الفباى فرهنگ حضرت معصومه سلام الله علیها
بانوى کرامت ، تو آيت بزرگ خدايى که عارفان سترگ و عرشيان خاک نشين بر سنگ آستانه ات بوسه مى زنند .
مراجع عظام از مرقد مقدست نور و نيرو مى گيرند .
غرورها همه در آستان قدسى ات غروب مى کند ، شاهان ، سر تسليم بر آستانه ات نهاده اند ،و دهها شاهزاده و وکيل و وزير ، به غلامى و چاکرى اين بارگاه بهشتى مى بالند .
عالمان ، مفسران ، محدثان ، خطيبان ، محققان و نويسندگان ، صالحان ،صديقان و شهيدان هزاران ، هزاران ، در باغ بابلان تو نغمه سرايى دارند .
سلام اى کوثرستان سخاوت که از دست تو مى بارد کرامت
الفباى فرهنگ معصومه علیها السلام را به خاک پاى تو تقديم مى دارم و اين ستايشنامه را شايسته ايوان بلند آينه ات نمى دانم .
– آ –
آدم در بامداد ميلادت به خويش مى بالد و آسمان را آذين مى بندد .
آواى زيباى -آزادي- از آستان بلندت به گوش مى رسد ؛ -آزادي- در زيارت تو به -استقلال- مى رسد . -پيروزي-چشم اميد به آسمان کرامت تو دوخته است . آفتاب آئينه دار طلعت توست . آرزوى زائرانت زيارت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف است . تو آب حيات تشنگان آئين خدايى و عالمه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم .
– الف –
الفباى اسلام را شما به جهان آموختيد . ارمغان اخوت را از دارالايمان تو داريم . احسان و اخلاق وايثار را در حريم تو مى آموزيم و باغ ارم را در ساحل آستانت مى جوييم . درعصر انتطار ، فقيهان ، انديشمندان شهر تو را جانشين حجت خدا مى دانيم.
– ب-
تو بانوى بوستان توحيدي. برج بلند اميدى . بارگاهت کانون بيدارى است و باغ سرسبز زندگى . بهشت موعود الهى در انتظار زائران ديار توست. اى بانوى بزرگ !
-بيت النور- پر نورتر و باران بهار آفرين الهى برسرزمين قم هميشه ريزان باد .
– پ-
پاکى و طهارت ميراث خاندان شماست ، پيروزى ، پاداش پروردگار به پيروان راستين شما و پارسايى ، -پايان نامه – دانش آموختگان مدرسه عشق شما. دل پيران عارف پاى بست معصومه علیها السلام است . و پادگان جوانان پاک دل پاى تخت معصومه علیها السلام . پرچمش در اهتزاز و پروانگان پيرامونش هماره در پرواز .
– ت –
تربت قم ، تاج تشيع بر سردارد . تنديس فداکارى است . تاريخ ايمان و تلاش شيعه است و کارگاه تابوت طاغوت ها . تکبير گويان قم ، تن پوش تقوا به تن دارند و تبه کاران از تندر قيام قم تب لرزه مى گيرند . زائرانش تکبير و تسبيح و تحميد – شعار جاودانه زهرا علیها السلام – را در زيارت تو تکرار مى کنند .
– ث –
تو خواهر ثامن الحججى ، آفتاب طوس.
تو ثانى کوثرى ، مهتاب مدينه .
تو ثمره درخت امامتى و در ثمين ولايت.
ديدار کويت ثواب بهشت برين دارد .
مدح و ثنايت سرمه ديدگان ساعت ها و ثانيه ست .
– ج –
چشم و چراغ قم و سرچشمه فياض فيضيه ، فاطمه معصومه علیها السلام است . چادر نمازش افتخار چراغ اخضر است و چرخ نخ ريسى مارش مدار استقلال کشور . چترعنايت بر سر جهان دارد .
نامش ، چهل کليد چاره ساز مشکل هاست. چهل اختران ، همراهان شيدايش ، و چشمه آفتاب ، قصه اى از چلچراغ ايوانش .
– ح –
معصومه جان !
حرمت ،حوزه حيات وحقيقت است وصحن وسرايت . پايگاه دفاع از حياء و حجاب و حکمت و حشمت .
هنوز صداى رساى – فقيه بافقى – در دفاع از حجاب و حرمت خانه ات در آفاق قم طنين دارد . و حضور حقيرانه حمايل پوشان رضاخانى فراموش نشده است .
