذر سال جاری، به مدت هفت ماه دیگر، تمدید شد. اکنون سوال اصلی این است که با توجه به سابقه مذاکرات در دولتهای پیشین و مختصات مذاکرات طی چندین دور در دولت یازدهم، نسبت به این مذاکرات چه نگاه ودیدگاهی را باید داشت؟ با کدامین رویکرد به مذاکرات میتوان منافع ملی و امنیت کشور را تامین نمود؟ آیا باید همین نگاه یکسال و چند ماه گذشته در کشور نسبت به مذاکرات تداوم یابد، یا آنکه باید نگاه دیگری را حاکم ساخت ودولتمردان بر اساس نگاه جدید مذاکرات را دنبال کنند؟ این نوشتار نگاه جدیدی را توصیه مینماید که شرح آن در پی میآید.
مختصات نگاه جدید به مذاکرات هستهای
1- در نگاه جدید هدف اصلی از مذاکره، شفاف سازی برنامه هستهای ایران مبنی بر داشتن ماهیت صلح آمیز برای افکار عمومی در جهان و دولتهای مستقل است. در این نگاه، تلاش برای متقاعد ساختن کشورهایی چون آمریکا، فایدهای در بر نخواهد داشت، چرا که آمریکاییها با اهداف دیگری وارد مذاکرات شدهاند.
2- در نگاه جدید، اصل رسیدن به یک توافق خوب در راستای تامین حقوق ملت ایران است. در نگاه جدید ، هر نوع توافق بهتر از عدم توافق ارزیابی نمی شود . بنابراین بر اساس این نگاه، خطوط قرمز ایران در مذاکرات که از سوی مقام معظم رهبری ترسیم شده، نباید مخدوش گردد.
3- در نگاه جدید حل مشکلات اقتصادی کشور، نه تنها به مذاکرات گره زده نمی شود بلکه با نگاهی واقع بینانه، برای عبور از مشکلات کنونی، حتی با فرض تشدید تحریمهای غرب باید برنامهریزی کرد. در این نگاه با جدی گرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی، رویکرد اصلی خنثی سازی و بی اثر کردن تحریمهای غرب خواهد بود، نه بر طرف کردن این تحریمها، چرا که غرب تمایلی برای برداشتن کامل این تحریمها از خود نشان نمیدهد.
4- در نگاه جدید، توافق ژنو، یک توافق موقت است و تمدید آن باید تا زمانی باشد که منافع و حقوق ملت ایران را، با برآوردی صحیح و واقع بینانه تامین کند.
5- در نگاه جدید، مذاکرات هستهای، اولویت اول کشور و دولت نخواهد بود. مذاکرات منطق خودش را دارد و باید بر اساس منطق خودش دنبال گردد در این نگاه هرگز مسایل دیگر کشور اعم از داخلی و خارجی، به مذاکرات و سرنوشت مذاکرات گره زده نمیشود. در این نگاه استحکام ساخت درونی قدرت جمهوری اسلامی اولویت اول است، ایران کشوری با ظرفیتهای متنوع و بسیار بالا میباشد و دولت به همراه ملت با تمرکز بر این ظرفیت های درونی میتوانند به سرعت قدرت جمهوری اسلامی را در حوزه های گوناگون بالا ببرند.
استدلالهایی برای درستی نگاه جدید
در مقدمه آمد که نگاه موجود در دولت یازدهم به مذاکرات ، یک نگاه کاملا خوش بینانه و امیدوارانه برای حل مشکلات اقتصادی کشور از طریق رسیدن به یک توافق نهایی با گروه 1+5 است. در نگاه جدید پیشنهادی، ضمن تاکید بر ضرورت تداوم مذاکرات بر اساس سیاست نظام، چشم امید از مذاکرات به عنوان حلال مشکلات کشور برداشته میشود در این نگاه مذاکرات از اولویت اول بودن برای حل مسایل دیگر خارج شده و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، اولویت اول دولت و کشور میشود برای اثبات درستی این نگاه، دلایل گوناگونی را میتوان ارائه کرد. دلایلی که، نقطه تمرکزش بر خوشبین نبودن به مذاکرات است. در واقع، دلیل اصلی همان است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در آغاز مذاکرات دولت جدید با گروه 1+5 فرمودند من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم عدم خوشبینی نسبت به مذاکرات که جوهرة نگاه جدید را تشکیل میدهد، با دو دسته استدلال مستحکم می گردد. استدلالهایی که مرتبط با سیاستها و اهداف غرب نسبت به مذاکرات است، و استدلالهایی که با سیاستها و اهداف نظام جمهوری اسلامی در مذاکرات مرتبط می باشد.
