اختصاصی هیأت | وظیفه دولت در پاسداری از فرهنگ دینی

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / اختصاصی هیأت | وظیفه دولت در پاسداری از فرهنگ دینی

بررسی‌ها نشان می‌دهد نگرش‌ها و دیدگاه‌ها نسبت به فرهنگ و مسایل فرهنگی و خصوصاً فرهنگ دینی از یک طرف و وظیفه دولت نسبت به این موضوعات از …

دکتر یدالله جوانی

مقدمه:

بررسی‌ها نشان می‌دهد  نگرش‌ها و دیدگاه‌ها نسبت به فرهنگ و مسایل فرهنگی و خصوصاً فرهنگ دینی از یک طرف و وظیفه دولت نسبت به این موضوعات از طرف دیگر، در سطح گروه‌ها و جریان‌های فکری سیاسی فعال در جامعه بسیار متفاوت است. با توجه به اینکه در جمهوری اسلامی ایران، نظام مردم‌سالاری دینی حاکم است و با رأی مردم، جریان‌ها و گروه‌های سیاسی با گرایش‌های مختلف به ساخت قدرت وارد شده و بر قوای مختلف از جمله دولت به معنای قوه مجریه تسلط پیدا می‌کنند، سؤال این است که دولت مستقر چه وظیفه‌ای در قبال فرهنگ دینی دارد؟ پاسخ به برخی سؤالات از این دست بسیار روشن است. به عنوان مثال اگر سؤال شود وظیفه دولت نسبت به امنیت جامعه چیست؟ همه به اتفاق آراء می‌گویند تأمین امنیت شهروندان، تأمین امنیت داخلی و تأمین امنیت ملی، از وظایف اصلی دولت بوده و هیچ دولتی نمی‌تواند نسبت به مسایل امنیتی بی‌تفاوت باشد. همین سؤال اگر در مورد مسایل اقتصادی جامعه و معیشت مردم مطرح گردد، پاسخ‌ها مشترک بوده و همه تأکید دارند که دولت باید با اتخاذ سیاست‌های مناسب و طرح ریزی‌های صحیح و اجرای برنامه‌های دقیق، اقتصاد کشور را در راستای تأمین رفاه اقتصادی جامعه و معیشت مردم ساماندهی نماید. اما پاسخ‌ها به سؤال درخصوص وظیفه دولت نسبت به مسایل فرهنگی و فرهنگ دینی، یکسان نیست. همین نگاه‌های متفاوت، چالش‌های فرهنگی را در کشور پدید آورده  و این چالش‌های داخلی، زمینه‌های مناسب را برای تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن فراهم ساخته است. در این نوشتار، سعی بر آن است به اختصار وظیفه دولت در پاسداری از فرهنگ دینی مورد بررسی قرار گیرد.

آیا دولت در پاسداری از فرهنگ دینی وظیفه دارد؟

این سؤال، ساده به نظر می‌رسد، لکن پاسخ به آن با توجه به رویکردهای فرهنگی دولت‌های پس از انقلاب و به ویژه دولت کنونی، چندان آسان و ساده نیست. بر اساس یک دیدگاه، از وظایف اصلی دولت، مهندسی فرهنگی جامعه و تقویت فرهنگ دینی از یک طرف و جلوگیری از رشد فرهنگ غیردینی از طرف دیگر است و بر اساس دیدگاه دیگری، دولت اساساً در مقوله فرهنگ (چه دینی و چه غیردینی)، نباید ورود پیدا کند و این عرصه را باید به مردم و جریان‌های فرهنگی سپرد. آنچه این روزها و طی سالیان گذشته در عرصه سینما، تئاتر، کتاب، مطبوعات، هنر و موسیقی، شبکه‌های ماهواره‌ای، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در محیط اینترنت مطرح بوده، ریشه در یکی از این دو دیدگاه دارد.

