بسم الله الرحمن الرحیم
سایت سخن تاریخ به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) در گفتگو با دکتر رفیعی ریاست محترم مدرسه عالی تاریخ و ادیان مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) اصول حاکم بر سیره و حیات حضرت زهرا (علیها السلام) را بررسی کرد.
در ابتدا دکتر رفیعی به شخصیت ویژه حضرت زهرا (علیها السلام) نزد فریقین اشاره کرد و افزود:
برخی علماء بزرگ اهل تسنن مثل سیوطی در فضایل حضرت فاطمه (علیها السلام) صاحب اثر و تألیف خصوصی هستند و برخی دیگر مثل جوینی در فرائد السمطین میگوید اگر حسن و نیکی بهصورت یک شخص میآید، آن شخص فاطمه (علیها السلام) است. در همان کتاب از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله) مینویسد: اگر از این چند نفر بهتر و بالاتر سراغ داشتم حتماً با خود به مباهله میبردم.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به دستهبندی ویژگیهای حضرت زهرا (علیها السلام) پرداخت و گفت:
ویژگی و فضایل حضرت فاطمه (علیها السلام)به دو بخش تقسیم میشود:
1- ویژگیهای مشترک با سایر معصومین مثل علم ویژه، عصمت و…
2- ویژگیهای اختصاصی ایشان که مختص به ایشان است مثل جایگاه ویژه نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ورود ایشان به صحرای محشر بهصورت ویژه، منزلت رفیع ایشان نزد اهلبیت (علیهم السلام) مثل جایگاهی که ایشان نزد امام علی (علیه السلام) دارند و امام در نامه 28 نهجالبلاغه آن را به معاویه گوشزد کند و یا امام سجاد در خطبه معروفشان در شام به وجود مادرشان افتخار میکنند.
دکتر رفیعی در همین راستا به روایتی از امام جواد (علیه السلام) اشاره کرد و افزود:
شخصی خدمت امام جواد (علیه السلام) رسید و سؤال کرد، آیا میتوان از طرف اجداد شما، طواف و عمره انجام دهم؟ امام جواد (علیه السلام) فرمودند: منعی ندارد. همان شخص دوباره خدمت امام جواد رسید و عرضه داشت به نیت اجدادتان طواف کردم، گاهی هم از طرف مادرتان، حضرت زهرا (علیها السلام) طواف انجام دادم، امام چون این جمله را شنیدند فرمود: استکثر من هذا فانه افضل ما تعمل، یعنی طواف بجای مادرمان را زیاد انجام بده که آن بهترین عمل برای توست اصول حاکم بر سیره حضرت زهرا (علیها السلام):
دکتر رفیعی، قبل از ورود به این بحث درباره سیره معصومین چنین گفت: میدانم که گاهی زمان و مکان در سیره دخیل است مثلاینکه جهیزیه حضرت زهرا (علیها السلام) 17 قلم بوده است. اینها مال آن زمان است و قابلسرایت به زمان ما نیست ولی در سیره اهلبیت (علیهم السلام) یک سری اصول ثابت وجود دارد که نه زمان و نه مکان آنها را تغییر نمیدهم و منظور من در این مصاحبه، آن اصول است.
1) اصل بندگی:
حضرت زهرا (علیها السلام) در تمام شئون زندگی خویش به این اصل باور داشتند و با الهام از آیات قرآن به این اصل مهم پایبند بودند، ما مصادیق زیادی دال بر اصل بندگی حیات حضرت زهرا (علیها السلام) سراغ داریم که من به برخی از آنها اشاره میکنم:
- حضرت زهرا (علیها السلام) در پاسخ به خواستگاری امیرالمؤمنین از ایشان، سؤال میکنند که آیا خدا و پیامبر از این وصلت راضی هستند؟
- در شب عروسی وقتی پا به خانه امیر مؤمنان میگذارند، به همسرشان عرض میکنند که دوست دارم در شب اول زندگیمان با نماز و عبادت خداوند شروع شود.
- در خطبه معروفی که بعد از رحلت پدرشان و در مقام دفاع از حق مسلم خویش خواندند. ابتدا به ابر توحید و یگانگی خداوند تأکید ورزیدند.
2) اصل معاد باوری:
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، اصول حاکم بر سیره معصومین (علیهم السلام) ریشه قرآن دارد و الهام گرفته از قرآن است. در قرآن صدها آیه داریم بر اصل معاد پافشاری میکنند و انکار و غفلت از معاد را موجب ورود انسان به عرصه نیستی و نابودی میداند. تقریباً در قرآن، خصوصاً، در جزء سیام، هر صفحه را که بازکنیم، یک تذکر و گاهی بیشتر درباره معاد وجود دارد، حضرت زهرا (علیها السلام)، مکرر این اصل را مدنظر دارد که برخی از مصادیق آن اشاره میکنم:
- در برخورد با آیه 43 سوره فجر غش کرد زیرا آن آیه تصریح میکند که جهنم 7 درب دارد.
