ظاهرش آرام و با متانت است اما انگار از چیزی ناراحت و دلخور است در او خبری از کبر و غرور دیده نمیشود، آرام و شمرده شمرده سخن میگوید.
زندگی و موفقیت خود را مدیون قرآن است. دو فرزند دارد و دوست دارد فرزندانش هم مانند او در مسابقات قرآنی نامآور شوند و همانگونه که او نام پدر را زنده کرد و راه او را ادامه داد فرزندانش هم دنبالهرو فعالیتهای قرآنی باشند.
از دوستان قاریش میگوید وقتی به اسم دوست صمیمیاش شهید محسن حسنیکارگر قاری شهید حادثه منا میگوید بغضی گلویش را میگیرد.
او به امام رضا (علیه السلام) ارادت زیادی دارد و در حرم این امام رئوف موذن است. توجه امام هشتم بر زندگیش را بالاترین ثمره زندگی خود میداند و هم اکنون قاری بینالمللی و دارنده مقام نخست مسابقات کشور مالزی است.
_لطفا خود را معرفی کنید و بگوئید قرائت قرآن را از چه سالی آغاز کردید؟
حامد علیزاده متولد مشهد و دارای دو فرزند هستم، پدرم از زمان کودکی علاقه زیادی داشت تا من قرآن بخوانم و در راه فعالیتهای قرآنی گام بردارم. 6 ساله بودم که پدرم برایم ضبط صوت کوچک خرید و هر روز صبح قبل از رفتن به اداره ضبط صوت کوچک را در کنار گوشم میگذاشت و میگفت تا وقتی که از اداره برگردم باید بتوانی تلاوت یک صفحه قرآن را بیاموزی و این پشتکار و جدیت پدر بود که مرا هم علاقهمند کرده بود تا به این سمت و سو بیایم. پدرم موذن بود و مدت 8 سال صدای ایشان توسط آرشیو شبکه سوم سیما ضبط شده بود و تلاوت اذان با صدای غلامحسین علیزاده به سبک استاد رضائیان پخش میشد.
_از چند سالگی در مسابقات قرآن شرکت کرده و مقام کسب کردید؟
از سال 86 بود که وارد مرحلهای شدم که به طور رسمی در مسابقات حضور یافتم و در آن سال در مسابقات اذان در سطح مدرسه شرکت کردم و توانستم مقام اول را کسب کنم و همان سال بود که به مرحله کشوری مسابقات اذان راه یافتم و توانستم مقام اول را کسب کنم. دانشآموز بودم که در مسابقات قرآنی و اذان شرکت میکردم یادم میآید وقتی رتبه نخست مسابقات دانش آموزی در بخش اذان را در کشور کسب کردم به پدرم گفتم خیلی مسابقات و کسب مقام راحت است پس میتوانم در دیگر زمینههای قرآنی هم اول شوم پدرم با شنیدن این جمله من به پشتم زد و گفت نه اینگونه نیست باید پشتکار زیادی داشته باشی تا بتوانی در مسابقات قرآنی مقام بیاوری. بعد از این مسابقات دیگر درگیر درس و امتحانات کنکور شدم و توانستم رتبه هزار و 700 را در کنکور کسب کرده و در دانشگاه سبزوار قبول شوم.
شهر سبزوار اساتید برجسته قرآنی زیادی دارد و خدا رو شکر همت زیادی برای آموختن قرآن وجود داشت و همینها بهانهای شد تا در زمان تحصیل در دانشگاه بیشتر به سمت قرائت قرآن بروم به گونهای که نزدیک امتحانات پایان ترم بود که چند نفر از اساتید با من تماس گرفتند و گفتند شما بیش از 16 جلسه از کلاس درس غیبت دارید چطور میخواهی این درسها را پاس کنید؟ گفتم عذرخواهم مشغول قرائت قرآن هستم و ایشان همه دست بر دست هم دادن تا در همان سال در مسابقات قرآنی اوقاف شرکت کنم.
_شما موفقیت را با مسابقات قرآنی اوقاف آغاز کردید تاثیر این مسابقات چقدر است؟
مسابقات قرآنی اوقاف در کشور ما یکی از بزرگترین مسابقات قرآنی است و همیشه قاری بینالمللی از این مسابقات انتخاب میشود.