تو فرزند فرزانه حسنين و حامى باوفاى پيرخمينى ، تو بانوى حماسه و حريتى که حديث غدير را به روايت نشستى .
– خ –
خدا را ناموس ،خديجه را دختر ، و خورشيد خراسان را خواهرى .
توخاتون محشرى که عطر خاتم پيامبران و خديجه بزرگ را به ديار قم آوردى و خاک قم را تا اوج خورشيد برکشيدى . با اقامت هفده روزه در اين ديار، بين قم و مدينه عقد اخوت بستى و بذر -خردورزي- کاشتى و خوشه هاي-خدمت- و -مهر-
و -عدالت- و-اخلاق آسماني- به خلق جهان بخشيدى .
– د –
دين از ديار تو، راه مى سپرد و آفاق گيتى را فتح مى کند و ديو و دد ازدر گاهت مى گريزد. دل هاى حق باوران با ياد خاندان شما مى تپد. درس قران و درايت حديث در سايه بلند تو تدريس مى شود. دولت سراى شما دارالشفاى دردمندان است و دستان کرمت ، دستگيره ستارگان و درفش -دولت ابرار-.
– ذ –
ذى القعده هنوز ذوق زده ميلاد توست. ذلت از زندگى شما خانواده بدور است. ذوالفقار على علیها السلام پشتوانه انديشه هاى عزت آفرين شماست . شما ذريه پيامبر رحمتيد.
ذکر خدا بر لب داريد و ذره پرورى را از ذات ذوالجلال آموختيد.
حافظه گيتى بزرگترين ذبيح تاريخ را از قبيله شما مى شناسد. ذاکره روزگار براي
بشريت ذخيره اى چون فرهنگ و معارف شما به ياد ندارد و بيداد در کوير قم چو نمک ذوب مى شود.
– ر –
-رواق نور- تو، يادآور-روضه نبوي- است. تو راه قم را به مدينه رسول صلی الله علیه و آله و سلم گشودى و روح -رضوي- در کالبد شهر و کشور ما تو دميدى . در راه رضاى دوست ، برادرى چون امام رضا علیها السلام داري. و خود -راضيه مرضيه اى – که باب رحمت و رضوان رب العالمين را در برابر ما باز کردي.
– ز –
زاغه نشينان ، نام شهر تو را زمزمه مى کنند و زنان و مردان آگاه عالم از زمزم عرفان تو سيراب مى شوند.
زمين و زمان شاهد زهد و ساده زيستى شماست . زر و زور و تزوير در کوره ولاى شما مى گدازد و ديو زشتى در زنجير همت شماست . تو يادگار زهرايى و همتاى زينب کبري. آسمان زندگى به نام شما زينت يافته است.
– س –
سلام معصومه علیها السلام!
سلام هى حتى مطلع الفجر.
سلام قولا من رب رحيم.
هفت سين سلام و سلامت ، تقديم به سيماى والاى تو باد. که ستارگان ، سرود سبز تو را مى خوانند. تو زاده سپهر ولايتي. تو فرزند سلطان دلهايى که سرافرازان عالم دست بر سينه به خدمتت ايستاده اند.
-ستارگان حرم – فهرستى از سرداران فرهنگ شماست.
– ش –
شما ، از اهل بيت آفتابيد گل جان محمد را گلابيد
شاهچراغ برادر و ياورت. و شاه خراسان امام و رهبر شماست.
شهيدان ، پروردگان دامان تربيت شمايند و شمع تاريخ و شاهد فردا.
شبيه زينبى و شيداى زهراعلیها السلام ، شهره کرامتى و شفيعه محشر.
من شهادت مى دهم معصومه اى افتخار هر ديار شيعه اى
– ص –
صداقت را بايد از تو آموخت که صديقه اى از تبار صادقاني. صراط مستقيم ، راهى به سوى ولايت توست. در صدف صداى رساى عدالت. در صبورى به زينب اقتدا کردى و به -صحن عتيق- تو صلاى آزادى در سر دارد. صحن نوات نويد نور و روشنايى مى دهد.