- از پدرشان سؤال میکنند که آیا انسانها در روز قیامت بدون پوشش وارد صحرای محشر میشوند؟ پیامبر پاسخ میدهد، از این سؤال برمیآید که انسیه حوراء دغدغه روز قیامت را دارند.
- نمونه دیگری که در این راستا قابلذکر است، وصیت حضرت زهرا (علیها السلام) به امام علی است. ایشان از امیرالمؤمنین میخواهند که بعد از خاکسپاری بدنشان، اندکی کنار قبرشان بنشیند و برای او قرآن و دعا بخواند.
3) اصل سادهزیستی و پرهیز از تجمل:
اصل دیگری که در تمام سیره اهلبیت (علیهم السلام) جاری و ساری است اصل سادهزیستی است اگرچه شاید لباسهای امام صادق (علیه السلام) با امام علی (علیه السلام) متفاوت باشد ولی هردو سادهزیست و بدون تجمل هستند. درباره حضرت زهرا (علیها السلام) روایتی داریم از سلمان فارسی که درحالیکه گریه میکرد به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد زندگی فاطمه هیچ شباهتی به دختران پادشاهان ندارد، خودم دیدم که با دستش گندم آرد میکند و درعینحال نوزادش را روی پایش میخوابانید. باز در روایت دیگری میخوانیم زمانی که حضرت زهرا (علیها السلام) پرده نسبتاً قیمتی برای منزل خویش تهیه کرده بود، بهمحض اینکه پیامبر اظهار ناخرسندی کرد، حضرت آن پرده را برداشت، درحالیکه استفاده از پرده نو حرام نبود ولی چون با زندگی حضرت جور نبود، حضرت زهرا (علیها السلام) بلافاصله آن پرده را برداشت.
4) اصل صداقت:
امروز این اصل در زندگیها کمرنگ شده است ولی در زندگی حضرت زهرا (علیها السلام) اصل و اساس بوده است. در گفتگویی که با حضرت امیر داشته است، تصریح میکند که من هرگز در زندگی زناشویی مرتکب دروغ نشدهام و این جمله اشک امام علی (علیه السلام) را درآورد.
5) اصل ایثار و فداکاری:
در گزارشهای متعددی داریم که حضرت زهرا (علیها السلام) غذای فرزندان صغیرش را به مستمند میداد و این معنای انفاق است یعنی خودشان نیاز دارند ولی در راه خدا به دیگران هدیه میدهند.
6) اصل رویکرد اجتماعی توأم با مهربانی:
حضرت زهرا (علیها السلام) با همگان مهربان بود با عطوفت رفتار میکرد، نسبت به پدرش آنقدر با احترام رفتار میکرد که به امابیها ملقب شد، با فرزندانش عطوفت کامل داشت برای آنها شعرمی خواند و با آنها بازی میکرد. در روزهای پایانی عمرش وصیت کرد بخشی از اموالش بهصورت مساوی بین زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) تقسیم شود.
7) اصل دشمنستیزی و دشمنشناسی:
حضرت زهرا (علیها السلام) تقیه نکرد و این عملکرد ایشان تشیع را احیاء کرد و شیعه را مدیون خود ساخت، حضرت زهرا (علیها السلام) در قبال غضب خلافت سکوت میکرد؛ و امروز خبری از شیعه نبود و میگفتند اگر غدیر بود، حتماً فاطمه (علیها السلام) باید دفاع میکرد ولی غدیری با آن معنا که شیعیان گویند در کار نبوده است. حضرت زهرا (علیها السلام) در واکنش به غضب خلافت، به اقداماتی مانند خطبه فدک، تحریم برخی افراد، وصیتنامه سیاسی و… دست زد و سنگ بنای دفاع از امامت و ولایت را بنا نهاد.
دکتر رفیعی در پایان این گفتگو از عموم مردم و مجلس عزاداری خواست با تأسی از بزرگان دین مثل مقام معظم رهبری عزاداریهایی بر اساس خرد عقل و فهم باشد تا همگان بتوانند از نور وجودی حضرت زهرا (علیها السلام) استفاده کنند.
رئیس عالی تاریخ و ادیان از محققین عرصه تاریخ هم خواست در بحثهای مربوط به تاریخ خصوصاً تاریخ اهلبیت (علیهم السلام) اولاً انصاف را رعایت کنند، بدین معنا که مشخص کنند در نقل مطالب، به چه میزان میتوان بر تاریخ اعتماد کرد؟ اعتماد ما بر منابع تاریخی چقدر است؟ ثانیاً هیچ محقق تاریخ نباید پیشفرض داشته باشد و بر اساس پیشفرض به جمعآوری شواهد تاریخی بپردازد. ثالثاً به نظر و دیدگاه بزرگان احترام بگذارند و راحت از کنار نظرات ایشان نگذرند. دکتر رفیعی از عموم محققین خواست تا بحثهای علمی و تاریخی را در لجنه های علمی بیان کنند و از طرح برخی مباحث در عموم جامعه خودداری کنند.
بازدیدها: 665