سطح مسابقات و رقابت بسیار بالا است و من چند مرحله در مسابقات شرکت کردم و یادم میآید در یکی از مسابقات که به عنوان نماینده شهر مشهد بودم اما مسابقات در تربتجام برگزار شده بود و مردم مرا برای حضور دعوت و با من همراهی میکردند به طوری که از اهل سنت همان شهرستان نیز برای حمایت از من در جلسه حضور داشتند.
_در کنار قرآن به فعالیتهای دیگر هم مشغول هستید؟
فاصله زمانی 19 سالگی تا 23 سالگی را برای قرآن گذاشتم و تلاش کردم تا در این مدت بتوانم قاری بینالمللی شوم و در کنار قرآن به ورزش هم اهمیت میدادم و در رشته کشتی تا مرحله انتخابی تیم ملی پیش رفتم.
در مسابقات قرآنی هم بعد از حضور و کسب مقام در مسابقات اوقاف خود را برای حضور در مسابقات مالزی آماده کردم.
_شما موذن صحن جامع رضوی هستید از راهگشاییها و کرامات امام رضا(علیه السلام) در زندگی شخصی خود بفرمایید؟
امام هشتم (علیه السلام) راهگشای تمام سختیهایم است. در مسابقات قرآنی مالزی باید به عنوان نماینده کشور ایران حضور مییافتم قبل از رفتن استرس زیادی داشتم یادم میآید چند ساعتی به پرواز باقیمانده بود که دلم هوای حرم امام رضا(علیه السلام) را کرد و به همسرم گفتم هر طور شده باید بروم و از امام رضا(علیه السلام) خداحافظی کنم.
همسرم نگاه به ساعت انداخت و گفت به پرواز نمیرسی من از طرف تو میروم خداحافظی میکنم. گفتم نه بابالحوائج کمکم کرده تا در این مسابقات شرکت کنم پس باید از او خداحافظی کنم.
من تا قبل از انتخاب شدنم در این مسابقات همیشه وقتی به حرم می آمدم از امام رضا (علیه السلام) مسابقات مالزی را طلب میکردم و آن روز وقتی وارد حرم شدم به امام رضا (علیه السلام) گفتم آقاجان تو لطف کردی و این خواسته مرا اجابت کردی پس این بار مقام نخست قرآنی را از تو میخواهم پس مرا دست خالی برنگردان.
_از خاطرات مسابقات در کشور مالزی بگویید؟
شب قبل از مسابقه آیاتی که باید قرائت شود را به شرکت کنندگان اعلام میکنند و قرائت آیات سوره انفعال به من افتاده بود دلم بیشتر گرم شد چون همان آیاتی بود که در مسابقات قرآنی در کشور قرائت کرده بودم و مقام نخست را کسب کردم.
هنگام قرائت یک لحظه نگاه بر جمعیت سالن انداختم دیدم بالای 3 هزار نفر آمدهاند تا قرائت قاری ایرانی را گوش کنند در یک لحظه خود را در صحن امام خمینی(قدس سره الشریف) حرم امام رضا (علیه السلام) تصور کردم و گفتم حامد تو برای همین جمعیت در این صحن اذان میگویی پس امروز هم خود را در همان صحن تصور کن و بدون هیچ استرسی به تلاوتت بپرداز.
قبل از اینکه بالای سکو بروم یکی از دوستان حافظ قرآنم که با او در ارتباط بودم در فضای مجازی عکسی از حرم امام رضا(علیه السلام) فرستاد و گفت در حرم برایت دعا میکنم و این شد که دلم گرم شد چون میدانستم خدا و امام رضا (علیه السلام) هوایم را دارند.
قرائت من به گونهای بود که بین قرائت هر آیه شاید 41 ثانیه نفسم بالا میآمد و بعد از قرائت هر آیه با خودم میگفتم خدا رو شکر این آیه تمام شد. قرائت من در ساعت 24 تمام شد اما تا ساعت 2 شب بیرون سالن با من عکس میگرفتند و واقعاً خسته شده بودم و از طرفی هم نمیخواستم عکاسان و افرادی که تمایل داشتند با آنها عکس بگیرم را ناامید کنم چراکه مسئولان گفته بودند آنها نسبت به ایران ذهنیت خوبی ندارند و ما قاریان باید با رفتار و اخلاق خود ذهنیت آنها را اصلاح کنیم.
