با تحقیق در منابع تاریخی و حدیثی که ما به آنها دسترسی داشتیم؛ چنین بر میآید که امام حسین(علیه السلام) در مسیر حرکتشان از مدینه تا کربلا در جایگاههای مختلف به تناسب آیاتی را تلاوت فرمود که در دو قسمت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا بیان میشود.
الف. آیاتی که امام حسین(علیه السلام) هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به سوی مکه خواندند، عبارتاند از:
1. در شب یکشنبه بیست و هشتم ماه رجب، هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به سوى مکّه که فرزندان، برادرزادگان و برادرانش نیز با بیشتر خاندانش همراه او بودند جز برادرش محمّد ابن حنفیّه؛ این آیه شریفه را قرائت فرمود:[1] «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛[2] موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که] میگفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش». طبق این آیه؛ حضرت موسی(علیه السلام) برای رهایی از شرّ فرعونیان از مصر به سوی مدین خارج شد.[3] امام حسین(علیه السلام) با خواندن این آیه حال خروج خود را از شهر مدینه به حال خروج حضرت موسی(علیه السلام) از مصر تشبیه کرده که آنحضرت از ترس فرعون مصر ناچار به ترک شهر و دیار و فرار از شهر گردید، و امام حسین(علیه السلام) نیز به خاطر فرعون زمان خود مجبور به ترک دیار و خانه و کاشانه خود شد.
الف. آیاتی که امام حسین(علیه السلام) هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به سوی مکه خواندند، عبارتاند از:
1. در شب یکشنبه بیست و هشتم ماه رجب، هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به سوى مکّه که فرزندان، برادرزادگان و برادرانش نیز با بیشتر خاندانش همراه او بودند جز برادرش محمّد ابن حنفیّه؛ این آیه شریفه را قرائت فرمود:[1] «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛[2] موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که] میگفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش». طبق این آیه؛ حضرت موسی(علیه السلام) برای رهایی از شرّ فرعونیان از مصر به سوی مدین خارج شد.[3] امام حسین(علیه السلام) با خواندن این آیه حال خروج خود را از شهر مدینه به حال خروج حضرت موسی(علیه السلام) از مصر تشبیه کرده که آنحضرت از ترس فرعون مصر ناچار به ترک شهر و دیار و فرار از شهر گردید، و امام حسین(علیه السلام) نیز به خاطر فرعون زمان خود مجبور به ترک دیار و خانه و کاشانه خود شد.
2. وقتی آنحضرت در ماه شعبان داخل در مکه شد، این آیه شریفه را خواند:[4] «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل»؛[5] و چون به سوى [شهر] مَدْیَن رو نهاد [با خود] گفت: «امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند».
ب. آیاتی که امام حسین(علیه السلام) در مسیر رهسپار شدن به سوی عراق و کربلا به مناسبتهایی قرائت فرمود، به شرح زیر است، و گفتنی است که امام حسین(علیه السلام) در این مسیر به کوفه نرفت.
3. وقتى امام حسین(علیه السلام) از مکّه بیرون آمد، فرستادگان عمرو بن سعید بن عاص به فرماندهی یحیى بن سعید راه آنحضرت را گرفتند و گفتند: «بازگرد! کجا میروى؟» امّا امام حسین(علیه السلام) مقاومت کرد و روان شد و دو گروه به جلوگیری همدیگر پرداختند و تازیانهها به یکدیگر زدند. حسین(علیه السلام) و یاران آنحضرت به سختى مقاومت کردند. پس از آن، امام حسین(علیه السلام) به راه خویش رفت که بر او فریاد زدند: «اى حسین! مگر از خدا نمیترسى؟ از جماعت بیرون میشوى و میان این امّت تفرقه میاندازی!»، امام حسین(علیه السلام) این آیه شریفه را خواند:[6] «لِی عَمَلِی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ»؛ عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم!
4. در اثنای سفر امام حسین(علیه السلام) به عراق خبرهای ناگواری به امام(علیه السلام) رسید که کشته شدن جناب مسلم بن عقیل، هانی، قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر از آن جمله بود.[7] وقتى خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی را به حضرت امام حسین(علیه السلام) دادند، چشمهایش پر از اشک شد و این آیه شریفه را تلاوت کردند:[8] «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلا»؛[9] در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند.
5. عبد الله و منذر اسدی وقتی در ثعلبیه[10] به امام حسین(علیه السلام) خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی را دادند، امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»؛[11] ما از آنِ خدائیم و به سوى او بازمیگردیم. و امام(علیه السلام) و پیوسته این جمله را تکرار مىفرمود.[12]
6. پس از آنکه عبید الله بن حرّ جعفی دعوت امام حسین(علیه السلام) را نپذیرفت و گفت اسبم را به شما هدیه میدهم، امام از وی روى گرداند و فرمودند: «حال که در راه ما از نثار جان دریغ میکنى، ما نیز به مال تو نیازى نداریم»، سپس این آیه را تلاوت فرمود:[13] «وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً»؛[14] و من هیچگاه گمراه کنندگان را دستیار خود قرار نمىدهم!».
[1]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 35، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج 1، ص 435، مؤسسه آل البیت(علیه السلام)، قم، چاپ اول، 1417ق.
[2]. قصص، 21.
[3]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوى جزائرى، طیب، ج 2، ص 137، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق؛ طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص 34، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[4]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 35 – 36.
[5]. قصص، 22.
[6]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 385، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن نما حلی، نجم الدین جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 39، مدرسة الإمام المهدی(عج)، قم، چاپ سوم، 1406ق.
[7]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 70 – 76.
[8]. جزرى، عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 50، دار الصادر، بیروت، 1385ق.
[9]. احزاب، 23.
[10]. «ثعلبیه»؛ نام یکى از منزلگاههاى نزدیک کوفه است که امام حسین(علیه السلام) در مسیر خود از آنجا گذشت. این مکان، به نام ثعلبه، مردى از بنى اسد است که در آنجا فرود آمده و ساکن شده و چشمهاى حفر کرده بود (یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2، ص 78 – 79، دار صادر، بیروت، چاپ دوم، 1995م)؛ در این محلّ که قناتى داشته، امام حسین(علیه السلام) بار افکند و یک شب آنجا ماند.
[11]. بقره، 156.
[12]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 74.
[13]. مقرّم، عبد الرزاق، مقتل الحسین(علیه السلام)، ص 194، مؤسسة الخرسان للمطبوعات، بیروت، 1426ق؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص 154 – 155، کتابچى، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[14]. کهف، 51.
منبع:اسلام کوئست
بازدیدها: 116