اکنون  در کشور به طور کلی دو جریان فرهنگی فعال وجود دارد؛ جریانی که به دنبال تقویت فرهنگ دینی است و جریانی که به دنبال ترویج فرهنگ غربی می‌باشد. هر یک از این دو جریان، در تمامی عرصه‌های فرهنگی مانند هنر و موسیقی، مطبوعات و رسانه‌های دیجیتال، کتاب، سینما و تئاتر و… فعال هستند. آیا دولت در قبال این دو جریان مسئولیت یکسان دارد؟ آیا دولت باید هر دو جریان را مورد حمایت قرار دهد؟ یا اینکه دولت موظف است با تمام توان از جریان همسو با فرهنگ دینی حمایت کند و در مقابل، نه تنها نباید به جریان‌های مروج فرهنگ غربی کمک کند، بلکه باید به محدودسازی، کنترل و جلوگیری از فعالیت‌های آنان اهتمام ورزد  دولت کنونی در جمهوری اسلامی در قبال این دو جریان چگونه عمل می‌کند؟ سیاست‌های فرهنگی دولت در قبال این جریان‌ها چگونه است؟ حمایت‌های مالی دولت نسبت به این جریان‌ها چگونه است؟ آیا دولت در یارانه‌ای که از بیت‌المال به فعالان عرصه  فرهنگ می‌پردازد، بر مبنای رویکردهای فرهنگی آنان است یا نه؟

دغدغه‌های فرهنگی مقام معظم رهبری

تحلیل سخنان  رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارهای عمومی با اقشار مختلف مردم و به ویژه در دیدارها با مسئولین، نشان می‌دهد که معظم له بیشترین دغدغه را نسبت به مسایل فرهنگی دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد دو عامل بیش از بقیه عوامل در پیدایی چنین دغدغه‌هایی نقش دارند:

  • تمرکز دشمنان با تمامی توان و تجهیزاتشان در موضوع تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران.
  • کوتاهی دولت‌ها در حوزه فرهنگ و انجام ندادن وظایف با تمام توان در این حوزه و بعضاً به بیراهه رفتن بخش‌هایی از دولت در مسایل فرهنگی که در نهایت تحقق بخشی اهداف دشمنان است.

این یک واقعیت  تلخ است که برخی از متولیان فرهنگی در دولت، بر اساس سیاست‌های کلی و  سیاست‌های فرهنگی  نظام نه تنها حرکت نمی‌کنند، بلکه با اتخاذ رویکردهای متفاوت از این سیاست‌ها، چالش‌های درونی را برای نظام و جامعه پدید می‌آورند. برخی از ناهنجاری‌های فرهنگی در جامعه ریشه در همین  رویکردهای فرهنگی دولت دارد. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت در ماه مبارک  رمضان، ضمن اشاره به موضوع فرهنگ و دغدغه‌های خویش در این عرصه فرمودند: «ضروری است در عرصه فرهنگی سیاست‌های نظام به درستی درک و اعمال شود.» ایشان با تأکید بر اینکه خطاها و اشتباهات فرهنگی به راحتی قابل جبران نیست، به پیامدهای رویکردهای فرهنگی متفاوت  از سیاست‌های نظام اشاره و فرمودند: «هرگونه تغییر مسیر فرهنگ از چارچوب نظام اسلامی، موجب بر هم خوردن  انتظام فکری و هویت واقعی جامعه خواهد شد.»

بی‌توجهی از سوی برخی از مسئولان به صحنه نزاع فرهنگی  که در یک طرف آن دشمنان قسم خورده  قرار دارند، از عوامل تشدید کننده دغدغه‌های فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. خسارت اصلی در صحنه نبرد، موقعی وارد خواهد شد که مدافعان  در آن صحنه، اساساً متوجه دشمن و نقشه‌های او نباشند.  متأسفانه وضعیت فرهنگی کشور در شرایط کنونی این چنین است، دشمن با تمام توان هجوم  آورده، لکن برخی از مسئولان دولتی به این صحنه هجوم اعتقادی ندارند. این واقعیت تلخ و نگران کننده را مقام معظم رهبری بارها مورد اشاره قرار داده و مسئولان را به آن متذکر شده‌اند. معظم له در دیدار ماه مبارک رمضان با اهالی فرهنگ و ادب و شاعران پیشکسوت و جوان، بار دیگر به این واقعیت تلخ اشاره کرده و فرمودند: «اشکال برخی این است که اصل تهاجم گسترده جبهه سوگند خورده علیه  هویت اسلامی و هویت فرهنگی را با وجود  نشانه‌های آشکار آن نمی‌بینند.»