_با توجه به اینکه کسب مقام نخست مسابقات قرآن در کشور مالزی یاد و خاطره شهید حسنیکارگر را برای ایرانیان زنده میکند اگر در این زمینه خاطرهای از این شهید دارید بیان کنید؟
در مسابقات مالزی یکی از حاضران که از قرائت من ذوق کرده بود آمد و پیشانی مرا بوسید و گفت: من در چهره تو محسن حسنیکارگر را جستوجو میکنم چون او هم دو سال قبل در این مسابقات مقام اول را برای ایران کسب کرده و بسیار مهربان و خوش اخلاق بود.
شهید محسن حسنیکارگر یکی از دوستان بسیار خوبم بود که در حادثه منا شهید شد و در هنگام تلاوت قرآن در مسابقات کشور مالزی یک لحظه تصویرش در ذهنم مجسم شد که به من پشت گرمی میداد و میگفت با قدرت به کارت ادامه بده مقام اولی را کسب میکنی.
دو داور در مسابقات حضور داشتند که یکی از کشور عربستان و دیگر از کشور لبنان بود آنها دوست نداشتند که کشور ایران مقام نخست را به دست آورد و حتی هنگام اعلام اسامی همین که نام کشور ایران برده شد سالن مسابقات را ترک کردند و در همان هنگام یکی از داوران در گوشم گفت “و مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین”.
_نحوه رفتاربرگزار کنندگان مسابقات قرآنی مالزی با شما چگونه بود؟
پادشاه مالزی به این مسابقات علاقه زیادی دارد به گونهای که در اختتامیه و افتتاحیه به همراه خانواده خود شرکت میکند.
شب قبل از اختتامیه در قصرش همه شرکت کنندگان را دعوت کرده و با یکیک ما دست داد وقتی نوبت به من رسید نامم و کشورم را از روی لباسم خواند و محکم دستم را فشرد و برایم آرزوی موفقیت کرد در همان لحظه بود که شرکتکنندگان دیگر کشورها به من گفتند حتماً تو مقام اول را به دست آوردی که پادشاه اینگونه با تو رفتار کرد.
_نظرتان در زمینه فعالیت فرزندانتان برای ادامه راه شما در رشتههای قرآنی چیست؟
مقامم را مدیون زحمات پدرم هستم و دوست دارم دخترم حافظ قرآن و پسرم نیز حافظ و قاری قرآن شود و در این زمینه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم چون اگر میخواهیم در خانهای فرزند به سمت و سوی قرآن برود باید پدر روزی چند آیه قرآن بخواند حتی به فرزند 2 ساله خود آموختهام وقتی قرآن را میبینی باید آن را بوسیده و بر چشمانت بکشی تا از همین کودکی بداند قرآن چقدر عظمت دارد.
_از خاطره دیدار خود با مقام معظم رهبری بگویید.
یکی از بهترین خاطرات من دیدار با مقام معظم رهبری بود و ایشان در این دیدار که در روز اول ماه مبارک رمضان امسال برگزار شد به بنده فرمودند “در حوزه سیاسی دنیا شما با کسب این رتبه قلب مرا مسرور کردید”.
مقام معظم رهبری از کسب مقام اول توسط من در مسابقات بین المللی مالزی بسیار خوشحال شدند و این بزرگترین افتخار برای من است.
رهبری فرمودند خیلی خوشحال هستم که شما در این سن جوانی توانستید رتبه بینالمللی را کسب کنید و امیدوارم متوقف نشوید و همین راه ادامه دهید تا در آینده به عنوان بزرگترین مبلغ به کشورهای شیعه اعزام شوید.
اینکه سبب خوشحالی رهبر معظم انقلاب شدم برایم بسیار جالب و مسرت بخش بود.
_تاکنون به چه کشورهایی سفر کردهاید و آیا به خانه خدا مشرف شدهاید؟
تاکنون به کشورهای عراق، عمان، مالزی، اندونزی سفر کردم و دوبار به خانه خدا مشرف شدم که این سفر هدیه بعثه مقام معظم رهبری بوده است.