– ض –
ضريح پر نورت ،کانون همه عشق هاست. و سفره ضيافتت گسترده در برابر تمام نيازها. ضمير زائران را تو خوب مى خوانى ضماد و مرهم زخمها را تو خوب مى شناسى . آهوان رهيده از صيادان شرق و غرب را تو خوب ضمانت مى کنى . آرى ،تو خواهر ضامن آهويي. تو همان ضياء گسترى که ضلال در حريمت نيست.
– ط –
طوبى لهم ، طوبى لهم ، ثم طوبى لهم .
اين دعاى صادق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم براى قم و قم انديشان تاريخ است.
سرزمينى که طلا و تيغ و طبر را به تسبيح و رکوع و سجود معصومه علیها السلام مى بندد.
طاعون از مردمانش بدور است و طاغوت در زمينش زنده بگور.مردومانش اهل
طاعت و طهارت و تقوا و تلاوت و رکوع و سجودند. و حوزه اش طوباى علم و جهاد و شهادت.
– ظ –
ظلم و ظلمت از افق حيات معصومهعلیها السلام و معصومينعلیها السلام مى گريزد.
قم ديار شيعه است و شيعه، اهل صبر و ظفر.
ظاهربينى و ظاهرسازى در حوزه فقاهت قم نيست. ظرافت انديشه و ظلال هدايت، فراوان است.
و شک و ظن و گمان بر يقين ابراهيمى اين خاندان فائق نمى آيد.
از-ظهر عاشورا-تا -عصر عاشورا-، قم پاسدار نور بوده و خواهد بود.
– ع –
-عشق عترت- در درياى قم موج مى زند و -عطر ايمان- در فضاى قم پخش مى شود.
-عقيق- حقيقت در کوهسار قم مى رويد و علم و عصمت از جويبار جوار معصومه علیها السلام مى جوشد. قم -عش- و آشيانه آل محمد است و مرزبان -عرفان-و-عاشورا-.
کعبه و فريب فرزندان فاطمه يورش آورده اند ؛
اما فيل سواران فرهنگى امروز هم با فرهنگ فاطمى و عدالت علوى منکوب و سرکوب خواهند شد. خانه خدا و زادگاه عليعلیها السلام معبد و مطاف فرشتگان جاودان مى ماند.
– غ –
غبار غربت و غفلت و غرور در سايه سار حضرت معصومه علیها السلام محو مى شود.
غريو شادى و محبت و مردانگى بر مى خيزد. غزال قم به سوى آل محمد مى گريزد و عندليب قم غزلسراى باغ غدير است. غلو در حوزه قداست قم نيست. غليان عاطفه و غوغاى غيرت است.
– ف –
حديث فاطميات را بايد از فاطمه علیها السلام آموخت. و فرهنگ فيضيه را بايد از معصومه علیها السلام گرفت. نياز به حضور زنان مسلمان در بازى هاى استعمارى و کشورهاى کفر نيست. با ايمان و آگاهى و عفاف خواهران ما فلک الافلاک فضيلت و فطانت فتح مى گردد و فريب و فسانه و فسون رخت بر مى بندد. و حديث کمبود عقل ، دور از فضاى زندگى فاطمهعلیها السلام و فاطمه هاى بافضيلت تاريخ است. فردوس برين و فرشتگان آسمان و زمين ، ميلاد فرزانگانى چون فاطمه علیها السلام را جشن مى گيرند. فيل -زن سالاري- با فرهنگ فاطمه علیها السلام سرکوب مى شود امروز مثلث فمينسيم و فرماليسم و فرويديسيم چون فيل سواران ابرهه براى تخريب کعبه و فريب فرزندان فاطمه يورش
آورده اند ؛ اما فيل سواران فرهنگى امروز هم با فرهنگ فاطمى و عدالت علوى منکوب و سرکوب خواهند شد. خانه خدا و زادگاه عليعلیها السلام معبد و مطاف فرشتگان جاودان مى ماند.
– ق –
قم را بدون قران و قنوت و قربانى و قناعت نمى توان تفسير کرد. در عصر غيبت ،قم قائم مقام مهدى موعود (عج) است. قايق قم در اقيانوس عالم غرق نمى شود و در امن و امان پيش مى رود. قالى قم ، قاليچه سليمان است و فاطمه معصومه علیها السلام ملکه اين ديار. فاطمه معصومه علیها السلام فقط هفده روز در اين شهر زندگى کرد ؛ ولى قلب قم تا قيام قيامت به ياد معصومه علیها السلام مى تپد.
