چشمها را باید شست جور دیگری باید دید.
بنا نبود که تکلیفمان تنها در سیاه پوشیدن و شرکت در عزاداری خلاصه شود. و کربلا رفتن نقطه ی پایان کارمان باشد. بنا بر این بود که کربلا ایستگاه پایانی نباشد. و راه قدس از کربلا بگذرد. ” آیا حقیقتا چنین است؟ صاحب این خان مسیری را گشود. و قاعده ای را بنا نهاد تا مدعیان پیروی از حق راه را گم نکنند.
قال الحسين عليه السلام: «مِثْلى لا يُبَايِعُ لِمِثْلِهِ» أَلَا وَإِنَّ الدَّعى ابنَ الدَّعَى قَد رَكَرَ بَينَ اثْنَتينِ بَينَ السُلَهِ وَالذِلَّةِ وَهَيهاتَ مِنَا الذِلَّهُ. مَن كَانَ بَادِلاً فِينَا مُهجَتَهِ، وَمُوَطِناً على لِقَاءِ الله نَفسَه فَلْيَرْحَل مَعَنا. فإنِّي راحل مُصبحاً».
همچون منی با همچون یزیدی بیعت و سازش نمیکند. آگاه باشید که این حرامزاده فرزند حرامزاده مرا در میان تیزی شمشیر یا ذلّت سازش در تنگنا قرار داده است. و حال آنکه ذلت از دور است و هیهات منا الذله). هر کسی که میخواهد در راه ما بذل جان، نماید. در حالیکه خود را برای ملاقات با خدا آماده نموده است پس با ما همراه شود.
من فرداصبح راهی هستم انشاء الله پیرو حقیقی سیدالشهداء (عليه السلام حضرت زینب (سلام الله عليها است. که در اربعین عاشورایی دوباره بپا نمود. و با مجاهدت خویش معبر را باز نگاه داشت. تا کربلا همواره محور هر قیام حقی و بهانه ی هر ظلم ستیزی باشد.
لذا طریق الحسین (ع) از کربلا تا هر نقطه از عالم است. که پایگاه یزیدیان و محل ستم بر مستضعفان است. دیروز عراق عرب امروز فلسطین امروز مقصد قدس شریف است. غزه ی مظلوم اما مقتدرکه مانع بزرگی در برابر نقشه ی نیل تا فرات شده است.
مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ؟
نَصْرُ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ. كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ.
در واقع یاری از جانب خداست و پیروزی نزدیک است. و بشارت باد بر مومنان ای مومنان یاور خدا باشید. همان گونه که عیسی بن مریم از حواریون پرسید در راه خدا چه کسی یاور من است؟»
حواریون گفتند: «ما یاور خدائیم» در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند. و گروهی کفر پیشه کردند. بر اساس قرآن نیاز به استدلال نیست که مراد از یاری خدا، یاری نمودن ولی خداست که برخی این دعوت را اجلبت و برخی از آن روی برمیگردانند. در ماجرای سیدالشهدا (ع) نیز برخی دچار کفر شدند. و تنها تعداد قلیلی آن حضرت را اجابت کردند.
قال الحسين ع في يوم عاشورا : هَلْ مِنْ دَاتٍ يَذُبُ عَنْ حَرَم رَسُولِ اللهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُوا اللَّهَ بِإِعَائَتِنَا هَلْ مِن عِينٍ يَرْجُومَا عِنْدَ اللهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارتَفَعَت أصوَاتُ النساءِ بِالعَوِيلِ.
کیست که از حرم رسول خدا دفاع نماید؟ آیا یگانه پرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ هوای ما را پاس بدارد؟ آیا فریادرسی هست که با امید به خدا فریادرس ما باشد؟ آیا مددکاری هست که با امید به پاداش نصرت ما نزد خدا، به کمک ما بشتابد؟ در این هنگام صدای واویلتای زنان بلندشد.»
قال ع : يَا وَيْلَكُما أَتَقْتُلُونَى عَلَى سُنْةٍ دَلَّتُهَا؟ أَمْ عَلَى شَرِيعَةٍ غَيْرتُها؟ أم على جُرمِ فَعَلتُه؟ أم على حقٌّ تَرَكته؟ فقالوا له: إنا نقتُلُكَ بُغضاً لأبيكَ.
خطاب به دشمنان در روز عاشورا وای بر شما. از چه رو با من میجنگید؟ آیا تغییری در دین داده ام؟ آیا جرمی مرتکب شده ام؟ آیا حقی را رها نموده ام؟
آنها یکصدا :گفتند: جنگ ما با تو بخاطرکینه ای است که از پدرت بر سینه داریم.
آری از میان آن خیل عظیم تنها عده قلیلی اباعبدالله الحسین ع را یاری نمودند. همانها که صدق نیت داشته و بر سر پیمان خود با خدا استوار ایستادند.
برگرفته از کتاب کربلا طریق الاقصی
بازدیدها: 0