به یاد دارم اولین باری که چشمم به خانه خدا افتاد بهترین لحظه در تمام زندگیم بود.همیشه وقتی خانه کعبه را در صفحه تلویزیون مشاهده میکردم با خودم میگفتم آیا میشود من از نزدیک این خانه را زیارت کنم و در اولین سفرم وقتی از نزدیک خانه خدا را دیدم تا چند دقیقه اصلا باورم نمیشد که این من هستم و در کنار کعبه قرار دارم.
_حمایت نهادها و دستگاههای مرتبط از قاریان قرآنی چگونه است؟
از مسئولان بسیار گلایهمند هستم چراکه قاریان و حافظان قرآن در کشور ما جایگاه و حوزه خاصی ندارند و سازمانی که بخواهد این افراد را حمایت کند وجود ندارد و اگرچه به اسم سازمان تبلیغات اسلامی متولی است اما در واقع کار مهمی انجام نمیشود.
بسیاری از حوزهها به اسم کار انجام میدهند اما در واقع هیچ نهاد خاص و یا سازمانی که بخواهد ما را حمایت کند وجود ندارد و در کشور 40 قاری بین المللی داریم که در ایران و یا در مسابقات بینالمللی مالزی رتبه دارند اما هیچ کدام از این افراد در هیچ منصبی فعالیت ندارند.
_نحوه برخورد مسئولان کشوری با شما چگونه بود؟
با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماه مبارک رمضان دیداری داشتم که ایشان قول دادند تا در ماه مبارک رمضان شخص رئیس جمهور با من دیدار داشته باشند اما ماه مبارک رمضان هم تمام شد و نه تنها رئیس جمهور با من دیدار نداشته بلکه هیچ کدام از معاونان و وزیرای ایشان نه تبریک و نه دیداری با من داشتند.
وقتی رئیس جمهور برای هرمناسبتی توئیتر میگذارند بهتر است برای کسب مقام اولی ایران در مسابقات بین المللی مالزی که با حضور 120 کشور جهان برگزار شد هم پیام تبریکی میگذاشتند.
کسب این مقام در حالی بود که بسیاری از داوران مسابقات آمده بودند تا ایران مقام نیاورد اما به لطف خدا و کمک امام رضا (علیه السلام) با 5 امتیاز اختلاف مقام اول از آن ایران شد و متأسفانه رئیس جمهور این واقعه مهم را تبریک نگفت.
برای این دولت همان کنسرت خوب است و که اگر کنسرتی برگزار نشود آنقدر جو درست میکنند که مردم به علت تعطیلی کنسرت اعتراض میکنند همان مردمی که در شهر امام رضا (علیه السلام) زندگی میکنند.
عشق به قرآن در وجود ما نهادینه شده است و باید تلاش کنیم تا برای نسلهای آینده حامی و سازمانی که بتواند قاریان را حمایت کند به وجود آوریم تا رغبت جوانان به سمت و سوی قرآن بیشتر شود.
20 سال در راه حفظ و به دست آمدن این موفقیت تلاش کردم که اگر این زمان را برای هر رشته دیگری میگذاشتم وضعیتم با امروز فرق میکرد.
مداحی در کشور ما جا افتاده و از آن به عنوان یک هنر یاد میشود اما قاری قرآن هنوز جایگاه خود را در کشور پیدا نکرده و تنها در دید مردم قاری قرآن فقط همان قاری است که قرآن باید تلاوت کند.
اگر من این 20 سال از عمرم را که برای تلاوت و قرائت قرآن گذاشتم در هر هنری دیگر میگذاشتم بسیار مطرح و پولدار بودم اما عشق به قرآن بالاترین ارزش است.
نخبگان قرآنی یکی از بزرگترین افتخارات برای هر کشور است و وقتی پرچم با صلابت کشور ایران در بین 120 کشور جهان به عنوان مقام نخست برافراشته میشود قلب تمام ایرانیان به خاطر وجود این نخبگان شاد میشود پس چه خوب است مسئولان هم قدر این قاریان را دانسته و زمینه را برای بروز و پرورش بیشتر آنها فراهم کرده نه اینکه با بیبرنامگی مانع جذب جوانان شوند.
منبع: تسنیم
بازدیدها: 0