الف) سیاستها و اهداف غرب در مذاکرات
1- اساس سیاست غربیها در مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی، استفاده از راهبرد «فشار- مذاکره» برای تحمیل خواست و اراده خود به ایران است، بر اساس این سیاست مهمترین خواست غرب، فرو ریختن سیاست مقاومت ایران در برابر غرب است، غرب میخواهد از طریق مذاکرات، اراده مقاومت، ایستادگی و روحیه مبارزه و نه گفتن ملت ایران به غرب و نظام سلطه را در هم بشکند.
2- هدف راهبردی غرب در مذاکرات، جلوگیری از دست یابی ایران به سطح هستهای نیست؛ چرا که اساساً جمهوری اسلامی نه تنها به دنبال این نوع سلاحها نبوده و نیست؛ بلکه استفاده از سلاحهای هستهای را طبق فتوای مقام معظم رهبری حرام اعلام کرده است. بنابراین هدف اصلی و راهبردی غرب، در این مذاکرات اولا تحمیل اراده خود به ملت ایران، و ثانیا با بهانه قرار دادن برنامه هستهای و وضع تحریمها، میخواهد جلو پیشرفتهای ایران را بگیرد.
3- با توجه به اینکه برنامه هستهای ایران، صرفاً یک بهانه برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران است، بر فرض انعطاف ایران در موضوع هستهای و حتی عقب نشینی از خطوط قرمز و متوقف نمودن تمامی فعالیتهای هسته ای، غربیها چارچوب و اساس تحریمهای وضع شده علیه کشورمان را به بهانههای دیگری چون برنامه موشکی ایران، ابعاد نظامی فعالیتهای هستهای، مسایل مرتبط با حقوق بشر و موضوع تروریسم و مسایل منطقهای حفظ خواهد کرد و رفع تحریم ها را به حل و فصل همه این مسایل بر اساس خواست غرب موکول مینمایند!
4- غربی ها و خصوصاً آمریکاییها، توافق موقت ژنو را یک توافق خوب برای خود ارزیابی کرده و در مذاکرات به دنبال یک توافق خوبتر هستند آمریکاییها بارها اعلام کردهاند که، عدم توافق با ایران ، بر ایشان بهتر از یک توافق بد است از اظهار نظرهای مقامات آمریکایی و بعضاً اروپایی، این طور برداشت میشود که توافق خوب مورد نظر آنان، فقط و فقط با عدول ایران از خطوط قرمزش حاصل خواهد شد.
5- غرب و خصوصاً آمریکا، با این هدف پیشنهاد تمدید هفت ماهه مذاکرات را دادهاند که، بتواند در این دوره هفت ماهه با تشدید فشارها بر ایران، مسئولین جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده و آنان را وادار به دادن امتیازات بیشتر پای میز مذاکره نمایند. این امتیازات در واقع، همان عقب نشینی از خطوط قرمزی است که تامین کننده منافع و حقوق ملت ایران میباشد.
6- سیاست غربیها و خصوصاً آمریکاییها در مذاکرات و تمدید پی در پی آن دو قطبی سازی جامعه ایران از طریق صف بندیهای موافق و مخالف مذاکره، موافق و مخالف توافق هستهای و در نهایت موافق و مخالف برنامه هستهای کشور است. صحبتهای اخیر افرادی چون زیبا کلام و احمد شیرزاد مبنی بر اینکه برنامه هستهای ایران خسارتهایش بیش از منافع و فوایدش میباشد را در این راستا باید ارزیابی کرد غرب به دنبال آن است که عواملش را در ایران فعال ساخته، تا بتوانند فعالیتهای هستهای کشور را از اساس زیر سوال ببرند. غربیها به چنین دو قطبی سازی در جامعه ایران چشم دوخته و حتی این دو قطبی شدن را در آستانه انتخابات سال 94 ایران برای خود سفید ارزیابی میکند .
ب) سیاستها و اهداف ایران در مذاکرات
1- اساس سیاست جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات، شفاف سازی از ماهیت صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران است؛ و این مذاکرات را در راستای تامین حقوق هستهای ملت ارزیابی نموده و از موضع اقتدار و عزت در مذاکرات وارد شده است.
2- سابقه مواضع جمهوری اسلامی طی یک دهه اخیر، نشان میدهد جمهوری اسلامی دانش و فناوری صلح آمیز هستهای را، حق مسلم ملت ایران دانسته این دانش و فناوری را برای پیشرفت کشور ضروری و هرگز بر روی آن معامله نخواهد کرد.
3- جمهوری اسلامی رفتن به سمت مذاکره با گروه 1+5 در موضوع هستهای را، نه به خاطر فشار تحریمها، بلکه به خاطر استدلال و منطقی که دارد، در پیش گرفته و همراه ساختن ملتها و دولتهای مستقل در جهان با خود را از دستاوردهای این مذاکرات میداند.