– ک –
فاطمه علیها السلام ، کوثرى است که در کوير جوشيده است و کبوترى خدايى است که پيام کربلا با خود دارد. کشتى نوح به برکت خاندان او به سلامت گذشت و کهکشان پرستاره ، آينه ايوان اوست. کودک عقل و احساس ما از شناخت او ناتوان است. خدمت در کفشداريش افتخار بزرگان است و نامش اکسير اعظم و کيمياى کمال.
– گ –
فاطمه معصومه علیها السلام و شهر قم ،گنج عفت است و گلزار ولايت. گوهر زيباى خلقت است و گنبد بلند هدايت.
گل مريم است و گلاب مدينه . گهواره اش پر نور ،گلشن هميشه شکفته. مقدمش گلباران و بلبلش هميشه غزلخوان ،و خاکش مهر جبين ، آبش گرداب هلاکت شياطين.
صحن و سراى معصومه علیها السلام -مدرسه اخيار-است و گلزار شيخانش -گلشن ابرار-.
– ل –
تو لؤلؤ مکنونى که وقتى لب گشودى لا و الا را به بشريت آموختي.
راه هر گونه شرک را با لا حول و لا قوه الا بالله بستى ، صدها معدن -لعل- و -لاجورد- و -لؤلؤلالا- و -احجار کريمه- را در سايه نگاهت پروردي. -لمعه- شهيدين متن درسى حريم توست و هزاران شهيد ، فارغ التحصيل مدرسه عشق تو، لهو و لعب – اگر چه به نام بازى ورزش از ساحت قدست بدور است. تو خلق را از ناسوت به لاهوت فرا مى خواني.
– م –
تو مريم آل محمدى که موساى کاظم علیها السلام به تو فداها ابوها گفت. تواز تبار موساى کليم و وارث مسيح بزرگي. -موسى بن خزرج- به ميزبانى چند روزه ات مى بالد. – ميدان مير- هنوز خاطره گامهاى قدسى ات را به ياد دارد. مسجد اعظم معبد و مدرس فرزندان معنوى تو است. تو ميزبان مداوم مراجع تقليد و مرزبان هميشه حريم ولايت و توحيدي. تو محدثه مهربان آل طاهايي.
– ن –
نقش نگين قم ،نام اهورايى توست و نقاره خانه ات نماد شادى مردم. تو از نسل نبوتى و اصل ولايت. نجمه مادر نور آفرين توست و دربهاى نقره فامت باب نجات ما. چرخ نيلوفرى شيداى قبه نورانى توست و چشم خورشيد تشنه نگاه برگنبد ملکوتى تو. نسيم بامدادى معطر از عطر نماز و نيايش تو. نشان از بانوى بى نشان دارى ، ناموس خدايى که شاگردان مکتبت ناقوس مرگ فرعون و قارون وهامان روزگار را به صدا در آورده اند.
– و –
تو وارث فضائل پاکان تاريخى و پاسدار ايمان و عفاف و عدالت تو ارزش ها را در قربانگاه ورزش و اقتصاد قربانى نکردي. وقتى ولاى تو در دلم جا گرفت ، قلبم وسعت دريا يافت. تو ولى نعمت مائى و واسطه هدايت ما.
وطن بزرگ اسلامى و امدار ولاى تواست.
– ه –
هفت اقليم و امدار عقل سليم شماست. اگر هاجر از صفا تا مروه راه پيمود ، معصومه علیها السلام از مدينه تا قم را بى هراس و با هدف در نورديد.
اگر براى هاجر و اسماعيل در کوهساران مکه چشمه زمزم جوشيد ، فاطمه معصومه علیها السلام کوثر فيضيه را در کوير قم پديد آورد. و هزاران تشنه هدايت را سيراب کرد. او هاجرى ديگراست که هماى سعادت بربامش مى نشيند و نواى هدايت از نايش بر مى خيزد.
– ي –
تو ياس سپيد ياسينى و ياقوت سبز قبيله طاها. ياور محرمانى و يادگار پيامبران. ديو ياس را به زندان يقين کشيدى و راه را بر ياجوج و ماجوج امروز جهان -ليبرال دمکراسي- بستي. و يغماگران يهود را به -ياويلنا- واداشتي.
سلام بر تو اى يد بيضاى موسوى و اى مريم مقدس مدينه ، اى دخت افتاب. سلام هى حتى مطلع الفجر.
منبع:آوینی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 116