تأمل در سخنان، واضع و رویکردهای فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد که از منظر معظم له، دولت باید با تمام توان از جریان  فرهنگی دینی و انقلابی حمایت کند. معظم له  حمایت دولت از جریان‌های مروج فرهنگ غرب را امری خلاف سیاست‌های فرهنگی نظام دانسته و عواقب آن را بسیار خطرناک می‌دانند. گله‌های فرهنگی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، عمدتاً به همین رویکردهای فرهنگی مغایر با سیاست‌های فرهنگی نظام است که از سوی بخش‌هایی از دولت اتخاذ می‌گردد.

دولت اسلامی یا دولت سکولار؟

دولت در نظام جمهوری اسلامی، باید یک دولت اسلامی با رویکرد دینی در تمامی حوزه‌ها و از جمله حوزه فرهنگ به عنوان مهمترین حوزه زندگی بشر باشد. دولت ایران بر اساس قانون اساسی و خواست عمومی مردم مسلمان و انقلابی ایران، نمی‌تواند یک دولت سکولار باشد. مشکلات اصلی کشور در حوزه فرهنگ، از آنجا ناشی می‌شود که برخی از دولت‌های پس از انقلاب، برخلاف قانون اساسی، خواست مردم و دیدگاه‌ها و مواضع فرهنگی امام و رهبری، به نوعی به جای پاسداری از فرهنگ دینی، مروج لیبرالیسم فرهنگی بودند و از این طریق، زمینه رشد فرهنگ غیردینی یا فرهنگ غربی را در کشور فراهم ساختند. خطای بزرگ برخی از دولت‌ها در حوزه فرهنگ، به همین نکته کلیدی برمی‌گردد. دولت در ایران، همان‌گونه که وظیفه خود می‌داند امنیت جامعه را تأمین نماید، باید وظیفه خود بداند از  فرهنگ دینی پاسداری کند، دولت در ایران، همان‌طور که در قبال رفاه اقتصادی جامعه و معیشت  مردم وظیفه دارد، در قبال فرهنگ جامعه و هویت فرهنگی ملت  ایران مسئولیت دارد و باید به عنوان  یک وظیفه اصلی، از هویت فرهنگی اسلامی – ایرانی ملت ایران پاسداری نماید و مروج فرهنگ دینی بوده و با فرهنگ‌های بیگانه و غربی مبارزه کرده و از رشد آنان در جامعه جلوگیری نماید. خطای بزرگ آن است که برخی از دولتمردان یا مشاورین آنها، معتقد باشند وظایف اصلی دولت  فقط در دو حوزه امنیت و اقتصاد خلاصه می‌شود. این وظایف دوگانه، وظایف دولت‌های سکولار بر مبنای مکتب لیبرال دمکراسی غربی است.

در دولت‌های سکولار، دولت هیچ وظیفه‌ای در قبال آخرت مردم برای خود متصور نیست. در این دولت‌ها، آخرت مردم بر عهده کلیساها گذاشته شده و دولت‌ها فقط به فکر آباد کردن دنیای شهروندان هستند. اما  دولت اسلامی، یک دولت دینی است و دولت  دینی، همزمان به دنیا و آخرت مردم توجه می‌کند. تفاوت اصلی بین دولت در ایران با دولت‌های غربی در همین نکته است. اگر دولت  ایران به آخرت مردم توجه نداشته  باشد، یک دولت سکولار خواهدبود و دیگر نمی‌تواند ادعای اسلامی بودن داشته باشد. دولت‌های سکولار، دولت‌هایی هستند که خدا و آخرت را از هر نوع برنامه‌ریزی برای مدیریت کلان جامعه و پیشبرد امور زندگی مردم حذف کرده‌اند. بنابراین، چنین  دولت‌هایی فقط به فکر امنیت و رفاه دنیایی مردم هستند.