4- هدف راهبردی جمهوری اسلامی از مذاکرات، جلب اعتماد کشورهایی چون آمریکا نیست، چرا که اساسا آمریکاییها نه قابل اعتماد هستند، و نه به دنبال آن میباشند که نسبت به ماهیت صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران اطمینان خاطر پیدا کنند. آنان مسایل هستهای را همانند موضوع حقوق بشر و تروریسم بهانه فشار بر جمهوری اسلامی قرار دادهاند. مشکل اصلی آمریکاییها، هویت مستقل ملت ایران است، هویت مستقل بر گرفته از دین اسلام است که اکنون به عنوان یک مانع اساسی بر سر راه زیاده خواهیهای آمریکا ایستادگی میکند.
5- جمهوری اسلامی، مذاکرات را صرفاً در موضوع هستهای خلاصه میکند. و هر نوع اقدام اعتماد سازی را با هدف رفع تحریمها انجام میدهد، بدیهی است که اگر نتیجه این اقدامات رفع تحریمها نباشد، اقدامات اعتماد ساز ایران نیز همیشگی و برای یک دوره طولانی نخواهد بود.
چنانچه با دقت در دو دسته سیاستها و اهداف کاملاً متفاوت ایران و غرب بنگریم، آن گاه به این نتیجه میرسیم که نباید به نتیجه و این مذاکرات خیلی خوشبین بود و بر اساس این خوشبینی، به انتظار نشست تا از رهگذر رسیدن به یک توافق جامع و کامل با غرب و برداشتن تحریمها، مشکلات کشور را حل کرد. آمریکاییها در مذاکرات مسقط نشان دادند که هرگز به دنبال پذیرش حقوق هستهای ایران در چارچوب NPT از یک طرف و برداشتن تحریمها از طرف دیگر نیستند حال که اینگونه است عقل و تدبیر اقتضاء میکند تا نگاه به مذاکرات را تغییر دهیم.
راهبردهایی برای نهادینه سازی نگاه جدید به مذاکرات
به طور قطع طرف مقابل ملت ایران برای دوره تمدید شده مذاکرات، مجموعهای از اقدامات را تدارک دیده، تا بتواند بر محاسبات مردم و به ویژه مسئولان ایرانی اثر بگذارد.کاهش قیمت نفت با همکاری عربستان و چند کشور غربی، یکی از اقدامات اساسی آنان برای بیشتر تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران است.
در چنین شرایطی معطوف به شرایط داخلی، منطقهای و بین المللی از یک طرف و راهبردها و سیاستهای غربیها از طرف دیگر مجموعهای از اقدامات راهبردی را باید در دستور کار قرار داد راهبردهای پیشنهادی زیر میتواند در این راستا، تامین کننده حقوق ملت ایران از طریق نهادینه سازی نگاه جدید به مذاکرات باشد:
1- کاهش و قطع امید نسبت به مذاکرات به عنوان راه حل اصلی برای گره گشایی از اقتصاد کشور.
2- تقویت وحدت و همدلی میان تمامی جریانهای سیاسی و آحاد مردم در موضوع هستهای و جلوگیری از دو قطبی شدن جامعه
3- گفتمان سازی برای مطالبه گری عمومی از مسئولان و به ویژه دولتمردان برای جدی گرفتن و پیاده سازی کامل سیاستهای اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه حل برای عبور از مشکلات اقتصادی کشور
4- تبیین هر چه بیشتر نقش دانش و فناوریهای هستهای در پیشرفت کشور و فواید آن در حوزههای مختلف برای مردم و ضرورت ایستادگی برای حفظ دستاوردهای هستهای کشور.
5- تقویت روابط با کشورهای آسیایی و شرقی که تاحدودی سیاستهای مستقلی را از غرب درقبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفتهاند، غرب نباید تصور کند جمهوری اسلامی برای حل مشکلات خود چارهای جز کنار آمدن با کشورهای اروپایی و آمریکا را ندارد.
6- تبیین هر چه بیشتر سیاستها و اهداف غرب در مذاکرات برای مردم.
7- تبیین منطق ایران در مذاکرات برای مردم
برای پیاده سازی راهبردهای پیشنهادی، رسانهها و شخصیتهای صاحب قلم و تریبون، نقش برجسته ای را داشته و در این عرصه باید پیشگام باشند. به طور قطع با تغییر نگاه به مذاکرات، از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد و از طرف دیگر با ایستادگی عزتمندانه و قدرتمندانه در برابر زیاده خواهی های غرب حقوق هستهای تامین می گردد.
بازدیدها: 2