دولت ایران، بخشی از حاکمیت و نظامی است که به دنبال انقلاب اسلامی در ایران استقرار یافته است. انقلاب ملت ایران، یک انقلاب دینی بود و مردم ایران با این انقلاب، خواستند که  بر مبنای دین اسلام زندگی کنند. بنابراین دولت ایران، نمی‌تواند مروج سبک‌های زندگی مغایر با سبک زندگی اسلامی و قرآنی باشد. دولت وظیفه دارد با ترویج ارزش‌های اسلامی از یک طرف و مقابله با هرآنچه برخلاف ارزش‌های اسلامی است از طرف دیگر، از فرهنگ دینی پاسداری نماید.

وظایف فرهنگی دولت از منظر قانون اساسی

قانون  اساسی جمهوری اسلامی، مهمترین سند مکتوب و در اختیاری است که وظایف دولت جمهوری اسلامی در تمامی حوزه‌ها و از جمله حوزه فرهنگ را به صورت دقیق و شفاف مشخص کرده  است. رئیس‌جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و رئیس دولت، به استناد اصل ۱۲۱ قانون اساسی باید در مجلس شورای اسلامی و با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان به ترتیب متن  مندرج در همین اصل، سوگند یاد کند  و سوگند نامه را امضاء نماید. بخشی از متن سوگند رئیس جمهور عبارت است از: «من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد وصلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیت‌هایی که  بر عهده گرفته‌ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم. در حراست  از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم.» بر اساس  این متن، رئیس جمهور سوگند یاد کرده تا مروج دین و اخلاق باشد و از  استقلال فرهنگی کشور، همانند  حراست از مرزها پاسداری نماید.

رئیس جمهور بر اساس این متن سوگند یاد کرده تا پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی  و قانون اساسی باشد. نظام جمهوری اسلامی دارای ماهیتی است که در اصل دوم قانون اساسی عناصر آن ذکر شده است. عناصر تشکیل دهنده ماهیت نظام اسلامی، اهداف راهبردی نظام سیاسی ایران را مشخص کرده است. در اصل سوم قانون اساسی اینگونه آمده است: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات  خود را برای امور زیر به کار برد:

  • ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.

تأمل در این بند از اصل سوم قانون  اساسی نشان می‌دهد که دولت ایران، نمی‌تواند  یک دولت سکولار با رویکرد لیبرالیسم فرهنگی باشد. این اصل تصریح دارد که دولت در قبال آخرت مردم مسئولیت دارد. این  اصل تصریح دارد که دولت باید مسیر رفتن مردم به  بهشت را هموار ساخته و در مسیر جهنمی شدن مردم مانع گذاری نماید. دولت باید زمینه‌ها و بسترهای رشد معنوی و سعادت اخروی مردم را فراهم سازد. این اصل تفاوت دولت  در ایران و دیگر دولت‌ها را آشکار می‌سازد. اکنون سؤال این است که آیا دولت بر مبنای این اصل، رویکردها، جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های فرهنگی خود را اتخاذ می‌نماید؟ آیا سیاست‌های سینمایی که دولت دنبال می‌کند، منطبق با این اصل است؟ آیا سیاست‌های فرهنگی دولت در عرصه  کتاب، با این اصل هماهنگی دارد؟ آیا در نمایشگاه کتاب در سال جاری که با مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  تشکیل گردید، این اصل به عنوان یک معیار و ملاک برای به نمایش درآمدن کتاب‌های منتشره مورد توجه قرار گرفت؟ آیا مطبوعات و دیگر رسانه‌های برخوردار از حمایت‌های دولتی، رویکردهایشان از سوی دولت بر اساس این اصل مورد سنجش قرار می‌گیرد؟ این سؤالات  را می‌توان در تمامی حوزه‌های فرهنگی مطرح ساخت. بدیهی است که بر اساس همین اصل و دیگر اصول قانون اساسی می‌توان به این نتیجه رسید که: «دولت وظیفه دارد از فرهنگ دینی پاسداری نماید و جریان‌های فرهنگی دینی و انقلابی را مورد حمایت قرار داده و تحت هیچ شرایطی به رشد جریان‌های مروج فرهنگ غربی کمک ننماید.» بنابراین اگر در هر عرصه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی، دولت غیر از آنچه آمد عمل نماید، با صراحت می‌توان  گفت دولت در انجام وظیفه‌اش کوتاهی کرده و یا برخلاف وظیفه عمل نموده  است.

بازدیدها: 175

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *